سریال فریبا قسمت ۱۶ شانزدهم { دانلود و پخش آنلاین با حجم کم }
قسمت ۱۶ فریبا دانلود سریال فریبا قسمت 16 شانزدهم کامل با کیفیت عالی

سرویس دانلود فیلم و سریال سایت راشدون قسمت ۱۶ سریال فریبا قسمت 16 شانزدهم که از شبکه سه سیما چهارشنبه ۱۰ بهمن حدود ساعت 20:30 پخش شد که در ادامه ضمن پخش و تماشای آنلاین این مجموعه می توانید به دانلود سریال فریبا قسمت ۱۶ با کیفیت عالی و حجم کم بپردازید.
تماشای آنلاین سریال فریبا قسمت ۱۶ + دانلود
همچنین ببینید
سریال فریبا قسمت ۱۵
پشت صحنه سریال سوجان
خلاصه داستان قسمت قبل فریبا
ابراهیم پس از بازگشت به خانه، در کارهای خانه به مادرش کمک میکند. مادرش از بیتابی آیدا، دختر کوچک ابراهیم، برای پدرش میگوید و اینکه مدام سراغ او را میگیرد. او نمیدانست چه پاسخی به آیدا بدهد، پس او را به خواب فرستاد. سپس از پدرش سخن میگوید و حسرت ندیدن بزرگ شدن ابراهیم را بیان میکند. ابراهیم به او اطمینان میدهد که برای آزادی پدرش تلاش خواهد کرد.
در همین حین، ترنم از مادرش درخواست میکند تا برایش گوشی بخرد تا بتواند در فضای مجازی فعالیت کند و مشتریان بیشتری جذب کند، اما مادرش مخالفت میکند. ناگهان، تماسی از کلانتری دریافت میشود: پدر ابراهیم در زندان سکته کرده و به بیمارستان منتقل شده است. او به همراه مادر و آیدا با عجله راهی بیمارستان میشود.
هنگامی که ابراهیم به بیمارستان میرسد و از چهارچوب در پدرش را میبیند، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفته و نمیتواند وارد اتاق شود. با چشمانی اشکآلود آنجا را ترک میکند.
در سوی دیگر، فریبا به همراه طراح داخلی خانهاش به منزل مدیر ساختمان میرود. مدیر تصمیم دارد همسرش ناهید را با طراحی دکوراسیونی مشابه خانه خودش غافلگیر کند. اما فریبا هشدار میدهد که ممکن است سلیقه ناهید متفاوت باشد، با اینحال مدیر اصرار دارد که او را به خوبی میشناسد. در نهایت، فریبا با پروژه موافقت میکند و به طراح میسپارد که بهترین کار را انجام دهد.
در ادامه، فریبا و نسترن به خانه بازمیگردند تا فیلم تبلیغاتی یخچال را ضبط کنند. در حین کار، طراح داخلی از میزان هزینهای که مدیر ساختمان میخواهد خرج کند، تعجب میکند. فریبا توضیح میدهد که مدیر بازنشسته است و سرمایهاش متعلق به همسرش است. نسترن با خنده میگوید: “جالب است که با پول زنش میخواهد او را سورپرایز کند!”
در بخش دیگری از داستان، مسعود و محمدحسین به تعمیرگاهی میروند تا با فردی به نام فریبرز صحبت کنند. اما فریبرز برای فرار از پاسخگویی، به بهانه پوشیدن کفشهایش از پنجره فرار میکند. مسعود و محمدحسین تعقیبش کرده و موفق به دستگیری او میشوند. در جریان بازجویی، از خواهر گمشدهاش، افسون، سؤال میکنند. فریبرز ادعا میکند که شوهر روانی افسون دروغ میگوید و او هرگز آسیبی به خواهرش نرسانده است. سپس، برای اثبات بیگناهیاش، گوشی تلفنی را که در یکی از مشاجرات افتاده بود، به آنها میدهد و معتقد است که این گوشی میتواند سرنخهای مهمی در ماجرا داشته باشد.
از سوی دیگر، ابراهیم که ذهنش بهشدت درگیر وضعیت پدرش است، از ترنم میخواهد او را در خیابان پیاده کند تا کمی قدم بزند.
در بخش دیگری از داستان، نسترن و سوگند فیلم تبلیغاتی فریبا را تماشا میکنند. پس از پایان کار، نسترن از شرکت خارج میشود و ناگهان بهروز با ماشین جلوی او میایستد. نسترن ابتدا جا میخورد اما وقتی متوجه میشود که بهروز آمده تا محل کار آیندهاش را ببیند، کمی آرام میشود. در مسیر، درباره تیزر تبلیغاتی یخچال صحبت میکنند و بهروز ایدهای برای جلسه کاری آینده ارائه میدهد. نسترن ایده را میپسندد و برای هماهنگی به سوگند پیام میدهد.