حرمت سیاسی کشف حجاب
چرا کشف حجاب حرمت سیاسی دارد؟
پاسخ کوتاه:
به حکم عقل سلیم، وجود هر امری که به اختلال نظام بینجامد، قبیح و نابهنجار است. و در مقابل، هر چیزی را که موجب نظاممندی و ثبات آن در اجتماع شود، لازم و ضروری میداند. وجوب حجاب بهدلیل نقش بنیادین حجاب در جامعه است. تأمل در آثار و آسیبهای بیحجابی در نظامهای لیبرالیستی، گویاترین و بدیهیترین دلیل این ادعاست. تزلزل نظام خانواده و تولد فرزندان نامشروع که تهدید جدی نسبت به نظام حکومتی و سیاسی- اجتماعی تلقی میشود، سبب تحریم بیحجابی در شریعت اسلامی شده است.وقتی نگاه دشمن به حجاب زنان این مرز و بوم حکم پرچمی را دارد که همواره در اهتزاز است و همچون موشک به سمت دشمن شلیک میشود، باید هم کشف حجاب را علاوه بر حرام شرعی، یک حرام سیاسی دانست.«کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزهی با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند.»(بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۴۰۲/۰۱/۱۵)
علت این حکم این است که: «آنچه در این حکومت مطرح است اسلام و احکام مترقى آن است. بر ملت عظیمالشأن ایران است که در تحقق محتواى آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است… و امروز بر ملت ایران خصوصاً بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهى را که در ایران بهطور رسمى اعلان شده… با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند»(صحیفه نور، ج21، ص176).
دلیل عقلی
عقل همه عقلای عالم، وجود نظام را برای تمام اجتماعات بشری، لازم و ضروری میداند؛ و به دلیل اهمیت و حیاتی بودن آن، هرآنچه که باعث اخلال در این نظام شود، منع میکند. و در این راستا بهدلیل تقدم منفعت جمعی بر منفعت فردی؛ به ایجاد محدودیت دامنه آزادیهای فردی و گروهی حکم میکند.
بنابراین، به حکم عقل سلیم هم، وجود هر امری که به اختلال نظام بینجامد، قبیح و نابهنجار است. و در مقابل، هر چیزی را که موجب نظاممندی و ثبات آن در اجتماع شود، لازم و ضروری میداند. بسیاری از فقها و اصولیون نیز حکم عقل به قبح اختلال در نظام و منع از آن را از مستقلات عقلیه شمردهاند.
حجاب و حفظ نظام اسلامی
وجوب شرعی بهدلیل نقش بنیادین حجاب در جامعه است. تأمل در آثار و آسیبهای بیحجابی در نظامهای لیبرالیستی، گویاترین و بدیهیترین دلیل این ادعاست. تزلزل نظام خانواده و تولد فرزندان نامشروع که تهدید جدی نسبت به نظام حکومتی و سیاسی- اجتماعی تلقی میشود، سبب تحریم بیحجابی در شریعت اسلامی شده است.
از اینرو، حکومت اسلامی هرگز نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند. کارگزار حکومت اسلامی وظیفه پاسداری از نظام اسلامی را دارد. او حتی موظف است که پیش از فراگیر و گسترده شدن با آن برخورد نماید، زیرا به هنگام فراگیر شدن، به سختی میتوان بحران اختلال نظام را مهار کرد.
رهبر انقلاب فرمودند: «وقتی در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسی که در رأس جامعه قرار دارد و میخواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکی سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنی نخواهد توانست، یا به آسانی نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه فراوان این کار را انجام دهد. یکی از موجبات ناکامی تلاشهای امیرمؤمنان با آن قدرت و عظمت در ادامه این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود».
امروزه رویکرد و راهبرد دشمنان نظام اسلامی، جنگ نرم با هدف براندازی آن است که ممکن است به دو صورت محقق شود:
1. نافرمانی مدنی بهمعنای مقاومت صلحآمیز در برابر قانون یا سرپیچی از انجام وظیفه در وضعیتی که فرد حس کند پیروی از قانون و انجام وظیفه ممکن است پیامدی داشته باشد، از اینرو بهمنظور مخالفت با حکومت نسبت به نقض بعضی قوانین و زیر پا گذاشتن هنجارهای مورد احترام حکومت اقدام کند. (واربرتون، مسائل فلسفه سیاسی و نقدی بر آنها، ص800).
2. استحاله بهمعنای عدم قبول ارزشها، اهداف و ارکان نظام و اعتقاد به تغییر نظام حکومتی و ارکان آن با استفاده از ابزارهای حقوقی و قانونی.(قمری وفا، براندازی در سکوت، ص25).
تأمل در این دو نوع براندازی نرم نشان میدهد که یکی از راهبردهای براندازی نظام سیاسی اسلامی، استفاده از قدرت تحریککنندگی، پوشش نامناسب و عریانگری است؛ ماجرای فتح اندلس توسط اروپاییان نمونه تاریخی مستندی در این نوع قابل ذکر است.
از آنچه گذشت این نکته به دست میآید که وظیفه دینى مردم تنها نماز، روزه، حج و زکات نیست، بلکه یکى از وظایف دینى مردم و حتى از واجبترین وظایف آنها، وفادارى به نظام اسلامى است(مصباح یزدی، نظریه حقوقی اسلام، ج2، ص23).
بر این اساس دلیل اینکه قاطبه فقهای معاصر پس از انقلاب اسلامی و حاکمیت فقیه جامعالشرایط، حفظ نظام اسلامی را واجب میدانند، این است که حفظ جمهوری اسلامی لازمه حفظ اسلام قلمداد میشود.
حاصل سخن؛ آنچه که در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، قضایی و…، موجب اختلال نظام اسلامیشود، حرام، و آنچه لازمه حفظ نظام باشد، میشود. با این بیان، منع اختلال در نظام و وجوب حفظ نظام، دو روی یک سکه بهشمار میروند و به اصطلاح، اختلال نظام، ضدعام حفظ نظام است.(بررسی مبنایی حرمت سیاسی کشف حجاب، مهدی جبرائیلی تبریزی،کیهان، 18 فروردین 1402 )
از این رو رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مسئولان و کارگزاران نظام علاوه بر غیر شرعی بودن و غیر قانونی بودن کشف حجاب آن را حرام سیاسی نیز خواندند.
یک: حرام خواندن سیاسی کشف حجاب، ریشه و در امتداد همان احکام صریح اسلام در حوزه حجاب و حرمت بی حجابی در اسلام است. اما نکته مهمش این است که حرام سیاسی اعلام کردن یک عمل در یک مرتبه مهمتری قرار می گیرد. مثلا کشف حجاب اگر در محیط خصوصی و خانوادگی قرار بگیرد، گناه شرعی محسوب میشود ولی محل دخالت حاکمیت قرار نمیگیرد. همین گناه وقتی به عرصه اجتماعی میآید و تبعات آن به عموم جامعه بر میگردد، به صورت تکلیف آور و به عنوان وظیفه ذاتی، محل ورود و دخالت حاکمیت اسلامی میشود. اما گاه کشف حجاب از یک گناه شرعی و ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی نیز فراتر میرود و اثر سیاسی از خود باقی میگذارد و تبعاتش فراتر از یک ناهنجاری، حتی نظم و آرامش جامعه و به نوعی امنیت مردم و کشور را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین حرام سیاسی خواندن کشف حجاب از این منظر اهمیت خودش را بیشتر از یک حرام شرعی و فردی نشان میدهد.
دو: از سوی دیگر، حجاب از اصول عملی و ذاتی حاکمیت اسلامی است، طبیعی است که خلاف آن عمل کردن در سطح عمومی، می تواند جنبه سیاسی و مخالف خوانی با حاکمیت نیز به خود بگیرد.
سه: کشف حجاب در حال حاضر ابزار سیاسی دشمن علیه جامعه و حاکمیت اسلامی شده است. کافیست که مجددا به اجرای طرح ها و پروژههای میلیونی انجام شده برای انجام پروژه های کشف حجاب نظیر چهارشنبه های سفید، دختران خیابان انقلاب، نه به حجاب اجباری، آزادی های یواشکی و آخرین آن پروزه ضدامنیتی «زن، زندگی، آزادی» با دقت بیشتری نگاهی روندی بیاندازیم. سرویس های امنیتی دشمن، با همت و تلاش ویژهای تلاش میکنند که حجاب را به موضوعی برای دو قطبی سازی سیاسی و ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی و عاملی برای انفکاک ملت از حاکمیت اسلامی تبدیل کنند. بنابراین شما از این دریچه صرفا با یک مساله اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی رو به رو نیستید، بلکه با یک ناهنجاری سیاسی و مهمتر از آن با یک اقدام سیاسی و تلاش برای بهم ریختن نظم عمومی کشور مواجه هستید.
چهار: در مقطع فعلی حساسیت این موضوع از منظر امنیت ملی نیز بیشتر برجسته شده است. در حال حاضر، سرویس های امنیتی غربی، اصلی ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی را از بین افرادی انتخاب میکنند که بیشترین تعهد را به غرب در حوزه ترویج اباحه گری و بی حجابی در ایران بدهند.
پنج: امتداد پروژه اخیر ضد امنیتی «زن، زندگی، آزادی» با محوریت کشف حجاب و ترویج اباحهگری نهایتا به اغتشاش، بی نظمی عمومی، تحریم بیشتر ایران و فشارهای سیاسی و امنیتی به کشور منجر شد. بنابراین اصرار سرویسهای امنیتی و رسانههای فارسی زبان ضدانقلاب برای برجسته سازی و ترویج کشف حجاب در جامعه ایران، همچنان در امتداد ایجاد فرصت برای دنیای سیاسی غرب برای تحریم و فشار بیشتر به مردم ایران محسوب میشود. طبیعی است که حاکمیت برای دفاع و جلوگیری از فشار بیشتر به مردم، وظیفه دارد با چنین طراحی و سناریوهایی مقابله کند و از اولین تاکیدات نیز به صورت طبیعی این مساله خواهد بود که عالی ترین مقام مذهبی کشور در راستای دفاع از جامعه ایرانی، این نوع اقدامات را حرام سیاسی معرفی کند.
شش: اما یک سوال مهم؛ آیا با این مقدمه گفته شده، همه زنانی که کشف حجاب میکنند در حال مبارزه سیاسی علیه جمهوری اسلامی هستند؟ قطعا خیر! اولا بسیاری از همین زنان ضعیف الحجاب ایرانی تعلقات معنوی و مذهبی دارند و مهمتر اینکه اگر از پشت پرده سیاسی و امنیتی ترویج و طراحی کشف حجاب خبردار شوند، حتما با آن همراهی نخواهند کرد. اساسا وقتی پای دشمن وسط بیایید اکثریت مردم ایران از خیلی مذهبی تا کمتر مذهبی در یک جبهه قرار میگیرند و این مساله در جامعه ایرانی بارها ثابت شده و اتفاقا مراکز افکار سنجی و پژوهشی غربی بیش از همه این را می دانند. ضمن اینکه نباید یادمان برود که بخش مهمی از شکست دشمن در پروژه اخیر ضد امنیتی زن زندگی ازادی، اصطلاحا توسط همین افراد و زنان ضعیف الحجاب در ایران شکست خورد و در واقع با یک اقلیت بسیار ناچیزی رو به رو هستیم که آگاهانه در حال انجام حرام سیاسی «کشف حجاب» هستند. ( مهدی جهان تیغی، کشف حجاب چگونه یک حرام سیاسی میشود، خبرگزاری فارس، 1402/1/16)
حرمت سياسي كشف حجاب
حرمت سیاسی کشف حجاب