دین و اندیشه

بخش اول : بهتـر بشنـاسـیـم

پرسش و پاسخ

تفاوت دخترها و پسرها

پرسش ۱. آیا درسته که روحیات دخترها و پسرها تفاوت می کند و چیزهایی که برای ما مهم است شاید برای پسرها مهم نباشد؟ خواستم در این باره آشنا بشوم.

دخترها با پسرها در برخی ویژگی ها، تفاوت آشکاری دارند که برای آشنایی کوتاه، به قسمت هایی اشاره می شود:

۱. تفاوت در عواطف و احساسات

تفاوت دخترها و پسرها

پرسش 1. آیا درسته که روحیات دخترها و پسرها تفاوت می کند و چیزهایی که برای ما مهم است شاید برای پسرها مهم نباشد؟ خواستم در این باره آشنا بشوم.

دخترها با پسرها در برخی ویژگی ها، تفاوت آشکاری دارند که برای آشنایی کوتاه، به قسمت هایی اشاره می شود:

1. تفاوت در عواطف و احساسات

دختران با پسران در عواطف و احساسات تفاوت های آشکاری دارند. دخترها، بهتر و سریع تر تغییرات احساسی و عاطفی دیگران را حس می کنند و آسان تر افکار و احساسات خود را با دیگران سازگار و از دیگران مراقبت می کنند. گفت وگو و تبادل نظر در پسران وسیله ای برای انتقال پیام است؛ اما در دختران بیشتر ابزاری برای ارتباط عاطفی و همدلی است. دختران بیشتر دست خوش احساسات می شوند و در مهار احساسات و پنهان نگاه داشتن آن دقت دارند.[1]
جان گری می گوید: به دلیل عاطفی تر بودن زنان، آنان از شوهرشان بیشتر دل سوزی می خواهند؛ اما مردها بیشتر اعتقاد و اعتماد همسرشان را خواستارند. وقتی مرد نشان می دهد که به احساسات همسرش و به آنچه در دل او می گذرد اهمیت می دهد، زن حس می کند که شوهرش نگران و دل واپس و غم خوار اوست.[2]
پاپالیا[3] با پذیرش احتمال وجود تفاوت های روان شناختی زن و مرد به دلیل تفاوت زیستی، بر این باور است که برتری زنان در مهارت های زبانی باعث شده زنان بتوانند احساسات خود را بهتر و قوی تر ابراز نمایند[4].

بسیاری از پژوهش های صورت گرفته نشان می دهد که دوستی و صمیمیت برای دختران بیش از پسران اهمیت دارد و این نشانه قوی بودن عواطف و احساسات در زنان است.[5]
احساس محبت در دختران بیش از پسران است اما مردان بیشتر بر ارتباط های فعالیت مدار توجه دارند و دنیای بیرون را هدف قرار می دهند و انرژی خود را صرف آن می کنند.

براساس مطالعات روان شناختی، زنان عاطفی، حساس، هم دردی کننده، گرم، نجیب، کم رو و انفعالی هستند و به طور کلی در رشد شخصیتی زنان، ابرازگری[6] یکی از خصوصیات بارز است. زن و مرد هر دو نسبت به دیگران از عواطف برخوردارند. هم می خواهند دیگران را دوست بدارند و هم می خواهند دیگران آنان را دوست بدارند، اما ابراز و ظهور عاطفه در زنان و مردان متفاوت است. خانم ها حتی اگر کسی را کمی هم دوست داشته باشند، چنان نشان می دهند که او را بسیار دوست دارند. در حالی که مردها کسی را که بسیار دوست دارند، چنان نشان می دهند که مقداری او را دوست دارند. نمایش عاطفه در زن قوی تر است. زنان به ابراز حالت عاطفی به شدت توجه دارند، به گفت وگو نیازمند هستند؛ چون زبان، یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال عواطف است. این مسئله به قدری مهم است که بعضی گفته اند: زن فقط به گفت و گو نیاز دارد و به نتیجه نمی اندیشد، در حالی که مرد توقع دارد گفت وگو مشکلی را حل کند.[7]
در آموزه های دینی نیز روایاتی دال بر عاطفی بودن زن وجود دارد. همچنین اندیشمندان اسلامی نیز با بهره گیری از آموزه های دینی بر این باورند که احساسات و عواطف در زنان قوی تر است.

پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«چه خوب اند فرزندان دختر. اهل ملاطفت (عواطف)، کمک کننده و یاری دهنده، انس گیرنده، با خیر و با برکت و اهل پاکیزگی».[8]
شاید یکی از علل آرامش گری زن، بروز و ظهور عواطف قوی در او هست که در قرآن کریم زن را عامل آرامش گری معرفی نموده است.[9]
حضرت علی(علیه السلام) نیز به عاطفی بودن و ظرافت زن اشاره فرموده و افراد را از واگذاری مسئولیت سنگین و خشن به زنان برحذر داشته است[10].

بنا بر آنچه گفته شد، دخترها باید بسیار مراقب باشند از این عاطفه و لطافت روحی خدادادی آنان بهترین استفاده شود و این نقطه قوت آنها برای گرمی بخشی به خانواده و اظهار محبت به پدر و برادر و همسر تبدیل به نقطه ضعف آنها نشود و بعضی پسرها از عاطفه و احساسات آنان سوء استفاده کنند.

دخترها باید به خوبی هشیار باشند که برخی پسرها با خبردار شدن از این ویژگی های دخترها و بازی با کلمات و ایجاد امیدها، ترفندهایی را به کار می برند تا تنها و تنها به خواسته خودشان برسند و دخترها را پس از مدتی تنها و تنها می گذارند!!

2. تفاوت درعلایق و گرایش ها

اعتقاد بر این است که نوع دوستی، توجه به دیگران، صمیمیت و ارتباط های حمایتی از خصوصیات زنان است و از این جهت زنان و مردان تفاوت آشکاری دارند. به طوری که پژوهش ها نشان داده است علایق زیباشناختی، اجتماعی و دینی زنان بیشتر از مردان است. مردان بیشتر به جنبه های سیاسی و نظری علاقه دارند. زنان بیشتر به مسایل اخلاقی تمایل نشان می دهند. اعتقاد بر این است که زنان با حرارت بیشتری نسبت به بی عدالتی اعتراض می کنند و نسبت به آداب و رسوم اجتماعی و ضوابط اخلاقی تلقین پذیرترند. پذیرش دیگران خصوصیت دیگری است که بیشتر در زنان دیده می شود. زنان از همجواری و داشتن هم صحبت، بیشتر از مردان لذت می برند.

علاقه به زیبایی و دلبستگی به زیورآلات و امکانات خانه و زندگی در زنان بیشتر است و این ویژگی در مردان کمتر است. همچنین، خودآرایی، خودنمایی، پوشیدن لباس های توجه انگیز، علاقه به دوستی ها، تجمل گرایی در امور زندگی و حتی در چیدن سفره و پخت غذا از ویژگی هایی است که زنان با مردان در آن تفاوت آشکاری دارند.[11]
خداوند در قرآن کریم می فرماید:

(((غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ)))[12]؛

«زنان [در برابر نامحرمان] با زینت ها و آرایش هایشان خودنمایی نکنند».

از این که قرآن کریم فقط زنان را از خودنمایی و نمایاندن جاذبه های جنسی خود در برابر نامحرم نهی کرده، و از خودنمایی مردان سخنی نگفته است، برمی آید که خودنمایی از ویژگی های خاص زنان است و در مردان کمتر یافت می شود.

شهید مطهری درباره آثار این ویژگی (خودنمایی) و نیز اختصاص آن به زنان می نویسد: علت این که در اسلام دستور پوشش به زنان اختصاص یافته، آن است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. در تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شکار است و زن شکارچی؛ همچنان که در تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از حس شکارچی گری او ناشی می شود. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین، تبرج و خودآرایی مخصوص زنان است و دستور پوشش و حجاب نیز برای آنان مقرر شده است.[13]
شاید بتوان گفت که دلیل قوی بودن حیا در وجود زن نیز آن است که ویژگی خودآرایی تعدیل و کنترل، و از آسیب های احتمالی آن جلوگیری شود.

امام صادق(علیه السلام) درباره حیای زنان می فرمایند:

«حیا ده جزء دارد که نه جزء آن در زنان، و یک جزء آن در مردان نهاده شده است»[14].

صفت حیا سبب ترس از انجام دادن کارهای خلاف می شود. وجود این صفت در زنان موجب می شود که آنان، با احساس آسیب پذیری جنسی (این آسیب پذیری هم ناشی از جذابیت جنسی زن برای مرد، و هم ضعف قوای بدنی زن در دفاع از خویش است)، پیشاپیش خود را از زمینه های خطر دور سازند.

بنا بر آنچه گفته شد، زیبایی و زیبادوستی و از سوی دیگر حیا و متانت از ویژگی های برتر دخترها در مقایسه با پسرهاست. آنچه مهم است جایگاه استفاده از هر کدام است. هر چه خودآرایی و زیبایی در کانون خانواده بروز کند و حیا و متانت در محیط بیرون و در فضای دانشگاه و محل کار بیشتر رعایت شود، سلامت و آرامش و موفقیت در دنیا و ثواب در آخرت بیشتر می شود و در صورتی که جای این دو تغییر کند و خودآرایی در بیرون از کانون خانواده اتفاق افتد، ناهنجاری و آسیب پذیری و به دنبال آن پشیمانی و پریشانی پیش خواهد آمد، بنابراین دخترها باید بسیار مراقب و هشیار باشند که زیبایی خدادادی خود را بی جا ابراز نکنند و کم بها ندانند و از این زیبایی آنها سوء استفاده نشود.

3. تفاوت در تحلیل رابطه جنسی

شاید یکی از نیرومندترین تفاوت هایی که بین زنان و مردان وجود دارد مربوط به برداشت آنها از رابطه جنسی است. زنان تمایل دارند رابطه جنسی را به احساس عاطفی و پیوند پایدار ربط دهند، در حالی که مردان رابطه جنسی را بیشتر در لذت جسمی، ادراک می کنند. زنان تمایل دارند برای رابطه جنسی ارزش قائل شوند زیرا این رابطه به زنان حس مشارکت عاطفی و همبستگی می دهد. در حالی که مردان تمایل دارند رابطه جنسی را از سایر جنبه های رابطه جدا کنند؛ لذا مردان در رابطه شان با دختران، دنبال لذت جنسی بوده و به هر بهانه ای در صدد به دام انداختن دختران هستند.

با این وجود، به خاطر داشته باشید که این تمایلات کلی، منعکس کننده تفاوت های آماری هستند. زنان نیز مانند مردان، ممکن است گاهی اوقات رابطه جنسی را به عنوان یک ماجراجویی، یا فقط لذت جنسی ببینند، و مردان نیز مثل زنان ممکن است رابطه جنسی را به مشارکت عاطفی و صمیمیت ربط دهند. در واقع اکثر مردان عشق و رابطه جنسی را با هم ترجیح می دهند و برای آنها، همانند زنان، ارزش عشق بسیار بالاتر از ارزش رابطه جنسی است و گاهی با افزایش سن در مردان، عشق و صمیمیت، محرک های اصلی رابطه جنسی می شوند و رضایت مندی جنسی در کانون خانواده زمینه مسئولیت پذیری بیشتر مردان می شود و هر چه زندگی می گذرد، دل بستگی و وابستگی زن و شوهر نسبت به همدیگر بیشتر می شود و با حضور فرزندان معنادار می شود. اما خارج از چارچوب خانواده، اکثر دخترها به دلیل عاطفی بودن و دوست داشتنی بودن، به دام می افتند و بعضی پسرها نیز به این نقطه ضعف دخترها آشنا هستند و از این طریق از آنان سوءاستفاده می کنند. حتی ممکن است رابطه در ابتدا خیلی اخلاقی و معنوی و شرعی باشد ولی آرام آرام به گناه و بدنامی منجر شود.

چه هدفی دارد!

پرسش 2. مدت زیادی است که با پسری از دانشجویان شهر خودمان رابطه دارم. به من قول ازدواج داده است ولی به طور جدی پیگیر نیست و بهانه می آورد. به نظر شما چه اهدافی از این کارها دارد؟

گرچه برخی از دختران و پسران بر این باورند که بهتر است برای شناخت صحیح طرف مقابل، مدتی با وی طرح دوستی ریخت و از طریق این ارتباط دوستانه، به گونه ای عینی و قابل مشاهده، حالت ها و رفتارهای او را مورد شناسایی و ارزیابی قرار داد. اما باید به این نکته توجه داشت که:

اولاً، با این گونه ارتباط ها می توان به اطلاعات اندکی در مورد فرد مورد نظر دست یافت، زیرا باید پذیرفت که این اطلاعات به دلیل آن که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف و امیال غریزی رد و بدل می شود، بسیار سطحی و تا حدودی غیرقابل اعتماد است. در این گونه ارتباط ها قصد سوء استفاده نیز نامحتمل نیست و اگر چنین انگیزه ای هم در کار نباشد، احتمال دارد یکی از دو طرف یا هر دو به رفتار نمایشی و تصنعی رو آورده، به این وسیله نظر دیگری را به سوی خود جلب کنند.

ثانیاً، این که یکی از دیگر معایب چنین روابطی، دل بستگی، اضطراب، از دست دادن تمرکز حواس، افسردگی در صورت قطع یک جانبه ارتباط و تزلزل زندگی مشترک در صورت منجر شدن رابطه به ازدواج است.

ثالثاً، به دلیل ناآشنایی دختران و پسران از ویژگی های روان شناختی همدیگر، معمولاً هر دو طرف و یا در اکثر موارد، دختران دچار خطای شناختی می شوند و بر اساس تحلیل غلط تصمیم گیری می کنند و لذا معمولاً با شکست مواجه می شوند. بنابراین جا دارد کمی در این باره بحث شود و با آگاهی لازم تصمیم گرفته شود.

نکته دیگر آن که باید بدانیم؛ ارتباط یعنی پیوند داشتن، با همدیگر بودن، با همدیگر ملاقات داشتن، با دیگری رفت وآمد داشتن، چیزی را به چیزی بستن و با همدیگر حشر و نشر داشتن.[15]
برقراری ارتباط با جنس مخالف با انگیزه های مختلفی صورت می گیرد؛ از جمله:

1.کسب شناخت برای ازدواج

انگیزه بسیاری از جوانان، به ویژه دختران که به ارتباط با جنس مخالف رو می آورند، کسب اطلاعات در مورد طرف مقابل و انتخاب آگاهانه او به عنوان همسر آینده است. این گروه بر این باورند که با دوستی و ارتباط بهتر می توان ابعاد شخصیتی فرد را شناسایی کرد و در صورت احراز هماهنگی، می توان او را به عنوان همسر آینده برگزید.

2.انگیزه جنسی

از انگیزه های دیگر ارتباط دختر و پسر، بهره بری جنسی است. این پدیده در میان اقشاری از جامعه که از لحاظ رشد فکری و فرهنگی در انحطاط شدیدی به سر می برند، بیشتر دیده می شود. این افراد برای ارضای غرایز جنسی خود، همه ارزش های خانوادگی و فردی شان را قربانی می کنند و به رفتاری دست می زنند که برای اغلب افراد جامعه، بسیار پست تلقی می شود. البته انگیزه فوق بیشتر در پسران وجود دارد و دختران، تأمین عاطفی را وجهه همت خود در ارتباط قرار می دهند.

3.کسب وجهه اجتماعی

یکی دیگر از انگیزه های ارتباط با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز، داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند. این افراد همچنین برای این که در جمع دوستان مورد تحسین قرار بگیرند یا دست کم بی عرضه و بی جرئت خوانده نشوند، به دنبال دوست پسر یا دختر می گردند.

این نگرش ها نقش مهمی در تحریک و تلاش دختران و پسران برای دوست یابی دارد. چنین نگرش هایی است که گاه برخی دختران و پسران را وادار می کند تا از طریق صحنه سازی و استفاده از روش های تقلبی این گونه وانمود کنند که دارای دوست پسر یا دوست دختر هستند.

4.تأمین نیاز عاطفی

دختران و پسرانی که بعضاً مورد بی محبتی و یا کم توجهی شدید در خانواده های نابسامان قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی گشته و در این زمینه، خود را سرگردان و آشفته می یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، به دنبال یافتن شرایطی برای جبران کمبود محبت خود هستند.

البته همه این ارتباطات به غیر از مورد اول، که برای ازدواج بود، حرام و ممنوع است و مورد اول نیز با حفظ شرایطی، مجاز است.

و اما ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد؛ از جمله:

1.از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها

اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یک هدف و خارج از چارچوب مقررات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی را که بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز می شمارد و در این صورت، چشم چرانی، علاقه شهوانی به هم جنس، خودارضایی، اعتیاد به عکس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط شهوانی دختران و پسران با یکدیگر برای او پسندیده جلوه می کند؛ حتی اگر با ضابطه های عقلی و دینی در ستیز باشند و به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!

با نگاهی به جوامع غربی، پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه شهوات و بی بندوباری بر عقل و ایمان است.

2.کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب

روشن است که گسترش محرک های جنسی، انسان را به رابطه گسترده با جنس مخالف می کشاند و هر گونه شکست در این راه، به آسیب بزرگ تری خواهد انجامید. این نوع رابطه، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت آتشی شعله ور، عطشی روحی و خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در نتیجه، با توجه به این که روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر به حد خاصی محدود است. هیچ پسر جوانی از تصاحب دختران و هیچ دختری از متوجه کردن پسران و در نهایت، هیچ دلی از هوس، سیر نمی شود. تقاضای نامحدود، خواه ناخواه، انجام نشدنی است و همیشه همراه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوهاست و به اختلالات روحی و بیماری های روانی منجر می شود. البته همه این ها در صورتی است که تقوا و ترس از خدا وجود نداشته باشد. کسی که تقوا دارد و حریم الهی را نگه می دارد، خداوند او را برای نجات از این گرداب ها یاری می دهد.

3.تنوع طلبی

نوجوانان و جوانانی که پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می کنند، روحیه هوس بازانه دارند و حتی پس از ازدواج نیز این روحیه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد کشیده شوند و راه بی بندوباری را در پیش گیرند. این افراد به دلیل تجربه متعدد جنسی قبل از ازدواج، به همسر خود قانع نیستند و به سوی هرزگی تمایل دارند.

4.آلوده شدن به گناه

قرآن کریم و روایات معصومان، انسان را از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز برحذر داشته، و وعده خسران و عذاب به مرتکبان چنین اعمالی داده اند.

قرآن کریم می فرماید:

(((آیات: نور قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ. xe “آیات: نور”وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْها وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ)))[16]؛

«به مردان با ایمان بگو: چشم های خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند. این برای آنان پاکیزه تر است…؛ و به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند جز بر شوهرانشان…».

این آیه، به صراحت دستور داده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه شریفه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه نکنند و به هم نگاه هوس آلود نیندازند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟ اگرچه این آیه مربوط به مطلق نگاه های آلوده به جنس مخالف است و از آن نهی می کند، می توان به عنوان دلیل قاطعی برای غیرمجاز بودن ارتباط دختر و پسر، از آن بهره برد؛ زیرا در ارتباط دختر و پسر، هزاران نگاه آلوده رد و بدل می شود و چه بسا از حد نگاه شهوانی بگذرد و به ارتباط جنسی منجر شود.

قرآن کریم در آیه 25 سوره نساء به مردان سفارش می کند:

«با دخترانی که روابط پنهانی و دوست پسر دارند ازدواج نکنید و این عمل را زشت و ناپسند دانسته، و در کنار افراد زناکار مطرح کرده است»[17].

و نیز در سوره مائده به مردان توصیه نموده که:

«پاک دامن باشند و از روابط پنهانی با زنان پرهیز کنند و دوست دختر نگیرند»[18].

نام ها: مجلسی، محمدباقر علامه مجلسی در روایتی از معصومان، نقل کرده است که فرمودند: «کسی که به حرام، دستش را به دست زنی برساند، چون به صحرای محشر درآید، دستش بسته باشد و کسی که با زنان نامحرم، خوش طبعی، شوخی و مزاح کند، خداوند در عوض هر کلمه، سالیان زیادی او را در محشر حبس می کند و اگر زنی راضی شود که مردی به حرام او را در آغوش بگیرد، ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید یا با او خوش طبعی و شوخی کند، بر او نیز گناهی همانند آن مرد است».[19]
5.تنزل موقعیت اجتماعی

ارتباط با جنس مخالف و افشا شدن آن باعث بی آبرویی دختر و پسر و خانواده آنها، مخصوصاً خانواده دختر می شود و اعتبار اجتماعی و خانوادگی آنها را زیرسؤال برده، خانواده را دچار بحران می کند. چه بسا خانواده دختر یا خود دختر دیگر نتوانند در آن محل بمانند و مجبور شوند به شهر و دیار غربت بروند و حتی ممکن است خانواده ای، دختر خود را به قتل تهدید بکند.

6.ازدواج ناموفق

روابط دختر و پسر معمولاً به ازدواج منجر نمی شود و اگر هم منجر شود، مشکلات متعددی به دنبال دارد. از طرفی چون عشق و علاقه، قبل از شناخت دقیق یکدیگر صورت گرفته، قدرت انتخاب را از آنان سلب می کند و موجب می شود بدون شناسایی دقیق، ازدواج کنند. بر این اساس، پس از گذشت زمانی از ازدواج و فرو نشستن محبت اولیه، دو طرف به نقایص یکدیگر و ناهماهنگی هایشان پی برده و مشاهده این موارد، زمینه شقاق و درگیری بین همسران را فراهم می آورد.

از سوی دیگر، ارتباط قبلی آنها (دختر و پسر)، با جنس مخالف باعث می شود نسبت به همسر خود دچار سوءظن شده، خیال کنند همسرشان با افراد دیگر نیز ارتباط داشته و دارد و این جوّ بی اعتمادی به اختلاف منجر می شود.

به عنوان نمونه: خانمی که به دلیل اختلاف زیاد با همسرش به مرکز مشاوره مراجعه کرده بود می گفت: اوایل ازدواج و در دوره نامزدی، رابطه بسیار خوب و عاشقانه ای با شوهرم داشتم. همدیگر را بسیار دوست می داشتیم و لحظه ای نمی توانستیم دوری یکدیگر را تحمل کنیم. حالا متوجه شده ام او در زمان مجردی با دختری رابطه داشته، و لذا از چشمم افتاده و علاقه ای به او ندارم و او را آدم خیانت کاری می دانم و هر روز نفرتم بیشتر می شود و البته او هم مثل روزهای اول نیست و بهانه های واهی می گیرد و دعوا راه می اندازد و مرتب دیگران را به رخ من می کشد. خلاصه این که گول خوردم و نباید با فرد هوس ران و بی تقوا و کسی که با دیگران رابطه غیر اخلاقی داشته، ازدواج می کردم.

لذا توصیه جدی ما این است که از طریق دوستی با جنس مخالف به دنبال همسر نباشید که قطعاً ضرر خواهید کرد و اگر چنانچه روابط دوستانه به ازدواج نیز منجر شود، پایدار نخواهد بود و خلاصه در مرحله ای از زندگی، آثار خود را خواهد داشت.

فکر می کنم پسر خوبی باشد

پرسش 3. یکی از پسرهای کلاس از من جزوه درسی خواست من هم به او دادم. بعد از مدتی به من علاقه پیدا کرده است. من فکر می کنم پسر خوبی باشد اما مطمئن نیستم. چه کار کنم؟

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج یکی از دغدغه های جوانان امروز جامعه ماست و گاهی تحصیل دانشجویان را تحت الشعاع قرار می دهد.

بدیهی است هر گفت وگو و ارتباطی، پیامدهایی را به دنبال دارد. گاهی در رابطه، اهدافی وجود دارد (خوب یا بد) مانند: رابطه به قصد کمک به دیگران است و گاهی برای رفع اشکال درسی و گاهی به قصد دوستی یا انجام کار و پروژه و تفریح و…

اما در رابطه دوستی پسرها و دخترها به طور معمول دو انگیزه اصلی مطرح می شود:

1. ازدواج و تشکیل زندگی مشترک؛

2. لذت و پر کردن اوقات فراغت.

نتیجه مشاوره های متعددی نشان داده است که دخترها تنها با شنیدن جمله «قصد ازدواج با تو را دارم» از زبان پسر، فریب خورده اند و بسیاری از پسرها که خارج از چارچوب خانواده دنبال این گونه روابط و دوستی ها هستند پس از مدتی، عاشق دختر دیگری شده اند. بهانه مخالفت خانواده، بهانه تو که الان با من رابطه داری از کجا معلوم قبل از من با دیگری نبودی و از کجا معلوم بعد از ازدواج با پسرهای دیگر رابطه برقرار نکنی! پس تو شایسته ازدواج نیستی و… تمام قول و قرارها را فراموش می کنند! وقتی هم تعهدی در میان نباشد و جایی ثبت نشده باشد و قانونی از آن حمایت نکند دست دختر به هیچ کجا بند نیست و او می ماند و آسیب های شدید روحی و عاطفی که به دلیل اشتباه و زودباوری خود، بدان دچار شده است.

دخترها باید این معیار طلایی را همیشه در ذهن داشته باشند: راست آزمایی عشق و علاقه پسر با خواستگاری رسمی پسر به همراه خانواده اش است.

پسری که خواستگاری رسمی می کند؛ سه پیام را می رساند:

– به دختر مورد نظر علاقه مند است و دوستش دارد و می خواهد هر چه زودتر به او برسد، وگرنه از او خواستگاری رسمی نمی کرد.

– مسئولیت پذیر است و می خواهد تعهد زندگی مشترک بپذیرد.

– هوس باز و عیاش نیست، در غیر این صورت به خواستگاری رسمی نمی آمد و دست به روابط پنهانی و بی تعهد می زد و پس از سوء استفاده از دختر، رهایش می کرد.

هر پسری راهی غیر از این برود، نمی شود به احساس و عشقش اطمینان کرد. این را نیز بدانید که عاشق، در همه جای دنیا، فردی متعهد است؛ مطمئن باشید اگر پسری به دختری علاقه مند باشد، هر چه سریع تر از او خواستگاری می کند. اگر دختران به این معیار توجه کنند هیچ گاه دچار آسیب های روابط دختر و پسر نخواهند شد.

احساسات قوی و عواطف شدید دختران و خانم ها خیلی خوب و گرمی بخش کانون خانواده است، اما این ویژگی در ارتباط با دیگران، آنان را به شدت تأثیرپذیر می کند و اگر قبل از ازدواج مدیریت نشود و با عقل و منطق در آمیخته نگردد سبب آسیب پذیری در روابط می شود.

برخی پسرها و مردها با توجه به ویژگی عاطفی دخترها و خانم ها، آنها را تحت تأثیر قرار می دهند و عاشق و دلبسته خود می کنند. با گفتن: «من عاشقت هستم! تو بهترین و زیباترین دختر دنیایی، بدون تو نمی توانم زندگی کنم! مطمئن باش با تو ازدواج خواهم کرد و در کنار تو آرامش می یابم! و…» اما تمام این ها اگر در چارچوب اطمینان آور نباشد دامی برای گرفتاری است. در حالی که متأسفانه بسیاری از دخترها و خانم ها به دلیل روحیه محبت آمیز خود، به سرعت وابسته و دلبسته می شوند و حتی گاهی به دیگران می گویند: «او پسر خوبی است، او با دیگران فرق می کند، او فردی با خداست، مطمئنم که قصدش ازدواج است» و… ولی ناگاه چشم بازمی کنند و می بینند تمام تصوراتشان اشتباه بوده و طرف مقابل به راحتی زیر همه چیز زده و دختر می ماند و صدمات عاطفی و پشیمانی از اعمال گذشته. این موضوعی که مطرح کردیم بارها و بارها اتفاق افتاده و کاملاً واقعی است ولی باز هم برخی دختران دچار آن می شوند؛ حتی برخی اوقات شرایط حادتری هم به وجود آمده است که آینده زندگی دختر را به تباهی کشانده است. وقتی دیگران این مسیر اشتباه را تجربه کرده و تلخی آن را گزارش کرده اند، عاقلانه نیست که همان مسیر اشتباه تکرار شود.

این که گفته می شود «زن ها از راه گوش عاشق می شوند و مردان از راه چشم» در خیلی از موارد واقعیت دارد. زن مردی را می خواهد که به او محبت کند و تکیه گاه امنی برایش باشد. در مقابل مرد دوست دارد مورد اعتماد همسرش قرار گیرد. به طور معمول دخترها و خانم ها نیاز به دریافت محبت کلامی دارند و در شرایط مناسب اگر به آنها گفته شود «عاشقانه دوستت دارم». عواطف و احساسات آنها تحریک می شود.

حال وقتی جنس زن این مطلب برایش مهم است و پسری این را می داند، هنگام برقراری رابطه روی این موضوع انگشت می گذارد و با گفت و گوی تلفنی و چت و قدم زدن در پارک شروع می کند؛ یعنی از راه گوش وارد می شود و طرف مقابل را شیفته و واله خود می گرداند و وقتی به این مرحله رسید در بسیاری از موارد، درخواست های ناسالم او (جنسی و…) بی پاسخ نخواهد ماند.

دخترها بدانند از منظر جنسی، نوع نگاه زن و مرد با هم متفاوت است. مردان مقاربت گرا هستند و می خواهند هرچه زودتر به عملیات فیزیکی اقدام کنند، در حالی که برای زنان مسائل عاطفی و محبتی بیش از مسائل جنسی دارای اهمیت است و حتی می توان گفت؛ رابطه جنسی را برای جلب محبت می خواهند، در حالی که برای پسرها و مردها یکی از مهم ترین اهداف، لذت جنسی است. البته پسری که معتقد به خانواده و احکام شرع باشد، برای رسیدن به خواسته هایش از مسیر خواستگاری رسمی و ازدواج اقدام می کند، ولی اگر پسری اهمیتی به احکام شرع ندهد برای رسیدن به این خواسته اش سعی می کند احساسات و عواطف دختر را تحریک نماید تا او را راضی کند! پس با نقابی دروغین و وعده ازدواج به می دان می آید و پس از لذت جویی به همه چیز پایان می دهد!!

برخی از دختران با زودباوری یا تحت فشار پسرها، این گونه فکر می کنند که با تن دادن به رابطه جنسی، رضایت پسر جلب می شود و ازدواج خواهد کرد. در حالی که پسری که این گونه، اقدام به برقرار رابطه جنسی با یک دختر کند، این باور را در ذهن خود دارد که دختری که با من رابطه جنسی برقرار کرده به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و معلوم نیست قبل از من با چه افرادی بوده و بعد از من با چه افرادی خواهد بود؛ پس به هیچ وجه، شایسته ازدواج نیست. با توجه به مشاوره های فراوانی که در زمینه روابط دختر و پسر انجام گرفته است، این اتفاقات و آسیب های تلخ برای دختران، بارها و بارها مشاهده شده در حالی که دخترها می توانند با آگاهی قبلی و با تصمیم قاطع جلو این گونه اتفاقات ناگوار را بگیرند.

این جمله را حتماً شنیده اید: «زنان جزیی نگر هستند و مردان کلی نگر». این خصوصیت در زمینه روابط دختر و پسر، برخی اوقات می تواند سبب آسیب پذیری جنس زن شود. اما چگونه؟ دخترها در جریان روابط با دیگران به جزییات و حرکات ریز طرف مقابل هم توجه دارند در حالی که پسرها معمولاً این گونه نیستند. بارها شده که دختری یک لبخند یا یک کلمه و جمله ای را نشان عشق طرف مقابل به خود دانسته در حالی که به هیچ وجه این طور نبوده. حال اگر پسری که مقید به مسائل شرعی نیست، متوجه شود که یک دختر چنین برداشتی نسبت به او پیدا کرده، می تواند به راحتی از او سوء استفاده کند و از سفره ای که جلوی او پهن شده، بهره ناسالم ببرد و خود را آن گونه که آن دختر تصور کرده جلوه دهد تا به اهدافی که برای خود ترسیم کرده برسد.

گرگ ها همیشه زوزه نمی کشند …

گاهی هم می گویند:

دوستت دارم …

و زودتر از آن که بفهمی بره ای …

می درند خاطراتت را …

و تو می مانی با تنی که بوی گرگ گرفته … !

عدالت خدا

پرسش 4. آیا تفاوت دخترها و پسرها با عدالت خدا سازگار است؟ آیا این درسته که پسرها آزادتر باشند و دخترها محدود؟ آیا نصف بودن دیه و ارث دخترها، توهین به شخصیت آنها نیست؟

اگر دقت شود از دیدگاه قرآن و اسلام، تقسیم وظایف بر اساس توان مندی های جسمی و روحی و بر اساس نظام تکوین صورت گرفته که اگر جز این می بود عدالت حاکم نبود.

زن و مرد، هر دو انسان و از یک گوهر وجودی خلق شده اند:

(((…خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ)))[20]؛

«…پروردگار شما خدایی است که همه شما را از یک نفس خلق کرد».

و این گوهر وجودی مذکر و مؤنث ندارد. زن و مرد دو صنف از انسان هستند که به خاطر ماهیّت و جوهره الهی هر دو ارزشمندند.

روایات معتبری مبنی بر اهمیّت و ارزش ممتاز زن وجود دارد. روایاتی مثل:

«اکثر الخیر فی النساء»؛ «بیشترین خوبی ها در زنان است»؛

«المرئة ریحانه»؛ «زن مانند گلی خوش بوست»؛

«البنات محببات، مونسات، مشفقات، مبارکات و هن باقیات الصالحات»؛ «زنان دوست داشتنی، دل سوز، رحمت، برکت هستند و منشأ خیرهایی هستند که در عرصه حیات استمرار دارد»[21] و… .

ده ها روایت دیگر، به جایگاه ممتاز زن اشاره می نماید. ولی بی شک تفاوت هایی از نظر ساختاری و ظاهری بین زن و مرد وجود دارد که این تفاوت های ساختاری، مقتضای برخی تفاوت در تکالیف و حقوق است.

زن و مرد در اکثر قریب به اتفاق شؤون انسانی مشترک هستند، لذا در اکثر حقوق و تکالیف نیز مشترکند ولی وجود برخی از تفاوت های ظاهری و جنسیتی – که خود به خاطر نظام احسن خلقت و لزوم تقسیم کار بین زن و مرد است- زمینه ساز برخی تفاوت های جزیی در زمینه حقوق و تکالیف بین زن و مرد است. باید توجه داشت که این تفاوت ها؛ اولاً، جنبه ارزش گذاری ندارد؛ ثانیاً، حقوق و تکالیف، دو روی یک سکه بوده و متناسب با یکدیگرند. هرجا حقی متفاوت است و به ظاهر ممکن است بیشتر باشد مطمئناً تکلیف بیشتری است و یا اگر هرجا حقی متمایز برای زن یا مرد وجود دارد در جای دیگر جبران گردیده تا این که به هیچ کدام به اندازه سرسوزنی ظلم نشود. اگر تفاوتی در برخی موارد بین زنان و مردان باشد، مطمئناً عدالت رعایت شده است و متوازن با این تفاوت، تکالیف هم به صورتی عادلانه متفاوت قرار داده شده است. ذهن اندیشمند و محقق، بایستی همه تفاوت ها را به گونه ای سیستمی و کلی نظاره گر باشد.

به عنوان مثال ممکن است، تفاوت دیه زن و مرد موجب سؤال در ذهن باشد، نگاه سیستمی، انسان را به این حقیقت رهنمون می سازد که تفاوت در دیه – که امری اقتصادی است – مبنای ارزش گذاری نیست. یعنی تفاوت دیه به این معنا نیست که مرد ارزشمند تر از زن باشد، اگر چنین بود بایستی دیه یک انسان دانشمند و متخصص، چندبرابر یک انسان عادی باشد؛ در حالی که از نظر فقهی دیه هر دو یکسان است. این امر نشان دهنده این نکته است که:

اولاً، شارع مقدس در برنامه ریزی در مورد دیه، در صدد ارزش گذاری بر انسان ها نبوده است.

ثانیاً، اگر چه دیه زن و مرد در برخی مصادیق متفاوت است ولی در ساز و کارها و تکالیف دیگری که بر عهده مرد گذاشته شده، این امر جبران شده است.

بنابراین باید توجه داشت که؛ در بینش اسلامی، خلقت جهان هدف مند، حکیمانه و بر اساس لطف خداوند است و تفاوت های طبیعی میان دو جنس، معنادار و حکیمانه است و به دلیل طبیعتِ متفاوت زن و مرد، احکام متناسبی جعل شده است. چه بسا در روابط اجتماعی، برخی امور برای مردان و برخی دیگر برای زنان ارزشمند باشد، چنان که تأمین مخارج اقتصادی خانواده از وظایف ارزشمند مرد و تنظیم اقتصاد مصرفی خانواده از ارزش هایی به حساب می آید که زنان در آن نقش محوری ایفا می کنند. پس اگر برخی مناصب اجتماعی، مردانه به حساب آید، نمایان گر نگرش فروتری نسبت به زنان نیست، بلکه نمایان گر نوعی تقسیم وظایف برای دسترسی بهتر زن و مرد به کمال است. تشابه کامل بین زن و مرد وجود ندارد تا حقوق و تکالیف آن ها یکی باشد. ازاین رو، تفاوت امری معقول و منطقی است، ولی تبعیض مردود است. در برنامه تکامل انسانی، هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و تساوی کامل برقرار است. در مسائل حقوقی، اگر مقصود از تساوی نظام عدل است، نظام حقوقی اصیل اسلام عین عدل می باشد.

لازم است بر این نکته نیز تأکید شود که مساوات همواره عدل نیست، بلکه گاهی مساوات ضدعدل است، مثلاً اگر یک کارگر ساده و یک متخصص عالی رتبه هر دو به مقدار مساوی مزد دریافت کنند، تساوی بین آن ها برقرار شده ولی عدالت برقرار نشده است. لذا این قضیه که: «مساوات همواره عدالت است» گزاره ای نادرست می نماید. اگر از این دریچه به نظام حقوقی اسلام نظر شود، درخواهیم یافت نظام حقوقی اسلام نظامی عادلانه است.

ملاک تفاوت ها در حقوق و تکالیف زن و مرد به برخی تفاوت های تکوینی زن و مرد که با عقل و نقل و وجدان عمومی و تحقیقات علمی و روان شناسی تأیید شده و نیز فطری بودن آن به نحوی که ریشه در خلقت و آفرینش بشر دارد برمی گردد. از منظر اسلام «تعادل و تناسب میان حقوق و تکالیف زن و مرد» آری، «تشابه» خیر.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«النّاس کلّهم سواء کأسنان المشط»[22]؛ «مردم اعم از زن و مرد مانند دندانه های شانه با هم برابرند».

البته لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، به هیچ رو نشانه تشابه صد در صد آن ها در حقوق نیست. زن و مرد در حقوق عمومی و حقوق انسانی، برابرند امّا آیا با توجّه به تفاوت های موجود و غیر قابل انکار و غیرقابل زوال، نباید هیچ گونه تقسیم کار و وظیفه و اختصاص کارکردی در میان باشد؟! تساوی، غیر از تشابه است، تساوی، برابری است و تشابه، یکنواختی. اسلام هرگز امتیاز و ترجیح ارزشی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست، البته با توجه به تلازم حق و تکلیف ممکن است به دلیل تکالیف بیشتری که بر عهده مردان گذاشته است احیاناً اختیارات بیشتری نیز قائل شده باشد. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه و یکنواختی حقوق آنها مخالف است.

در کانون خانواده زن و مرد به هم وابسته و محتاج، به هم متمایل و درصدد تکامل یکدیگرند و این تمایل و تکامل در هر دو مساوی است امّا متفاوت. در کارهایی که از مرد ساخته نیست، زن به کمک او می شتابد و در کارهایی که از زن ساخته نیست مرد به حمایت او می پردازد.

پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) اول مرد جهان هستی با افتخار هرچه تمام تر و با اصرار در فرهنگ جاهلی آن روز درباره زن این گونه بیان می فرماید:

«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیَاکُمْ ثَلَاثٌ: الطِّیبُ، وَالنِّسَاءُ، وَجُعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ»[23]؛ «از دنیای شما زن و عطر را دوست دارم و نماز نور چشم من است».

این که حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله و سلم) در این روایت از دوست داشتن خود (بلکه بالاتر، از مأمور شدن به دوست داشتن زن از سوی پروردگار) سخن می گوید، نشان از نقش عظیم و بی بدیل زن در آفرینش دارد. زن دو جذابیت برای مرد دارد که این دو نعمت و موهبت اهدایی از سوی پروردگار به زن و برای گرداندن آفرینش است. یکی زیبایی ظاهری و متفاوت با مردان و دیگری وجود وسیع عاطفی و معناگرایش.

لازم به ذکر است گلایه ها و ناراحتی های زنان و دختران ما از نگاه های جاهلانه و ظالمانه موجود به زن است که ربطی به اسلام ندارد و اسلام با تمام توان در مقابله با آنهاست. زن محبوبه هستی است. از محبوبه بودن لذت ببرید.

روابط اجتماعی دخترها

پرسش 5. آیا در روابط اجتماعی، تفاوتی بین دختران و پسران وجود دارد؟ پسران و دختران از چه رفتارهایی استقبال می کنند و برایشان اطمینان آور است؟

در فرآیند روابط اجتماعی، غالباً نیازمندیم که از عواطف و احساسات دیگران اطلاع پیدا کنیم تا بهتر تعامل ایجاد نماییم. برای کسب اطلاع از احساسات دیگران، می توان مستقیماً از خود آنان در این باره پرسید، ولی این روش، در همه جا امکان ندارد؛ زیرا چه بسا افرادی باشند که تمایلی به فاش ساختن احساسات درونی خود نداشته باشند. در ارتباط کلامی از گفت وگو بهره گرفته می شود ولی در روابط غیرکلامی می توان از حالات چهره، تماس چشمی، تن صدا، حرکات بدنی و تماس بدنی، کسب اطلاعات نموده و زمینه تعامل را ایجاد کرد.[24]
روابط کلامی و غیرکلامی، هر دو برای تعاملات روزانه ما مهم هستند. بنابراین اکنون به بررسی این دو رابطه می پردازیم:

الف. رابطه کلامی

جان گری[25] در کتاب پرفروش خود «مردان مریخی و زنان ونوسی» ادعا می کند که مردان و زنان به نظر می رسد از دو سیاره مختلف باشند که با زبانی متفاوت حرف می زنند.[26]
با مطالعه دقیق و بی طرفانه تحقیقات و مکتوبات محققان، می توان ادعا کرد برتری زنان در توانایی کلامی یکی از شاخص ترین تفاوت های جنسیتی است.[27]
هالپران(1992) معتقد است که دختران توانایی کلامی را با سرعت بیشتر و کیفیت بهتری در مقایسه با پسران کسب می کنند. در واقع تفاوت های مربوط به جنس در توانایی های کلامی از زمانی که کودکان شروع به صحبت می کنند آغاز می شود و این برتری دختران در مدت تحصیل نیز حفظ می شود.[28] لذا زنان بیشتر از مردان حرف می زنند و قدرت گویندگی آنان نیز قوی تر است و البته به گفت وگوی کلامی نیز بیش از مردان علاقه دارند و چه بسا ارتباط با جنس مخالف را در این راستا بخواهند.

به عبارت دیگر دخترها از گفت وگو بیشتر لذت می برند و علاقه مندند که روابط آنها با پسرها این گونه باشد، اما موارد زیادی اتفاق می افتد که برخی از پسران با سوء استفاده از این ویژگی دخترها آنان را خام کرده و با وعده های مختلف از آنان بهره های غیراخلاقی می برند! بنابراین، دخترها باید مراقب باشند که این خوش زبانی خدادادی تنها در چارچوب خانواده به کار گرفته شود و هر چه بیشتر به زندگی با محبت و با نشاط آنان کمک کند.

ب. رابطه غیرکلامی

رابطه غیرکلامی در تعاملات اجتماعی و روابط دوستانه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. تفاوت های جنسیتی در روابط غیرکلامی معمولاً بسیار زیادتر از سایر تفاوت ها است. همچنین، تفاوت های فردی نیز در روابط غیرکلامی، قابل توجه است.

روابط غیرکلامی مصادیق مختلفی دارد که نمونه هایی از آن را بیان کرده و نقش جنسیت را در آنها بررسی می کنیم:

فضای شخصی

فضای شخصی به مرزهای نامرئی پیرامون هر شخص اشاره دارد که در تعاملات عادی روزمره، دیگران نباید از آن بگذرند. حتماً خوب می دانید که اگر یک غریبه بیش از حد به شما نزدیک شود احساس ناراحتی می کنید. به طور کلی، محدوده فضای شخصی زنان کوچک تر از فضای شخصی مردان است. در نتیجه، فاصله دو زن هنگام گفت وگو با یکدیگر، کمتر از فاصله دو مردی است که در حال گفت وگو هستند.

حالت بدن

تفاوت های جنسیتی در زمینه حالت بدن از آغاز کودکی خود را نشان می دهد. زنان پاهای خود را به هم می چسبانند، بازوها و دست هایشان را به بدن نزدیک می کنند. در مقابل، مردان با پاهای دور از هم می ایستند و می نشینند. دستان و بازوی آنها نیز با بدنشان فاصله دارد. مردان حتی هنگام خوابیدن خیلی راحت به نظر می رسند، اما زنان حالت حیا و متانت خود را حفظ می کنند.[29]
خیره شدن

تحقیقات نشان داده اند که زنان در الگوهای محاوره ای خود بیش از مردان به شنونده خیره می شوند.[30] این تفاوت جنسیتی در دوره کودکی ظاهر می شود؛ دختران خردسال در گفت وگوهایشان، مدت زیادی به طرف مقابل خیره می شوند. دو زن نیز که با یکدیگر صحبت می کنند، احتمال دارد بارها تماس چشمی داشته باشند. در مقابل، دو مرد در طول گفت وگو با یکدیگر از تماس چشمی طولانی اجتناب می کنند. تماس چشمی طولانی مدت در بین دو مرد تقریباً بعید است.

حالت چهره

تفاوت های جنسیتی در مورد حالت چهره و حرکات چهره بسیار اساسی است. تفاوت بسیار قابل توجه این است که زنان بیشتر از مردان لبخند می زنند. برخی ادعا کرده اند که لبخند زدن ممکن است بخشی از نقش زنانه باشد و لبخند آنان حاکی از احساسات مثبت نیست و ممکن است حتی با احساسات منفی همراه باشد. نکته دیگر اینکه لبخند زدن زنان ممکن است در نتیجه قومیت تغییر کند و لذا زنان سفید پوست بیشتر از زنان آفریقایی لبخند می زنند.[31]
راگان[32] (1983) با بررسی 1300 عکس، دریافت که زنان دو برابر مردان لبخند می زنند. در مقابل، مردان هشت بار بیشتر از زنان احتمال دارد مطلقاً لبخند نزنند.[33]
تفاوت های جنسیتی، مخصوصاً در تعامل با غریبه ها بسیار بیشترند. واکنش مثبتی مثل لبخند زدن می تواند تأثیر مهمی بر فرد دریافت کننده این پیام خوشایند داشته باشد. هنگامی که مرد و زنی با هم تعامل دارند، لبخند زدن و سایر واکنش های مثبت زن، احساس اعتماد به نفس را در مرد تقویت می کند. با این حال، مرد معمولاً برای ترغیب زن، زیاد لبخند نمی زند. البته همان طور که اشاره شد تفاوت های جنسیتی در لبخند زدن تفسیرهای بدبینانه ای نیز داشته است. شما ممکن است متوجه شوید که برخی از زنان، وقتی کسی با آنها شوخی می کند، یا لطیفه نامناسبی می گوید، یا آنها را مورد آزار قرار می دهد، احساس ناراحتی یا دست پاچگی کنند.

توانایی رمزگردانی

توانایی رمزگردانی به قابلیت فرد برای مشاهده رفتار غیرکلامی دیگران و تشخیص حالت عاطفی آنها اشاره دارد. فردی که در رمزگردانی مهارت دارد می تواند به حالت چهره، حرکات بدن و آهنگ صدای دوستش توجه کند و بفهمد آیا به لحاظ خُلق و روحیه شرایط خوبی دارد یا خیر.

تحقیقات مختلف نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان احتمال دارد حالت های غیرکلامی را به درستی تعبیر کنند.[34]
هـم دلــی

هم دلی نیز در دختران متفاوت از پسران است. همدلی یعنی احساس عاطفی شخص دیگر را درک کردن. هم دلی اساساً یعنی خود را به لحاظ عاطفی جای فرد دیگر گذاشتن. زنان به لحاظ کلیشه ای هم دلی بیشتری نسبت به مردان نشان می دهند. هم دلی بخشی از این کلیشه عمومی است که بیان پذیری عاطفی در زنان و بیان ناپذیری عاطفی در مردان را نشان می دهد.[35]
رفتارهای دختران بیشتر جزیی نگرانه است و به مسایل ریز اهمیت می دهند در حالی که پسران کلی نگری دارند و به مسایل جزیی اهمیت نمی دهند. دختران از پسرهایی استقبال کرده و به آنان اطمینان پیدا می کنند که با اخلاق، متین، با عاطفه، زرنگ، قدبلند و با صلابت باشد و در مقابل، پسران نیز از دختران با حیا، نجیب، سربزیر، پاکدامن، مؤمن و خانواده دار، استقبال می کنند و تمایل دارند همسرشان این گونه باشد.

خلاصه این که با توجه به روحیات زنان و مردان باید به چند نکته توجه داشت:

1. دختران، تمام رفتارهای پسران را با فضای ذهنی و روان شناختی خودشان تفسیر می کنند و احتمال خطا نیز زیاد است و لذا مثلاً اگر پسری به دختری نگاه یا توجه کند، دختر خیال می کند دوستش دارد و بعضاً دچار رفتاری متناقض می شود.

2. پسران نیز ممکن است از رفتارهای ظاهری (مثلاً لبخند) دختران برداشت غلط داشته باشند و خیال کنند که فلان دختر به آنان علاقه دارد و این علاقه در راستای چشم داشت نسبت به زندگی مشترک آینده است و لبخند دخترها برخاسته از لطافت روحی آنان و بدون منظور خاص است.

3. اکثر دختران به وعده های پسران با زودباوری اعتماد می کنند در حالی که این وعده ها تا واقعیت بسیار فاصله دارد و تحمل این فاصله برای دخترها بسیار سخت و شکننده است؛ اما پسرها به راحتی از کنار آن می گذرند و دخترها را تنها می گذارند. بنابراین دخترها باید بسیار مراقب باشند که با نظارت خانواده و کمک گرفتن از پدر و مادر وعده های پسرها را به تعهد خانوادگی و پای بندی به زندگی مشترک و اطمینان آور تبدیل کنند و تا زمانی که پسرها از طریق نظارت خانواده مسئولیت نپذیرفته اند، هر گونه ادامه ارتباط با آنها به ضرر دخترها تمام خواهد شد.

4. بیشتر دختران به امید ازدواج، با پسران رابطه برقرار می کنند، درحالی که درصد کمی از این وعده ها به ازدواج منجر می شود‍ و آن مقدار کم نیز استحکام و رضایت کافی در پی ندارد.[36]


پی نوشت ها

[1]. سیمون، بارون کوهن، زن چیست؟ مرد کیست؟ ص64-70.

[2]. جان، گری، مردان مریخی، زنان ونوسی ص131.

[3] Papalia .

[4]. دایان ای پاپالیا، روان شناسی رشد و تحول انسان، ص314.

[5]. Blyth,D. A. ,& Foster-Clark,F,S. (1987). Gender differences in perceived intimacy with different members of adolescents,social networks. Sex Roles,17,689-718.

[6]. expressiveness

[7]. جان، گرى، زن، مرد، ارتباط، ص24.

[8]. «نِعَم الوَلَدُ البنات، ملطّفات مؤنسات مجهزات مبارکات مفلیات» (حر عاملی، وسایل الشیعه، ج21، ص362).

[9]. (((هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا …)))؛ «اوست آن کس که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد» (اعراف، آیه 189).

[10]. «أَبِی عَبْدِ اللَّه(علیه السلام) قَالَ: فِی رِسَالَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) إِلَى الْحَسَنِ(علیه السلام) لَا تُمَلِّکِ الْمَرْأَةَ مِنَ الْأَمْرِ مَا یُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإِنَّ ذَلِکَ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَرْخَى لِبَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» (کلینی، فروع کافی، ج5، ص510).

[11]. محمدصادق رحمتی، روان شناسی اجتماعی معاصر، ص187و188.

[12]. نور، آیه 60.

[13]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، (مسئله حجاب)، ج19، ص436.

[14]. «الحیاء عشرة اجزاء وتسعة فی النساء و واحد فی الرجال»، (مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص244).

[15]. نام ها: دهخدا، علی اکبر کتاب ها و مقاله ها: لغت نامه علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ج 1، ص 1379.

[16]. نور، آیات 31ـ30.

[17]. (((آیات: نساء”فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ)))؛ «آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید؛ به شرط آن که پاک دامن باشند و زناکار و دوست گیر نباشند».

[18]. (((وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ)))؛ «مردانی که دوست گیر از زنان نیستند»، (مائده، آیه 5).

[19]. نام ها: مجلسی، محمدباقر کتاب ها و مقاله ها: عین الحیوة محمدباقر مجلسی، عین الحیوة، ص 140.

[20]. نساء، آیه 1.

[21]. غررالحکم، ج 6، ص 318.

[22]. نهج الفصاحه، ص 789.

[23]. وسائل الشیعه، ج 2، ص 143.

[24]. Baron, R. A. , & Byrne, D (1997) ; Social Psychology, 8th ed. , Allyn and Bacon.

[25]. John Gray

[26]. Matlin Margaret W. (2008) The Psychology of women. Belmont, CA: Wadsworth/Thomson Learning.

[27]. زهره خسروی، مبانی روان شناختی جنسیت، ص50.

[28]. همان، ص51.

[29]. Matlin Margaret W. (2008) The Psychology of women. Belmont, CA: Wadsworth/Thomson Learningوp183-208.

[30]. همان، ص153.

[31]. جانت شیبلی هاید، روان شناسی زنان، ص166.

[32]. Ragan.

[33]. Matlin Margaret W. (2008) The Psychology of women. Belmont, CA: Wadsworth/Thomson Learningوp184.

[34]. همان، ص185.

[35]. جانت شیبلی هاید، روان شناسی زنان، ص138.

[36]. برای مطالعه بیشتر ر.ک:

– «همسرگزینی چرا و چگونه»، علی احمد پناهی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم.

– «سبک زندگی»، همان.

– بارون کوهن، سیمون، زن چیست؟ مرد کیست؟ تفاوت های اساسی زن و مرد، ترجمه گیسو ناصری، تهران، انتشارات پل، 1384.

– خسروی، زهره، مبانی روان شناختی جنسیت، تهران، سحاب، 1382.

– رحمتی، محمدصادق، روان شناسی اجتماعی معاصر، تهران، سینا، 1371.

– مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، (مسئله حجاب)، تهران، صدرا، 1379.

– هاید، جانت شیبلی، روان شناسی زنان، ترجمه اکرم خمسه، تهران، ارجمند، 1387.

بخش اول : بهتـر بشنـاسـیـم

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا