دین و اندیشه

خداشناسی

پرسش و پاسخ

چند نمونه از پرسش و پاسخ هایی که از محضر امام باقر (علیه السلام) درباره خداشناسی ذکر شده است بیان کنید.

توحیدِ در عمل

جابر بن یزید جعفی: از امام باقر(علیه السلام) درباره معنای «لاحول ولا قوة الا بالله» سؤال کردم. فرمود:

معناه: «لاَحَولَ لَنَا عَن مَعصِیَةِ اللهِ اِلاَّ بِعَونِ اللهِ، وَ لاَ قُوَّةِ لَنِا عَلَی طَاعَةِ اللهِ اِلاَّ بِتَوفِیقِ اللِه عَزَّ وَ جَلَّ»[ التوحید، ص 242.]؛ «رویگردانیِ ما از معصیت خدا جز به یاری خداوند امکان ندارد و جز به توفیق پروردگار قدرت بر عبادت و طاعت نمی توانیم داشت».

با چشم دل

سِنان گوید: روزی در محضر امام باقر(علیه السلام) نشسته بودم که مردی از خوارج وارد شد و به ایشان گفت: ای ابوجعفر، چه چیز را می پرستی؟

فرمود: خداوند متعال را.

گفت: آیا او را دیده ای؟

فرمود: چشم ها با نگریستن او را در نمی یابد، بلکه دل ها در پرتو حقایق ایمانی وجود مقدسش را لمس می کنند. خداوند را با قیاس کردن او به مخلوقاتش نمی توان شناخت و با حس گرهای مادی قابل درک شدن نیست و هیچ شباهتی به مردمان ندارد.

«مَوصُوفٌ بِالآیَاتِ، مَعرُوفٌ بِالعَلَامَات، لاَیَجُورُ فِی حُکمِهِ ذلِکَ اللهُ لاَ اِلَهَ اِلاَّ هُو»[ الکافی، ج 1، ص 97.]؛ «در آیینه آیات نمایان و با نشانه ها شناخته شده است. در قضاوتش هیچ ظلم و ستمی راه ندارد و این همان خدایی است که جز او معبود و پروردگاری نیست».

تسلیم خواست خداوند

عده ای به حضور ابوجعفر(علیه السلام) رسیدند در حالی که فرزند ایشان در بستر بیماری بود. دیدند آن حضرت سخت غصه دار و اندوهگین است و آرام و قرار ندارد. یکی از آنها گفت: اگر فرزند امام(علیه السلام) از دنیا برود، می ترسم رفتار و عکس العملی از ایشان مشاهده کنیم که دوست نداریم.

چیزی نگذشت که فریاد و شیون از خانه بلند شد. ناگاه امام باقر(علیه السلام) با رویی گشاده و متفاوت با حالت چند لحظه قبل، بیرون آمد. اصحاب گفتند: می ترسیدیم شما را در این جریان به گونه ای ملاقات نماییم که باعث غم و اندوه ما گردد؛ فدایتان شویم!

امام باقر(علیه السلام) به آنها فرمود:

«اِنَّا لَنُحِبُّ اَن نُعَافَی فِیمَن نُحِبُّ فَاِذَا جَاءَ اَمرُاللِه سَلَّمنَا فِیمَا اَحَبَّ»[ الکافی، ج3، ص 226.]؛ «ما سلامت و تندرستی را برای دل بندان خود دوست می داریم. اما چون فرمان و قضای الهی در رسد، تسلیم می شویم و به آنچه او می خواهد، شادمانه رضایت می دهیم».

چگونه ذکر خدا بگوییم؟

ابوبصیر: امام باقر(علیه السلام) فرمود: از جمله سخت ترین کارها که بندگان باید انجام دهند یکی منصفانه برخورد کردن با دیگران است و دیگر همکاری و کمک مالی شخص به برادر دینی و سوم یادکرد خداوند در همه حال.

گفتم: خدایت خیر دهد! یاد کرد خداوند در همه حال به چه معناست؟

فرمود:

«یَذْکُرُ اللهَ عِنْدَ الْمَعْصِیَةِ یَهُمُّ بِهَا، فَیَحُولُ ذِکْرُ اللهِ بَیْنَهُ وَ بِیْنَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: (((اِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ اِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَاِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ)))[ اعراف (7)، آیه 201.]»؛ «معنایش این است که انسان به هنگام معصیت، خداوند را به یاد آورد و یاد خدا میان او آن گناه فاصله افکند و این، سخن خدای تعالی است که فرمود: «انسان های متقی هرگاه وسوسه ای از شیطان به آنان رسد، خدا را به یاد می آورند و ناگاه بصیرت می یابند».»[ معانی الاخبار، ص 192.]

دعا، محبوب ترین عبادت

حنان بن سدیر گوید: به امام باقر(علیه السلام) گفتم: برترین عبادت کدام است؟

فرمود:

«مَا مِن شَیءِ اَحَبَّ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِن اَن یُسأَلَ وَ یُطلَبَ مِمّا عِندَهُ، وَ مَا اَحَدٌ اَبغَضَ اِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّن یَستَکبِرُ عَن عِبَادَتِهِ وَ لا یَسأَلُ مِمّا عِندَهُ»[ مکارم الاخلاق، ص 268.]؛ «محبوب ترین چیز نزد خداوند این است که از او نیاز بخواهند و از آنچه نزد اوست بطلبند. و دشمن ترین بندگان در پیشگاه ربوبی آن کسی است که از عبادت خدا استکبار می ورزد و از آنچه نزد خداوند است چیزی نمی طلبد».

عقل و اخلاص

امام باقر(علیه السلام) فرمود: میان حق و باطل فاصله ای جز بی خردی نیست. گفته شد: چگونه چنین چیزی ممکن است، ای فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)؟

فرمود: گاه بنده کاری را انجام می دهد که رضایت خداوند در آن است اما او آن را برای غیرخدا به جای می آورد:

«فَلَو اَنَّهُ اَخلَصَ لِلهِ لَجاءَهُ الّذی یُریدُ فِی اَسرَعَ مِن ذَلِکَ»[ المحاسن، ج 1، ص 254.]؛ «در صورتی که اگر آن عمر را خالصانه برای خدا انجام می داد، بسیار زودتر به مقصود خود می رسید».

مقهور قدرت پروردگار

ابولیلی گوید: شنیدم که امام باقر(علیه السلام) می فرمود: هرگاه علم و دانشی به گوشتان خورد، آن را به کار بندید و بکوشید دل هایتان گنجایش آن علم را داشته باشد. چون اگر علم بیش از ظرفیت انسان باشد، شیطان بر او مسلط می گردد. هرگاه شیطان درباره امری با شما به مجادله برخاست، با کمک آنچه می دانید، با او مواجه شوید «چرا که مکر و کید شیطان ضعیف و ناکار است»[ نساء (4)، آیه 76.].

گفتم: با کدام علم خود با او مقابله کنیم؟

فرمود:

«خَاصِمُوهُ بِما ظَهَرَ لَکُم مِن قُدرَةِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[ الکافی، ج 1، ص 45.]؛ «با آن دلایل و نشانه های قدرت خداوند که بر شما معلوم است، بر او دست یابید و محکومش نمایید».

حق بندگی

زرارة بن اعین: از ابوجعفر(علیه السلام) پرسیدم: حق خداوند بر بندگانش چیست؟

فرمود:

«اَن یَقُولُوا مَا یَعلَمُونَ وَ یَقِفُوا عِندَ مَا لَایَعلَمُونَ»[ الکافی، ج 1، ص 43.]؛ «این است که تنها چیزی را بگویند که می دانند و در آنچه نمی دانند، زبان نگه دارند».

معنای «وجه الله»

ابوحمزه ثمالی: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: آیه (((کُلُّ شَیْ ءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَه )))[ قصص (28)، آیه 88 «هر چیزی جز «وجه» خدا نابود می شود».]؛ به چه معناست؟

فرمود: هر چیزی زوال و نابودی می پذیرد، مگر ذات مقدس خداوند. خدا با عظیمت تر از آن است که وجه و صورت داشته باشد:

«وَلکنْ مَعناهُ کُلُّ شَیْ ءٍ هَالِکٌ إِلَّا دینَهُ وَالْوَجهَ الّذی یُؤتی مِنْهُ»؛ اما معنای آیه این است که هر چیزی جز دین خدا و حقایقی که به او منتهی می شود، نابود شدنی است»[ معانی الاخبار، ص 12.].

دست خدا!

محمد بن مسلم: از ابوجعفر(علیه السلام) پرسیدم: واژه «ید» [دست] در آیه (((یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَی )))[ ص (38)، آیه 88.]؛ «ای ابلیس چه باعث شد در مقابل موجودی که به دست خود آفریدم سجده نکنی؟» چه معنایی دارد؟

فرمود: دست در کلام عرب، رمزی است از قوت و نعمت. خدای تعالی می فرماید: (((وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ)))[ ص (38)، آیه 17.]؛ «بنده ام داود را که توانایی های گوناگون داشت، به یادآور» و می فرماید: (((وَ السَّماءَ بَنَیْناها بِأَیْدٍ)))[ ذاریات (51)، آیه 47.]؛ «آسمان را به دست و قدرت خود بر پا کردیم» و می فرماید: (((وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ)))[ مجادله (58)، آیه 22.]؛ «با روحی از جانب خود، به آنان دست و نیرو بخشید». و مثلاً گفته می شود: فلانی نزد من ایادی و دست های بسیار دارد؛ یعنی فضل و احسان فراوان. یا او را نزد من ید بیضائی است یعنی حقی و نعمتی دارد»[ بحارالانوار، ج 4، ص 4.].

خداشناسی

guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا