جنگ ترکیبی شهریور ۱۴۰۱ و انقلاب
آیا کشور ما به شرایط وقوع انقلاب دیگر رسیده است؟
هر چند به دنبال اغتشاشات اخیر در راستای عملیات فریب رسانه ای، تلاش زیادی شد تا این تحرکات به عنوان انقلاب مطرح شود، اما واقعیت میدانی حاکی از آن است که کشور در شرایط وقوع انقلاب قرار ندارد و این حوادث به دلایل متعددی در حد و قواره یک انقلاب نیست.
نخست آنکه؛ اگر نارضایتی عمیق از وضع موجود، ظهور و گسترش ایدئولوژی جایگزین، گسترش روحیه انقلابی و رهبری را به عنوان عوامل شکل گیری یک انقلاب در نظر بگیریم. هیچکدام از این عوامل در حال حاضر در کشور ما وجود ندارد. نارضایتی نسبت به برخی مشکلات و مسائل در کشور وجود دارد، اما این نارضایتی به گونه ای نیست که وضعیت کنونی را غیر قابل تحمل نموده باشد. این میزان از نارضایتی در همه شرایط و در همه کشورها وجود دارد که ممکن است اعتراض ها و تجمعاتی را به همراه داشه باشد، اما الزاماً به شرایط انقلابی منجر نمی شود.
هر تغییر بزرگ و انقلابی نیازمند هدف مشخص، برنامه و نیروی محرّکه و ظهور یک ایدئولوژی جایگزین ایدئولوژی موجود در جامعه و اقبال عمومی به آن است که این اغتشاشات فاقد آن بود زیرا هدف مشخصی برای آن تعریف نشد و تنها شعار «زن، زندگی، آزادی» آن هم با خاستگاه بیرونی و پیشینه تاریک یک گروه معاند که تناسبی با خواست و مطالبه اصلی مردم نداشته و هیچ افق و آینده روشنی را برای مردم ترسیم نمی کرد. این اغتشاشات به دلیل نداشتن هدف مشخص و فقدان برنامه روشن و قابل دفاع عقلانی و منطقی، فاقد نیروی انگیزه بخش برای ایجاد یک تغییر اساسی و انقلاب است.
گسترش روحیه انقلابی از الزامات وقوع انقلاب است و چنین عاملی در شرایط کنونی وجود نداشته و جز عده بسیار معدودی، توده مردم با وجود همه تلاش ها و فراخوان ها با این افراد همراه نشدند. حرکت ها و اقدامات انجام شده در اغتشاشات نشانگر آشفتگی و بی برنامه گی بوده و این اقدامات، را در حد اقدامات خرابکارانه نشان می دهد نه تغییر بزرگ یا انقلاب
وجود رهبری و نیروهایی که بتوانند نارضایتی های مردمی را در قالب ایدئولوژی جایگزین پیش ببرند و هدایت کنند از لوزام انقلاب است که در شرایط کنونی نیروهای مخالف نظام و اپوزیسیون در تشتت و اختلاف زیادی به سر می برند و هیچکدام دیگری را قبول نداشته و هر کدام مدعی رهبری جریان مخالف نظام است.
دوم؛ مهم ترین عاملى که بروز شرایط انقلابى را تشدید مى کند و تحوّلات سیاسى اجتماعى را اجتناب ناپذیر مى نماید، تضاد میان ارزش هاى مسلّط بر سیستم سیاسى و ارزش هاى حاکم بر گروه هاى اجتماعى است.مهم ترین ویژگى شرایط اجتماعى قبل از انقلاب، از دست رفتن اعتبار و مقبولیّت سیستم سیاسى در میان گروه هاى اجتماعى است. به بیان هانا آرنت «در زمانى که اعتبار هیئت سیاسى جامعه پابرجا و کامل است، هیچ انقلابى حتى احتمال موفقیت نیز ندارد.»(1)
زمانى که اعتبار و اعتماد به رژیم چنان کاهش یابد که استفاده از قدرت سیاسى بى فایده به نظر برسد و اقتدار افرادى که اداره و فرمانروایى جامعه را در دست دارند، تنها متّکى به زور باشد و علاوه بر آن تحوّل آرام و منظم نیز در تغییر این وضع مفید به نظر نیاید، ایجاد تغییر و تحوّل اجتناب ناپذیر خواهد بود. (2)
این عامل در شرایط کنونی کشور ما وجود نداشته و ارزش های حاکم بر نظام در میان مردم مقبول و پذیرفته شده و اگر اعتراض و نارضایتی ای هست، مربوط به عمل نکردن به این ارزش ها و مسئولیت هاست.
سوم؛ انقلاب و یک تغییر گسترده و بزرگ نیاز به همراهی مردم و بدنه جامعه و به میدان آوردن آنها دارد. اما این اغتشاشات به دلیل جدا بودن از باورها و خواست اصلی مردم، تعارض آشکار با مولفه های اصیل هویت ملی و دینی ایرانیان و وابستگی و خط گیری از دشمنان و بدخواهان این مرزوبوم، نمی تواند توده مردم و بدنه اجتماعی را با خود همراه نماید و در نقطه مقابل شاهد بی اعتنایی مردم به فراخوان های مختلف آن و حضور حماسی در محکومیت چنین رفتارهایی بودیم که تیر خلاصی بر چنین اقداماتی بوده از این رو شاهد ورود آن به خشونت شدید برای انتقام از مردم و نظام بودیم.
چهارم؛ این تحرکات به جای آنکه از اهداف انسجام بخش برای همراهی بیشتر مردم استفاده کند، از سوی رسانه ها و گروهک های هدایت کننده آن، آشکارا با شعارهای تجزیه طلبانه همراه گردید و طرح این گونه شعارها که از نظر هر ایرانی دوستدار و دلسوز کشور مردود بوده، اندک امیدی هم که نسبت به شعله ور نگاه داشتن آتش اغتشاشات وجود داشت را از بین برد.
در مجموع با توجه به این دلایل می توان گفت کشور ما در شرایط وقوع انقلاب دیگری قرار نداشته و اغتشاشات و جنگ ترکیبی اخیر را با وجود پیچیدگی و ابعاد گسترده آن نه در حد یک انقلاب و تغییر بزرگ، بلکه حتی در حد یک جنبش اجتماعی نیز نمی توان ارزیابی کرد. زیرا برآمده از بدنه اجتماعی مردم نبوده و دیکته شده از سوی برخی جریان ها با اهداف خاص خود می باشد که با خواست و مطالبه حقیقی مردم فاصله دارد از این رو نتوانست بدنه اجتماعی را با خود همراه نماید.
پی نوشت ها:
1. جانسون، چالمرز، تحول انقلابى: بررسى نظرى پدیده انقلاب، ترجمه حمید الیاسى، تهران، امیرکبیر، 1363، ص 46.
2. محمدی، منوچهر، انقلاب اسلامی، زمینه ها و پیامدها، قم: معارف، 1387، ص33.
جنگ ترکیبی شهریور ۱۴۰۱ و انقلاب