زندگی علما-ساده زیستی علما- ساده زیستی روحانیون
برخی از علما و مراجع ثروتهای زیادی مانند کارخانه و غیره دارند بخاطر همین مقلد آن مرجع نمیشوند و میگویند علما باید زندگی ساده ای داشته باشند و زاهد باشند،چطوری صاحب اینجور ثروتها شده اند؟
اتّهام در دست داشتن بازار قند و شکر توسّط آیة الله مکارم شیرازی نیز از شایعات دشمنان مرجعیّت است برای بد نام کردن ایشان. همان ترفندی که از زمان معاویه و بلکه قبل از او همواره بر ضدّ طرفداران حقّ به کار می رفته است. لذا شنونده باید عاقل باشد. یادمان نرود که معاویه چه شایعاتی که در مورد امیرمومنان(ع) ترویج نکرد؛ تا آنجا که مردم شام وقتی شنیدند علی(ع) در مسجد ضربت خورده، گفتند: علی در مسجد چه می کرد؟ مگر او نماز می خواند؟! یا در مورد امام حسین(ع) شایعه کردند که او و اهل و یارانش از دین خارج شده اند ؛ لذا اهل شام آنها را با عنوان « خارجی» یعنی از دین خارج شده و مرتدّ می شناختند. یا شیخ فضل الله نوری را با شایعه بر سر دار فرستادند و و نتیجه آن شد که از دل مشروطیّت، استبداد رضاخانی بیرون آمد. خلاصه آنکه تاریخ پر است از مواردی که اهل باطل، مردم را با همین شایعات، بر ضدّ حقّ شورانده اند؛ و مردم زمانی متوجّه اشتباه خود شده اند که دیگر کار از کار گذشته است.در این باره به نامه ای که گروهی از مردم آذربایجان شرقی به دفتر آیة الله مکارم نوشته اند اشاره نموده و پاسخ ایشان را درج می کنیم؛ تا بر دوستتان اتمام حجّت شود؛ تا در دادگاه الهی، نگویند که کسی مرا آگاه به این توطئه نکرد. شگفت اینجاست که اینها می بینند که منتشر کنندگان این مطلب، همگی دشمنان اسلام و ایرانند؛ و باز این سخنان را باور می کنند. برخی ها الحقّ که در برخی صفات، روی اهل کوفه را سفید کرده اند. متن نامه:
بسم الله الرحمن اارحیم
مسئول محترم دفتر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
با سلام و عرض ادب و احترام در آنچه خواست و خشنودی خداوند رحمن است زحمت افزا می شویم. به استحضار می رساند که گروهی در میان مردم اقدام به تکثیر شایعات بخصوص در مورد مرجع تقلید آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی می نمایند و با عنوان اینکه معظم له مافیای شکر در کشور بوده و دلیل گرانی قند و شکر شخص ایشان می باشند لذا مقلدین آن بزرگوار از حضرتعالی عالی در خواست می نماید جهت روشن شدن قضیه اطلاعیه ای صادر نمایند.خداوند در مسیر خیر یار و یاورتان باد انشاء الله.
با احترام ، جمعی از مقلدین معظم له در آذربایجان شرقی
دفتر آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این سوال مرقوم نموده:
بسم الله الرحمن الرحیم
با اهداء سلام و تحیت؛ بارها و بارها این قضیه را تکذیب کرده ایم . بقیه را به خدا سپرده ایم اگر پاسخی دارند در پیشگاه عدل الهی مطرح کنند. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
گذشته از این حرفها، به فرض که آیة الله مکارم شیرازی، یا برخی بستگان ایشان، کارخانه ی شکر داشته باشند، یا واردات شکر داشته باشند، آیا این کار، حرام است؟ آیا هر کسی که کارخانه دارد یا واردات و صادرات دارد، لزوماً رانت خوار است؟! آیا رسول خدا(ص) تجارت نمی کرد؟ آیا حضرت سلیمان(ع) مال و دارایی نداشت؟ آیا حضرت یوسف(ع) خزانه دار مصر نبود؟ طبق چه منطقی برخی ها ادّعا می کنند که فعّالیّت اقتصادی با تقوا و عدالت منافات دارد؟! آیا اقتصاد را همواره باید افراد حرامخوار و زالو صفت در اختیار داشته باشند؟ چه کسی چه منطقی را تعریف کرده است؟!
دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی هر گونه فعالیت اقتصادی نزدیکان ایشان را تکذیب نموده است در بخشی از اطلاعیه دفتر آیتالله مکارم شیرازی آمده است: «اخیرا عدهای با جعل شایعهای سراسر کذب و بی اساس، برای دلسرد نمودن شیعیان و علاقهمندان به مرجعیت، پارهای از فعالیتهای اقتصادی ناسالم را به بعضی از وابستگان به این دفتر منتسب نموده، تا ساحت مرجعیت را خدشه دار کنند و تعجب این که نام از کسی میبرند که ابدا در این بیت وجود خارجی ندارد.» در ادامه این اطلاعیه تصریح شده است:« این دفتر با صراحت اعلام میدارد که بیت معظم له و وابستگان به آن در هیچ نوع فعالیت خاص اقتصادی حتی از نوع سالم شرکت ندارند و هزینه حوزههای علمیه در سراسر کشور که از سوی معظم له پرداخت میشود و همچنین کارهای فرهنگی وامور خیریه ساخت مدرسه، مسجد، خانه عالم در مناطق محروم، اعزام مبلغ به داخل و خارج کشور، نشر کتب علمی و اسلامی تنها از محل وجوهات شرعیه و کمکهای مومنین خیر انجام میپذیرد.» در پایان این اطلاعیه تاکید شده است: «بدیهی است نشر این گونه سخنان کذب، ساخته و پرداخته دروغ پردازان و حسودان و مزدورانی است که سنگر مرجعیت را مزاحم منافع نامشروع خود می دانند و ما همه آنها را به خداوند قادر منتقم وا میگذاریم و معتقدیم سیلی آن را در دنیا نیز خواهند خورد.( پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله مکارم شیرازی , پایگاه اطلاع رسانی آفتاب ) خبری هم که در مورد ازدواجهای ایشان نقل نموده اید صحیح نبوده و شایعی بیش نمی باشد، ایشان دارای دو همسر می باشند که ازدواج ایشان با آنان مربوط به سالیان گذشته است . آنگونه که در سایت های خبری آمده محمدرضا. ی -معروف به سلطان شکر – 16 سال پیش کارمند ساده شهرداری کرج بود که امروز حساب بانکیاش به صدها میلیارد تومان میرسد. سلطان شکر آن گونه که از سخنان قاضی همتیار-رئیس دادگاه او- برمیآید، با تصاحب اراضی دولتی، میلیاردها تومان از این زمینها را خرید و فروش کرده است. روش کار نیز ساده بود؛ او همچنین اراضی و املاکی که صاحبان آنها قبل از انقلاب رها کرده و به خارج رفته بودند شناسایی کرده و سپس با وکالتنامههای جعلی منسوب به وارثان صاحبان اراضی به طور غیرقانونی آنها را خرید و فروش میکرد. اما آنچه محمدرضا. ی را به سلطان شکر، معروف کرد خرید کارخانجات مختلف شکر، کارخانه قند دزفول، واردات شکر خام و بعضی تخلفات در حوزه واردات مواد اولیه بود. سلطان شکر در دادگاه به 26 سال حبس و 73 میلیارد تومان جریمه نقدی محکوم شد. (منبع: همشهری ماه، شماره 25 اردیبهشت 88 ، به نقل از خبرگزاری فارس)
همچنین یکی از پاسخگویان دفتر ایشان از قول آیت الله مکارم نقل کردند. یعنی من با یک واسطه سخن این مرجع بزرگوار را درباره بحث های مالیشان برایتان نقل می کنم. البته توضیح کارشناس ایشان درباره ماجرا نمی تواند سند باشد اما به هر حال می تواند به حل مسئله کمک کند:
ایشان ۱۰-۱۵ سال پیش، رئیس مرکز مدیریت حوزه های علمیه بودند. تعدادی از بازاریان تهران، خدمت ایشان آمدند و گفتند: می دانیم حوزه منبع درآمد خوبی ندارد که پاسخگوی اداره آن باشد. برای گسترش تعالیم حوزوی، می خواهیم سهام کارخانه شکری که به تازگی در دزفول تاسیس شده و احتمالا آینده خوبی دارد را به نام حوزه علمیه قم خریداری کنیم.
این مرجع بزرگوار فرموده بودند که در یک صورت قبول می کنم آن هم اینکه مشکلاتی نداشته باشد که به تدریس و فعالیت علمی ام لطمه نزند. قبول کردند و نه به نام آیت الله مکارم، که به نام حوزه قم زدند البته مدیریتش آن زمان بر عهده ایشان بود.
آیت الله مکارم فرموده بودند پس از یک سال دیدم نمی توانم. سهام آن را برگرداندم. بعدها، کارخانه به مشکل خورد و نتوانستند حقوق کارکنان را هم خوب ادا کنند و و از این موضوع دروغ ها علیه ایشان درست شد.
در مورد ثروت هایشان فرموده بودند که وجوهات خمس به طور کامل جهت گسترش و تبلیغ دین مثل چاپ کتاب، تربیت مربیان و استفاده می شود.
اما گاهی عده ای مبالغی را به ایشان می رسانند تا در زمینه های مورد صلاحدید ایشان هزینه شود. تمام این مبالغ به موسسه امیرالمومنین که وقف بوده و فعلا مسئول آن خودشان هستند (چون وقف کننده، می تواند خود یا شخص دیگری را به عنوان متولی وقف مشخص کند.)
این موسسه، فعالیت های فرهنگی و ترویجی دینی بزرگی را در کشور به ثمر نشانده است.
آیت الله العظمی مکارم فرموده بودند که درآمد شخصی من مثل بقیه اساتید، از راه تدریس و تالیف کتاب حاصل می شود و به خاطر اینکه مشکل مالی ندارند، از شهریه حوزه هم استفاده نمی کنند.
ایشان فرموده بودند بخشی از اموال شخصی ام را هم وقف همین موسسه کرده ام و اکنون منزلی معمولی در خیابان صفائیه دارم. زمانی خواستم حیاط منزلم را سقف زنم تا مردمی که برای دیدار می آیند، کمتر اذیت شوند. اما از همین تعمیرات، افسانه ها ساختند.
مراجع ما اهل داد و بیداد در برابر این دروغ ها نیستند اما کسی هم که می شنود، نباید تحقیق کند؟
به قول قرآن کریم:
هرگاه فاسقی (همچون رسانه های کفر) برایتان خبری آورد، حتما تحقیق کنید که مبادا به خاطر ندانستن حقیقت، با کسی دشمنی کنید!!!!
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهَالَهٍ ﴿الحجرات ، ۶﴾)
البته کسانی که دلیلی علیه کسی دارند، باید با آزادگی بررسی شود و به خوبی تحلیل گردد.
همچنین از زمان شکل گرفتن حوزههای علمیه شیعه، مخارج آنها غالباً با وجوه شرعی که مردم به مراجع تقلید میپرداختهاند، اداره شده است. گاهی نیز وجوه اهدایی برخی اشخاص خیر یا عواید برخی موقوفات در این راه هزینه میشده است. در حال حاضر نیز همین سنّت استمرار دارد و تأمین مالی حوزهها نیز برعهده مراجع تقلید است. در سالهای اخیر، در کشور ایران، ردیف بودجه دولتی مستقل به حوزههای علمیه اختصاص داده شده که بخشی کلان از مخارج حوزه علمیه شیعه در ایران را تامین میکند.
شهریه مبلغی کمک مالی است که به صورت ماهیانه از طرف مراجع تقلید به طلبهها پرداخت میشود. پرداخت شهریه به طلاب علوم دینی از سنتهای قدیمی که دیرباز تا کنون در حوزههای علمیه جاری بوده است. شهریه از محل خمس پرداخت میگردد. در گذشته پرداخت شهریه توسط یک عالم، نشانهای از مرجعیت او بود.
در پایان باید در رابطه با افراد یا جریانات که اقدام به انتشار این قبیل شایعات می کنند گفت وهابیت با توجه به مقتضیات خویش از هر اقدام برای ترور فیزیکی و شخصیتی علما و مراجع تشیع دریغ ندارد. از سوی دیگر دست اندرکاران اسلام امریکایی و تشیع انگلیسی همواره خواهان کمرنگ شدن نقش مراجع انقلابی و ولی فقیه در ایران اسلامی هستند تا به متامع نامشروع خویش دست یابند. بنابر این در پاسخ به افرادی که چنین مطالبی را مطرح می کنند ابتدا باید دید که طرف مقابل ، واقعا به دنبال شبهه زدایی است و یا جزء کسانی است که صرفا بهانه جو هستند که در صورت نخست می توان به صورت منطقی به پاسخگویی پرداخت ولی سخن گفتن با کسانی که چشم ها و گوش ها را بسته و صرفا دهان را باز کرده و از هر موضوع بی ربطی ، سوء استفاده می کنند بی فایده است کما اینکه از قدیم گفته اند «نرود میخ آهنین در سنگ» البته توصیه ما به شما این است که در چنین مواردی تلاش نمایید تا جایی که امکان دارد سخن حق و استدلال منطقی خود را به چنین افرادی ارائه نمایید تا شاید آنها هم در اثر شنیدن پاسخ های منطقی ، به تدریج گوش و چشمشان باز شده و در مسیر هدایت قرار گیرند .
زندگی علما-ساده زیستی علما- ساده زیستی روحانیون