نتیجه و تلاش فرهنگی
در جمع بی توجه به کار فرهنگی، آنرا تعطیل نماییم یا ساده با همکاری مردم آنرا باید انجام داد ؟
پاسخ کوتاه:
تلاش ذاتی انسان است. هر انسانی برای رسیدن به وضع بالاتر و بهتر و یا حداقل حفظ وضع موجود تلاش دارد. تلاش ننمودن انسان را دچار آسیب مینماید. ناامیدی، تنبلی، افسردگی ، بیحالی ، یاس ، پژمردگی ، سستی و…همه از ثمره همان آسیب است. تلاش و کوشش، نشانه سلامت روان و ناامیدی وافسردگی نشانه بیماری آن است.
انسان عاقل تلاشش را جهت دار وهدفمند می کند وشرط هدفمندی ؛ بالا رفتن شناخت، علم وآگاهی است ، هرقدر آگاهی بالاتر باشد ، هدف نیز بالاتر وعالی تر است . برای دستیابی به هدف بالاتر ، به کاربردن فکر، درایت، شناخت مسیر، تقویت کننده ها، راهبردها و شناخت موانع وبازدارنده ها، ضروری است . اگر کسی به ندای فطرتش لبیک گفت وتلاشش را با فکری حساب شده وشناختی ژرف وبرنامه ای دقیق برای رسیدن به هدفی عالی شروع کرد؛ این شخص ، در امتحان انجام وظیفه ! موفق و روانش آرامش یافته از کوتاهی نکردن در انجام وظیفه، سربلند است. دیدگاه الهی رسیدن به مقصود وهدف ، همین بوده تلاش، امید وتوکل برخدا، برنامه ریزی و شروع نمودن است. در این راه از سستی، تنبلی، ناامیدی وخستگی باید پرهیزنمود. خسته نشدن، تلاش نمودن وحرکت است. توقف کردن وخسته شدن و…ما را از هدف دور می کند . به این مثال توجه کنید : کودکی را پرسیدند میخواهی چه کاره شوی ؟ جواب میدهد: پزشک ، می گویند بسم الله برومدرسه ، کلاس اول را با سختی وتلاش طی می کند ، اگربعد از کلاس اول بگوید پزشک شدم! به اونمی خندند؟ بیاموزد برای رسیدن به آن هدف، باید کلاس های بیشتری را طی کند. بفهمد برای رسیدن به آن هدف باید اهداف کمتر وکوچکتر را بگذراند، که اگر درهر کدام از آنها نیز سستی کند ، باز هم به آن هدف غایی نخواهد رسید . اشکال بعضی از ما انسانها ،همانند همان کودکی است که بدون توجه به برنامه ریزی بلند مدت ، هدف های پایین تر را نمی بیینیم ! وآنها را به حساب نمی آوریم وهدف را فقط همان دکترشدن می دانیم ! درحالی که درکلاس اول و پله اول موفق شدن ، وبه پله دوم وسپس به پله سوم و…رسیدن نیز هدف است . ای عزیز محترم ! ممکن است در ظاهر به آن هدفی که می خواستی برسی ، نرسیده باشی ؛ ولی درهر صورت قسمتی از راه را ( ولوکیفی ونه کمی) طی کرده ای ، واین خود رسیدن به هدف است ، حتی اگر کسی به آن هدف غایی نرسد ولی برای رسیدن به آن تلاش کرده باشد ؛ بی اجر نیست . روی همین اصل بزرگان دین به ما آموخته اند که هدف را وغایت را، کسب خشنودی خدا بدانیم و اهداف دنیایی خود را نیز براساس اهداف خدایی ، تعریف کنیم ومثلا به آن کودک یاد بدهیم که چون خدا، خدمت کردن به بشریت وانسانها را دوست دارد ؛ دکترشدن نیز درمسیر ما، هدف خوبی است ، اما اصل نیست وهدف غایی نیست ، بلکه برای رسیدن به هدف نهایی ، که همانا خشنودی خدا است ، ما را کمک می کند. اگرکسی هدف غایی واصیلش، به دست آوردن خشنودی خدا باشد ، از همان قدم اول وشروع کار ،به هدف رسیده است! ولو اینکه به اهداف میانی نرسد ، مایوس نمی شود ، چون خداوند تلاشش را اصل می داند وماجور است ؛ چه به هدف برسد ویا نرسد! این برخوردها در مسیر و هدف میانی و فرعی است. اصل ، همانا کسب رضای خدا است که با نیت شروع ، به اصل رسیده است. این شعار امام راحل (ره) بود که ما مامور به انجام تکلیفیم نه مامور به پیروزی؛ پیروزی ما در انجام دادن تکلیف است ، نه در رسیدن به هدف (میانی) .
نتیجه و تلاش فرهنگی