دانلود مداحی جدید
دانلود مداحی تزورونی اعاهدکم باسم کربلایی صوتی ریمیکس و تصویری + متن نوحه با معنی
سرویس نوحه و مداحی راشدون برای شما دانلود نوحه تزورونی اعاهدکم باسم کربلایی صوتی mp3 ریمیکس و ویدیو تصویری با کیفیت عالی آماده کرده که این نوحه با متن شعر با معنی را در ادامه می توانید دریافت کنید.
صوت و لینک دانلود بعد متن نوحه درج شده است
متن نوحه تزورونی اعاهدکم
تِزورونی اَعاهِـدکُم
به زیارت من میآیید، با شما عهد می بندم
تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم
می دانید که من شفیع شمایم
أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم
اسامی تان را ثبت می کنم
هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من می آیید
یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه
ای که جان هایتان را به بهای زیارت من به کف گرفته اید
عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران!
تواسینی شَعائرْکُم
عزاداری هایتان به من دلداری می دهد
تْرَوّینی مَدامِعْـکُم
و اشک هایتان مرا سیراب می کند
اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم
من و زخم هایی که بر تن دارم به شما دلداری می دهیم
هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ
خوش آمدید ای که وعده تان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر می شوید
إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ
آمدید در حالی که نه گرما برای تان مهم بود و نه سرما
وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمی کنم
عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم
در وقت دیدار پیشتان می آیم و دور نمی شوم و رهایتان نمی سازم
مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کرده اید
تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟
می دانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی می اندازد؟
بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی
به یاد آن دست بریده ای که فریاد زد: مرا دریاب
صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی
و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بی برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ
تیر هجرت کمرم را شکست
نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ
سفارش این پرچم را به شما می کنم
هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کرده اید
اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ
حاجت تان را می دانم، نیازی به گفتن نیست
وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ
قسم به گلوی شیرخواره، حاجت تان را برآورده می کنم
یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ
زائران من، عهده کرده ام که هر بیماری را شفا دهم
اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم
خوش آمدید صدایتان می زند
یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم
مرد غیرتمند به شما درود می گوید
هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم می کنید، می گوید:
تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!
کاش در جنگ حاضر می شدید
ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی
که مرا به اسیری نمی بردند و مرا غارت نمی کردند
و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی
با تازیانه های خیانت نمی زدند
تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره
صدایم می زند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم
شما را بر این مصیبت می گریانم
هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید