دین و اندیشه

من یک رابطه جنسی ناخواسته با نامحرم داشتم …

پرسش و پاسخ

پرسشگر گرامی؛ این احساس ناراحتی و عذاب وجدان شما نسبت به گناهی که انجام داده اید، نشانگر این است که فردی خداجو، با فطرت پاک و روحی سالم هستید و این عالی است. هستند افرادی که بی پروا حریم های الهی را می درند و گناه می کنند و هیچ احساس گناهی هم نمی کنند و به سمت توبه و بازگشت هم نمی روند؛ روح اینگونه افراد تیره و آلوده شده و غرق در ظلمت و تاریکی اند و البته نتیجه این اعمال زشتشان را در دنیای ابدی خواهند دید و به سزای اعمالشان خواهند رسید. خوشبختانه شما از اینگونه افراد نیستید و دلی پاک و خدایی دارید.

پرسشگر گرامی؛ این احساس ناراحتی و عذاب وجدان شما نسبت به گناهی که انجام داده اید، نشانگر این است که فردی خداجو، با فطرت پاک و روحی سالم هستید و این عالی است. هستند افرادی که بی پروا حریم های الهی را می درند و گناه می کنند و هیچ احساس گناهی هم نمی کنند و به سمت توبه و بازگشت هم نمی روند؛ روح اینگونه افراد تیره و آلوده شده و غرق در ظلمت و تاریکی اند و البته نتیجه این اعمال زشتشان را در دنیای ابدی خواهند دید و به سزای اعمالشان خواهند رسید. خوشبختانه شما از اینگونه افراد نیستید و دلی پاک و خدایی دارید. پس قدر این نعمت بزرگ که نصیبتان شده است را بدانید و مطمئن باشید و حتی ذره ای تردید به خود راه ندهید که اگر از این گناه حقیقتا توبه کرده باشید و دیگر به سمت آن نروید، خداوند شما را بخشیده است؛ مهربانی و بخشش خدا نامحدود و بی انتهاست و در فهم ما انسان ها نمی گنجد؛ بگذارید با دو مطلب به شما این اطمینان را بدهم که با توبه حقیقی و نرفتن به سمت این گناه، شما بخشیده شده اید، تا این احساس گناهکار بودن، دیگر از وجود زیبایتان رخت بربندد. شکرانه آن را هم این قرار دهید که دیگر به سمت انجام محرمات نروید و در عمل به واجبات اهتمام بورزید تا این نگرانی ها دیگر به سراغتان نیاید.(تذکر : گفتید «رابطه جنسی ناخواسته داشتم»، اگر به میل خود این کار را نکردید و شرایط آن را نیز فراهم نیاوردید و به عنف تجاوزی صورت گرفته، شما گناهی مرتکب نشده اید).

*** مطلب اول :

باید بگوییم که گناهی را که شما مرتکب شده اید به هیچ وجه بزرگتر و زشت تر و پلیدتر از گناه یزید العنه الله علیه نیست که امام حسین علیه السلام را شهید و اهل بیت او را آواره کرد، در حالی که امام صادق علیه السلام می فرمایند: اگر یزید توبه می کرد گناه او مورد بخشش خداوند مهربان قرار می گرفت! باید بدانید که بزرگترین، پلیدترین، و زشت ترین گناه در عالم که بنا به تصریح قرآن کریم غیر قابل بخشش است و انجام دهنده آن به قعر آتش دوزخ سقوط خواهد کرد« ناامیدی از رحمت و بخشش خداوند مهربان است» پس گناه هر چه بزرگ باشد ولی شخص از آن توبه کند و بسوی خدا باز گردد خداوند با آغوش باز او را خواهد پذیرفت و نه تنها بر کارهای زشت او را قلم عفو خواهد کشید بلکه آنها را تبدیل به ثواب خواهد نمود.

*** مطلب دوم :

خداوند گناهان کافری که حقیقتا توبه کند را می بخشد ما که مسلمانیم چرا ناامید شویم . حقا و انصافا جایی برای نا امیدی برای یک مسلمان وجود ندارد. به یاد داشته باشید که راه توبه حقیقی برای بندگان همیشه باز است؛ و البته فراموش نکنید که هوای نفس و شیطان در اینجا از دو راه وارد می شود که انسان و آینده ابدیش را به تباهی بکشاند : یکی اینکه بی جهت انسان را به بخشش خدا امیدوار می کند و می گوید گناه کن ،بعدا توبه می کنی و خداوند هم تو را می بخشد که این بسیار خطرناک است. و راه دیگر اینکه تو را وسوسه می کند و می گوید تو دیگر غرق در گناه شده ای و خداوند دیگر تو را نمی بخشد، پس به گناهانت ادامه بده و این هم بسیار خطرناک است. شیطان از هر راهی برای ضربه زدن به انسان وارد می شود. در این راه باید بسیار مراقب بود و اسیر وسوسه های شیطان و هوای نفس نشد. آدمی که حقیقتا توبه کند، بدون شک توبه اش قبول است و این راه تا زمانی که بساط اراده و اختیار وجود دارد و انسان در این دنیاست برای همیشه باز است و نا امیدی در آن جایی ندارد. باز آی، هر آنچه هستی باز آی/گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی/ این درگه ما درگه نومیدی نیست/صد بار اگر توبه شکستی باز آی.

*** در پاسخ به دغدغه دومی که مطرح کردید (ناخواسته تصاویری از آن ارتباط در ذهنم نقش می بندد که تمام سعیمو میکنم از ذهنم خارج شود اما …) باید بگوییم سیستم ذهن ما گزینه ای به نام «حذف تصاویر و خاطرات درخواستی» (deleting) ندارد و آنچه ادعا می شود که مثلاً با استفاده از هیپنوتیزم می توان خاطرات را پاک نمود مبنای علمی ندارد و تاکنون در حیطه ادعا باقی مانده است، اما در برابر مشکلات و خاطرات آزار دهنده گذشته چه باید کرد؟

* برای رسیدن به راهکارها، به نکاتی که در زیر می آید توجه بفرمایید :

– نکته اول : توجه به فرآیند ذخیره اطلاعات در ذهن می تواند ما را از این بلاتکلیفی برهاند. وقتی ما یک صحنه ای را به خاطر می سپاریم ذهن ما در درون خود دو فایل به هم چسبیده شده درست می کند، و تصاویر مربوط به آن صحنه را در فایل تصویری و احساسات و هیجانات(بار هیجانی) مربوط به آن صحنه را در فایل دیگر که فایل عواطف نام دارد ذخیره می کند و هنگامی که شخص صحنه را بیاد می آورد و در حقیت به ذهن دستور باز خوانی می دهد؛ ذهن، صحنه ها را از فایل تصویری و احساسات و هیجانات را از فایل عواطف خارج می سازد و بهم ضمیمه می کند و به سطح یادآوری می فرستد.

– نکته دوم : آنچه موجب آزار و اذیت شخص در یادآوری صحنه های منفی می شود تصاویر آن صحنه نیست! بلکه احساسات و هیجاناتی است که همراه با آن صحنه ها از فایلهای مربوط به عواطف خارج شده و همراه با صحنه ها تداعی می گردند.

حال روانشناسان با توجه به این ویژگیِ ذهن در ذخیره و بازخوانی خاطرات و صحنه ها، تکنیک هایی را برای حذف آزار دهندگی، هنگام یاد آوری صحنه ها و خاطرات منفی ساخته اند، آنها با توسل به این تکنیکها فایل مربوط به احساسات و هیجانات را از فایل تصویری مربوط به خاطرات منفی و آزار دهنده جدا می کنند و از بین می برند و به این صورت وقتی تصویر خاطرات منفی به ذهن می آید ما همانند یک فیلم روی پرده سینما به آن نگاه می کنیم و بس و دیگر خود را در وسط ماجرا و به عنوان یکی از طرفهای درگیر احساس نمی نماییم. با بکار بستن این روش ها، از شدت اختلالاتی که از این ناحیه متوجه شخص می شود کاسته و صدمات آن را به حداقل رسانده و در صورت امکان آن را محو نمایند.

*** از جمله راهکارهای بسیار کار گشا برای فراموشی خاطرات گذشته، تکنیک debriefing (ذکر حادثه با ریزترین جزئیات) و EMD (درمان از طریق حرکات چشم همراه با یاد آوری حادثه است) است. برای آشنایی اجمالی شما با دو تکنیک فوق باید بگوییم که، بریفینگ (briefing) به معنی خلاصه‌سازی است و دی بریفینگ (debriefing) ضد خلاصه‌سازی است. همانند واژة شارژ و دشارژ ، ضدخلاصه‌ سازی یعنی بیان با تفصیل و جزئیات؛ یعنی درمانگر از مُراجع می‌خواهد آن حادثه مشکل زا را با جزئیات بیان کند، این تکنیک از تکنیکهای گشتالت درمانی است، درمانگران گشتالتی می‌گویند : وقتی برای ‌شخصی‌حادثة وحشتناکی اتفاق می‌افتد و مشکلات روحی و روانی برای او ایجاد می‌کند، اگر آن را با جزئیات برای روان درمانگر تعریف کند و روان درمانگر مترصد این باشد که از آن جزئیات دوباره سوالات ریزتری طرح کند تا مراجع با جزئیات ریزتر آن را جواب دهد، به طوری که جزئیات ریز آن حادثة وحشتناک کاملا و با تمام ابعاد و زوایا در ذهن مُراجع بیاید، محال است که دیگر آن حادثه برای آن مراجع آزار دهنده و اختلال‌زا شود. زیرا اساس در گشتالت درمانی اینست که هیچ تجربه ای بر ما وحشتناک نیست و مکا نیزمی ‌که ذهن ما دارد اینست که اگر اموری که اتفاق می‌افتد، هزار بار هم وحشتناک باشد، چندش آور باشد شما وقتی که آن را از همة ابعاد و زوایا ببینی، آن واقعه نمی‌تواند اثر بیماری‌زا داشته باشد، و علّت اینکه اثر اختلال‌زا دارد برای اینست که شما به تمام جزئیات آن اشراف پیدا نمی‌کنید و فقط مثلا یک بعد را می‌بینید وابعاد دیگر را نمی‌بینید و برای همین از آن وحشت می‌کنید، برای تقریب به ذهن شاید بشود مثال فردی را زد که برای اوّلین بار می خواهد پشت فرمان بنشیند و رانندگی یاد بگیرد، وی ابتدا وحشت ودلهرة زیادی دارد و می ترسد که یک نفر را زیر بگیرد و یا تصادف وحشتناکی بکند که منجر به کشته شدنش شود و یا ماشین اش صدمه ببیند، امّا کم کم که با ماشین اُخت می‌شود و به تمام زوایای آن وارد می‌شود و احاطه و اشراف به آن پیدا می‌کند، این ترس و وحشت او هم به همان نسبت کم می‌شود، تا آنجا که به راحتی در خیابان ویراژ داده و گاهی لایی می‌کشد و با سرعت 180 هم در اتوبان می رود.

مثال دیگر: وقتی در جنوب شرق آسیا سونامی اتفاق می‌افتد مثلاً بچه‌ای که در خیابان راه می‌رود را در نظر بگیرید، ناگهان می‌بیند که در پشت سرش یک موج هفتاد متری می‌آید، این صحنه وحشتناک همانند کابوسی وحشتناک روح و روان او را بهم می ریزد و او را دچار اختلالی می کند که روانشناسان از آن به [1] PTSD (ضربه و استرس پس از سانحه) یاد می‌کنند، روان درمانگر می‌آید و از این بچه و بچه‌های دیگر می‌خواهد صحنه را با جزئیات تصور کنند و نقل کنند، تا در آخر کار این بچه صحنه را آن‌طورکه هست، برایش جا بیافتد، وقتی آن طور که بوده جا افتاد میزان آزاردهندگی آن کم می‌شود. مثلا فرض کنید ما از این بچه بخواهیم آن صحنه را با جزئیات نقل کند. سپس از همان جزئیاتی که نقل می‌کند سوالات ریزتر و جزئی‌تری برایش نقل می‌کنیم تا بیشتر بگوید و سپس در حضور او از دیگر افرادی که شاهد جریان بوده‌اند سوالاتی می‌کنیم و از جزئیاتی که تعریف می‌کنند باز جزئیات دیگری را استخراج کرده و مورد سوال قرار می‌دهیم و به این وسیله تمام ابعاد و زوایای آن صحنه برای بچه مشخص شود و رو بیاید و این باعث می‌شود که میزان آزار دهندگی و اختلال کاهش پیدا می‌کند. روان درمانگران ابتدا این تکنیک را روی PTSD ها اجرا کردند و بعد درافراد و خانواده‌ هایی که با صحنه‌های وحشتناک و اختلال‌زا روبرو شده بودند، بکار گرفتند.

و اما در مورد تکنیک بعدی نیز باید بگوییم که،[2] EMT یعنی درمان از طریق حرکات چشم و [3] EMD هم گفته‌اند که به معنی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم می باشد و [4] EMDR هم گفته شده که به معنی باز فرآوری و از نو پردازش کردن است. این تکنیک در راستای تکنیک «دی بریفینگ» (debriefing) است و کاربرد زیادی هم در خانواده درمانی و هم در رابطه با زوجین و هم افرادی دارد که به خاطر داشتن تجارب وحشتناک و تلخ، دچار مشکل شده‌اند. ما در این بحث به شما می‌گوییم که چگونه می‌شود آن تجارب را تا حدودی کم رنگ کرد تا موجب اختلال جدی در کار کرد خانواده و یا زوجین و یا افرد نگردد. واژة «شستشوی مغزی» که گفته می شود، همین است، البته ما در مغز و ذهن انسان چیزی به نام دلیت (delete) نداریم، که مثل رایانه اطلاعاتی را حذف کنیم و مغز ما طوری طراحی شده که نمی‌تواند چیزی را بطور کامل پاک کند و فقط می‌توانیم آنرا کم ‌رنگ و کم‌ اثر بکنیم. ما در این تکنیک به فرد می گوییم که چشمان خود راببندد و حادثه و یا صحنه آزار دهنده را تصور کند و وقتی اوج ناراحتی اش فرارسید با اشاره انگشت خود به ما علامت می دهد و آنگاه چشمان خود را باز می کند و انگشت مارا که در فاصله بیست و پنج سانتیمتری قرار گرفته و در شعاع 180 درجه به این طرف و آن طرف می رود تعقیب نماید و ما بیست بار این کار را می کنیم و … و بالاخره در طی چند جلسه با اینکار بار هیجانی صحنه از تصاویر آن جدا می شود و تصور صحنه ها دیگر آن آزار دهندگی را ندارد. البته ما در اینجا فقط برای آشنایی شما با این تکنیک ها توضیحات گذرایی دادیم و شما می توانید (اگر با مشکلی حاد در این زمینه مواجه بودید، اگر نه که هیچ) برای انجام آنها زیر نظر یک روان درمانگر با تجربه و متدین اقدام نمایید.

*** همچنین برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته ، راهکارهای زیر نیز موثر خواهد بود :

1. اصلاح نگرش نسبت به خاطرات تلخ گذشته؛ نگاهتان را بیشتر به جنبه‌های مثبتی که می‌تواند در حوادث تلخ یافت معطوف کنید. شما از خاطرات تلخ گذشته درسهای زیادی گرفته اید، این درسها را جایگزین احساسات منفی سازید.

2. توجه به زیبایى ها و جلوه هاى نیک زندگى حال و آینده. به هر حال، زندگی شما، زیبایی‌ها و خوشی‌هایی هم داشته و دارد. سعی کنید بیشتر، آن‌ها را در نظر بیاورید و آن خاطرات و خوشی‌ها را جایگزین خاطرات بد و ناخوشایند سازید.

3. رضایت به مقدرات الهى را هرگز از یاد نبرید. این امر باعث مى شود که فرد هنگام مواجهه با امور ناخوشایند، کمتر دچار برخى تجارب ناخوشایند روانى و بیمار گونه گردد. تعالیم اسلامى سعى دارد حالت رضا را در انسان تقویت کند. بشارت خداوند به شکیبایانى است که در هنگام بروز حوادث، ناگوار مى گوید: «ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم»( بقره (2)، آیه 156).

4. توجه به عمومیّت داشتن حوادث تلخ نیز از دیگر مواردی است که شما نباید آن را از نظر دور سازید. همواره به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کس در این دنیا بدون مشکل و بدون رویدادها و حوادث ناخوشایند نیست و افراد بسیاری هستند که مشکلات و سختی‌ها و مصیبت‌هایی شدیدتر از آن چه را که در مورد ما اتفاق افتاده، تحمل کرده‌اند.

5. سعی کنید زندگی‌ تان را تا حد امکان به حالت نرمال و روزمره تان بر گردانید.

6. بیکار نمانید. بیکاری باعث می‌شود انسان به گذشته و خاطرات و حوادث ناخوشایندی که برای او اتفاق افتاده بیشتر بیندیشد. در مقابل، کار کردن و مشغول بودن انسان را از این گونه افکار و مشغولیت‌های فکری باز می‌دارد. بنابراین، سعی کنید اوقات خود را با اعمالی مانند کار روزانه، ورزش، مطالعه، گردش و تفریح با دوستان، تماشای تلوزیون و… پر کنید و تا حد امکان وقت خالی برای خود باقی نگذارید. همچنین هر گاه خاطرات و رویدادهای تلخ گذشته به یادتان آمد می‌توانید با مشغول کردن ذهنتان به کارهایی که گفتیم فشار آن‌ها را از روی خود بردارید.

7. تمرینات آرام‌بخش انجام دهید. ( نمونه ای از این تمرینات را می توانید در اینجا مشاهده کنید)

8. انتظار نداشته باشید که خاطرات آن حادثه سریعاً از بین بروند، آنها ممکن است برای مدتی با شما باشند.

9. زیاده از حد از خودتان انتظار نداشته باشید. به خودتان زمان بدهید تا تطابق به آنچه اتفاق افتاده است رخ دهد.

10. از دیگران دوری نکنید. از تنهایی و گوشه‌گیری اجتناب نمایید. بلکه سعی کنید بیشتر در جمع اعضای خانواده و دوستان حاضر شوید و با آنان به گفتگوهای لذت بخش بپردازید.

11. از موضوعاتی که موجب یاد آوری خاطرات گذشته شما می شود، در حد امکان دوری کنید.

12. به یاد داشته باشید مشکل شما به مرور زمان، حل می شود؛ پس زیاد هم نگران نباشید و حساسیت بیش از حد نسبت به این موضوع خرج ندهید.

13. قسمتى از برنامه هاى روزانه و هفتگى تان را به ورزشهاى جمعى مثل ( والیبال، بسکتبال، هندبال و..) اختصاص دهید.

*** پی نوشت ها :

[1] Posttraumatic stress disorder

[2] eye movment therupy

[3] eye movment desentisization

[4] eye movment desentisization reprocessing

نویسنده : گروه روانشناسی و مشاوره پرسمان

من یک رابطه جنسی ناخواسته با نامحرم داشتم …

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا