دین و اندیشه

ناگفته های قطعنامه؟

پرسش و پاسخ

35eb22c60cc625903682e44fe7415b45_XL.jpg«ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود.»«آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد،باز به وظیفه خود عمل کرده است،»«با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم،با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم»به نظر می رسد تعابیری مانند «مصلحت بقاى انقلاب» و «توان و تکلیف جنگ » به خوبی بیانگر انگیزه ی اص

35eb22c60cc625903682e44fe7415b45_XL.jpg«ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود.»«آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد،باز به وظیفه خود عمل کرده است،»«با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم،با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم»به نظر می رسد تعابیری مانند «مصلحت بقاى انقلاب» و «توان و تکلیف جنگ » به خوبی بیانگر انگیزه ی اصلی امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) از قبول قطعنامه می باشد.

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز. در پاسخ به پرسش شما لازم است ابتدا کلام امام خمینی رحمه الله علیه را در این زمینه مروری دوباره نماییم:

«… و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى دیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلًا خوددارى مى کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم. و خدا مى داند که اگر نبود انگیزه اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هر گز راضى به این عمل نمى بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. …. من باز مى گویم که قبول این مسأله براى من از زهر کشنده تر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم.. ». صحیفه امام ج 21 ص 92 – 95

پرسشگر ارجمند، همانگونه که ملاحظه می فرمایید؛ مقصود امام راحل از این جمله، همانگونه که خود ایشان نیز اشاره نموده اند مجموعه ی حوادث و عواملی است که نظام جمهوری اسلامی را به قبول قطعنامه متقاعد کرد.

ایشان در پیام مذکور ضمن قبول قطعنامه و اعلام اینکه پذیرش آن به منزله ی جام زهر می باشد از اشاره به علل و دلایل این مساله خودداری نموده و روشن شدن آنها را به آینده موکول نمودند و همانگونه که ایشان فرموده بودند به مرور زمان دلایل قابل قبول نظام از پذیرش قطعنامه بر همگان روشن گردید.

حال باید دید علل قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی چه بود؟

پاسخ اجمالی: پذیرش قطعنامه 598 ، به مثابه ی بهترین تاکتیک نظام جمهوری اسلامی ایران برای حفظ دستاورد های انقلاب اسلامی و برای نیل به انتظارات خود از دفاع مقدس در برابر تهاجم رژیم بعثی عراق می باشد. استقامت و ایستادگی در جنگ تحمیلی تا نابودی و تنبیه کامل متجاوزین ، همواره سیاست رسمی و راهبردی نظام جمهوری اسلامی در طول سال های دفاع مقدس بود. چنین خط و مشی ای علاوه بر ان که مورد تایید آموزه های دینی وسیره بزرگان اسلام است ؛ همواره از سوی ملت غیور ایران حمایت وتعقیب می شد. اما در نهایت و در روز های منتهی به پذیرش قطعنامه 598، مجموعه شرایطی به وجود آمد که بالمآل امام خمینی (ره) به خاطر تحصیل مصالح کلان نظام اسلامی تصمیم به قبول قطعنامه گرفتند. بنابراین با توجه به وجود سلسله عوامل متعدد در قبول قطعنامه، تعبیر جام زهر نیز به این خاطر از سوی امام راحل عنوان گردید که ایشان از ابتدای جنگ تا آخرین روز های دفاع مقدس ، معتقد به شیوه ی دفاع در برابر متجاوز و جنگ بودند اما جمعبندی از وضعیت ادامه ی جنگ و رعایت مصالح نظام اسلامی ایشان را مجبور کرد تا بر خلاف اعتقاد راسخ خود در وجوب دفاع، به خاطر حفظ اصل نظام اسلامی، قطعنامه را قبول نمایند و همانگونه که در توضیحات بیان خواهد شد، این مساله به تصریح خود امام از نوشیدن جام زهر نیز برای ایشان گزنده تر بوده است ولی به خاطر مصلحت اسلام و نظام اسلامی این جام زهر را پذیرا شدند.

پاسخ تفصیلی : همانگونه که بیان گردید استقامت و ایستادگی در جنگ تحمیلی تا نابودی و تنبیه کامل متجاوزین ، همواره سیاست رسمی و راهبردی نظام جمهوری اسلامی در طول سال های دفاع مقدس بود. اما اینکه چرا علی رغم چنین سیاستی، پذیرش قطعنامه و آتش بس با عراق در دستور کار قرار گرفت ؛ نیازمند شناخت دقیق اهداف و انتظارات نظام اسلامی و حضرت امام(ره) از دفاع مقدس در مقابل تهاجم نظامی دشمن و موضع گیری های کلان و بلند مدت ایشان درباره جنگ تحمیلی و بالاخره شرایطی که منجر به پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران شد، می باشد. از این رو به اختصار مطالبی را بیان می نماییم:

الف. اهداف نظام اسلامی از دفاع مقدس

هر چند شروع جنگ تحمیل به هیچ وجه با خواست و ارادهء نظام اسلامی ایران نبود، اما بعد از آغاز آن وضعیتی به وجود آمد که نظام انقلابی ایران به عنوان کانون و منادی اسلام ناب محمدی(ص) و تنها سنگر پیکار در مقابل امپریالیسم و استبکار جهانی و امید بخش مستضعفان جهان و نهضت های آزادیبخش، باید مردانه و با تمام قوا در مقابل این تهاجم نظامی ایستادگی می نمود و با دادن درس سختی به متجاوزین و حامیان آنها و احقاق کامل حقوق ایران، درس ایستادگی و مقاومت تا پیروزی را به تمامی ملتهای مورد ستم و نهضت های آزادی بخش جهان، می آموخت. در واقع نظام اسلامی علاوه بر مقاصد مادی مانند بیرون راندن متجاوزین از خاک ایران، محکومیت متجاوز و پرداخت غرامت و …، اهداف معنوی بسیار بالاتری از تداوم دفاع مقدس تعقیب می کرد که این اهداف برگرفته از اصول و مبانی اسلامی بود؛ از این رو دفاع مقدس نه یک جنگ معمولی بین دو دولت بلکه جنگی سرنوشت ساز بین جهان کفر با جهان اسلام بود که می بایست تا پیروزی قاطع جبهه اسلام و تسلیم استکبار جهانی و رفع فتنه تداوم می یافت. بر این اساس حضرت امام(ره) به صورت مرتب بر تداوم جنگ تا تأمین اهداف مشروع نظام اسلامی تأکید داشتند .

ایشان در سخنرانی 21 خرداد 1362 نیز می فرمایند : «امروز هم در رأس تمام مسائل مان جنگ است . اگر یک روز غفلت کنیم حمله خواهند کرد بر ما و همه چیز ما را از بین خواهند برد … اگر بعض از منحرفین و منافقین بین مردم بیفتند و بگویند که جنگ را تمام کنیم ، شما هم قبول کنید ، … بدانید که اسلام در خطر کفر است . اگر چنانچه امروز ما یک کلمه عقب نشینی کنیم ، اگر ملت ما یک قدم سستی به خودش راه بدهد و عقب نشینی کند ، نوامیسش ، اموالش ، جانهای جوان هایش همه اش به باد خواهد رفت» ( صحیفه امام . جلد 17 . ص 497 )

امام خمینی در پیام 16 مرداد 1365 خطاب به زائران حج ابراهیمی نیز صلح با صدام را از بزرگترین گناهان و واضح ترین خیانت ها به مسلمین دانسته ، می فرمایند: «سازش و صلح تحمیلی بدتر از جنگ ، چه معنی دارد ؟ … کیست که نداند صلح با این حزب ، به رسمیت شناختن حکومت بعث است که با قتل و جنایت بر یک کشور اسلامی حکومت می کند ؟ و کیست که نداند این امر از بزرگترین گناهان است و از واضح ترین خیانت ها به مسلمین است ؟»( صحیفه امام . جلد 20 . ص 88 )

امام خمینی (ره) حتی دو هفته قبل از پذیرش قطعنامه نیزهرگونه تردید در ادامه جنگ را خیانت به اسلام رسول الله (ص) تعبیر کردند و قاطعانه خواستار ادامه مقاومت بودند. ایشان در پیام 13 تیر 1367

می فرمایند :

«مردم شریف ایران باید توجه کنند که امروز، روز مبارزه و جنگیدن با تمام شیاطینى است که حقوق حقه تمامى پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیه سلاحهایى مى نمایند که براى همیشه حاکم دنیاى گرسنگان باشند.جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهاى شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامى ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامى نابرابریهاى دنیاى سرمایه دارى و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگى علیه خوشگذرانیهاى مرفهین و حاکمان بى درد کشورهاى اسلامى است. این جنگ سلاح نمى شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخى کمبود و فقر و گرسنگى نمى داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهاى اعتقادى- انقلابى علیه دنیاى کثیف زور و پول وخوشگذرانى است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست . باید نگذاریم که تلاش فرزندان انقلابی مان در جبهه ها از بین برود . برای برپائی احکام اسلام عزیز دست اتحاد به یکدیگر داده ، محکم و استوار تا پیروزی اسلام حرکت کنیم . مسئولین نظام باید تمامی همّ خود را در خدمت جنگ صرف کنند . این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در تمامی مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود آوریم . باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم . امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است . غفلت از مسائل جنگ ، خیانت به رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم – است . اینجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه های نبرد، تقدیم می نمایم».( صحیفه امام . جلد 21 . ص 69- 68)

ب. شرایط و اوضاع پذیرش قطعنامه 598

اما اینکه چه شد علی رغم چنین سیاستی، پذیرش قطعنامه و آتش بس با عراق در دستور کار قرار گرفت نیازمند بیان مطالبی پیرامون عوامل و زمینه های پذیرش قطعنامه می باشد:

مقاومت، ایستادگی و پیروزی های مکرر ایران در جبهه های نبرد در طول سالهای جنگ به هیچ وجه خوشایند استکبار جهانی نبود از این رو در ماههای آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق به اوج رسید و آمریکایی ها عملا و به طور مستقیم وارد صحنه شدند. سکوهای نفتی ما را بمباران می کردند و با هدایت هواپیماهای عراقی بمباران نفت کش ها را تسهیل می کردند. هواپیمای مسافربری ایران را مستقیما منهدم کردند. فرانسوی ها هواپیماهای پیشرفته سوپر اتاندارد و میراژ 2000 در اختیار آنها گذاشتند، روسها مدرنترین هواپیماهای جنگنده و دورپرداز و بلند پرواز و … را به عراق ارسال کردند. کویت و عربستان سیل دلارهای خود را به عراق روانه ساختند. آلمانیها مواد لازم برای سلاح شیمیایی در اختیار آنها می گذاشتند. عراق به طور وسیع مناطق مسکونی و جبهه ها را بمباران شیمیایی می کرد و مجامع بین المللی با سکوت خود این جنایات را تأیید می کردند. در نتیجه جنگ از حالت طبیعی خود خارج و به یک نسل کشی گسترده و بدون هیچ گونه ملاحظات اخلاقی، انسانی، حقوقی و … تبدیل شده بود(امام خمینی(ره)، دفاع مقدس، سید علی نبی لوحی، ص 408 ) و از سوی دیگر تحریم های همه جانبه و شدید بین المللی، فشارهای بسیار زیادی در زمینه اقتصادی، نظامی و … بر مردم و مسؤولین ایران به وجود آورده بود.

رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پس از نطق رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی گفت: «من از این فرصت استفاده می‌کنم و از ایشان می‌خواهم که صریحاً و بدون ابهام اعلام دارد که ایران قطعنامة مصوب شورای امنیت را که خواستار برقراری آتش‌بس در جنگ شده است قبول دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد این یک گام خوشایند و یک پیشرفت عمده محسوب می‌شود و در صورت منفی بودن پاسخ ایران شورای امنیت راهی جزء اعمالِ مجازات علیه ایران و وادار کردن این کشور به قبول آتش‌بس پیش رو ندارد»(روزنامة رسالت، 31:6:66.)

به دنبال این تهدیدات بود که حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس صورت گرفت و 290 نفر از هموطنان ما جان خود را در آن حادثه از دست دادند.

مقام معظم رهبری که در آن زمان ریاست جمهوری را بر عهده داشتند در نامه‌ای به دبیر کل سازمان ملل در اشاره به این عوامل فرمودند: «… همانطور که بخوبی استحضار دارید آتش جنگی به وسیلة رژیم عراق در 22 سپتامبر 1980 با تجاوز علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید اینک ابعاد غیرقابل تصورّی به خود گرفته است که کشورهای دیگر حتی غیر نظامیان بی‌گناه را نیز در شعله‌های خود گرفته است قتل 290 نفر انسان بی‌گناه که با ساقط ساختن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران به وسیلة یکی از کشتی‌های جنگی آمریکایی در خلیج فارس به وقوع پیوست نمونه‌ای بارز در این خصوص است. در این زمینه ما مصمم گردیدیم که رسماً اعلام داریم جمهوری اسلامی ایران به خاطر اهمیت حفظ جان انسانها و برقراری عدالت و صلح و امنیت منطقه‌ای و بین ‌المللی قطعنامه 598 شورای امنیت را می‌پذیرد..» ( هدایتی، عباس، شواری امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی 1374، ص 171.)

آقای هاشمی رفسنجانی درباره شرایط و عللی که باعث پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران شد، اظهار داشتند:« اخیراً استکبار جهانی با تمام توان و مجدانه تصمیم گرفته بود که از پیروزی سریع ما ممانعت به عمل آورد و پافشاری ما در این مقطعِ خاص ممکن بود وارد آمدن خسارات عمده‌ای به مردم ما و عراق را به دنبال داشته باشد نمونة آن قساوت عجیب آمریکائی‌ها در خلیج فارس و سرنگونی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران و قساوت فوق‌العاده صدام در داخل عراق بود که با بمباران شیمیائی هزاران روستا مردم کشور را آواره و متواری کرد و آنان را قتل عام نمود. استفاده گسترده از گازهای شیمیائی در جبهه‌ها توسط صدام نیز یکی از دلایل بود و ملاحظه می‌شد که استکبار جهانی به صدام اجازة ارتکاب جنایات بزرگی را داده و امکانات بی‌سابقه و غیر قابل باوری را در اختیار او گذاشته بود مجموعه این شرایط و ادلة دیگر نشان می‌داد که مصلحت منطقه و دو ملت ایران و عراق این است که قطعنامه پذیرفته شود»( روزنامه جمهوری اسلامی، 2:4:1367.)

با توجه به مجموعه ی مطالب فوق، عوامل و زمینه‌های پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران را می توان در موارد ذیل خلاصه نمود :

اول . فشارها و تمهیدات بین‌المللی علیه ایران:

این تهدیدات و فشارهای بین‌المللی به صورت‌های مختلف زیر اعمال می‌شد:

1. محاصره اقتصادی غرب و بویژه آمریکا بر ایران.

2. استراتژی حمایت مستقیم از صدام تحت پوشش حفظ صلح و امنیت بین‌المللی در خلیج فارس.

3. تبلیغات منفی علیه ایران و معرفی صدام به عنوان چهرة صلح ‌طلب در محافل بین‌المللی، این جنگ روانی و تبلیغات هدف‌‌دار در کنار حضور بی‌سابقه ناوگان‌های آمریکائی و متحدانش در خلیج فارس شرایط پیچیده‌ای را به وجود آورد که ایران مظلوم و قربانی تجاوز، جنگ طلب معرفی شود و به همین بهانه رژیم عراق بدون نگرانی از تهدید بین‌المللی حجم حملات شیمیائی و بمب‌های شیمیای و میکروبی را چند برابر کرده بود. حجم انهدام بمب‌های شیمیایی و میکروبی توسط کارشناسان سازمان ملل پس از تجاوز عراق به کویت عمق فاجعه را به خوبی نشان می‌دهد.

دوم . وضعیت نامطلوب اقتصادی ایران و فشارهای داخلی اقتصادی تحریم اقتصادی غرب و کاهش شدید قیمت نفت و کاهش درآمد ارزی ایران در مقاطع پایانی جنگ نیز در پذیرش قطعنامه توسط ایران بی‌تأثیر نبود، هرچند عامل عمده تهدیدات و فشارهای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی علیه ایران بود، بنابراین با توجّه به شرایط مذکور راهی برای ایران جز قبول قطعنامه 598 باقی نمانده بود.

البته شایان ذکر است که اقدام خالصانهء حضرت امام(ره) در پذیرش قطعنامه، هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت شرایط را به نفع نظام اسلامی رقم زد؛ زیرا این موضوع ناگهانی که به هیچ مورد انتظار دشمنان نبود، یکباره دشمن را به موضع انفعالی کشاند و رژیم بعثی عراق در حالیکه از «ماشین جنگی» برتر و حمایت همه جانبه بین المللی برخوردار بود، با قبول قطعنامه از سوی ایران و حضور گسترده و بی نظیر مردم در جبهه ها، پس از نبردی یک ماهه شکست را پذیرفت و به قبول قطعنامه گردن نهاد و از سوی دیگر حمله ی مجدد عراق به ایران بعد از قبول قطعنامه توسط ایران ، باعث شد تا جمهوری اسلامی شعار صلح طلبی صدام را از دست دشمنان بگیرد و آنان را کاملا خلع سلاح نماید. و با حمله عراق به کویت و شکل گیری ائتلاف بین المللی علیه عراق، حقانیت ایران در جنگ تحمیلی برای همگان آشکار و دولت عراق به عنوان متجاوز شناخته شد.

ج. علت توصیف پذیرش قطعنامه 598 به مثابه نوشیدن جام زهر

با توجه به شرایط فوق، حضرت امام(ره) با مشورت مسؤولین نظام و کارشناسان، مصلحت نظام اسلامی را در پذیرش قطعنامه 598 و قبول آتش بس دیدند و لذا باید از آن همه آرمانها و اهداف کلان و بلند مدتی که از تداوم دفاع مقدس انتظار داشتند چشم پوشی می نمودند اما این موضوع گیری جدید به هیچ وجه با روحیات و انتظارات مردم ایران و خصوصا رزمندگان و خانواده های شهدا و ایثارگران هماهنگی نداشت و آنان پذیرش چنین چرخش ناگهانی را نداشتند. افزون بر این، این موضع گیری می توانست تأثیر منفی بر حرکت های انقلابی و نهضت های آزادی بخش جهان نیز داشته باشد. طبیعی است در چنین شرایطی پذیرش قطعنامه و آتش بس، به مثابه کشیدن جام زهری برای حضرت امام(ره) بود که تنها به خاطر رضای خداوند و حفظ اسلام و مصالح نظام اسلامی آن را با جان و دل پذیرا شدند. و لذا در پیام تاریخی خود در مورد پذیرش قطعنامه می فرمایند: «… قبول این مسأله برای من از زهر کشنده تر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم ، در شرایط کنونی آنچه موجب این امر شد، تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشته و اگر آبرویی داشتم با خدا معامله کرده ام».

بهتر است در این بخش ، به صورت مفصل تری بیانات امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف را پیرامون قبول قطعنامه بررسی نماییم. اصلی ترین منبع در این باره پیام امام راحل به ملت ایران به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و هم چنین به مناسبت قبول قطعنامه داده اند می باشد. عباراتی که امام به کار می برند ، حاکی از این است که ایشان علی رغم میل باطنی و تصمیم شخصی خود و صرفا به خاطر مصلحتی بزرگ، ناچارا و از روی اکراه راضی به پذیرش قطعنامه شده اند . ایشان می فرمایند:

«… و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى دیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلًا خوددارى مى کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم. و خدا مى داند که اگر نبود انگیزه اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هر گز راضى به این عمل نمى بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. …. خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده هاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى کنم. … من باز مى گویم که قبول این مسأله براى من از زهر کشنده تر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم.. ». صحیفه امام ج 21 ص 92 – 95

همانگونه که به وضوح از فراز های فوق بر می آید امام راحل(رضوان الله تعالی علیه) علی رغم میل باطنی و تصمیم شخصی خود ، مجبور به پذیرش قطعنامه شده اند و در پیام قبول قطع نامه تصریح می کنند که تا چند روز قبل معتقد به ادامه جنگ بوده اند.

ایشان در دوران بعد از قبول قطعنامه در پیامی به حوزه های علمیه در برابر تحلیل هایی که ادامه ی جنگ به ویژه بعد از فتح خرمشهر را اشتباه استراتژیک نظام معرفی می کردند با قاطعیت موضع گرفته و به تعبیر خود شان حتی از یک لحظه عملکرد خود در جنگ پشیمان نشدند:

«هر روز ما در جنگ برکتى داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم … جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه کوته نظرند آنهایى که خیال مى کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایى نرسیده ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگى و صلابت بیفایده است! … من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهاى غلط این روزها رسماً معذرت مى خواهم و از خداوند مى خواهم مرا در کنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد. ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستى مگر فراموش کرده ایم که ما براى اداى تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید براى رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده ها به گونه اى غلط عمل کنیم که حزب اللَّه عزیز احساس کند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولى اش عدول مى کند. …. همه ما مأمور به اداى تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه. اگر همه انبیا و معصومین- علیهم السلام- در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هر گز نمى بایست از فضاى بیشتر از توانایى عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلى و بلند مدتى که هر گز در حیات ظاهرى آنان جامه عمل نپوشیده است ذکرى به میان آورند» (صحیفه امام ج 21 283- 285 )

به نظر می رسد اگر بخش های مربوط به پذیرش قطعنامه در بیانات امام (رحمه الله علیه) را مروری دوباره نماییم، علت اصلی آن به خوبی روشن می گردد.

اولا قبول قطعنامه برای امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) کشنده تر از زهر بوده است. به جملات زیر دقت نمایید:

«قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود»

« قبول این مسأله براى من از زهر کشنده تر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم»

« بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام»

ثانیا پذیرش قطعنامه از سوی امام (قدس الله نفسه الزکیه) نه به خاطر اجبار دیگران و یا تحمیل از سوی اشخاص به ایشان یا خیانت یا کلاه گذاشتن بر سر ایشان؛ بلکه قبول قطعنامه دقیقا در مسیر رضایت الاهی و به خاطر عمل به وظیفه و تکلیف شرعی بوده است :

«اگر نبود انگیزه اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هر گز راضى به این عمل نمى بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.»

«در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم»

«همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم »

«ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.»

«ما براى اداى تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است»

ثالثا حال باید دید مصلحتی که امام از آن سخن می گوید و به خاطر آن حاضر می شود جام زهر قبول قطعنامه و اتمام جنگ را سر بکشد چه بوده است.

مبنای این تصمیم گیری و به تعبیر خود امام (قدس الله نفسه الزکیه) عمل به تکلیف؛ و در واقع علت اصلی قبول قطعنامه از سوی ایشان – همانگونه که گفته شد – ، بررسی وضعیت فعلی جنگ در آن مقطع و تحلیل شرایط منطقه ای و بین المللی و در نظر گرفتن توانایی های نظام جمهوری اسلامی به ویژه در حوزه ی نظامی، تسلیحاتی، و اقتصادی بوده است. به عبارت دیگر، عزم نظام اسلامی بر قبول قطعنامه بر مبنای تحلیل مجموعه ای از عوامل تاثیرگذار بر مساله ی جنگ بوده است که نظام اسلامی را به این نقطه رساند که در صورت عدم قبول قطعنامه و اصرار بر ادامه ی جنگ تا تنبیه متجاوز و روشن شدن حق از باطل به احتمال قوی موجب تهدید اصل موجودیت نظام اسلامی خواهد گردید و این مساله با مبنای ثابت و استوار امام در باب نظام اسلامی و اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است در تضاد و تناقض بود. فلذا امام راحل(قدس الله نفسه الزکیه) با توجه به اینکه مصلحت نظام و انقلاب را در قبول قطعنامه مشاهده نمودند به همین جهت با کمال شجاعت و علی رغم مواضع قاطع پیشین خود در مقوله ی ادامه ی جنگ ، و با اذعان به اینکه قبول قطعنامه به منزله ی جام زهری برای ایشان می باشد؛ به خاطر مصلحت نظام و انقلاب آن را نوشیدند. به فراز های ذیل توجه فرمایید:

«ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود.»

«آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است،»

«با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛»

به نظر می رسد تعابیری مانند «مصلحت بقاى انقلاب» و «توان و تکلیف جنگ » به خوبی بیانگر انگیزه ی اصلی امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) از قبول قطعنامه می باشد.

با این توضیحات مستند به نظر می رسد ، حقیقت قبول قطعنامه و علل آن برای شما پرسشگر ارجمند روشن گردیده باشد.

در پایان مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم.

منتظر سوالات بعدی شما هستیم.

برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه نمایید:

تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى، ، على اکبر ولایتى

آغاز تا پایان، سیرى در جنگ ایران و عراق، محمد درودیان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه

پاسخ به ابهامات ،علیرضا لطف الله زادگان ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1379

ناگفته های قطعنامه؟

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا