دین و اندیشه

گذار از تمدن غربی به تمدن نوین اسلامی

پرسش و پاسخ

علت پیشرفت تمدن غرب چیست و اگر تمدن نوین اسلامی ای که مدنظر رهبر انقلاب است شکل گیرد و قدرت برتر جهان شود، آن وقت دنیای آن زمان با دنیای الان چه تفاوتهایی میکند؟

پاسخ کوتاه:
مهمترین شاخصه‌های تمدن اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارتند از:
محوریت قوانین قرآن ، ایمان ، خردورزی ، علم ، اخلاق و معنویت
با تحقق تمدن نوین اسلامی و شناخت صحیح و جامع انسان از همه ابعاد وجودی خود و جهان هستی و بهره مندی از همه امکانات مادی و معنوی، حیات شایسته انسانی رقم خواهد خورد و شاهد برچیده شدن ظلم و بی عدالتی و گسترش عدالت و مهرورزی در جهان و سعادت واقعی بشریت خواهیم بود و اثری از سلطه جویی و استثمار و نادیده گرفتن حقوق انسان ها و فساد و جنایت نخواهد بود.

عواملی که زمینه ساز پیشرفت تمدن غرب بود را می توان در این موارد برشمرد؛1.رشد و پیشرفت صنعتی و تکنولوژیکی2.تلاش و کوشش و استفاده از امکانات و ظرفیت ها برای توسعه3.توجه به برنامه ریزی و سیاست گذاری و انجام درست برنامه ها و تصمیمات4. توجه به تخصص و بهره مندی از متخصصان در زمینه های تخصصی 5. استفاده از ظرفیت نخبگان و دانشمندان در جهت رشد و توسعهاما تمدن غرب در کنار این چهره مثبت دارای یک چهره منفی است و در پس ظاهر فریبنده و زرق و برق پیشرفت مادی تمدن غربی، دنیای به اصطلاح مدرن امروز که محصول تفکّر و جهان بینی مادی است در گرداب بحران های متعددی گرفتار است که حوزه های مختلف زندگی بشر امروز را متأثر ساخته است.گستره این بحران ها از ساحت معرفت و اندیشه گرفته تا نگاه به انسان و ابعاد اخلاقی , سیاسی و اجتماعی او سایه افکنده است و زرق و برق پیشرفت مادی و تکنولوژیکی نیز نتوانسته ، سایه سنگین افول ارزش های معنوی ، اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی را پنهان دارد و در پس این پیشرفت مادی ، پسرفت در معنویت ، ارزش ها و انسانیت را به ارمغان آورده است .
اعتماد مطلق غرب بر علوم تجربی و مقابله آنان با اعتقادات دینی، خسارت های سنگینی برای نظام های سکولار به بار آورد. گرچه نقش این جریان در سرعت بخشیدن به اکتشافات علمی و افزایش چشمگیر بهره مندی های مادی غیر قابل انکار بوده، اما جریان مذکور به دلیل نگاه تک بعدی و نادیده گرفتن ارزش های الهی هیچ گاه نتوانست سعادت مطلوب را برای بشریت به ارمغان بیاورد و با وجود پیشرفت در عرصه علم و تکنولوژی، پسرفت در انسانیت را به دنبال داشت .آنچه تمدن غرب در عمل برای بشریت به ارمغان آورد ، تبدیل آن به حیوان متمدن بود و نه یک انسان متمدن .
«حوادث و رویدادهایی چون رنسانس و نوزایی و جنبش اصلاح دینی و جریان روشن اندیشی و عقل گرایی و انقلاب صنعتی که از قرن چهاردهم در غرب آغاز شد با وجود آثار و نتایج سودمند آن در زمینه تأمین رفاه و آسایش مردم و ایجاد تحولات فکری و فرهنگی و تکامل زندگی اجتماعی انسانها موجب بروز بحران ها و نارسایی هایی نیز در عرصه های مختلف زندگی انسانی از جهت معرفتی , روانی , اخلاقی , اجتماعی و سیاسی شده است. امروز بشر در بعد معرفتی دچار تحیَر علمی و نسبیت گرایی و عدم ثبات در آرا و عقاید است و در بعد روانی , دچار تردید علمی , افسردگی و اضطراب , فقدان آرامش و اطمینان خاطر و از خود بیگانگی و به تعبیری بی خویشتنی است و از جهت اخلاقی نیز گرفتار انحرافات خصلتی گسترده و به لحاظ خانوادگی دچار از هم پاشیدگی داخلی و از نظر اجتماعی و سیاسی , گرفتار مسائلی چون هرج و مرج بین المللی و مانند آن است.»( جوادی آملی ، عبد الله ، انتظار بشراز دین ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1380، ص 13)
و غرب به جای اینکه به فکر مبارزه با دیانت کلیسایی باشد، نوک پیکان حمله خود را متوجه اساس دین و نهاد دیانت کرد ورفته رفته مبازه با دین و دین مداری در میان روشنفکران تبدیل به یک سنت شد و همین سنت نابخردانه بود که عامل انحطاط اخلاقی فرهنگی و حتی سیاسی مغرب زمین در عصر مدرنیسم گردید . سنتی که غرب را از دورن نسبت به انسانیت وشرافت خود بیگانه کرد. رنه گنون، منتقد مشهور فرانسوی، در کتاب بحران دنیای متجدّد به برخی از این پیامدها و بن بست‌های تمدن جدید اشاره کرده ، می‌نویسد:«کسانی که تنعّم و رفاه را آرمان خود ساخته بودند و از بهبودهایی که بر اثر پیشرفت و ترقّی حاصل گشته، برخوردارند، آیا خوشبخت تر از ابنای بشر در روزگاران پیشین هستند؟ امروزه وسایل ارتباطی سریع تر و امکانات بیشتری وجود دارند، ولی عدم تعادل و نابسامانی و احساس نیاز بیشتر، او را در معرض خطر فقدان قرار داده و امنیت او هر چه بیشتر در معرض تهدید قرار گرفته است؛ زیرا هدف تمدن جدید، چیزی جز افزایش نیازمندی‌های تصنّعی، بهره گیری جنون آمیز از امکانات، مواهب طبیعی و لذت طلبی و ارضای هر چه بیشتر و غوطه ور ساختن انسان در زندگی ماشینی چیز دیگری نیست.»( گنون، رنه ، بحران دنیای متجدد، ترجمه ضیاء الدین دهشیری ، تهران : امیر کبیر، 1372، ص 144)
بشریت با اینکه از قدرت مادی و علمی و اقتصادی و فناوری فوق العاده بهره‌مند است، ولی با رویکرد مادی گرایانه و دین گریزانه، به ورطه‌ سقوط و انحطاط افتاده و به غفلت از خویش مبتلا شده است. علم و پیشرفت و امکانات مادی دنیای جدید هرگز نتوانسته‌اند جایگزین دین شوند، و بشریت را به سرمنزل خوشبختی و سعادت برسانند، و وجود این همه بحران در جوامع پیشرفته، نشان دهنده‌ این واقعیت است که علم و پیشرفت، نمی‌تواند انسان را از دین بی‌نیاز سازد.
ویژگیها و شاخصه های تمدن نوین اسلامی:
مهمترین شاخصه‌های تمدن اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارتند از:
شاخصه‌های تمدن نوین اسلامی، بهره‌مندی انسان‌ها از همه ظرفیت‌های مادی و معنوی‌ است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. محوریت قوانین قرآن، ایمان، علم، اخلاق، مجاهدت، حکومت مردمی و اندیشه پیشرفته، اجتهاد و پاسخگویی به نیازهای نوین بشر، پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، ایجاد رفاه عمومی، استقرار عدالت، خلاص شدن از اقتصاد مبتنی بر ویژه‌خواری، ربا، تکاثر و دفاع از مظلومان عالم است که وجه مشترک شاخصه‌های تمدن اسلامی در دیدگاه معظم‌له و سایر اندیشمندان اسلامی است.
ایشان از ابتکار و خلاقیت، توجه به رسانه‌های مدرن، هنر، سینما، بهبود روابط بین‌الملل، صدور احکام فقهی متناسب با نیازهای جدید بشری به عنوان شاخصه‌های تمدن نوین اسلامی یاد می‌کنند که همین شاخصه‌ها قابلیت این را دارند که جهان‌بینی مادی ظالمانه غرب را به سوی سعادت برهاند (بیانات در اجلاس «علما و بیداری اسلامی» در تهران،1392/2/9).
الف:محوریت قوانین قرآن
شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی باید با توجه به «مبانی مشترک همه مذاهب اسلامی» و نه ایران شیعی باشد. بدیهی است که اوّلین و عالی‌ترین منبع مشترک بین همه فرق اسلامی، قرآن عظیم است. از نظر ایشان عامل اصلی دشمنی معاندان با ایران اسلامی را همین موضوع یعنی محوریت قوانین الهی برگرفته شده از قرآن می‌داند (بیانات در نخستین اجلاس بیداری اسلامی؛1390/6/26)
علت اهمیت بسیار قرآن کریم، جامعیت قوانین آن و جوابگویی آن به همه نیازهای فردی و اجتماعی بشر است.
ب: ایمان
نقطه اصلی در تمدن اسلامی ایمان به خداوند سبحان و به معنای عمیق توحید ناب است. مهم‌ترین شاخص جامعه و تمدن نوین اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب، همان خدامحوری و ایمان به خالق انسان‌هاست که باید در همه سطوح جامعه اجرا شود و روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر اساس آن شکل می‌گیرد.
ایشان معتقدند که بدون ایمان، پیشرفت در این بخش‌ها میسر نیست و کار به نحو صحیحی انجام نمی‌شود. اکنون آن چیزی که به آن ایمان داریم، می‌تواند لیبرالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم، فاشیسم یا توحید ناب باشد. بالاخره به یک چیزی باید ایمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت. مسئله ایمان، مهم است. ایمان به یک اصل، ایمان به یک لنگرگاه اصلی اعتقاد؛ یک چنین ایمانی باید وجود داشته باشد. بر اساس این ایمان، سبک زندگی انتخاب خواهد شد (بیانات در دیدار پر شور هزاران نفراز جوانان؛ 1391/7/23).
ج:خردورزی
مقام معظم رهبری فرمودند:«عقلانیت یعنی نیروی خرد انسان را استخراج کردن و آن را بر تفکرات و اعمال انسان حاکم قرار دادن. برای تشکیل مدینه فاضله و امت واحده اسلامی و تمدن بزرگ اسلام، باید عقل را معیار و ملاک قرار بدهیم. اوّلین کار در این راستا این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام شود. عقلانیت به معنای محافظه‌کاری، مسامحه و تساهل نیست… یکی از مشکلات بزرگ مسلمانان، به کار نبستن عقل و خرد خدادادی است که سبب خسارت‌های مادی، معنوی، دنیوی و اخروی شده و تشکیل امت بزرگ واحد اسلامی را با اخلال مواجه کرده است (بیانات در دیدار مسؤولین نظام در سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص)؛1388/4/29)
د:علم
در اندیشه رهبر معظم انقلاب، مجاهده علمی و شکستن مرزهای علم، چراغ راه تمدن اسلامی است.به اعتقاد ایشان، فردای بدون علم تاریک است و چراغ راه تحقق تمدن اسلامی، مجاهده علمی است. علم از دیدگاه ایشان سلطه‌آور است و جامعه صاحب علم را قدرتمند می‌سازد.روش‌شناسی تولید علم از دیدگاه ایشان، اجتهاد به معنای مصطلح، یعنی استنباط از منابع دینی و رجوع به عقلی است که پشتوانه آن وحی است.
در این صورت تولید علم می‌تواند در مسیر رشد و اعتلای تمدن اسلامی باشد. (بیانات در جمع‌ پرشور هزاران‌ تن‌ از دانشجویان‌ در دانشگاه‌ صنعتی‌ امیرکبیر، 9/12/1379).
ه:اخلاق و معنویت
از نظر ایشان، ارزش علم منوط به معنویت است و علم بدون معنویت فاقد هر گونه ارزشی است. زیرا علم بدون معنویت همان چیزی می‌شود که اکنون تمدن غربی با آن مواجه است. تمدنی که با روش‌های پیچیده علمی توانست موفقیت‌های بزرگی به دست آورد. امّا به لحاظ معنویت دچار عظیم‌ترین خسارت‌ها گردید. «علم با خود قدرت می‌آورد و اگر این قدرت رها باشد، عامل فساد و فتنه‌انگیزی می‌شود. بر عکس زمانی که معنویت علم را فرماندهی کند، عامل سعادت می‌شود و در خدمت آرامش و امنیت مردم قرار می‌گیرد. مثال گویای سوءاستفاده از علم، استفاده غیرانسانی ایالات متحده آمریکا از فناوری بالای هسته‌ای در قتل و عام مردم بی‌گناه هیروشیما و ناکازاکی است (بیانات در دیدار پرشور مردم شاهرود، 20/8/1385).
تحقق سبک زندگی اسلامی:
«سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.
ایشان، مفهوم پیشرفت را تداعی کننده حرکت، راه و صیرورت دانستند و افزودند: در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ناپذیر پیشرفت، سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن اهمیت فراوانی دارد.
«اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم این تمدن دارای دو بخش ابزاری و «حقیقی و اساسی» خواهد بود که سبک زندگی بخش حقیقی آن را تشکیل می دهد. بخش ابزاری، یا سخت افزاری این تمدن، موضوعاتی است که در فضای امروز، به عنوان نمودهای پیشرفت مطرح می شود از قبیل علم، اختراع، اقتصاد، سیاست، اعتبار بین المللی و نظائر آن. در این زمینه البته پیشرفتهای خوبی داشته ایم اما باید توجه کرد که این پیشرفتها، وسایل و ابزاری است برای دستیابی به بخش حقیقی و نرم افزاری تمدن اسلامی یعنی سبک و شیوه زندگی.
در واقع سبک زندگی به همه مسائلی(نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف) بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند… بدون پیشرفت در بخش حقیقی تمدن سازی نوین اسلامی یعنی «سبک و فرهنگ زندگی»، اهداف این تمدن بزرگ محقق نخواهد شد… متأسفانه ما در این بخش، پیشرفت چشمگیری نداشته و مثل بخش اول یعنی علم و صنعت و نظائر آن پیشرفت نکرده ایم… در این زمینه باید همه به خود نهیب بزنیم و ضمن تلاش جدی برای آسیب شناسی، به چاره جویی و جستجوی راههای علاج بپردازیم.(بیانات در دیدار پر شور هزاران نفراز جوانان؛ 1391/7/23)
با تحقق تمدن نوین اسلامی و شناخت صحیح انسان از خود و محیط و پیرامون خود و جهان بینی و معرفت صحیح، حیات شایسته انسانی رقم خواهد خورد و شاهد برچیده شدن ظلم و بی عدالتی و گسترش عدالت و مهرورزی در جهان خواهیم بود و اثری از سلطه جویی و استثمار و نادیده گرفتن حقوق انسانها و فساد و جنایت نخواهد بود.
گذار از تمدن غربي به تمدن نوين اسلامي

گذار از تمدن غربي به تمدن نوين اسلامي

گذار از تمدن غربی به تمدن نوین اسلامی

guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا