دین و اندیشه

عقب ماندگی های دوران پهلوی

پرسش و پاسخ

آیا اطلاع دقیق فنی و آماری و مستند از عقب ماندگی زمان پهلوی وجود دارد؟ مهمترین ابعاد انحطاط فرهنگی و عقب ماندگی اقتصادی ایران دوره پهلوی چیست؟

برای اینکه با گوشه ای از وضعیت و جایگاه کشور در رژیم شاه آشنا شویم به اظهارات برخی از اندیشمندان خارجی از وضعیت رژیم شاه اشاره می کنیم.فرانس فیتزجرالد، نویسنده سرشناس امریکایی، مشاهداتش در ایران را در سال 1353 در مقاله ای به نام «به شاه هرچه می خواهد بدهید»؛ giving the shah everything he wants»، که در یکی از مجلات امریکا چاپ شد، آورده است:«وضعیت ایران به طور کلی به مراتب بدتر از کشوری مانند سوریه است که نه نفت و نه ثبات سیاسی دارد. به این دلیل که شاه برای توسعه کشور هرگز تلاش جدی نکرده است ثروت کشور بیشتر به سوی خودرو های شخصی و نه اتوبوس، کالاهای مصرفی و نه بهداشت عمومی، و به سوی حقوق سربازان و پلیس کشور و نه آمورگاران، سرازیر شده است.»جان فوران استاد دانشگاه کالیفرنیای امریکا از وضعیت تغذیه و بهداشت در جامعه ایران در زمان پهلوی دوم اینگونه می نویسد:«65 درصد شهرنشینان در سال 1351-1352ش دچار سوء تغذیه بودند (که 25 درصد اینها وضع تغذیه شان بسیار بد بود) و این در مقایسه با 42 درصد در روستاها، رقم بسیار بالایی است. آمار و ارقام بهداشتی نشان می دهد که بر تعداد تختهای بیمارستان ، کلینیکها، پزشک و پرستار افزوده شده اما در سال 1356 ایران هنوز در خاورمیانه بدترین نسبت پزشک- بیمار، بالاترین نرخ مرگ و میر نوزادان و اطفال و پایینترین نسبت تخت بیمارستان به جمعیت را دارا بوده است»(1)
وی در کتاب خود به وضعیت توسعه در روستاها پرداخته، در این خصوص می نویسد:«به رغم ایجاد مدرسه های روستایی توسط سپاه دانش، تنها 15 درصد روستاییان در سال 1350 ش از تحصیلات ابتدایی برخوردار می شدند و در سال 1354ش، 60 درصد مردان و 90 درصد زنان روستایی بی سواد بودند. در سالهای دهه 1350ش، 96 درصد روستاها برق نداشتند.»(2)
دکتر یرواند آبراهامیان استاد دانشگاه شهر نیویورک ،آمار وحشتناکی را در خصوص وضعیت پزشکان و تحصیل در زمان پهلوی دوم بیان می کند که نشان از اوضاع بسیار بد کشور داشته است:«انقلاب سفید محمدرضاشاه پهلوی و در پی آن رونق درآمد نفت به جای پاسخگویی به انتظارات عمومی، موجب افزایش نارضایتی های گسترده شد. درست است که اجرای برنامه های اجتماعی در بهبود وضعیت آموزشی و امکانات بهداشتی بسیار موثر بود، اما این نکته نیز صحت دارد که ایران پس از دو دهه یکی از بدترین کشورها در بخش مرگ و میر کودکان و نسبت پزشک به بیمار در خاورمیانه بود. یکی از پایین ترین نرخ های آموزش عالی مربوط به این کشور بود. افزون بر این، 68 درصد از جمعیت بزرگسال بی سواد بودند، 60 درصد از کودکان نمی توانستند دوره دبستان را به صورت کامل طی کنند و تنها 30 درصد از داوطلبان کنکور می توانستند وارد دانشگاهها شوند. در این میان شمار افراد متقاضی تحصیل در خارج از کشور رو به رشد بود. در دهه 1970/1350 شمار پزشکان ایرانی مستقر در نیویورک بیشتر از شهرهای غیر از تهران بود. »(3)
نظر موسسه امریکایی هادسن در مورد وضعیت کلان اقتصادی ایران در دوره پهلوی
بنا به گزارش موسسه هادسُن « Hudson Institute» یکی از مهم ترین اتاق های فکر که در تدوین و طراحی سیاست های کلان ایالات متحده که امروزه نیز همچنان نقش جدی و تأثیرگذار دارد در 1975م/1354 ش، حتی اگر ایران به نرخ رشد پیش بینی شده حاصل از سیاستهای اقتصادی حکومت پهلوی دست یابد، در سال 1985م/1364ش «اقتصادش از اقتصاد هندوستان بهتر نخواهد بود و اگر از مکزیک عقب نباشد حداکثر به سطح آن کشور خواهد رسید»
وضعیت صنعت ایران در دوره پهلوی در مقایسه با دیگر کشورهای جهان
جان فوران در مورد وضعیت صنعت کشور در زمان پهلوی دوم در مقایسه صنعتی ایران با سه کشور هندوستان، سنگاپور و مکزیک ، می نویسد:
«سهم صنعت در تولید ناخالص ملی 18 درصد بود و به مراتب از سهم خدمات (35درصد) و نفت (35 درصد) در 1356-1357ش کمتر می شد و دیگر اینکه صادرات صنعتی غیرنفتی تنها 2 تا 3 درصد همه صادرات ایران در سال 1354 ش تشکیل می داد که در مقایسه با کشورهایی مثل هندوستان (بیش از 50 درصد)، سنگاپور (60 درصد) و مکزیک (33درصد) بسیار ناچیز می نمود. »(4)
علینقی عالیخانی از مقامات عالی‌رتبه اقتصادی رژیم پهلوی که در اغلب سال‌های دهه 40 نیز وزارت اقتصاد را برعهده داشت، طی مقدمه‌ای که بر یادداشت‌های اسدالله علم نگاشته، به تفصیل کارکردها و دستاوردهای رژیم پهلوی را در عرصه‌های مختلف مورد بررسی قرار داده است. در بخشی از این مقدمه می‌خوانیم: « در 1355 تنها 75% از کودکان به آموزش دسترسی داشتند، آن هم در شرایطی که حتی در پایتخت مدرسه‌ها تا سه نوبت کار می‌کردند و شمار شاگردان هر کلاس به 80-70 نفر می‌رسید. برپایه گزارش سال 1979 بانک جهانی، درصد اشخاص بالغ باسواد در 1975، در تانزانیا 66، در ترکیه 60 و در ایران 50 بیش نبود، همچنین در 1977 انتظار عمر متوسط (امید به زندگی) در ترکیه 60، در ایران 52 و در هندوستان و تانزانیا 51 سال بود. به زبان دیگر، چه در زمینه آموزشی و چه در زمینه بهداشتی، وضع ایران از کشورهایی که درآمد کمتر یا خیلی کمتر داشتند، بهتر نبود.» (5)
ما معتقدیم با توجه به ویژگیهای این رژیم، امکان پیشرفت برای کشور وجود نداشت و این رژیم پهلوی به دلیل ویژگیهای زیر، فاقد ویژگیها و شاخصه های تحقق پیشرفت کشور بود.
الف- فقدان اعتماد به نفس و روحیه خودباوری: در سران رژیم پهلوی هیچ گونه روحیه اعتماد به نفس و خودباوری برای ساخت ایران مشاهده نمی شد از این رو علیرغم برخورداری کشور ایران از کارشناسان متخصص و دلسوز، اداره کشور را به کارشناسان خارجی و بیگانه داده بودند که نه تنها هیچ دلسوزی برای مردم ایران نداشتند بلکه در صدد عقب نگاه داشتن کشور و تداوم نیاز به حضور آنان در بخش های مختلف کشور را داشتند.
رژیم پهلوی برای اداره کشور قرارداد حضور بیش از 50هزار مستشار و کارشناس خارجی را در بخش های مختلف نظامی، نفت، مهندسی، سد سازی، راه سازی، مخابرات، خودروسازی ، پزشکی، برنامه و بودجه و امضا کرد در حالی که متخصصان ایرانی اجازه ظهور و بروز و نشان دادن مهارت و خلاقیت خود را نداشتند.به عنوان مثال مهندسان ایرانی در نیروی هوایی اجازه حضور در محل های تعمیر و نگهداری هواپیماهای اف-14 را نداشتند و تمام مراحل تعمیر و آماده سازی با رقم های هنگفت توسط مستشاران آمریکایی انجام می شد.همچنین در بخش های پدافندی و راداری تمام کارها توسط نیروهای آمریکایی انجام می شد و حتی سران پهلوی هم از جزئیات کار مستشاران نظامی بی خبر بودند.
ب-صنعت مونتاژ و کاملا وابسته: به دلیل صادرات گسترده نفت به خارج و درآمد هنگفت رژیم پهلوی از این محل، سران رژیم پهلوی انگیزه چندانی برای سرمایه گذاری روی صنعت و کشاورزی نداشتند و بیشتر به دنبال واردات کالاهای خارجی بودند. در بخش هایی هم که سرمایه گذاری محدودی بر روی صنایع صورت می پذیرفت عمدتا صنایع مونتاژ بود که تمام قطعات ساخته شده وارد کشور می شد. تنها به عنوان یک شاهد مثال می توان به خبری که یک سال قبل از پیروزی انقلاب در رسانه ها منتشر شد اشاره کرد که آمده بود: « کارخانه ارج با 8000 کارگر در سال 1356 به علت نداشتن پیچ متوقف می‌شود.»
در این مورد هم‌چنین می‌توان به خبر یکی از روزنامه‌های آن زمان (رستاخیز) در تاریخ تیرماه 1357 اشاره کرد. در این خبر آمده است که «متأسفانه در وضع کنونی باید مرغ را با قیمت گزاف برای تولید تخم‌مرغ جوجه‌کشی از خارج وارد کنیم. مرغ مادر گوشتی را در شرایط کنونی نمی‌توانیم در ایران تولید کنیم. برای تغذیه این مرغ‌ها هفتاد درصد غذای طیور را باید از خارج از کشور وارد کنیم. البته، با این همه، وارد کردن‌ها برای اداره این صنعت تکنولوژی لازم و نیروی انسانی نداریم. یعنی، طبق استاندارد معمولاً، برای هر 2000 واحد دامی به یک دامپزشک نیازمندیم، ولی، در ایران متأسفانه برای هر 43٬196 واحد دامی یک دامپزشک وجود دارد». این خبر یک نمونه بارز از وابستگی تکنولوژیکی به تولید خارجی است.
ج-فساد شدید و گسترده در دربار و دولتمردان و میدان ندادن به بخش خصوصی: خانواده سلطنتی که جمعا از 63 شاهپور و شاهدوخت تشکیل شده بود بخش عظیمی از ثروت را به خود اختصاص می داد، جمع ثروت این خانواده به بیش از بیست میلیارد دلار می رسید.(6).
همچنین عمده مقاطعه کاری های پر سود و طرح های پرمنفعت دولتی توسط مقامات حکومتی منعقد می شد. بر اساس یک برآورد تنها در فاصله 1352-1355 حق کمیسیون مقام های دولتی از یک میلیارد دلار فراتر رفت.این نوع توزیع ثروت بخشی از جامعه ایرانی که شالوده حکومت شاه را تشکیل می دادند (اعضای دربار، ارتش، ساواک، و بلندپایگان دیوان سالاری) و مورد اعتماد شخص شاه بودند تعلق می گرفت.
از سوی دیگرشرکت ملی نفت به صورت محرمانه ولی دائمی مبلغ کلانی به حساب شخصی شاه واریز می نمود. به گونه ای که سرمایه شخصی شاه به یک میلیارد رسیده بود.(7).
برادران و خواهران شاه و وابستگان آنها، از سهامداران عمده بسیارى از شرکتهاى داخلى، یا واسطه معاملات بین دولت و شرکتهاى خارجى بودند و از این رهگذر، صدها میلیون دلار به جیب زدند.روزنامه نیویورک تایمز در شماره 10 ژانویه 1979 به استناد گفته یکى از منابع بانکى در آمریکا نوشت « .فقط اوراق بهادار متعلق به شخص شاه بیش از یک میلیارد دلار است و تنها طى دو سال آخر، مبلغى بین 2 تا 4 میلیارد دلار از سوى خانواده سلطنتى ایران به آمریکا منتقل شده است.»
آنتونی‌ پارسونز سفیر کبیر انگلیس‌ نیز در خاطرات‌ دوران‌سفارت‌ خود در ایران‌ که‌ مصادف‌ با سالهای‌ انقلاب‌ بوده‌ است‌ در ذکرعوامل‌ سقوط‌ رژیم‌ پهلوی‌ از استبداد، فساد مالی‌، سرکوب‌، و خشونت‌رژیم‌ نام‌ می‌برد و در جای‌ دیگری‌ در کتاب‌ فوق‌الذکرمی‌گوید که‌ بیشترین‌ موارد فساد مالی‌ مربوط‌ به‌ خانواده‌ پهلوی‌ ودربارشاه‌ بود. یکی‌ از دلایل‌ عمده‌ نارضایتی ‌مردم‌ در زمان‌ حکومت‌ پهلوی‌ شکاف‌ و اختلاف‌ عظیم‌ طبقاتی‌ بین‌ معدودی‌ اقشار بسیار غنی‌ و مرفّه‌ جامعه‌ و اکثریت‌ عظیم‌ توده‌ مردم‌ ذکرمی‌شود.
د-عدم اهتمام رژیم پهلوی به طبقه محروم و فقر ستیزی: رویکرد اقتصادی رژیم پهلوی مبتنی بر میدان دادن به شاهزاده ها، شاهپورها، شاهدخت ها، عناصر دربار، سران ارتش وعناصر رده بالای ساواک بود. عدم توزیع منصفانه ثروت عمومی باعث رشد اقتصادی یک طبقه خاص وابسته به حکومت می شد.
هویدا، نخست‌وزیر وقت در حالی از کسب جایگاه پنجم ایران در صنعت جهان طی پانزده سال آینده خبر می‌داد که عمدتاً صنایع مونتاژ و وارداتی به خانواده‌های وابسته به دربار واگذار شده بود و آنها طبقه بورژوای وابسته به پهلوی را شکل می‌دادند.
این بورژوازی مرکب از حدود 150 خانواده (به روایت شورای انقلاب 51 خانواده) بود که 67 درصد صنایع و مؤسسات مالی را مالک بودند. از میان 473 صنعت بزرگ خصوصی، 370 مورد از آنها در مالکیت ده خانواده بود که خانواده‌های فرمانفرمایان، رضایی، خیامی، ثابت، لاجوردی شناخته‌شده‌ترین آنها بودند.
با توجه به آنچه آورده شد می توان نتیجه گرفت که با وجود درآمدهای سرشار نفتی، تغییرات موازی اقتصادی در سطح کشور رخ نداد؛ زیرا در عمل زمینه رشد موازی اقتصادی از ناحیه خود دولت با مشکل مواجه می شد. سلطه کامل محمد رضا پهلوی بر تمامی ارکان جامعه ایرانی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ آن در عمل با توزیع موازی ثروت منافات داشت. به همین دلیل با وجود اجرای برنامه های پر سر و صدا (انقلاب سفید- اصلاحات ارضی ) در میدان عمل در زندگی قاطبه مردم تغییری رخ نمی داد. ثروتمندان که عمدتا مورد تأیید دستگاه حاکمه بودند ثروت مند تر می شدند و برای مردم هر روز مانع جدیدتری در راه بهره برداری مساوی از ثروت ایجاد می شد.
همین مسئله یکی از ریشه های اصلی دور شدن مردم از دولت بود، دولتی که نه ثروت آن نه فرهنگ آن و نه سیاست آن هیچ کدام برای مردم نبود. و هر روز که می گذشت از مردم دورتر می شد و در قدرت خیالی نفت، ارتش، ساواک و ژاندارمی منطقه فرو می رفت. چنین وضعیتی در کنار مبارزه روز افزون شاه برای تغییر هویت و فرهنگ اسلامی جامعه، سبب نارضایتی گسترده مردم در تمام نقاط کشور شد و با رهبری حضرت امام (ره) زمینه های ایجاد و پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم ستم شاهی پهلوی را فراهم آورد.
به اعتراف خود ثریا ، «محلات جنوب شهر[ تهران] با جویهای سرباز که آب کثیف آن پس از عبور رختشوی خانه‌ها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم می‌رسد، بچه‌های مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گل ولای کوچه‌ها که خانه‌هایشان شباهتی به خانه ندارد، محلاتی که فقر کامل بر آنها حکمفرماست و توان شکایت نیز ندارند.»
ه-اولویت نظامی گری بر آبادانی کشور: حدود چهل درصد از بودجه کشور به ارتش اختصاص داده می شد که تعداد نیروها و پرسنل آن هر روز بیشتر و بیشتر می شد و در سال های آخر به 413 هزار نفر رسیده بود. حدود 40 هزار مستشار نظامی آمریکا (به ازاء هر صد سرباز یک مستشار نظامی) فعالیت می کرد. و تعداد اعضای ساواک غیر قابل شمارش بود، بر اساس برآورد یک دیپلمات غربی در تهران از هر هشت نفر افراد بالغ یک نفر جاسوس ساواک هستند. (8)
و-ریخت و پاش سرمایه ملی و عدم سرمایه گذاری در بخش های اساسی: جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت‌ و با ولخرجی‌ها و اتلاف بی حد و حصر سرمایه‌های ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر می‌بردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری ازوسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت‌.
به طور خلاصه ، نداشتن برنامه مشخص اقتصادى، تک محصولی شدن اقتصاد و وابستگی به صادرات نفتی ، رشد سرمایه داری در دامان امپریالیسم ، نابودی کشاورزی ، افزایش وابستگی در بخش صنعت گسترش صنایع مصرفی ،سطح بالای بیکاری و کم کاری ،سطح نازل درآمد سرانه ، سطح پایین بهره وری ، وضع بد بهداشت همگانی ، بی اعتنایی به علم ، مراکز علمی و تحقیقاتی ، بی توجهی به بازسازی زیرساخت‌های اقتصادی و رشد و توسعه کشور ، ایجاد تأسیسات نظامی وابسته ، اجراى سیاست ریخت و پاش و ولخرجى هاى سرسام آور شاهانه در امور مبتذل، توزیع ناعادلانه درآمدهاى ملى ، و تشدید فاصله طبقاتى و در یک کلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادى و فقر اکثریت مردم ایران از ویژگی های برجسته مدیریت فاسد ، بی کفایت و ناکارآمد این دوران می باشد که در صورت تداوم، امروز یکی از وابسته ترین، فقیرترین و تحقیر شده ترین ملت ها بودیم. (9)

نمونه ای از اقدامات نادرست رژیم پهلوی:
الف. وابسته نمودن کامل کشور به قدرتهای بزرگ بویژه امریکا در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی ،فرهنگی و…؛ بگونه ای که کشور در دوره پهلوی ، حیات خلوت و منطقه نفوذ این قدرتها و حافظ منافع آنها محسوب می شد، از لحاظ سیاسی ایران در آن زمان بر اساس دکترین نیکسون ،نقش ژاندارم منطقه را ایفا می کرد و منافع امریکا در منطقه را تامین می نمود و بر این اساس در اواسط دهه 1350 ایران به بزرگ ترین خریدار تسلیحات آمریکایی تبدیل شد از سال 1950 تا زمان سقوط شاه ارزش قراردادهای خرید تجهیزات و خدمات نظامی ایران از آمریکا به حدود 20 میلیارد دلار رسید تصویب و اجرای طرح مصونیت قضایی اتباع امریکایی در ایران ، ورود هزاران متخصص نظامی آمریکایی و سلطه آنها بر ارتش ، مداخله شاه در عمان و ارسال تجهیزات نظامی از سوی ایران به مراکش ، اردن و زئیر در گیری نظامی ایران در سومالی بخشی از برنامه هایی بود که به دستور آمریکا و در راستای منافع بین المللی این کشور تحقق یافت و ایرانیان را بیش از پیش به وابستگی شاه به آمریکا معتقد ساخت. (10)
از نظر اقتصادی نیز کشور کاملاٌ وابسته به امریکا بود به عنوان نمونه آمریکا 40 در صد سهام کنسرسیوم نفتی را به دست آورد و به سرمایه گذاری های گسترده در ایران پرداخت البته این روابط ماهیتی امپریالیستی داشت برای مثال ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با آمریکا به دست می آورد دو دلار برای کالاهای امریکایی می پرداخت (11) باری روبین در کتاب جنگ قدرتها درباره وابستگی همه جانبه و بی اختیاری شاه در برابر قدرتهای خارجی و سلطه آنها بر کشور می نویسد: ماموران سیاسی نظامی انگلیس و آمریکا عملا در همه کارهای حکومت ایران دخالت می کردند (12) بطور کلی شاه در سالهای حکومت خود به خواست و حمایت دولتمردان آمریکا بیش از مردم خود چشم دوخته بود و رابطه شاه و دولت آمریکا فراتر از رابطه دو دولت دوست بود او معتقد بود تا هنگامی که آمریکایی ها از وی حمایت کنند ، می تواند هر چه بخواهد بگوید و هر کاری که بخواهد انجام دهد از این رو چنین دولتی را نمی توان سرنگون کرد.(13)
ب. بی اعتمادی به ارزشها ، سنت ها و معتقدات جامعه که عمیقاً ریشه مذهبی داشت و تلاش برای از بین بردن ارزشهای مذهبی مسلط بر جامعه و جایگزینی آنها با ارزشهای غربی که از این جمله می توان به تغییر تاریخ اسلامی به تاریخ شاهنشاهی، برگزاری جشن های سلطنتی پر هزینه و گزاف,نفوذ و اشتغال گسترده بهائیان و صهیونیستها در پستهای کلیدی و حساس دولتی اشاره نمود. (14)
ج. ترویج روز افزون فساد وبزهکاری در میان مردم بویژه جوانان , شاه تا توانست در کشور به گسترش فساد و بی بند باری در کشور کمک کرد در حالی تعداد کتابخانه ها , ورزشگاهها در کشور بسیار محدود بودو در هر کوی وبرزن مراکز فحشاء , قمار و شراب فروشی وجود داشت و تهران پایتخت کشور شیعی ایران پر از مشروب فروشی و کارخانه های شراب سازی و مراکز قمار و فحشاء شده بود. (15)
د.بتذال و از بین بردن شخصیت و کرامت اخلاقی و اجتماعی زنان و تخریب کانون خانواده؛ زن در دوره حکومت شاه فقط یک وسیله عیاشی , شهوترانی بود و ارزش زن تا حد یک کالا تنزل پیدا کرده بود چیزی که امروزه در غرب شاهد آن هستیم. رواج فرهنگ برهنگی و بی بندوباری زنان و تنزل کرامت آنان وترویج فحشاء از کوشش های رژیم شاه در این جهت بود. (16)
هـ. تشدید بی عدالتی و تبعیض در جامعه وشکاف طبقاتی و ضربه به اقتصاد کشور و تخریب صنعت کشاورزی کشور و تشویق به مهاجرت از روستاها به شهرها , تک محصولی شدن اقتصاد کشور و وابستگی شدید اقتصادی به آمریکا نیز از جمله خیانتهای شاه به مردم و کشور محسوب می گردد. (17)

پی نوشت ها:
1. جان فوران،مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران: رسا، ص 492.
2. همان، ص 477.
3. یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمد ابراهیم فتاحی، ص 255-253.
4. مقاومت شکننده، ص 484.
5. یادداشت‌های امیراسدالله علم، ویراستار علینقی عالیخانی، تهران، انتشارات مازیار و معین، ، 1380، ج 1، ص121-120.
6. انقلاب اسلامی، زمینه ها و پیامدها ص 331-332.
7. تاریخ تحولات اجتماعی ایران، جان فوران، ترجمه احمد تدین، ص 464 و کتاب ایران بین دو انقلاب، پیشین، ص 538.
8. انقلاب اسلامی، زمینه ها و پیامدها، پیشین، ص 79-83.
9. www.tasnimnews.com/fa/news/1393/11/13/641881 .
10. جمعی از نویسندگان ،انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن ، قم : نشر معارف ، 1384، ص107و106.
11. انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن ، ص 106.
12. 25 گفتار درباره انقلاب اسلامی , تهران :شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی , نشر هماهنگ , 1382, ص 306.
13. ماروین زونیس ، شکست شاهانه ، ترجمه عباس مخبر ،تهران : طرح نو ,1374, ص 359.
14. ر.ک به؛ ظهور وسقوط سلطنت پهلوی ، حسین فردوست ، تهران : موسسه اطلاعات ،1380و کتاب پشت پرده تخت طاووس ، مینو صمیمی ، تهران : موسسه اطلاعات ، 1374.
15. ر.ک.به: پشت پرده تخت طاووس و ظهور وسقوط سلطنت پهلوی .
16. ر.ک. به: پشت پرده تخت طاووس , مفاسد اخلاقی خاندان پهلوی, شهلابختیاری , تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی .
17. ر.ک. به رویش، در آمدی بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ، علی اکبر کلانتری، قم: نشر معارف و سیمای پهلوی، ژرار دو ویلیه، ترجمه عبدالرحیم میهن یار، تهران : به آفرین.

عقب ماندگی های دوران پهلوی

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا