دین و اندیشه
روش قطعی تقویت ایمان
راه های تقویت ایمان قلبی چیست؟
پاسخ کوتاه:
به منظور تقویت ایمان ما باید به دین به صورت یک مجموعه درمانی و کمال آور نگاه کنیم. اگر کسی بخواهد مثلا پرخاشگری خود را درمان کند، درست است که راهکارهای خاص و جزئی در این زمینه وجود دارد، اما این راهکارها درمان نهایی نیست. تنها راه قطعی بودن در صراط مستقیم و عمل به مجموعه آموزه های دینی و اخلاقی است تا با استحکام ایمان و اخلاق و عمل صالح در فرد، توان مقابله با ضعف ها و بیماری های اخلاقی و ضعف اراده عملی را بیابد. به تعبیری راه درمان تمام ضعف های بشر و تقویت نیروهای انسانی در او در یک کلام دین داری به معنای کلی و گسترده آن است و دین داری جزئی و انجام برخی امور اگر چه کمک کار است اما درمان نهایی نیست.
دوست گرامی. شناخت حقیقت ایمان از دشواری های شناختی برای سالک محقق است، از آن رو برای بیان آن لازم است مطالب فراوانی را مد نظر قرار دهیم تا بتوانیم فضای ایمانی مورد نظر را تبیین و توضیح دهیم، ولی نکته اساسی توجه به این مطلب است که اصولا درمان ضعف ها و تقویت عواملی مانند ایمان و اراده و اخلاق، نیازمند عمل به مجموعه آموزه های دینی است و دستورالعمل خاص دادن تنها می تواند کمک کار باشد. ما باید به دین به صورت یک مجموعه درمانی و کمال آور نگاه کنیم. اگر کسی بخواهد مثلا پرخاشگری خود را درمان کند، درست است که راهکارهای خاص و جزئی در این زمینه وجود دارد، اما این راهکارها درمان نهایی نیست. تنها راه قطعی بودن در صراط مستقیم و عمل به مجموعه آموزه های دینی و اخلاقی است تا با استحکام ایمان و اخلاق و عمل صالح در فرد، توان مقابله با ضعف ها و بیماری های اخلاقی و ضعف اراده عملی را بیابد. به تعبیری راه درمان تمام ضعف های بشر و تقویت نیروهای انسانی در او در یک کلام دین داری به معنای کلی و گسترده آن است و دین داری جزئی و انجام برخی امور اگر چه کمک کار است اما درمان نهایی نیست. مفهوم ایمان:
از آن جا که در قرآن مجید خواسته های خدا از انسان بر محور ایمان دور می زند و در صدها آیه با تعبیرات مؤکد و گوناگون از مخاطبان خواسته شده که با ایمان آوردن به نجات خود بپردازند، لذا معنای ایمان برای اندیشمندان اسلامی اهمیت خاصی پیدا کرده است.ایمان از نظر لغوى به معناى گرویدن، عقیده داشتن، ایمن کردن و باور داشتن است (فرهنگ معین). و از نظر اصطلاحى ایمان عبارت است از معرفت یقینی توأم با اطمینان قلبی نسبت به اعتقادات اصیل دینی(اصول و فروع آن) که علامت وجود آن تسلیم قلبى و خضوع و خشوع دل نسبت به خداوند متعال و رسول او و آموزه هایى که به بشریت ارائه کرده اند، می باشد. می توان گفت: ایمان در اصطلاح دینی، گرویدن آگاهانه و عاشقانه به دین توحیدی اسلام است، در مقابل کفر، به معنای انکار دین توحیدی و پیروی از ادیان شرک آلود مادی.شخصی از علی (ع) سئوال کرد حقیقت ایمان چیست ؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: الایمان معرفه بالقلب، و اقرار باللسان، و عمل بالارکان؛ ایمان معرفت قلبی و اعتراف زبانی و عمل با جوارح است.
بر این اساس ایمان عبارت است از:
1- شناخت اطمینان بخش قلبی:
یعنى از صمیم قلب، وجود خدا را شناخته و معرفت به دلش نشسته باشد، و صمیمانه معتقد باشد که اصول دین اسلام، یعنى یگانگى خداوند متعال، نبوت حضرت محمد(ص)، و فرارسیدن روز قیامت، عدل خداوند و جانشینى امامان (ع)، بر حق است و یکتاپرستی و تبعیت از اولیای معصومین (ع) را یگانه راه رشد و کمال انسانی و سعادت واقعی بداند.
2- اعتراف و اقرار به زبان:
یعنى اعتقادات الهى و اسلامى خود را بر زبان آورد، و همواره پایبندی خود را به دین و روش توحیدی اسلام اعلام و به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد(ص) و ولایت معصومین (ع) اقرار کند.
3 – عمل با اعضا و جوارح بدن:
یعنى عملا به تمام احکام و دستورات فردی و اجتماعی دین توحیدی و وظائفى را که خداوند براى اعضاء بدن او تعیین فرموده است، ملتزم باشد.
حقیقت ایمان:
شناخت حقیقت ایمان، کار نسبتا دشواری است، بسیاری از محققین و مولفین در این کار موفق نبوده اند و اعتراف کرده اند دست یابی به حقیقت ایمان آسان نیست؛ البته دشواری شناخت آن، بیشتر مربوط به شناخت واقعی ویژگی ها و متعلقات ایمان است.
لذا به نظر می رسد این دشواری با بررسی اختلاف نظرها و ویژگی های ایمان و همچنین تبیین ملموس متعلق ایمان به صورت مصداقی و مباحث دیگری که در ذیل این کتاب آمده، آسان خواهد شد.
در تعریف حقیقت ایمان، قرن ها میان متکلمان، فیلسوفان و الهی دانان مسلمان و مسیحی و پیروان دیگر ادیان اختلاف نظرهای جدی وجود داشته و دارد. بیشترین اختلاف ها بر سر داخل کردن سه موضوع در تعریف ایمان است: اول علم، دوم اراده و سوم عمل. بسیاری از فیلسوفان و متکلمان شیعه ایمان را همان علم جزمی و یقینی، می دانند.
برخی از شیعیان و نیز اغلب اشاعره و مرجئه ایمان را عملی ارادی، یعنی تصدیق می دانند و حتی برخی از مرجئه اقرار زبانی را کافی می دانند.
خوارج عمل را جزء ایمان معرفی می کنند و فاسق را خارج از حوزه ایمان می شمارند. اما به نظر می رسد ایمان چیزی بیش از علم است و عمل خارجی در آن دخالتی ندارد.
به نظر ما حقیقت ایمان تصدیق قلبی است که به اراده و اختیار انسان و در پی علم یا باور تحقق می یابد و عمل خارجی از لوازم ایمان است و نه جزء ماهیت آن. اقرار به زبان نیز جزء ماهیت ایمان نیست، بلکه آن نیز مانند سایر عمل های خارجی از لوازم ایمان است.
نکته با اهمیتی که ممکن است پذیرش آن برای آشنایان با فلسفه و حکمت اسلامی اندکی سنگین باشد، فراتر بودن ایمان از علم و اختیاری بودن آن است.
به منظور تبیین حقیقت ایمان، برخی ویژگی های آنرا مورد بررسی قرار می دهیم
ویژگی های ایمان واقعی عبارتند از:
1. معرفت یقینی به ذات و صفات خداوند و معاد و آموزه های دینی
2. باور قلبی نسبت به ذات و صفات خداوند و معاد و حقانیت آموزه های دینی
باور به صفات الهی مانند خالقیت و رازقیت و ربوبیت و هدایت و علم و قدرت و اراده و سمع و بصر و مانند آن بسیار مهم است.
3. گرایش عاطفی و عشق به دین و فضای ایمانی
4. گزینش اختیاری ایمان با آزادی و آگاهی
5. اعتقاد به امامت و ولایت معصومین (ع) ویژگی اصلی ایمان است.
6. اعتقاد به کارآمدی دین الهی در به سعادت رساندن انسان
مومن واقعی کسی است که ایمان اش دارای ویژگی های فوق باشد بنابراین وجود مجموعه این ویژگی ها انسان را به حقیقت ایمان می رساند.
راهکارهای تقویت ایمان:
در مقدمه گفتنی است که ایمان حقیقتی دارای مراتب است و لذا هنگامی که از عوامل موثر در تحقق آن سخن می گوییم، باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که هر قدر این عوامل تقویت شود، نتیجه آن تقویت ایمان نیز خواهد بود، بنابراین عواملی که شمارش می شود هم عامل تحقق ایمان است و هم عامل ازدیاد و تقویت آن.
1. علم آموزی و جستجوی حقیقت:
حقیقت ایمان از سنخ باور قلبی و معرفت یقینی است، ولی پیوند عمیقی با علم و شناخت دارد. علم و شناخت عقلی، آنگاه که با تجربه عملی و مشاهده آثار مثبت آن، به دل بنشیند و به معرفت و باور عمیق قلبی تبدیل شود، ایمان ظهور می کند و مومن در اثر چنین باوری تسلیم اراده خداوند می گردد و جز از خدا نمی ترسد و تنها به او دل می بندد. ایمان، یعنى از صمیم قلب، وجود خدا را شناخته و معرفت به دلش نشسته باشد، و معتقد باشد که اصول دین اسلام، یعنى یگانگى خداوند متعال، نبوت حضرت محمد(ص)، و فرارسیدن روز قیامت، عدل خداوند و جانشینى امامان (ع)، بر حق است و یکتاپرستی و تبعیت از اولیای معصومین (ع) را یگانه راه رشد و کمال انسانی و سعادت واقعی بداند.ایمان، عقیده مندی به دین خدا است و عقیده از عقد، به معنای پیوند و گره خوردن دو چیز با هم است، هنگامی که علم با قلب انسان، پیوند می خورد و آدمی در برابر فرمان الهی به خضوع و خشوع دل رسید، ایمان و معرفت محقق می شود.
گاهی انسان علم دارد، اما ایمان ندارد، برای این مورد مثال مشهور خوابیدن در کنار مرده را ذکر کرده اند؛ اگر به شما گفته شود که امشب را در کنار تازه مرده ای بخوابید، وحشت خواهید داشت، در حالی که هم علم به بی جانی او دارید و هم می دانید که به چه دلیل مرده است، پس این ترس شما برای چیست؟ شما هنگامی که در قید حیات بود هر شب در کنارش می خوابیدید، اکنون چرا حاضر نیستید یک شب در کنارش بخوابید، و یا در اتاقی که قرار دارد بروید، در صورتی که اگر کمی به این موضوع فکر کنید، متوجه می شوید که ترس شما بی مورد است، ولی باز با تمام این احوال حاضر به ماندن پیش او نیستید، آیا تا به حال فکر کرده اید که دلیل این کار شما چیست؟ آیا تا به حال فکر کرده اید که غسال (مرده شور) چطور این ترس را زیر پا گذاشته و به راحتی با این موضوع کنار آمده است و حتی ممکن است شب را در کنار آنها تا صبح به سر کند، و با آسودگی بخوابد؟
این بدان دلیل است که شما علم به بی جانی آن میت دارید، ولی هنوز ایمان و یقین قلبی به این موضوع پیدا نکرده اید، در صورتی که غسال به یقین قلبی رسیده است و نسبت به بیجانی و بی خطری میت ایمان کامل دارد.
2. اقرار و اعتراف زبانی
یعنى اعتقادات الهى و اسلامى خود را بر زبان آورد، و همواره پایبندی خود را به دین و روش توحیدی اسلام اعلام و به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد(ص) و ولایت معصومین (ع) اقرار کند.
3. التزام عملی به اصول و احکام دین
ایمان اگر چه به علم وابسته است، اما به صورت مستقیم حاصل التزام عملی به اصول و احکام دین خدا است؛ لذا در قرآن ایمان دو بال دارد: علم و عمل. علم به تنهایی با کفر هم قابل جمع است و عمل به تنهایی با نفاق می تواند همراه باشد.
