دین و اندیشه

ظلم ستیزی وآخرت

پرسش و پاسخ

تحمل دیدن ظالم و ظلم را ندارم. کاری ازم غیر حرص خوردن برنمیاد. چه راهی برام هست؟

پاسخ کوتاه:
مبارزه با ظلم و ظالم منحصر در یک مسیر و راه نیست. گاهی صبر ظالم را رسوا مینماید. ظلم در مورد حق خود، جامعه یا تحریف در دین را با ارشاد اهل فن، استقامت و پایداری راه مبارزه با آن پیدا میشود. اسلام بر مبارزه با ظلم و دفاع از حقّ و اجتماع تأکید و ظلم ستیزی را از وظائف تک تک مسلمین دانسته است. ترک این فریضه گناه و موجب مجازات است.


راه مبارزه با ظلم و ظالم منحصر در یک مسیر و راه نیست. گاهی باید صبر نمود تا ظالم خودش را رسوا نماید. گاهی حق خود یا جامعه مطرح است. گاهی تحریف در دین خدای متعال پیشامد مینماید. در هر مورد و مصداق خاص باید راه را با ارشاد از اهل فن آموخت و بر حق استقامت و پایداری نمود. در هیچ مکتبی به اندازه ی اسلام بر مبارزه با ظلم و دفاع از حقّ خود و اجتماع تأکید نشده است. از منظر اسلام ، ظلم ستیزی از وظائف تک تک مسلمین می باشد و اگر کسی این فریضه را به جا نیاورد گناهکار است و در روز قیامت مجازات خواهد شد. رسول الله صلى اللَّه علیه و آله فرمود: « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم ـــــ هر که صبح کند و به امور مسلمین همت نگمارد ، از آنها نیست ، و هر که بشنود مردى فریاد می زند که « ای مسلمانها به دادم برسید» و جوابش نگوید (به داد او نرسد) مسلمان نیست. » (1 )؛ حسابرسی آخرت نه تنها ما را از ظلم ستیزی باز نمی دارد ، بلکه خود عاملی برانگیزاننده برای ظلم ستیزی است ؛ چون اگر کسی ظلم ستیز نباشد ، در آخرت مجازات خواهد شد. تاریخ نیز گواه است که همواره بزرگترین ظلم ستیزان عالم آخرت باور بوده اند.
بدون آخرت بسیاری از ظالمین جهان بی مجازات می ماندند. کسان زیادی هستند که آدم کشته و به حقوق مردم تجاوز نموده اند ، ولی هویّت آنها از مجریان قانون مخفی است. هیچگاه به چنگ قانون هم نمی افتند. پس اینها کجا باید مجازات شوند؟! آن کسی که صدها نفر را کشته یا با یک بمب اتمی هزاران نفر را به قتل رسانده در این دنیا چگونه باید مجازات شود؟ نهایت مجازاتی که می توان بر او تحمیل نمود ، کشتن اوست. امّا کشتن او تنها مجازات یک قتل است، پس مجازات هزاران قتل دیگر او چه می شود؟ برخی ظالمین در مسند قدرت نشسته اند و کسی قدرت مجازات آنها را ندارد. سران اسرائیل و آمریکا و دیگر ممالک استکباری ، عامل هزاران جنایت بوده اند امّا کیست که آنها را مجازات نماید؟ شارون جنایتکار بی آنکه مجازات شود از دنیا می رود ، پس کی می توان او را مجازات نمود؟ دنیا ظرفیّت محدودی برای مجازات دارد ؛ البته در مورد پاداش نیز چنین است. امّا آخرت ابدی و ظرفیّت نامحدودی برای اجرای کامل عدالت دارد.
وجود آخرت حقّ و باطل را معنا میدهد. مجازات اخروی مانع زورمندان، دزدان و قانون گریزان است. وقتی انسان هم می تواند مثل برخی حیوانات ، والدین خود را از خانه بیرون انداخته و خانه ی آنها را تصاحب کند چرا نباید چنین کند؟ پس آخرت باوری فطری، اساس اخلاق است و بدون آن هر کاری برای انسان مجاز شمرده می شود و هیچ قانون بشری نیز قادر نیست جلوی زیاده خواهی انسان را بگیرد. تنها عاملی که انسان را مقیّد به اخلاق می کند یک نیروی پنهان فطری و یک ندای درونی است که مدام به او می گوید: هر عملی روزی جزایی خواهد داشت. آخرت دادگاه نیست ، بلکه غایت است. چنین نیست که اگر کسی در این دنیا کار خلافی کرد در آخرت او را گرفته و بعد از اثبات خلافش مجازات نمایند. این سطح پایین مطلب است.
جای جای قرآن کریم تصریح شده که پاداش و عذاب اخروی نتیجه ی طبیعی کار دنیا است ؛ به تعبیر رسول خدا « الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة ». همانگونه که گندم از گندم بروید جو ز جو ، پاداش و عذاب اخروی نیز معلول طبیعی و تکوینی خود عمل است. مجازات خوردن سمّ اختلال در کار بدن و مردن است و مجازات بی احتیاطی در رانندگی تصادم و مرگ یا نقص عضو می باشد ، مجازات آخروی اعمال نیز نتیجه ی طبیعی عمل بوده ، معلول آن است. لذا خداوند متعال فرمود : « إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً ــــ کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى خورند ، جز این نیست که آتش مى خورند ؛ و به زودى در شعله هاى آتش مى سوزند. »(2)؛ خدا نفرمود: ما چنین کسی را می سوزانیم ، بلکه فرمود: او همین الآن خودش آتش می خورد.
این برداشت غلط مردم عامی است که خیال می کنند جزای آخرت نیز مثل قوانین جزائی دنیا امری قراردادی است. باز خداوند متعال فرمود: « فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ ؛ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ــــــ پس هر کس هموزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد آن را مى بیند ؛ و هر کس هموزن ذرّه اى کار بد کرده آن را مى بیند» (3)؛ در این آیات سخن از دیدن خود عمل است نه دیدن پاداش و جزای قراردادی آن. آخرت ظرف ظهور حقیقت اعمال است نه دادگاه قضایی ؛ امّا افراد عامی وقتی به این آیات بر می خورند با توهّمات دنیایی خود آن را چنین ترجمه می کنند که « پس هر کس هموزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد پاداش آن را مى بیند ؛ و هر کس هموزن ذرّه اى کار بد کرده مکافات آن را مى بیند » ، در حالی که در خود آیه سخنی از پاداش و مکافات نیست.
عالم برزخ امتداد غیبی همین دنیاست و آخرت نیز امتداد غیبی عالم برزخ می باشد. این ماییم که به خاطر کوری نسبی تنها بخشی از عالم را مشاهده می کنیم. تصوّر فرمایید که تمام ساکنین یک سیّاره ، نابینای مادرزاد باشند و تنها یک نفر در میان آنها چشم بینا داشته باشد. در چنین حالتی برای اکثر مردم آن سیّاره ، عالم خلاصه خواهد شد در شنیدنی ها و لمس کردنی ها و بوییدنی ها و چشیدنی ها ، و آنها خبری از رنگها و نور و ظلمتها نخواهند داشت. لذا نه خبر از ماه خواهند داشت نه خبر از ستاره ، نه خبر از روز و شب و نه خبر از چیزهایی که در دور دستها واقع شده اند. لذا عالم اینها عملاً عالمی بسیار محدود خواهد بود. حال آن فرد بینا می آید و به اینها خبر می دهد که عالم نور و رنگ نیز وجود دارد ، امّا اینها زیر بار نمی روند تا اینکه او به خاطر داشتن توانایی دیدن ، کارهایی خارق العاده برای آنها انجام می دهد که از نظر آنها ، اموری غیر ممکن به نظر می رسند ؛ مثلاً او می بیند که شخصی از دور می آید لذا خبر می دهد که فلانی می آید و بعد از نیم ساعت به اینجا خواهد رسید. این کار برای آن شخص بینا کاری عادی است ولی از نظر اهل آن سیّاره او غیب گویی کرده است. وقتی آنها چند چشمه از این امور خارق عادت را ملاحظه نمودند باور می کنند که این شخص از عالم دیگری نیز خبر دارد.
لذا بی آنکه آن عالم را ببینند ، باور می کنند که چنان عالمی وجود دارد ؛ و چه بسا خیال می کنند که آن عالم در جای دیگری است ؛ غافل از اینکه عالم نور و رنگ نیز بر آنها احاطه داشته امتداد غیبی عالم خود آنهاست. حال این شخص بینا دستور العملهای نجات می آورد. او چاهها و چاله ها و مواضع خطر را می بیند ؛ لذا می گوید از این راه نروید که به چاه می افتید و از آن راه نروید که در آتش می افتید و به فلان مکان نروید که حیوانات درنده شما را می خورند و … . از نظر آن نابینایان ، بین عمل نکردن به آن دستورات و آن مجازاتها رابطه ی به هم پیوسته ای نیست ؛ چون آنها محدودند ؛ آنها خیال می کنند که اگر کسی به آن دستورات عمل نکرد خدا او را به چاه می اندازد یا طعمه ی حیوانات می کند. امّا آنکه چشم بینا دارد می بیند که عاقبت طبیعی قدم گذاشتن در آن راهها همان به اصطلاح مجازاتهاست.
این حکایت ما انسانهای عادی و انبیاء و ائمه علیهم السلام است. آیات می گویند به این راه نروید که عاقبت طبیعی آن چنین و چنان است ؛ می گوید آن که مال یتیم را به ظلم می خورد در حقیقت آتش می خورد ، امّا ما خیال می کنیم که هر کس مال یتیم خورد خدا به او آتش می خوراند. دور است آنچه می پندارند از آنچه می گوییم ؛ به زودی چشمشان بینا می شود و می فهمند که چه می پنداشتند و چه بوده است. « وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهیدٌ ؛ لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ ـــــ هر کسی می آید در حالى که همراه او حرکت دهنده و گواهى است ؛ (به او خطاب مى شود:) تو از این امر غافل بودى ، پس ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است.» (4)؛
ــــــــ
(1). الکافی ، ج 2 ،ص164.
(2). سوره مبارکه النساء/ آیه شریفه: 10.
(3).سوره مبارکه الزلزلة/ آیات شریفه: 7 و8.
(4). سوره مبارکه ق /آیات شریفه: 21 و22.

ظلم ستیزی وآخرت

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا