زن در منظر امام خمینی(ره)
نظر امام خمینی (ره) درباره حقوق زنان در جامعه چه بوده است؟
پاسخ کوتاه:
امام همواره خواهان حضور جدی بانوان در عرصه های علمی و فرهنگی بودند و زنان را تشویق به فراگیری علوم مختلف می نمودند. امام در جایگاه احیاگر ارزشهای اصیل دینی، ساحت دین را از باورها و نواهای بی ریشه ای که با رنگ دین در ارتباط با بانوان درجامعه رسوخ کرده بود، پاک نمود.
جایگاه علمی و فرهنگی بانوان از دیدگاه امام خمینی حضرت امام لزوم تعلیم و تعلم را همراه و همزاد با تهذیب نفس می داند و در این باره می فرمایند:«دخترم! پیمبران مبعوث شدند تا رشد معنوی به بشر دهند و آنان را از حجاب ها برهانند.» (صحیفه امام،ج18،ص445)حضرت امام برای شخصیت علمی و فرهنگی زنان در اجتماع به لحاظ آنکه فرزندان امروز و نسل فردا در دامن زنان باید تربیت شوند جایگاه ویژهای قائل هستند و معتقدند:«امکان رسیدن به رتبه اجتهاد برای زن هم هست ولی نمی تواند مرجع تقلید برای دیگران باشد.» (صحیفه امام،ج1،ص 21)و در جایی دیگر می فرمایند:«شما می دانید که فرهنگ اسلام در این مدت مظلوم بود، در این مدت چند صد سـال، بلکه از اول بعد از پیغمبر سلام الله علیه تا برسد به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند و این فرهنگ را باید زنده کرد. و شما خانمها همانطوری که آقایان مشغول هستند، همانطوری که مردها در جبهه علمی و فرهنگی مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.» (صحیفه امام،ج20،ص9)ایشان ستایشگر فضایی هستند که در آن زنان نیز همانند مردان توانایی تحصیل و رسیدن به مدارج بالای علمی را داشته باشند.«شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید، شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید، شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید… شما در تحصیل کوشش کنید که برای فضائل اخلاقی، فضائل اعمالی، مجهز شوید… دامان شما یک مدرسه ای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت بشوند.» (صحیفه امام،ج6،ص521) زنان باید تحصیل کرده پزشکان متخصص، آنهم در رشته های گوناگون و مربیان و دبیران و معلمانی کاردان و باتقوا امروز و فردای ایران عزیز ما را تأمین کنند.» (اشتهاردی: 109-110)
امام همواره خواهان حضور جدی بانوان در عرصه های علمی و فرهنگی بودند و زنان را تشویق به فراگیری علوم مختلف می نمودند.
«درود بی پایان بر زنان متعهدی که اکنون در سراسر کشور به تربیت نوباوگان و تعلیم بیسوادان و تدریس علوم انسانی و آموزش فرهنگ غنی قرآنی اشتغال دارند.» (صحیفه امام، ج14،ص317)
حمایت بی دریغ حضرت امام از تحصیل و پیشرفت عملی زنان در سیره خصوصی و در شیوه خانوادگی ایشان مشهود است. این در شرایطی بود که در همان زمان برخی طبقات اجتماعی و اصناف جامعه، دختران و زنان خود را از کسب علم و فضیلت به نام دین و دینداری تا بدانجا باز می داشتند که حتی برخی از ایشان از دانش و سواد اولیه هم بی بهره بودند. تحصیلات عالی و کسب کمالات علمی در قشر بانوان خانواده حضرت امام گویای مبارزه عملی ایشان با چنین جهلی می باشد.
حضور اجتماعی و سیاسی زنان
در اندیشه امام خمینی زنان همانند مردان باید در تمامی ابعاد و شئون اجتماع دخالت داشته باشند و جامعه تنها به دست مردان نمی تواند آباد گردد.
حضرت امام در سال 1341 با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که یکی از سه بند آن حق رأی زنان بود مخالفت کردند که این مخالفت باز می گشت به شرایطی که در آن حضور اجتماعی زنان با سوءاستفاده های سیاسی و خدشه به کرامت انسانی آنها توأم بود و توسعه و پیشرفتی از آن حاصل نمی شد. به تعبیر دیگر از آنجا که روح حاکمیت و حکومت شاهنشاهی، الهی و مردمی نبود، امام همکاری در شئون سیاسی و حکومتی آن زمان را به خصوص از جانب بانوان که مورد بهره برداری رژیم قرار می گرفت به مصلحت نمی دانستند. اما در آستانه خیزش انقلابی مردم مسلمان ایران، موضوع حضور زنان در عرصه های انقلاب نه تنها به عنوان یک وظیفه بلکه به عنوان یک حق مطرح شد.
در اعلامیه ای مشترک از امام و هشت نفر دیگر از علمای قم در ارتباط با تصویب نامه خلاف قانون دولت در زمینه انتخاب شدن و انتخاب کردن زن ها در اسفند ماه 1341 آمده است:
«اگر سهیم بودن زنها در انتخابات به طوری که آقای وزیر کشور مدعی است و از هیأت دولت نیز ظاهر می شود، موافق قانون اساسی است تصویب هیأت دولت بیمورد است و درست مثل آن است که شرکت مردان را در انتخابات تصویب کند، و اگر تصویب صحیح است معلوم می شود به نظر هیأت دولت شرکت نسوان مخالف قانون اساسی است. اگر سهیم نبودن زن ها به عقیده آنها مغایر قانون اساسی است مکلف کردن هیأت دولت آقای وزیر کشور را که پس از افتتاح مجلسین مجوز قانونی تصویب نامه را تحصیل نماید، بی اساس است و اگر مجوز قانونی می خواهد، معلوم می شود به نظر دولت شرکت زنها مغایر قانون اساسی است. آیا بهتر نبود که هیأت دولت با قدری فکر و تأمل تصویب نامه ای صادر می کرد که این تناقض گویی های واضح رخ ندهد؟
مقدمه قانون اساسی غیر از قانون اساسی است بلکه کلام شاه وقت است و رسمیت قانونی ندارد و آقای وزیر کشور آن را بدون تأمل یا برای اغفال مورد استدلال قرار داده اند، بلکه بهتر بود تا آخر این مقدمه را مطالعه کنند که واضح شود نسوان حق مداخله در انتخابات ندارند، زیرا در همان مقدمه است:
«اینک که مجلس شورای ملی بر طبق نیات مقدسه ما افتتاح شده است.» پس اگر شرکت نسوان منظور بوده چگونه ممکن است مجلس را بدون شرکت زنها بر طبق نیات مقدسه افتتاح نمایند؟ این عبارت صریح است به اینکه دوره اول مجلس طبق نیات شاه بوده است و زن ها در آن شرکت نداشته اند، پس معلوم می شود که برای زنان حق نبوده است.
از بیان سابق معلوم می شود مراد از قاطبه اهالی مملکت که در اصل دوم است آن نیست که هیأت وزیران فهمیده اند، بلکه مراد آن است که وکیل تهران، وکیل همه ملت است و وکیل قم نیز وکیل همه ملت است، نه وکیل حوزه انتخابیه خود چنانچه در اصل سی ام متمم قانون اساسی به آن تصریح شده است و دلیل بر این مدعی آنکه بیشتر از ده طبقه حق رأی ندارند، با آن که جزء قاطبه اهالی مملکت هستند، پس باید تصدیق کنند که یا محروم کردن این طبقات، مخالف قانون اساسی است و یا شرکت نسوان مخالف است؟ به نظر هیأت دولت که طایفه نسوان و سایر محرومین به موجب قانون اساسی حق شرکت در انتخابات دارند، از صدور مشروطیت تاکنون تمام دوره های مجلس شورا برخلاف قانون اساسی تشکیل شده و قانونیت نداشته است زیرا که طایفه نسوان و بیش از ده طبقه دیگر در قانون انتخابات از دخالت محروم شده اند و این مخالفت با قانون اساسی بوده است، در این صورت مفاسد زیادی لازم می آید. با این وضع رقت بار به جای اینکه دولت درصدد چاره برآید سر خود و مردم را گرم می کند به امثال دخالت زنان در انتخابات یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران را در جامعه. و نظایر این تعبیرات فریبنده که جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری همراه ندارد. آقایان نمی دانند که اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بیش از هرکسی نموده و احترام به حیثیت اجتماعی و اخلاقی آنها موجب شده است که از این نحو اختلاط مخالف با عفت و تقوای زن جلوگیری کند نه آنکه خدای نکرده آنان را مانند محجورین و محکومین قرار دهد. مگر فقط علامت عدم محجوریت آن است که در این مجلسها وارد شوند؟ اگر چنین است باید صاحب منصبان و اجزای امنیه و نظمیه و شاهزادگان بلافصل و اشخاصی که کمتر از بیست سال دارند از محجورین و محکومین باشند.» (صحیفه امام،ج1،ص149-146)
«دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد یعنی دخترهای هیجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.»(صحیفه امام،ح1،ص153)
«از تساوی حقوق اظهار تنفر کنید و از دخالت زنها در اجتماعی را که مستلزم مفاسد بیشمار است ابراز انزجار و دین خدا را یاری کنید.» (همان،ج1،ص230)
ایشان در اعلامیه ای به مناسبت طرح کاپیتولاسیون فرمودند:
«هیأت حاکمه به جای اینکه برای اقتصاد ایران برای جلوگیری از ورشکستگی های بازرگانان محترم، برای نان و آب فقرا و مستمندان، برای زمستان سیاه بیخانمان ها، برای پیدا کردن کار برای جوانان فارغ التحصیل و سایر طبقات بیچاره فکری بکند به کارهای مخرب مثل آنچه گفته شد و نظایر آن دست میزند از قبیل استخدام زن برای دبیرستان های پسرانه و مرد برای دبیرستان های دخترانه که فساد آن بر همه روشن [است] و اصرار به آنکه زنها در دستگاههای دولتی وارد شوند که فساد و بیهوده بودنش بر همه واضح است.»(همان،ج1،ص413)
حضرت امام در روشنگری و بیان سوء برداشت ها و نیت های پلیدی که سعی و تلاش وافر برای توقف رشد بهینه زنان جامعه مسلمان داشتند فروگذاری نکردند. امام در جایگاه احیاگر ارزشهای اصیل دینی، ساحت دین را از باورها و نواهای بی ریشه ای که با رنگ دین در ارتباط با بانوان درجامعه رسوخ کرده بود، پاک نمود.
«اسلام می خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را از آن چیزهایی که در جاهلیت بوده نجات داده است. آنقدر که اسلام به زن خدمت کرده است خدا می داند به مرد خدمت نکرده است. شما نمی دانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده. حالا هم اینها دارند از جاهلیت بدتر می کنند. آن وقت آنها زن را بی اهمیت میکردند، و حالا ایشان (شاه) می فرمایند که زن باید لعبت باشد! زن باید نمی دانم چه باشد، یک چنین حرفی که به کرامت زن برمی خورد اعتقاد ایشان درباره زن این است که باید- یک تعبیر سوئی کرده بود- اینطوری باشد. اسلام می خواهد زن این طوری نباشد. اسلام می خواهد زن همان طوری که مرد همه کارهای اساسی را می کند، زن هم بکند اما نه اینکه زن یک چیزی بشود که آقا دلشان می خواهد که بزک کرده بیاید توی جامعه و با مردم مخلوط بشود، با جوان ها آن طوری مخلوط شود! اسلام می خواهد اینها را جلو بگیرد. اسلام می خواهد حیثیت و احترام زن را حفظ کند. می خواهد به زن شخصیت بدهد که از این شیئیت بیرون بیاید. اینها میخواهند زن را بفروشند و او را از این دست به آن دست کنند، این را مخالف است اسلام. با زن مخالف است اسلام؟! اسلام به زن خدمتی کرده است که در تاریخ همچو سابقه ای ندارد. اسلام زن را از توی آن لجنزارها برداشته آورده و به او شخصیت داده. این اسلام با زن مخالف است؟ اینها تبلیغات است. می خواهند شما را از اسلام دور کنند و مال شما را بخورند.» (صحیفه امام،ج4،ص 428-427)
بعد از پیروزی انقلاب نیز امام بر حضور فعال زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی و مشارکت در صحنه های مختلف تأکید داشتند. امام خمینی در مصاحبه ای با روزنامه لوس آنجلس تایمز به تاریخ 16/9/57 در ارتباط با حضور زنان در دانشگاه و ادارات فرمودند:
«زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به هیچ وجه جلوگیری نمی شود. از چیزی که جلوگیری می شود فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است.» (همان،ج5،ص183)
حضرت امام در اولین مصاحبه ای که با خبرنگاران ایرانی داشتند به تاریخ 13/11/57 در پاسخ به سؤال خبرنگار زنی که پذیرفته شدن خود را نزد امام برای انجام مصاحبه، از نشانه های مترقی بودن نهضت اسلامی می دانست، فرمودند:
«اما اینکه شما را پذیرفته ایم. بنده شما را نپذیرفتم. شما آمدید اینجا و من نمی دانستم شما می خواهید بیایید اینجا که پذیرفتم. این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما به اینجا آمدید اسلام مترقی است. ترقی هم این نیست که زنها خیال کرده اند یا مردهای ما خیال کرده اند.(همان،ج5، ص521-520)
ترقی به کمالات انسانی و با اثر بودن یک زن در مملکت است نه به اینکه سینما برویم که «دانس» برویم و اینها ترقیاتی است که محمدرضا برای شما درست کرد که شما را به عقب رانده که ما باید بعدها جبران کنیم. شما آزادید در کارهای صحیح که دانشگاه بروید، هرکاری را که صحیح است بکنید و همه ملت آزادند در اینها، اما اگر بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا کارهای خلاف ملت بکنند از آنها جلوگیری می شود و این دلیل بر ترقی و مترقی بودن است. (همان،ج5،ص521-520)
«زنانی هستند که شرایط بد محیط و اجتماع سابق آنان را از محیط سالم دور نموده است. امیدوارم با تغییر محیط اجتماعی ایران تمام نارواهایی که معلول آن محیط بود از بین برود. شنیده شده است که اینان تقاضای کار کرده اند. لازم است به وضع آنان هرچه بهتر رسیدگی کنید و موجبات رفاه آنان را با اشتغال به کارهای مناسب فراهم نمایید.» (همان،ج6،ص381)
نقش زنان در عالم از ویژگیهای خاصی برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می گیرد. زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و ارزش های والای انسانی کشیده شوند و می تواند به عکس آن باشد.
امام خمینی در سالروز میلاد حضرت زهرا (س) به تاریخ 5/1/61 در پیامی در ارتباط با ظلم و ستمهایی که رضا خان و ایادی او در حق زنان مسلمان روا داشته اند فرمودند:
«بدون شک آنچه در این پنجاه سال روزگار سیاه ایران به دست این رژیم سیه روی به ملت عزیز ایران به ویژه بانوان مظلوم گذشت با طرح و نقشه از پیش حساب شده ابرجنایتکاران جهان بوده است. رضا خان و فرزند جنایتکارش با فکر علیلشان به چنان جنایات عمیقی دست زدند که در طول تاریخ این کشور بی نظیر و یا کم نظیر بوده است. ابر جنایتکاران که ادامه حیات خویش را در اسارت ملتها، به ویژه ملتهای اسلامی، می دانند در این سده های اخیر که راهشان به کشورهای اسلامی نفتخیز و ثروتمند باز شد دریافتند که تنها قشر مذهبی است که می تواند خار راهی در راه استعمار آنان باشد و نیز دریافتند که زنان در این نهضت نقش اساسی داشتند و متوجه شدند که در مشروطه و پس از آن نیز زنان، به ویژه قشر متوسط محروم آنان هستند که می توانند با قیام خود مردان را به میدان بکشند و احساس کردند که تا این عوامل به قوت خود باقی هستند نقشه های آنان نقش بر آب است و لازم دیدند برای دست یافتن به این کشورها و مخازن سرشار آنها، پایه های مذهب و رهبری مذهبی قشرهای مذهبی سست شود و از همان زمانها به فکر این نقشه و عملی نمودن آن افتادند و توفیقهایی هم به دست آوردند. تا آنکه رضا خان را برای این خدمت یافته و او را به قدرت رساندند و او با این سه عامل به پیکار سرسختانه پرداخت و کسانی که آن زمان را به یاد دارند می دانند این خائن خطرناک با دستیاری عمال بیوطنش با اینان چه کردند و برای پیروزی هرچه سریعتر نقشه هایشان چه راه هایی را برای انحراف و مصرفی نمودن و به فساد کشاندن بانوان مظلوم در پیش گرفتند. کافی است نسل حاضر که آن روزگار سیاه را درک نکردند به کتابها، شعرها، نوشته ها، نمایشنامه ها، تصنیف ها، روزنامه ها، مجله ها و مراکز فحشا و قمارخانه ها و شرابفروشی ها و سینماها که همه یادگار آن عصر بودند بنگرند و یا از آنان که دیده اند بپرسند و نیز سؤال کنند که نسبت به زن، این قشر انسان پرور و آموزگار چه ظلمها و خیانتهایی در ظاهر فریبنده ای به اسم زن مترقی روا داشتند. شک نیست که توده های زنان مذهبی خصوصاً محرومان جامعه مقاومت نمودند ولی برای استعمارگران خائن در بسیاری از قشرهای مرفه و عشرت طلب توفیق حاصل شد و اینان بازار را برای اربابان گرم کردند.» (همان،ج16،ص194-192)
« ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند… و از محرومیت هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند؛ خارج نموده اند.»(صحیفه امام، ج21،ص398-397)
از دیدگاه امام خمینی در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد. «زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زنها در جمهوری اسلام رأی باید بدهند. همان طوری که مردان حق رأی دارند، زنها حق رأی دارند.»(همان،ج6،ص300) «همان طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفط کنند. زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند.» (همان،ج18،ص403)
«خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیفشان است. روحانیون هم حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیف آنهاست.» (همان،ج10،ص15)
در اندیشه امام خمینی زن نیز یکسان با مرد در سرنوشت خود دخیل است و می تواند حضور فعال در صحنه های مختلف جامعه داشته باشد.
«اسلام هیچ گاه مخالف آزادی زنها نبوده است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت خود را انتخاب کند و در فعالیت های مختلف اجتماعی شرکت داشته باشد. زنان آزادند در همه فعالیت ها نقش داشته باشند، آن چیزی که اسلام با آن مخالف است شیء شدن زن در جامعه است، اسلام می خواهد که زن حیثیت و شخصیت و شرافت خود را حفظ کند. اسلام زنان را از فسادی که آنان را تهدید می کند نجات داده و می دهد و در حقیقت آنان را از بند فساد آزاد کرده است. اسلام نمی خواهد زنان ملعبه دست باشند، می خواهد زنان آدم باشند مثل سایر آدم ها. ما می خواهیم زن آدم باشد مثل سایر آدم ها، انسان باشد مثل سایر انسانها، آزاد باشد مثل سایر آزادی ها.» (صحیفه امام،ج3،ص370)
برای مطالعه بیشتر در این مورد ر. ک. به مقاله: «جایگاه زنان در منظر امام خمینی»، مینا آونج.
http://www.imam-khomeini.ir/fa/n127862/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C
زن در منظر امام خمینی(ره)