دین و اندیشه

اصلاحات نمایشی در عربستان

پرسش و پاسخ

تحولات اخیر عربستان سعودی و اقدامات محمد بن سلمان در جهت تغییر وضعیت فرهنگی جامعه عربستان و بالا بردن وجه سیاسی عربستان در جهان با استفاده از ورزش و لغو برخی از قوانین اسلام و ارتباط با اسراییل و امریکا و برقراری روابط مجدد با قطر و بستن قراردادی با چین را چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ کوتاه:
اصلاحاتی که از سوی محمد بن سلمان در دستور کار قرار گرفته با هدف ارایه چهره ای مناسب از این کشور برای به دست آوردن جایگاه در میان قدرتهای بزرگ و نقش و جایگاه منطقه ای است که به دلیل سطحی بودن آن و همزمان برخورد خشونت آمیز با مخالفان و معترضان و نادیده گرفتن حقوق سایر مذاهب اسلامی به ویژه شیعیان و مشکلات اقتصادی و شکاف اجتماعی، بیشتر اصلاحات ظاهری محسوب می گردد از این رو نمی توان آینده ای روشن برای آن متصور بود.


تغییرات و اصلاحاتی که از سوی محمد بن سلمان در عربستان در دستور کار قرار گرفته با هدف ترمیم چهره عربستان و ارایه چهره ای مناسب و پذیرفته شده از این کشور برای به دست آوردن جایگاه در میان قدرتهای بزرگ سیاسی و اقتصادی و نقش و جایگاه منطقه ای است که به دلیل سطحی بودن آن و همزمان برخورد خشونت آمیز با مخالفان و معترضان و نادیده گرفتن حقوق سایر مذاهب اسلامی به ویژه شیعیان و مشکلات اقتصادی و شکاف اجتماعی، بیشتر اصلاحات ظاهری و نمایشی محسوب می گردد تا اصلاحات حقیقی در این کشور از این رو نمی توان آینده ای روشن برای آن متصور بود. در ادامه به تحلیلی در این زمینه اشاره می کنیم.
از نگاه تحلیلگران، حاکمان سعودی با تشدید چالش ­ها و مشکلات داخلی در پی خیزش­ های عربی در سال 2011 مواجه هستند که پادشاهی سعودی به ناچار می ­بایست به آنها بپردازد؛ چالش­ هایی همچون رقابت میان شاهزادگان ناراضی، افزایش جمعیت جوانان، طبقه جدید زنان تحصیلکرده، وعاظ وهابی رادیکال، رشد طبقه متوسط و انتظارات فزاینده آنها، فقرای به حاشیه رانده شده، بحران بیکاری، اقلیت ­های سرکوب شده و کاهش شدید قیمت نفت. بر این اساس، به طور کلی حاکمان آل سعود در برهه ­های زمانی مختلف به انجام پاره ­ای از اصلاحات نمایشی و سطحی روی آورده ­اند.
از دیدگاه دیوید راندل، پژوهشگر برجسته مطالعات عربستان شناسی همان نیروهایی که از لحاظ تاریخی منجر به تغییر در پادشاهی ­های دیگر شدند، امروزه در عربستان در حال ظهور هستند؛ برای مثال، پایان تمکین اجتماعی، کاهش اسلام وهابی و ظهور فردگرایی را می ­توان نام برد. تسلیم در مقابل ساختارهای سلسله­ مراتبی، قبیله­ ای و خاندانی که نظم سیاسی سعودی بر آن متکی است، به طور آهسته در حال کمرنگ شدن می­باشد. عربستان با رشد فزاینده سعودی ­هایی مواجه می ­باشد که یا دیگر به گروه ­های ذی ­نفع سنتی تعلق ندارند و یا دیدگاه ­هایشان به طور آشکارا در تضاد با اکثر گروهی که در آن عضو هستند، می ­باشد. زنان و جوانان سعودی به ویژه منافعی دارند که توسط نخبگان مذهبی وهابی، قبیله ­ای، بوروکراتیک و یا تجاری پادشاهی تامین و ارتقاء نیافته است. افزون بر انباشت چالش­ های مذکور و بحران مشروعیت حاصل از آن، به تاثیر مؤلفه خارجی نیز در انجام اصلاحات نمایشی باید توجه نمود؛ بدین معنا که عربستان فشار بسیار زیاد بدی را بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 تجربه نمود و نام این کشور در افکار عمومی و رسانه ­های جهانی مترادف با تروریسم، آموزه ­های مذهبی رادیکال، نابرابری جنسیتی طولانی و توسعه اقتصادی متزلزل بود. از این رو، بسیاری در خارج از این کشور در انتظار یک اصلاح ­طلب جوان و کاریزماتیک بودند که این تصویر را معکوس سازد. با توجه به آنکه ملک سلمان خود این ویژگی ­ها را نداشت، پسر او محمد ولیعهد ظاهر شد. طی سال ­های 2015 تا 2018، بیشتر رسانه ­های غربی درخصوص این کشور، ظرفیت رهبر جدید و ولیعهد به عنوان اصلاح ­طلبی جوان افراط کردند، اما قتل جمال خاشقچی روزنامه­ نگار سعودی دوگانگی اصلاح و سیاست­ حذف و کنار گذاشته شدن را نشان داد و تحسین و تمجید از محمد بن سلمان نیز متوقف شد.
مجموعه عوامل داخلی و خارجی مذکور منجر به اتخاذ مجموعه ­ای از اقدامات اصلاحی سطحی و نمایشی و ارائه ابتکارات به مدت طولانی عقب ­­افتاده در دوره ملک سلمان گردیده است. مهم­ ترین موارد اصلاحی انجام شده از زمان اعلان دستورکار سند 2030 در سال 2016 در حوزه­ اجتماعی بدین شرح می ­باشد: پایان دادن به ممنوعیت 35 ساله بر سینماها، تئاترها و سیرک­ها در دسامبر 2017؛ حذف ممنوعیت چندین دهه ­ای بر رانندگی زنان در ژوئن 2018 و در عین حال، بازداشت کردن چندین حامی حقوق زنان قبل و بعد از این اقدام؛ اجازه دادن به نواخته شدن موسیقی در رستوران ­ها طبق یک فرمان سلطنتی در ژانویه 2019 با توجه به تمرکز بر مقوله سرگرمی عمومی و کاهش سختگیری ­ها بر مراودات اجتماعی زنان و مردان و اعمال کنترل بیشتر بر موضوعات خانوادگی (آزار و اذیت­های دختران و زنان سعودی توسط پدران و یا برداران ­شان) در سال 2019؛ تضعیف نظام قیمومت برمبنای تفاسیر وهابی ضمن دست نخورده باقی ماندن بخش­ هایی از آن؛ ارائه یک رژیم ویزای گردشگری جدید به منظور جذب گردشگران در اکتبر 2019؛ ارائه سند «چشم ­انداز 2030» و «برنامه تحول ملی» با هدف عمده گشودن اقتصاد به سرمایه­ گذاری خارجی، متنوع ­سازی و خصوصی ­سازی و نیز اذعان به این حقیقت مهم جمعیت ­شناختی که گروه بزرگی از جوانان سعودی خواستار عدالت و توانمندسازی به ویژه پس از خیزش ­های عربی سال 2011 هستند. اما دو چالش عمده پیش­روی چشم ­انداز 2030 از نگاه کارن یانگ (Karen E. Young)، اقتصاددان سیاسی حوزه منطقه منا عبارتند از: اول، ناسازگاری بوروکراسی سعودی و منافع خانواده حاکم و نخبگان مرتبط با آن و درنتیجه، امکان متوقف شدن اصلاحات محدود و نمایشی. دوم، عدم تشابه مدل خلیج­ فارسی توسعه دارایی و املاک براساس خانه ­سازی و توریسم میان ریاض و دوبی.
به اصلاحات دوره ملک­ سلمان و محمد بن­ سلمان ولیعهد عنوان «اصلاحات ابزارگرایانه» می ­بایست اطلاق نمود، زیرا شاهد سیاست ­های تقابلی و حذف هم­ زمان با آن از سال 2015 بوده ­ایم؛ امری که مضاوی الرشید پژوهشگر برجسته سعودی نیز بر آن تاکید می ­کند. برای مثال، در سپتامبر 2017، محمد بن سلمان دستور بازداشت 30 عالم مذهبی از جمله اعضای برجسته جنبش صحوی را صادر کرد که این امر حاکی از آن است که حکومت تمایلی به پذیرش شکایت ­های اسلام­ گرایانه ندارد. در اینجا، می­ بایست خاطرنشان ساخت که همه اسلام ­گرایانی که در عربستان به زندان محکوم شده ­اند، افراط ­گرا نمی­ باشند؛ شخصیت ­هایی مانند عبدالله الحمید، محمد القحطانی و شیخ سلمان العوده در میان آنها هستند که همه آنان خواستار پادشاهی مشروطه می ­باشند. هیچ یک از آنها معتقد به منازعه مسلحانه یا استفاده از خشونت برای دستیابی به هدفشان نیستند. در واقع، مشکلات جامعه سعودی به توجیهی برای حذف متخصصانی بدل شده است که دیدگاه­ هایی مخالف درباره اصلاحات اعلامی را دارند. در حال حاضر، موج پناهجویان سعودی به دلیل پویش محمد بن ­سلمان علیه اسلام­ گرایان و حامیان زنان در جریان است.
همچنین، برخی موارد نقض حقوق بشر در عربستان در سال­ 2021 عبارتند از: صدور حکم مجازات اعدام برای سلمان العوده، عالم مذهبی برجسته به اتهام داشتن رابطه با اخوان المسلمین؛ محکومیت احمد علی عبدالقادر، روزنامه ­نگار سودانی به 4 سال زندان به خاطر انتقاد از اقدامات سعودی­ ها در سودان و یمن؛ باقی ماندن اعضای برجسته خانواده سلطنتی در بازداشت بدون هیچ مبنای حقوقی آشکار؛ تبعیض علیه زنان در رابطه با ازدواج، خانواده و طلاق؛ محاکمه حامیان برجسته حقوق زنان از جمله لجین الهذلول، مایا الزهرانی، سمر بدوی، نوف عبدالعزیز و نسیمه الساده؛ امکان محکومیت اشخاص تحت اتهامات گسترده ­ای مانند «تلاش برای تحریف شهرت پادشاهی» در وضعیت فقدان مجموعه حقوق کیفری مکتوب؛ تداوم تبعیض سیستماتیک علیه شیعیان دوازده امامی و اسماعیلی ­ها از جمله در حوزه­ های آموزش عمومی، نظام عدالت، آزادی مراسم مذهبی و استخدام؛ طبق بررسی کتاب ­های درسی در سال 2021، با وجود اقداماتی برای زدودن کتب درسی مدارس از زبان مذهبی تنفرآمیز و غیرمداراجو، متون درسی کنونی زبان تحقیر و بی ­اعتبار ساختن رویه ­های مربوط به شیعیان را حفظ کرده­ اند؛ وجود استثمار، آزار و اذیت از جمله «نظام کفالت» در مورد کارگران مهاجر. آنچه که موج بازداشت­ ها پس از سال 2017 را متفاوت کرده است، تعداد و دامنه افرادی می­ باشد که طی مدتی کوتاه مورد هدف قرار گرفته ­اند. همچنین، رویه ­های جدید مانند نگاه داشتن بازداشت­ شوندگان در مکان­ های غیررسمی بازداشت و بدرفتاری با آنها که در رهبری پیشین سعودی دیده نشده بود، قابل ملاحظه است.
بر این اساس، محمد­بن سلمان تعریفی نمایشی از مدرنیته و اصلاحات را ارائه کرده و مفاهیم حکومت منتخب و انتخابات به عنوان دگرگونی اصیل هدف اصلی نمی ­باشد. برنامه­ های اقتصادی ولیعهد مقدس معرفی شده­ اند و اقتصاددان ­هایی مانند عبدالعزیز الدخیل و ایسام الضعیل که نظرات انتقادی به خصوصی ­سازی وعده داده شده آرامکو داشتند، کنار گذاشته شدند. مدرنیته و مدرن شدن عربستان محدود به رانندگی زنان، معرفی سینما، فرهنگ غربی عمومی و دگرگونی اقتصاد به اقتصاد بازار آزاد، سرمایه ­گذاری خارجی و توریسم بوده؛ امری که به دلیل ضرورت وجود زیرساخت ­های لازم اتفاق نیفتاده است. همچنین، از نقطه نظر نورا دوآیجی پژوهشگر مطالعات عربستان ­شناسی در دانشگاه هاروارد موضوع لغو ممنوعیت رانندگی زنان پویشی بوده که از دهه 1990 در میان زنان سعودی آغاز شد و خیزش ­های عربی سال 2011 نیز بر این پویش تأثیر بسزایی گذاشت، اما محمد بن سلمان دستاورد مزبور را به منظور اعتباربخشی به خود و هیات حاکمه سعودی با نام خود مصادره نموده است. از این رو است که در پس فریبندگی، غرور و شهرت محمد بن سلمان در خارج از کشور و پاره­ ای از اقدامات سطحی انجام شده در رابطه با زنان و جوانان سعودی، واقعیت تاریک ­تری قرار دارد؛ زیرا مقامات سعودی هر کسی را در عربستان که می ­توانست در مقابل صعود سیاسی او بایستد، از میدان خارج کردند.
درخصوص اقدامات ملک سلمان پس از جلوس به سلطنت که روند «تحکیم قدرت و سازماندهی متفاوت دستگاه امنیتی» توسط او و محمد پسرش را نشان می ­دهد، باید گفت که مسأله جانشینی و نه مبارزه با فساد نخستین اقدام او بود. متمرکز ساختن قدرت توسط سلمان تدریجی، بی­ رحمانه و موفقیت­ آمیز بوده است. محمد بن سلمان در 23 ژانویه 2015 وزیر دفاع شد و کنترل آرامکو سعودی و نیز «صندوق سرمایه­ گذاری عمومی» پادشاهی را پیش از ولیعهد شدن برعهده گرفت. پادشاه و پسرش فقط هنگامی که کنترل همه اهرم­ های قدرت را بدست گرفتند و با مقاومت مؤثر کمی مواجه شدند، فساد را به شیوه­ای علنی مورد نقد قرار دادند. ملک سلمان بیشتر پسران ملک عبدالله را از موقعیت­ هایشان طی ماه نخست سلطنت خود برکنار کرد، اما به مدت دو سال پیش از کنار گذاشتن متعب بن عبدالله فرماندهی گارد ملی منتظر ماند. طی این دو سال، او به تدریج همه وزراء و رؤسای کارگزاری­ های مهم حکومتی، بیشتر استانداران و معاونان استانداران و بسیاری از افسران ارشد نظامی را تغییر داد. همچنین، در اواسط سال 2017، ملک سلمان و محمد به منظور تحکیم موقعیت ولیعهد درصدد دگرگونی ساختار امنیتی دولت برآمدند و نقش قدرتمند پیشین وزارت کشور را تنزل دادند. متمرکز شدن قدرت به ارتش نیز بسط یافت و همه شاخه­های نیروهای مسلح سعودی تحت کنترل دربار سلطنتی درآمده ­اند. تحکیم قدرت و بازداشت ­های گسترده توسط محمد بن سلمان با توجیه «هزینه کوچک» انجام شد. افزون بر این، درخصوص موضع محمد بن سلمان در قبال شیعیان سعودی که همواره مورد تبعیض سیستماتیک واقع شده ­اند، باید گفت که این کشور عمدتا سیاست آزار و اذیت عالمان شیعی را حفظ کرده است که همین مساله منجر به اعدام شیخ نمر باقر النمر در سال 2016 شد. استان شرقی مورد هدف به حاشیه راندن و اذیت شیعیان به مدت سال ­ها به ویژه سرکوب سال 2017 در قطیف می ­باشد.
اصلاحات محمد بن سلمان را ­اصلاحات نمایشی و ابزاری می ­بایست نامید؛ یک سده تبعیض سیستماتیک علیه شیعیان سعودی همچنان وجود دارد و به مسیحیان، یهودیان و مسلمانان غیروهابی اجازه پرستش به طور آزادانه داده نشده است. طبق شاخص فساد نیز تلاش­ های ضد فساد از طریق روندی شفاف اجرا نشده است. براساس شاخص­ های مشارکت نیز مجلس شورا به یک نهاد منتخب ـ و نه منصوب شده ـ بدل نشده است. در واقع، اقدامات اصلاحی در دوره ملک سلمان و ولیعهدی محمد بن ­سلمان، اقداماتی در قبال چالش ­های فزاینده و تنش ­های میان ­فرقه ­ای هستند که به طور بنیادی موازنه قدرت یا موازنه منافع رانتیر را تغییر نداده­ اند، به مشارکت اجتماعی ـ سیاسی، انتخابات و پایان فرقه­ گرایی و تبعیض علیه شیعیان نیانجامیده و بحران مشروعیت نظام سیاسی سعودی همچنان به عنوان موضوعی لاینحل باقی مانده است. منتقدان سعودی در خارج از عربستان تلاش ­های جدید محمد بن سلمان را محدود و منحصر ساختن تغییرات به سرگرمی، تحدید صحوه اسلام­ گرا، بازگشایی اجتماعی و برابری جنسیتی نمایشی و سطحی توصیف می ­نمایند.
(مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه؛https://www.cmess.ir/Page/View/2022-09-12/5190)
محمدبن سلمان در اگست 2017 در مصاحبه با روزنامۀ گاردین چاپ انگلستان، از رهبران جهان که مسلماً روی سخنش با رهبران کشورهای غربی بود، خواست تا او را در بردن عربستان سعودی به سوی یک جامعۀ باز همکاری کنند، اما پرسش قابل پاسخ و بحث این است که آیا اصلاحات ولیعهد و تغییراتی که با فرمان شاه و دستور ولیعهدِ مدعی اصلاح و تغییر در کشور و جامعۀ بسته و سنتی عربستان انجام یافته و انجام می‌شود، این کشور را به سوی جامعۀ باز و مدرن می‌برد؟
در رسانه‌ها و میان تحلیل‌گران و به ویژه رسانه‌ها و تحلیل‌گران غربی، تغییرات ولیعهد با تردیدهایی همراه است. فرید زکریا، استاد مسایل سیاست خارجی در امریکا و از مجریان معروف شبکۀ تلویزیون سی‌اِن‌اِن در نهم نوامبر 2017 طی مقاله‌یی در واشنگتن پست، اصلاحات محمدبن سلمان را شگفت‌آور و اساسی تلقی نمی‌کند. او در این مقاله می‌نویسد که محمدبن سلمان در حال حاضر روند معمول قدرتمندان در جهان را بر عربستان سعودی اعمال می‌کند. زکریا در این مقاله می‌گوید که ویلیام جی دابسون، در کتاب «منحنی درک دیکتاتور» توضیح داده که نسل جدید قدرتمندان در سرتاسر جهان، برای حفظ قدرت، مجموعه‌یی از ترفند‌ها دارند که بسیار هوشمندانه و پیچیده‌تر از گذشته است.
«دانیل هشلر»، نویسنده و تحلیل‌گر آلمانی در وبسایت خبری شبکۀ یک تلویزیون آلمان(تاگس شاو) در مقالۀ خود علی‌رغم آنکه می‌گوید اعطای حقوق و آزادی‌هایی برای بانوان در عربستان، پایه‌های نظام مردسالار اجتماعی را می‌لرزاند، اما برای برابری حقوق زن و مرد و شکل‌دهی جامعۀ باز و مدرن راه طولانی در پیش است. به باور او: «گشایش محتاطانۀ این جامعۀ بسته، اقدامی تاکتیکی است. خاندان سلطنتی با بحران دست‌وپنجه نرم می‌کند و بدون اصلاحات اصولی اقتصادی، بالاخره روزی با خطر ورشکسته‌گی اقتصادی مواجه خواهد شد. به همین دلیل، ولیعهد جوان محمد بن سلمان یک سلسله اصلاحات اساسی در نظر گرفته است و موفقیت این‌گونه اقدامات، بدون مشارکت بانوان امکان‌پذیر نخواهد بود.» از دیدگاه هیشلر این اصلاحات به ویژه در مورد نقش بانوان به اعتبار و وجهۀ عربستان در غرب کمک می‌کند و این امید را برای ولیعهد و شریکان قدرتش در سلطنت سعودی تقویت می‌کند تا به جذب سرمایه‌گذاری‌های بیشتر غرب، صنعت گردشگری و حمایت بیشتر غربی‌ها از عربستان بیانجامد. در حالی که از نظر این نویسندۀ آلمانی، اصلاحات ولیعهد فعلاً بیانگر تغییر و تحولات اساسی در عربستان نیست: «هنوز پیگرد و فشار زیاد بر منتقدان رژیم و دستگیری‌های خودسرانه و شکنجه در دستور کار است و هیچ نشانه‌یی مبنی بر این‌که پادشاه حاضر است اندکی از قدرت مطلقۀ خود را واگذار کند، وجود ندارد.»(https://mandegardaily.com/?p=69813)

اصلاحات نمایشی در عربستان

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا