فری ها، الگوی انسان های سگ نما
«فریها» یا «خزدارها» (furry) افرادی هستند که لباسهای حیوانات میپوشند و شخصیت آن حیوان را به خود میگیرند به عنوان نمونه مردان تمایل دارند لباس سگ بپوشند و انسان سگ نما باشند، در حالی که زنان بیشتر به عنوان بچه گربه شناخته میشوند.
خردهفرهنگ فری (Furry Fandom) یکی از قدیمیترین و در عین حال بدنامترین خردهفرهنگهای اینترنتی است. اعضای این خردهفرهنگ علاقهمند به حیوانات انساننما (anthropomorphic) هستند مثلاً شخصیتهای کارتونی مثل باگزبانی یا شخصیتهای کارتونی دیزنی.
بعضی از اعضا، حتی پا را فراتر میگذارند و برای شخصیتهای خود، لباس تمامبدن تهیه میکنند. این لباسها عموماً در اجتماعهای (convention) هر چند وقت یکباره اعضا پوشیده میشود.
دانشنامه ویکی رز به عنوان یکی از داشنامه های برخط ملی در حوزه مستوری و زیبایی به تحلیل این پدیده در غرب پرداخته است:
پدیده «انسان سگنما»؛ ارمغان جدید غرب برای جهان
این اجتماعات عموماً در سالنهای هتلها برگزار میشود. بعضی از فریها در این اجتماعات دور هم جمع میشوند تا با یکدیگر برای مناسبتی جشن بگیرند. عموماً این اجتماعات به صورت سالانه برگزار میشود.
چندی پیش حدود ۳۰۰۰ نفر در کنوانسیون سالانه Biggest Little Fur Convention در شهر رینو در شمال ایالت نوادا شرکت کردند که در میان آنها حدود ۷۰۰ نفر لباسهای خزدار بر تن داشتند.
سرعت بالای انحطاط اخلاق در غرب
سالهاست که آزادیهای بیحد و حصر و خواستههای دور از شأن انسانی باعث بروز اینگونه ناهنجاریهای فرهنگی اجتماعی همچون همجنسگرایی و پدیده انسان سگ نما و استایل آوانگارد در جوامع غربی شدهاست؛ بسیاری از کارشناسان تاکید دارند که اینگونه ناهنجاریها برگرفته از توسعهیافتگی بدون توجه به کرامت انسان است.
بنابراین امروزه بزرگترین بحرانی که بر جامعه بشریت خصوصاً بر جامعههای به اصطلاح پیشرفته و صنعتی حکومت میکند، بحران معنوی و اخلاقی است.
عقلانیت در کنار اخلاق میتواند انسان را در مسیر درست قرار دهد. در همین ارتباط یک فعال فضای مجازی در صفحه توئیتر خود نوشت: «اول عقاید و باورها رو میگیرن بعد شرم، حیا، عقلانیت، غیرت و مفهوم خانواده خودش میره بعدش لباسها تغییر میکنه و نهایتاً انسان تبدیل میشه به حیوان. بیش از ۱۰۰۰۰ نفر در انگلیس خودشون رو به شکل سگ در آوردن و مثل اونا در خدمت اربابانشون هستند.»
فوکویاما با وجود حمایت از لیبرالیسم اما نگران فروپاشی اخلاق است و مینویسد «به نظر من جامعه آمریکا با بحرانهای جدی رو به رو است که آینده آن را تهدید میکند، مشکل جهان امروز، اقتصادی، سیاسی و … نیست بلکه بحران ناشی از فروپاشی انسجام اخلاقی است.»
از نگاه ناظران، بحران اخلاقی از جمله معضلات اساسی پیش روی جوامع غربی به خصوص آمریکا است. هرج و مرج اخلاقی و از دست رفتن ملاکهای درست، محصول افول خانواده، عملکرد رسانهها و نیز بیبند و باری و مسؤولیت ناپذیری جنسی است. عامل اساسی و مهمی که در ورای این عوامل تأثیر اساسی دارد، رویکرد تساهل محور و رواداری نسبت به مسائل غیراخلاقی در جامعه است.
«رابرت جی. رینگر» از جمله دانشمندانی است که با درک انحطاط فرهنگی غرب، ریشههای انحطاط را در فساد اخلاقی میداند و مینویسد: افول و زوال غرب را میتوان به وسیله یک نمودار پرنوسان نشان داد. آثار انحطاط در ایالات متحده آمریکا در پنجاه سال مورد مطالعه (سالهای بین ۱۹۱۲ تا ۱۹۶۳) بیشتر از ۱۳۷ سال پیش به چشم میخورد و نیز این آثار در بیست سال گذشته بیشتر از پنجاه سال پیش بوده است.
این واقعیت را میتوان آشکارا در کلام رهبر معظم انقلاب شنید که یکم بهمن ۱۳۹۳ در دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پارا آسیایی فرمودند: [غربیها] افتخار میکنند به بیعفّتی و برهنگی، افتخار میکنند به عدم رعایت اخلاق جنسی؛ یعنی همانی که در روایات ما هست که معروف میشود منکر، منکر میشود معروف؛ این الان در دنیای غرب تحقّق پیدا کردهاست.»
سالهاست که مردم انگلیس از تفرد و تنهایی رنج میبرند تا آنجا که این کشور مجبور به تشکیل وزارت تنهایی برای بیش از یازده میلیون فرد تنها در این کشور شد، همچنین بیبندوباریهای بیحدوحصر و خواستههای دور از شأن انسانی باعث بروز اینگونه ناهنجاریهای فرهنگی اجتماعی همچون بردگی در جوامع غربی شده است؛ بسیاری از کارشناسان تأکید دارند که اینگونه ناهنجاریها برگرفته از تنهایی مفرط و تفرّد است که توسعهیافتگی بدون توجّه به کرامت انسان را در پی دارد.
اکنون بیش از ۴۸ درصد کودکان متولد شده انگلیسی، حرامزادهاند، یعنی حدودا از هر دو کودک، یک کودک انگلیسی، زنازاده است. انسان سگنمای انگلیسی، نشأت گرفته از فروپاشی خانواده و بیمحبتی و بیهویتی و تنهایی به اینجا رسیده است!!
انسانهای «سگنما» دستاورد جدید تمدن غرب
در بحبوحه اعتراضات علیه نژادپرستی در آمریکا و کم و بیش در بسیاری از کشورهای اروپایی توجه رسانهها به موضوع دیگری در این کشورها جلب شده است و آن پدیدهای به نام «انسان سگنما» در این کشورهاست؛ انسانهایی که با اختیار خود تصمیم میگیرند بهجای انسان سگ باشند!! این افراد مثل برخی سیاه پوستان طرفدار ترامپ در آمریکا هستند که خود با اختیار و اراده نژادپرستند و معتقدند سفیدپوستان برتر از آنها هستند.
تمدن غربی که در «رنسانس» خدا را از زندگی خود حذف و انسان را جای آن گذاشت و انسان و تمایلاتش معیار حق و حقیقت و حواس پنجگانه تنها منبع شناخت قرار گرفت حالا کارش به جایی رسیده است که لباس سگ میپوشد و با قلاده در خیابانهای آمریکا و انگلیس چهار دست و پا راه میرود و پارس میکند. تولهسگهای انسانی، لباسهای چرم گرانقیمت که مانند هیبت سگ است به تن میکنند و چهاردست و پا کنار شریک همجنسگرای خود حرکت میکنند همچنین از غذا خوردن در ظرفهای مخصوص حیوانات لذت میبرند و تمایلات جنسی حیوانات را تقلید میکنند. این پدیده تأسف بار به سرعت در کشورهایی مثل انگلیس و آمریکا در حال گسترش است و جمعیت قابل توجهی نیز جذب آن شدهاند بهطوری که طی سالهای اخیر دستکم 10 هزار نفر در انگلیس تصمیم گرفتهاند که لباسهایی مانند سگ بپوشند و مثل این حیوان رفتار کنند.
در سال 2016 مستندی بهنام«زندگی مرموز انسانهای سگنما» در شبکه چهار انگلیس پخش شد که برخی از زوایای عجیب و تأسفبار زندگی حیوانی این انسانهای سگنما را به نمایش گذاشته بود.در این مستند، تصویر مردهای همجنسگرایی که لباسی مانند سگ به تن داشتند، به نمایش گذاشته شد و سعی شده بود تا با واکاوی رفتار آنان، علت شیوع این پدیده در جامعه انگلیس مشخص شود.پایگاه خبری گاردین نیز مینویسد: «این پدیده از دل گروههای همجنسگرایی در 15 سال اخیر در کشور انگلیس متولد و سطح دسترسی به اینترنت باعث گسترش آن در جامعه انگلیسی شده است. شریک این انسانهای سگنما مردی همجنسگرا است که با بستن قلاده بر گردن آن، او را در خیابانها همراه خود حرکت میدهد».
حذف خداوند از زندگی، محور قرار گرفتن انسان و تمایلات نفسانی وی، آزادیهای بیحد وحصر و از بین رفتن اصول و کرامت اخلاقی، انسان غربی را به چنان وضعیت «تهی بودگی» انداخته است که خود با اختیار خود تصمیم میگیرد انسان نباشد و سگ باشد. انسانی که به فرموده خداوند اشرف مخلوقات و شریفترین مخلوق عالم است و میتواند از همه موجودات بالاتر قرار بگیرد ظرفیتی نیز دارد که میتواند از حیوانات هم پایینتر قرار بگیرد.
در چرایی ظهور پدیده انسان سگ نما در غرب شاید بهترین تفسیر متعلق به «داستایفسکی» نویسنده شهیر روسی باشد. وی در رمان «جن زدگان» خود مینویسد: «اگر خدا نباشد در آن صورت هر کاری مجاز است».
انسان زمانی که محور همه چیز قرار گرفت و خداوند را از زندگی شخصی و اجتماعی خود حذف کرد؛ پس از مدتی که همه لذایذ دنیوی را تجربه کرد به این نتیجه میرسد که مدتی نیز سگ باشد و در کوی و برزن پارس کند زمانی نیز به این نتیجه میرسد که با حیوانات ازدواج کند این پدیده نیز طی سالهای اخیر در کشورهای غربی رواج پیدا کرده است و رسانههای غربی اخبار و گزارشهای زیادی از ازدواج انسانها با سگها و خرها منتشر کردهاند.