علامه ی طباطبایی (قدس سره) به عنوان یک فیلسوف شیعی و یک مفسر قرآن، ایمان را چنین معنا می کند:
ایمان تنها صرف علم و معرفت نیست؛ زیرا بعضی آیات خبر از ارتداد افرادی می دهد که با وجود علم منحرف و مرتد شدند، بلکه مؤمن علاوه بر علم، التزام به مقتضای علم خود نیز باید داشته باشد و بر طبق مؤدای علم، باید عقد قلب داشته باشد به طوری که آثار علم هر چند فی الجمله، از او بروز نماید. پس کسی که علم دارد به این که خدای تعالی الاهی است که جز او الاهی نیست و التزام به مقتضای علمش دارد؛ یعنی در مقام انجام مراسم عبودیت خود و عبادت خدا بر می آید، چنین کسی مؤمن است.
پس ایمان، صرف باورمندی به وجود خدا و حقانیت نبوت و امامت و مانند آن نیست، بلکه باوری است که از تجربه عملی بدست می آید و زمینه ساز تسلیم و پیوستن عملی به دین الهی و طرد دین مادی و شرک می شود، ایمان، اگر به التزام عملی نسبت به انجام واجبات و مستحبات دین الیه نیانجامد و منتهی به گزینش راه حق و پیوند قلبی، عاطفی نسبت به دین الهی نشود، ایمان واقعی نیست.
لذا در تعریف ایمان از این منظر می توان گفت: ایمان، باور و گرایش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی به جهان بینی و ایدئولوژی اسلام و پیوستن عملی به الگوی تربیتی، سیاسی و اجتماعی آن است، گرایش به دینی که بر اساس اعتقاد به توحید، معاد، نبوت، امامت، عالم غیب و ماوراء طبیعت شکل گرفته است، در مقابل کفر، که گرایش و وابستگی فکری و اعتقادی به جهان بینی و ایدئولوژی مادی است، مکتبی که به عالم غیب و ماورای طبیعت بی اعتقاد است و تنها به وجود عالم مادی باور دارد.
به عبارت دیگر، دین الهی و توحیدی، مجموعه ای از اعتقادات، اخلاقیات، اعمال و عبادات و سبک زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خاصی است که اهل ایمان و امت محمد (ص) و شیعیان ائمه اطهار (ع) به تبعیت از قرآن کریم و رهبران دینی خود، بدان شناخت عقلی و التزام عملی و اعتقاد قلبی دارند و با مال و جان خود از آن حفاظت می نمایند، همانگونه که اهل دیانت مادی و شرک نیز، اعتقادات و مناسک عبادی و سبک زندگی خاص خود را به طرف داران پیشنهاد می دهند و از عقاید خود دفاع می کنند.
بر این اساس، گرویدن و پیوستن به دین الهی و التزام عملی به اصول و احکام آن و تسلیم شدن در برابر خداوند، شرط اصلی ایمان واقعی محسوب می شود.
همچنانکه در صدر اسلام مردم می آمدند و سخنان پیامبر اسلام (ص) را می شنیدند و چون مطمئن می شدند که این سخنان از جانب خداوند است و می تواند آنها را به سعادت واقعی می رساند، شهادتین می گفتند و مسلمان می شدند و در عمل نیز از اخلاق، رفتار و گفتار پیامبر(ص) تبعیت می کردند و تسلیم اوامر الهی می شدند و نماز می خواندند و روزه می گرفتند و در غزوات و مبارزات اجتماعی و دینی شرکت می کردند و با جان و مال خود از اسلام دفاع می نمودند و از دین شرک و مشرکین تبری می جستند و حتی در این راه شکنجه می شدند و دست از دین خدا بر نمی داشتند و با تمام وجود تا آخرین قطره خود خود مقاومت می کردند؛ این یک فرایند دانشی و گرایشی و بینشی و کنشی بود که روح ایمان را در اصحاب خاص پیامبر (ص) می دمید و آنان را شایسته صفت گرانبهای ایمان می نمود.
4. تجربه آثار و نتایج مثبت ایمان
تجربه عملی آثار و نتایج مفید و درک لذت عمل کردن به آموزه های عملی و خلاقی اسلام در زندگی انسان عامل مهمی در تحقق و تقویت ایمان است. هنگامی که انسان وارد عمل و اطاعت و عبادت خدای متعال و تبعیت از راهبران دینی معصوم (ع) و عالمان عادل و ربانی می شود و سبک زندگی خود را ایمانی قرار می دهد و اخلاق و رفتارش با دیگران، قرآنی می شود و به خصوص در صحنه مبارزه و جهاد اکبر و اصغر حضور می یابد، هر قدمی که به پیش می رود و لذت ایمان را می چشد و آثار و برکات آنرا با تمام وجود خویش درک می کند، ایمانش بیش از پیش تقویت می شود.
به تعبیر دیگر، هر قدر انسان سالک در صراط مستقیم الهی حرکت می کند و به وظایف شرعی واخلاقی واجتماعی خود عمل می نماید و آثار مفید و مثبت آن را در زندگی خود و جامعه تجربه و مشاهده می کند، ایمان و باور او به درستی این تفکر و راه، بیشتر می شود.
به طور مثال قرآن کریم می فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که انسان با یاد خدا آرامش می یابد. ما توسط این آیه به این آگاهی و دانایی می رسیم که یاد خدا، عامل آرامش انسان است، اما این صرف علم و آگاهی است و ایمان در صورتی واقعیت می یابد که ما یاد خدا را در زندگی خود به صورت عملی تجربه کنیم و آثار و نتایج مثبت و آرامش بخش آن را با تمام وجودمان حس نماییم.
شما برای درمان بیماری خود به پزشک مراجعه می نمایید و پس از شرح بیماری و معاینه، پزشک داروی خاصی را برای درمان بیماری شما تجویز می کند، تا اینجا شما به علم و اطلاع و آگاهی درباره داروی موثر برای درمان بیماری خود دست یافته اید، اما هنوز ایمان و باور قلبی ندارید که این دارو واقعا موثر باشد، این باور هنگامی محقق می شود که از آن دارو استفاده کنید و بهبودی حال خود را به صورت واقعی درک و احساس نمایید، تنها در این صورت است که ایمان محقق می شود.
مثال دیگر. دانشجوی رشته فیزیک یا شیمی در کلاس به صورت تئوری فورمول خاصی را که عامل پدید آمدن چیزی است، فرا می گیرد و علم و آگاهی می یابد، ولی هنوز باور قلبی ندارد که این فورمول نتیجه بخش باشد، اما هنگامی که به آزمایشگاه می رود و عملا آن فورمول را آزمایش می کند و نتیجه را با چشم خود مشاهده می کند، آنگاه است که معرفت و ایمان قلبی در او پیدا می شود و باور یقینی شکل می گیرد.
بنابراین نکته بسیار مهمی که اینجا وجود دارد نقش بی بدیل عمل و تجربه عملی در بروز و ظهور ایمان است. اکثر افرادی که از ضعف ایمان در رنج هستند و به دنبال عاملی برای تقویت ایمان خود می گردند، از این نکته غافل اند که تا اصول و احکام و آموزه های دینی را در عرصه عمل در زندگی خود پیاده سازی و تجربه نکنند و شاهد آثار مثبت و نتایج مفید آن نباشند، ایمان و باور یقینی در قلب آنان مستقر نمی شود.
بسیاری از افراد خیال می کنند که صرفا با کسب علم و اطلاعات دینی می توانند به ایمان یقینی دست یابند و به این نکته واقف نیستند که تا زحمت عمل و تجربه عملی را به خود ندهند، به گوهر ایمان دست نمی یابند و این تاثیرگذاری اختصاص به عمل خاصی ندارد، بلکه تمام اعمال دینی اعم از انجام واجبات و مستحبات و یا ترک محرمات و مکروهات همگی در بروز و ظهور و تقویت ایمان نقش دارند؛ چرا که چون اثر معنوی و نتیجه آن برای انسان محسوس می شود و بنده بهجت و نشاط و آرامش و لذت و تعالی حاصل از آن را می چشد، به نتیجه بخش بودن دین خدا در سعادت انسان ایمان و باور یقینی خواهد داشت.
5. پیوند عاطفی
پیوست علم و تجربه عملی، پیوند عاطفی است که باعث تقویت هر چه بیشتر ایمان می شود. دوست داشتن، احساس و گرایش های عاطفی، یکی از ابعاد مهم وجود آدمی است که بر اساس شناخت و باورمندی ظهور و بروز می کند و در ایمان و گرویدن او به دین نقش دارد. گرایش به دین به آن اندازه با گرایش های عاطفی انسان در ارتباط است که گاهی حاضر می شود برای حفظ دین جانفشانی نماید. شما هرگز نمی توانید نسبت به دینی که آنرا دوست ندارید و بلکه متنفرید، ایمان و گرایش داشته باشید و به احکام آن عمل نمایید.
در آموزههای دینی دوستی خدا، پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و دشمنی با مخالفان آنان، اساس دین شمرده شده است. در روایت است که فضیل بن یسار به امام صادق(ع) عرض کرد که همانا حب و بغض از نشانههای ایمان است؟ آن حضرت فرمود: هل الایمان الا الحب و البغض؛ آیا ایمان چیزی جز دوستی و دشمنی است؟ حقیقت ایمان و دین داری چیزی جز گرایش و دوست داشتن خدا و اهل بیت و اخلاق و رفتار مومنین و دشمن داشتن افکار، اخلاق و رفتار کفار و منافقین نیست.
حب و بغض که در روایات اسلامی اساس دین و ملاک ایمان دانسته شده است، انگیزه ای درونی و صائقه ای قلبی است که انسان را در عمل با دوستان خدا همراه میسازد و با دشمنان دین به پیکار وا میدارد.
امام باقر(ع) فرمودند: اذا اردت ان تعلم ان فیک خیراً فانظر الی قلبک فان کان یحب اهل طاعه الله عزوجل و یبغض اهل معصیته ففیک خیر و الله یحبک و اذا کان یبغض اهل طاعه الله و یحب اهل معصیته فلیس فیک و الله یبغضک و المرء من احب. اگر میخواهی بدانی که در راه خیر گام برمیداری، پس به قلبت بنگر! چنانچه دوستدار اولیای خداست و بغض گناهکاران در آن است، بدان که در تو خیر است و خدا هم تو را دوست دارد. اما اگر در قلب تو کینه اهل طاعت خدا و محبت گناهکاران وجود داشته باشد، در آن صورت در تو هیچ خیری نیست و خدا تو را دشمن دارد و آدمی با کسی محشور میشود که او را دوست دارد.
همچنین، امام صادق(ع) ملاک دینداری را دوستی و دشمنی در راه دین معرفی کرده است، آنجا که میفرماید: کل من لم یحب فی الدین و لم یبغض فی الدین فلا دین له. هر کسی که دوستی و دشمنی اش در راه دین نباشد، او را دینی نیست.
در تفسیر مراغی آمده است که روزی پیامبر اکرم(ص) از جایی عبور میکرد که شنید مردی با صدای بلند میگوید: ای محمد! پیامبر(ص) با صدای بلند فرمود:چه میگویی؟ آن مرد عرض کرد: روز قیامت چه وقت است؟ پیامبر(ص) فرمود: برای آن روز چه چیزی آماده کردهای؟ مرد گفت: دوستی خدا و رسولش را. پیامبر(ص) فرمود: تو با کسی محشور می شوی که دوستش داری.
در روایت از امام صادق (ع) آمده است: اما لو أن رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهده و لم یعرف ولایه ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه، ما کان له علی الله حق فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان؛ اگر کسی تمام عمر خود را در حال عبادت باشد و نماز بخواند، روزه بگیرد، خمس و زکات دهد، به حج برود و جهاد کند، ولی محبت و دوستی پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در دل او نباشد، تمام آن اعمال و عبادت ها بی حاصل است. پس ولایت اهلبیت(ع) و بیزاری از دشمنان آنان موجب قبولی عبادات میشود.
عوامل ضعف ایمان
بنابراین در کنار علم و عمل به واجبات و مستحبات، لازم است از عوامل آسیب زا نیز پرهیز نمایید، عوامل محیطی فراوانی در تضعیف ایمان نقش دارند، بنابراین خود را در معرض شبهات و هجوم فرهنگی دشمن قرار ندهید، با اینترنت و شبکه های اجتماعی با احتیاط برخورد کنید و در صورتی که شک و شبهه ای پدید آمد، حتما از عالمان دینی سوال کنید و در رفع آن بکوشید. همچنین از دیدن عکس و فیلم و برنامه هایی که محرک شهوت است یا شک و شبهه ایجاد می کند، خوداری نمایید.
دوستان بد، یکی از این عوامل هستند، آنها با گفتار و رفتار بد خود قادرند بر دوستان و معاشران تاثیر بسیار بدی داشته باشند، بنابراین باید در انتخاب دوست دقت فراوان کنید و با اهل ایمان معاشرت نمایید.
از آن جا که در قرآن مجید خواسته های خدا از انسان بر محور ایمان دور می زند و در صدها آیه با تعبیرات مؤکد و گوناگون از مخاطبان خواسته شده که با ایمان آوردن به نجات خود بپردازند، لذا معنای ایمان برای اندیشمندان اسلامی اهمیت خاصی پیدا کرده است.ایمان از نظر لغوى به معناى گرویدن، عقیده داشتن، ایمن کردن و باور داشتن است (فرهنگ معین). و از نظر اصطلاحى ایمان عبارت است از معرفت یقینی توأم با اطمینان قلبی نسبت به اعتقادات اصیل دینی(اصول و فروع آن) که علامت وجود آن تسلیم قلبى و خضوع و خشوع دل نسبت به خداوند متعال و رسول او و آموزه هایى که به بشریت ارائه کرده اند، می باشد. می توان گفت: ایمان در اصطلاح دینی، گرویدن آگاهانه و عاشقانه به دین توحیدی اسلام است، در مقابل کفر، به معنای انکار دین توحیدی و پیروی از ادیان شرک آلود مادی.شخصی از علی (ع) سئوال کرد حقیقت ایمان چیست ؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: الایمان معرفه بالقلب، و اقرار باللسان، و عمل بالارکان؛ ایمان معرفت قلبی و اعتراف زبانی و عمل با جوارح است.
بر این اساس ایمان عبارت است از:
1- شناخت اطمینان بخش قلبی:
یعنى از صمیم قلب، وجود خدا را شناخته و معرفت به دلش نشسته باشد، و صمیمانه معتقد باشد که اصول دین اسلام، یعنى یگانگى خداوند متعال، نبوت حضرت محمد(ص)، و فرارسیدن روز قیامت، عدل خداوند و جانشینى امامان (ع)، بر حق است و یکتاپرستی و تبعیت از اولیای معصومین (ع) را یگانه راه رشد و کمال انسانی و سعادت واقعی بداند.
2- اعتراف و اقرار به زبان:
یعنى اعتقادات الهى و اسلامى خود را بر زبان آورد، و همواره پایبندی خود را به دین و روش توحیدی اسلام اعلام و به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد(ص) و ولایت معصومین (ع) اقرار کند.
3 – عمل با اعضا و جوارح بدن:
یعنى عملا به تمام احکام و دستورات فردی و اجتماعی دین توحیدی و وظائفى را که خداوند براى اعضاء بدن او تعیین فرموده است، ملتزم باشد.
حقیقت ایمان:
شناخت حقیقت ایمان، کار نسبتا دشواری است، بسیاری از محققین و مولفین در این کار موفق نبوده اند و اعتراف کرده اند دست یابی به حقیقت ایمان آسان نیست؛ البته دشواری شناخت آن، بیشتر مربوط به شناخت واقعی ویژگی ها و متعلقات ایمان است.
لذا به نظر می رسد این دشواری با بررسی اختلاف نظرها و ویژگی های ایمان و همچنین تبیین ملموس متعلق ایمان به صورت مصداقی و مباحث دیگری که در ذیل این کتاب آمده، آسان خواهد شد.
در تعریف حقیقت ایمان، قرن ها میان متکلمان، فیلسوفان و الهی دانان مسلمان و مسیحی و پیروان دیگر ادیان اختلاف نظرهای جدی وجود داشته و دارد. بیشترین اختلاف ها بر سر داخل کردن سه موضوع در تعریف ایمان است: اول علم، دوم اراده و سوم عمل. بسیاری از فیلسوفان و متکلمان شیعه ایمان را همان علم جزمی و یقینی، می دانند.
برخی از شیعیان و نیز اغلب اشاعره و مرجئه ایمان را عملی ارادی، یعنی تصدیق می دانند و حتی برخی از مرجئه اقرار زبانی را کافی می دانند.
خوارج عمل را جزء ایمان معرفی می کنند و فاسق را خارج از حوزه ایمان می شمارند. اما به نظر می رسد ایمان چیزی بیش از علم است و عمل خارجی در آن دخالتی ندارد.
به نظر ما حقیقت ایمان تصدیق قلبی است که به اراده و اختیار انسان و در پی علم یا باور تحقق می یابد و عمل خارجی از لوازم ایمان است و نه جزء ماهیت آن. اقرار به زبان نیز جزء ماهیت ایمان نیست، بلکه آن نیز مانند سایر عمل های خارجی از لوازم ایمان است.
نکته با اهمیتی که ممکن است پذیرش آن برای آشنایان با فلسفه و حکمت اسلامی اندکی سنگین باشد، فراتر بودن ایمان از علم و اختیاری بودن آن است.
به منظور تبیین حقیقت ایمان، برخی ویژگی های آنرا مورد بررسی قرار می دهیم
ویژگی های ایمان واقعی عبارتند از:
1. معرفت یقینی به ذات و صفات خداوند و معاد و آموزه های دینی
2. باور قلبی نسبت به ذات و صفات خداوند و معاد و حقانیت آموزه های دینی
باور به صفات الهی مانند خالقیت و رازقیت و ربوبیت و هدایت و علم و قدرت و اراده و سمع و بصر و مانند آن بسیار مهم است.
3. گرایش عاطفی و عشق به دین و فضای ایمانی
4. گزینش اختیاری ایمان با آزادی و آگاهی
5. اعتقاد به امامت و ولایت معصومین (ع) ویژگی اصلی ایمان است.
6. اعتقاد به کارآمدی دین الهی در به سعادت رساندن انسان
مومن واقعی کسی است که ایمان اش دارای ویژگی های فوق باشد بنابراین وجود مجموعه این ویژگی ها انسان را به حقیقت ایمان می رساند.
راهکارهای تقویت ایمان:
در مقدمه گفتنی است که ایمان حقیقتی دارای مراتب است و لذا هنگامی که از عوامل موثر در تحقق آن سخن می گوییم، باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که هر قدر این عوامل تقویت شود، نتیجه آن تقویت ایمان نیز خواهد بود، بنابراین عواملی که شمارش می شود هم عامل تحقق ایمان است و هم عامل ازدیاد و تقویت آن.
1. علم آموزی و جستجوی حقیقت:
حقیقت ایمان از سنخ باور قلبی و معرفت یقینی است، ولی پیوند عمیقی با علم و شناخت دارد. علم و شناخت عقلی، آنگاه که با تجربه عملی و مشاهده آثار مثبت آن، به دل بنشیند و به معرفت و باور عمیق قلبی تبدیل شود، ایمان ظهور می کند و مومن در اثر چنین باوری تسلیم اراده خداوند می گردد و جز از خدا نمی ترسد و تنها به او دل می بندد. ایمان، یعنى از صمیم قلب، وجود خدا را شناخته و معرفت به دلش نشسته باشد، و معتقد باشد که اصول دین اسلام، یعنى یگانگى خداوند متعال، نبوت حضرت محمد(ص)، و فرارسیدن روز قیامت، عدل خداوند و جانشینى امامان (ع)، بر حق است و یکتاپرستی و تبعیت از اولیای معصومین (ع) را یگانه راه رشد و کمال انسانی و سعادت واقعی بداند.ایمان، عقیده مندی به دین خدا است و عقیده از عقد، به معنای پیوند و گره خوردن دو چیز با هم است، هنگامی که علم با قلب انسان، پیوند می خورد و آدمی در برابر فرمان الهی به خضوع و خشوع دل رسید، ایمان و معرفت محقق می شود.
گاهی انسان علم دارد، اما ایمان ندارد، برای این مورد مثال مشهور خوابیدن در کنار مرده را ذکر کرده اند؛ اگر به شما گفته شود که امشب را در کنار تازه مرده ای بخوابید، وحشت خواهید داشت، در حالی که هم علم به بی جانی او دارید و هم می دانید که به چه دلیل مرده است، پس این ترس شما برای چیست؟ شما هنگامی که در قید حیات بود هر شب در کنارش می خوابیدید، اکنون چرا حاضر نیستید یک شب در کنارش بخوابید، و یا در اتاقی که قرار دارد بروید، در صورتی که اگر کمی به این موضوع فکر کنید، متوجه می شوید که ترس شما بی مورد است، ولی باز با تمام این احوال حاضر به ماندن پیش او نیستید، آیا تا به حال فکر کرده اید که دلیل این کار شما چیست؟ آیا تا به حال فکر کرده اید که غسال (مرده شور) چطور این ترس را زیر پا گذاشته و به راحتی با این موضوع کنار آمده است و حتی ممکن است شب را در کنار آنها تا صبح به سر کند، و با آسودگی بخوابد؟
این بدان دلیل است که شما علم به بی جانی آن میت دارید، ولی هنوز ایمان و یقین قلبی به این موضوع پیدا نکرده اید، در صورتی که غسال به یقین قلبی رسیده است و نسبت به بیجانی و بی خطری میت ایمان کامل دارد.
2. اقرار و اعتراف زبانی
یعنى اعتقادات الهى و اسلامى خود را بر زبان آورد، و همواره پایبندی خود را به دین و روش توحیدی اسلام اعلام و به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد(ص) و ولایت معصومین (ع) اقرار کند.
3. التزام عملی به اصول و احکام دین
ایمان اگر چه به علم وابسته است، اما به صورت مستقیم حاصل التزام عملی به اصول و احکام دین خدا است؛ لذا در قرآن ایمان دو بال دارد: علم و عمل. علم به تنهایی با کفر هم قابل جمع است و عمل به تنهایی با نفاق می تواند همراه باشد.
علامه ی طباطبایی (قدس سره) به عنوان یک فیلسوف شیعی و یک مفسر قرآن، ایمان را چنین معنا می کند:
ایمان تنها صرف علم و معرفت نیست؛ زیرا بعضی آیات خبر از ارتداد افرادی می دهد که با وجود علم منحرف و مرتد شدند، بلکه مؤمن علاوه بر علم، التزام به مقتضای علم خود نیز باید داشته باشد و بر طبق مؤدای علم، باید عقد قلب داشته باشد به طوری که آثار علم هر چند فی الجمله، از او بروز نماید. پس کسی که علم دارد به این که خدای تعالی الاهی است که جز او الاهی نیست و التزام به مقتضای علمش دارد؛ یعنی در مقام انجام مراسم عبودیت خود و عبادت خدا بر می آید، چنین کسی مؤمن است.
پس ایمان، صرف باورمندی به وجود خدا و حقانیت نبوت و امامت و مانند آن نیست، بلکه باوری است که از تجربه عملی بدست می آید و زمینه ساز تسلیم و پیوستن عملی به دین الهی و طرد دین مادی و شرک می شود، ایمان، اگر به التزام عملی نسبت به انجام واجبات و مستحبات دین الیه نیانجامد و منتهی به گزینش راه حق و پیوند قلبی، عاطفی نسبت به دین الهی نشود، ایمان واقعی نیست.
لذا در تعریف ایمان از این منظر می توان گفت: ایمان، باور و گرایش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی به جهان بینی و ایدئولوژی اسلام و پیوستن عملی به الگوی تربیتی، سیاسی و اجتماعی آن است، گرایش به دینی که بر اساس اعتقاد به توحید، معاد، نبوت، امامت، عالم غیب و ماوراء طبیعت شکل گرفته است، در مقابل کفر، که گرایش و وابستگی فکری و اعتقادی به جهان بینی و ایدئولوژی مادی است، مکتبی که به عالم غیب و ماورای طبیعت بی اعتقاد است و تنها به وجود عالم مادی باور دارد.
به عبارت دیگر، دین الهی و توحیدی، مجموعه ای از اعتقادات، اخلاقیات، اعمال و عبادات و سبک زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خاصی است که اهل ایمان و امت محمد (ص) و شیعیان ائمه اطهار (ع) به تبعیت از قرآن کریم و رهبران دینی خود، بدان شناخت عقلی و التزام عملی و اعتقاد قلبی دارند و با مال و جان خود از آن حفاظت می نمایند، همانگونه که اهل دیانت مادی و شرک نیز، اعتقادات و مناسک عبادی و سبک زندگی خاص خود را به طرف داران پیشنهاد می دهند و از عقاید خود دفاع می کنند.
بر این اساس، گرویدن و پیوستن به دین الهی و التزام عملی به اصول و احکام آن و تسلیم شدن در برابر خداوند، شرط اصلی ایمان واقعی محسوب می شود.
همچنانکه در صدر اسلام مردم می آمدند و سخنان پیامبر اسلام (ص) را می شنیدند و چون مطمئن می شدند که این سخنان از جانب خداوند است و می تواند آنها را به سعادت واقعی می رساند، شهادتین می گفتند و مسلمان می شدند و در عمل نیز از اخلاق، رفتار و گفتار پیامبر(ص) تبعیت می کردند و تسلیم اوامر الهی می شدند و نماز می خواندند و روزه می گرفتند و در غزوات و مبارزات اجتماعی و دینی شرکت می کردند و با جان و مال خود از اسلام دفاع می نمودند و از دین شرک و مشرکین تبری می جستند و حتی در این راه شکنجه می شدند و دست از دین خدا بر نمی داشتند و با تمام وجود تا آخرین قطره خود خود مقاومت می کردند؛ این یک فرایند دانشی و گرایشی و بینشی و کنشی بود که روح ایمان را در اصحاب خاص پیامبر (ص) می دمید و آنان را شایسته صفت گرانبهای ایمان می نمود.
4. تجربه آثار و نتایج مثبت ایمان
تجربه عملی آثار و نتایج مفید و درک لذت عمل کردن به آموزه های عملی و خلاقی اسلام در زندگی انسان عامل مهمی در تحقق و تقویت ایمان است. هنگامی که انسان وارد عمل و اطاعت و عبادت خدای متعال و تبعیت از راهبران دینی معصوم (ع) و عالمان عادل و ربانی می شود و سبک زندگی خود را ایمانی قرار می دهد و اخلاق و رفتارش با دیگران، قرآنی می شود و به خصوص در صحنه مبارزه و جهاد اکبر و اصغر حضور می یابد، هر قدمی که به پیش می رود و لذت ایمان را می چشد و آثار و برکات آنرا با تمام وجود خویش درک می کند، ایمانش بیش از پیش تقویت می شود.
به تعبیر دیگر، هر قدر انسان سالک در صراط مستقیم الهی حرکت می کند و به وظایف شرعی واخلاقی واجتماعی خود عمل می نماید و آثار مفید و مثبت آن را در زندگی خود و جامعه تجربه و مشاهده می کند، ایمان و باور او به درستی این تفکر و راه، بیشتر می شود.
به طور مثال قرآن کریم می فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که انسان با یاد خدا آرامش می یابد. ما توسط این آیه به این آگاهی و دانایی می رسیم که یاد خدا، عامل آرامش انسان است، اما این صرف علم و آگاهی است و ایمان در صورتی واقعیت می یابد که ما یاد خدا را در زندگی خود به صورت عملی تجربه کنیم و آثار و نتایج مثبت و آرامش بخش آن را با تمام وجودمان حس نماییم.
شما برای درمان بیماری خود به پزشک مراجعه می نمایید و پس از شرح بیماری و معاینه، پزشک داروی خاصی را برای درمان بیماری شما تجویز می کند، تا اینجا شما به علم و اطلاع و آگاهی درباره داروی موثر برای درمان بیماری خود دست یافته اید، اما هنوز ایمان و باور قلبی ندارید که این دارو واقعا موثر باشد، این باور هنگامی محقق می شود که از آن دارو استفاده کنید و بهبودی حال خود را به صورت واقعی درک و احساس نمایید، تنها در این صورت است که ایمان محقق می شود.
مثال دیگر. دانشجوی رشته فیزیک یا شیمی در کلاس به صورت تئوری فورمول خاصی را که عامل پدید آمدن چیزی است، فرا می گیرد و علم و آگاهی می یابد، ولی هنوز باور قلبی ندارد که این فورمول نتیجه بخش باشد، اما هنگامی که به آزمایشگاه می رود و عملا آن فورمول را آزمایش می کند و نتیجه را با چشم خود مشاهده می کند، آنگاه است که معرفت و ایمان قلبی در او پیدا می شود و باور یقینی شکل می گیرد.
بنابراین نکته بسیار مهمی که اینجا وجود دارد نقش بی بدیل عمل و تجربه عملی در بروز و ظهور ایمان است. اکثر افرادی که از ضعف ایمان در رنج هستند و به دنبال عاملی برای تقویت ایمان خود می گردند، از این نکته غافل اند که تا اصول و احکام و آموزه های دینی را در عرصه عمل در زندگی خود پیاده سازی و تجربه نکنند و شاهد آثار مثبت و نتایج مفید آن نباشند، ایمان و باور یقینی در قلب آنان مستقر نمی شود.
بسیاری از افراد خیال می کنند که صرفا با کسب علم و اطلاعات دینی می توانند به ایمان یقینی دست یابند و به این نکته واقف نیستند که تا زحمت عمل و تجربه عملی را به خود ندهند، به گوهر ایمان دست نمی یابند و این تاثیرگذاری اختصاص به عمل خاصی ندارد، بلکه تمام اعمال دینی اعم از انجام واجبات و مستحبات و یا ترک محرمات و مکروهات همگی در بروز و ظهور و تقویت ایمان نقش دارند؛ چرا که چون اثر معنوی و نتیجه آن برای انسان محسوس می شود و بنده بهجت و نشاط و آرامش و لذت و تعالی حاصل از آن را می چشد، به نتیجه بخش بودن دین خدا در سعادت انسان ایمان و باور یقینی خواهد داشت.
5. پیوند عاطفی
پیوست علم و تجربه عملی، پیوند عاطفی است که باعث تقویت هر چه بیشتر ایمان می شود. دوست داشتن، احساس و گرایش های عاطفی، یکی از ابعاد مهم وجود آدمی است که بر اساس شناخت و باورمندی ظهور و بروز می کند و در ایمان و گرویدن او به دین نقش دارد. گرایش به دین به آن اندازه با گرایش های عاطفی انسان در ارتباط است که گاهی حاضر می شود برای حفظ دین جانفشانی نماید. شما هرگز نمی توانید نسبت به دینی که آنرا دوست ندارید و بلکه متنفرید، ایمان و گرایش داشته باشید و به احکام آن عمل نمایید.
در آموزههای دینی دوستی خدا، پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و دشمنی با مخالفان آنان، اساس دین شمرده شده است. در روایت است که فضیل بن یسار به امام صادق(ع) عرض کرد که همانا حب و بغض از نشانههای ایمان است؟ آن حضرت فرمود: هل الایمان الا الحب و البغض؛ آیا ایمان چیزی جز دوستی و دشمنی است؟ حقیقت ایمان و دین داری چیزی جز گرایش و دوست داشتن خدا و اهل بیت و اخلاق و رفتار مومنین و دشمن داشتن افکار، اخلاق و رفتار کفار و منافقین نیست.
حب و بغض که در روایات اسلامی اساس دین و ملاک ایمان دانسته شده است، انگیزه ای درونی و صائقه ای قلبی است که انسان را در عمل با دوستان خدا همراه میسازد و با دشمنان دین به پیکار وا میدارد.
امام باقر(ع) فرمودند: اذا اردت ان تعلم ان فیک خیراً فانظر الی قلبک فان کان یحب اهل طاعه الله عزوجل و یبغض اهل معصیته ففیک خیر و الله یحبک و اذا کان یبغض اهل طاعه الله و یحب اهل معصیته فلیس فیک و الله یبغضک و المرء من احب. اگر میخواهی بدانی که در راه خیر گام برمیداری، پس به قلبت بنگر! چنانچه دوستدار اولیای خداست و بغض گناهکاران در آن است، بدان که در تو خیر است و خدا هم تو را دوست دارد. اما اگر در قلب تو کینه اهل طاعت خدا و محبت گناهکاران وجود داشته باشد، در آن صورت در تو هیچ خیری نیست و خدا تو را دشمن دارد و آدمی با کسی محشور میشود که او را دوست دارد.
همچنین، امام صادق(ع) ملاک دینداری را دوستی و دشمنی در راه دین معرفی کرده است، آنجا که میفرماید: کل من لم یحب فی الدین و لم یبغض فی الدین فلا دین له. هر کسی که دوستی و دشمنی اش در راه دین نباشد، او را دینی نیست.
در تفسیر مراغی آمده است که روزی پیامبر اکرم(ص) از جایی عبور میکرد که شنید مردی با صدای بلند میگوید: ای محمد! پیامبر(ص) با صدای بلند فرمود:چه میگویی؟ آن مرد عرض کرد: روز قیامت چه وقت است؟ پیامبر(ص) فرمود: برای آن روز چه چیزی آماده کردهای؟ مرد گفت: دوستی خدا و رسولش را. پیامبر(ص) فرمود: تو با کسی محشور می شوی که دوستش داری.
در روایت از امام صادق (ع) آمده است: اما لو أن رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهده و لم یعرف ولایه ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه، ما کان له علی الله حق فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان؛ اگر کسی تمام عمر خود را در حال عبادت باشد و نماز بخواند، روزه بگیرد، خمس و زکات دهد، به حج برود و جهاد کند، ولی محبت و دوستی پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در دل او نباشد، تمام آن اعمال و عبادت ها بی حاصل است. پس ولایت اهلبیت(ع) و بیزاری از دشمنان آنان موجب قبولی عبادات میشود.
عوامل ضعف ایمان
بنابراین در کنار علم و عمل به واجبات و مستحبات، لازم است از عوامل آسیب زا نیز پرهیز نمایید، عوامل محیطی فراوانی در تضعیف ایمان نقش دارند، بنابراین خود را در معرض شبهات و هجوم فرهنگی دشمن قرار ندهید، با اینترنت و شبکه های اجتماعی با احتیاط برخورد کنید و در صورتی که شک و شبهه ای پدید آمد، حتما از عالمان دینی سوال کنید و در رفع آن بکوشید. همچنین از دیدن عکس و فیلم و برنامه هایی که محرک شهوت است یا شک و شبهه ایجاد می کند، خوداری نمایید.
دوستان بد، یکی از این عوامل هستند، آنها با گفتار و رفتار بد خود قادرند بر دوستان و معاشران تاثیر بسیار بدی داشته باشند، بنابراین باید در انتخاب دوست دقت فراوان کنید و با اهل ایمان معاشرت نمایید.
روش قطعي تقويت ايمان
روش قطعی تقویت ایمان