دین و اندیشه

خورشید پشت ابر

پرسش و پاسخ

در اخر گفتید :امام غایب هم چون نوری است پشت ابر که به دلایلی از نظرها غایب است اما نور هدایت خود را از مردم دریغ نمی دارد. او حجت خدا است.گفتید امام غایب است همچون نوری پشت ابر ولیکن نور هدایتش را از مردم دریغ نمیسازد ، حال برای من اثبات کنید این را که دریغ نمیدارد هدایت خود را از امت

پاسخ کوتاه:
در تشبیه ، همه مصادیق مشبه به مورد نظر نیست و تنها در بعضی از جنبه ها تشبیه صورت می گیرد و اشکالی از این لحاظ وارد نمی شود. حال در تشبیه از زمانی که سخن از غیبت حجت خدا از زبان پیامبر مطرح شد، این سؤال نیز ذهن انسان را به خود مشغول کرد که «در صورت غیبت، فلسفه‌ی وجودی امام چه خواهد بود؟ امام چه نقش و تأثیری در زندگی انسان خواهد گذاشت؟ و آدمی چگونه از امام غایب نفع می‌برد و از او کسب فیض می‌کند؟»
وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاری درباره انتفاع انسان‌ها از امام غایب فرمود: «ای و الذی بعثنی بالنبوة انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجللها سحاب؛ آری! قسم به خدایی که مرا به نبوت برگزید! به درستی که آنان طلب روشنایی می‌کنند به نور او و در دوران غیبت‌اش به ولایت او نفع می‌برند، مانند انتفاع مردم از خورشید، هر چند ابر آن را پوشانده باشد».(کمال الدین، ج۱، ب۲۳، ح۳).


در تشبیه ، همه مصادیق مشبه به مورد نظر نیست و تنها در بعضی از جنبه ها تشبیه صورت می گیرد و اشکالی از این لحاظ وارد نمی شود. حال در تشبیه از زمانی که سخن از غیبت حجت خدا از زبان پیامبر مطرح شد، این سؤال نیز ذهن انسان را به خود مشغول کرد که «در صورت غیبت، فلسفه‌ی وجودی امام چه خواهد بود؟ امام چه نقش و تأثیری در زندگی انسان خواهد گذاشت؟ و آدمی چگونه از امام غایب نفع می‌برد و از او کسب فیض می‌کند؟»
وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاری درباره انتفاع انسان‌ها از امام غایب فرمود: «ای و الذی بعثنی بالنبوة انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجللها سحاب؛ آری! قسم به خدایی که مرا به نبوت برگزید! به درستی که آنان طلب روشنایی می‌کنند به نور او و در دوران غیبت‌اش به ولایت او نفع می‌برند، مانند انتفاع مردم از خورشید، هر چند ابر آن را پوشانده باشد».(کمال الدین، ج1، ب23، ح3).
نظیر این تشبیه و تعبیر، از خود حضرت ولی عصر علیه السلام نیز بیان شده است: «و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب؛ اما کیفیت انتفاع از من در غیبت‌ام، مانند انتفاع از خورشید است، زمانی که ابر آن را از دیدگان پنهان می‌کند»(کمال الدین، ج2، ب45، ح4).
در مقام تبیین این تشبیه، گفته شده است که همان گونه که خورشید، محور منظومه شمسی است و سیارات از جمله زمین، در حرکتی منظم، دور آن می‌چرخند و اگر خورشید را بردارند، این نظام در هم پیچیده می‌شود، جایگاه امام نیز چنین است و بقای عالم انسانی و به تبع آن عالم ما سوی الله، به وجود امام است و اگر حجت نباشد، نظام انسانی در هم پیچیده شده و پایان عمر جامعه انسان‌ها فرا می‌رسد. امام باقر علیه السلام فرمود: «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین، از امام خالی شود و بدون امام باشد، اهلش را فرو می‌برد و نابود می‌کند»(اصول کافی، ج1، ص179).
همان‌گونه که حرارت و نور خورشید، حتی از پشت ابر نیز به زمین می‌رسد و باعث روشنایی و گرمای مناسب زمین می‌شود و حیات موجودات، ممکن پذیر می‌شود، برکات امام نیز هر چند ایشان در پشت پرده غیبت است، به انسان‌ها می‌رسد و جامعه انسانی از وجود شریفش بهره‌مند می‌شود.
مناسب است درباره اثرات وجودی امام، کامل‌تر صحبت شود، به نظر می‌آید، آثار وجودی امام و حجت خدارا می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:
ـ آثاری که بر اصل وجود امام در عالم هستی مترتب می‌شود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛
ـ آثاری که بر افعال امام مترتب می‌شود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛
ـ آثاری که بر وجود امام ظاهر مترتب می‌شود.
اولین اثری که بر وجود امام مترتب است، این که امام، واسطه فیض الهی بر مخلوقات است و فیض الهی، به واسطه‌ی ایشان بر بندگان نازل می‌شود. واسطه فیض بودن، دو گونه قابل تصور است:
الف. نظام جهان اساس اسباب و مسببات است و هر پدیده‌ای از راه سبب و علت، ایجاد می‌شود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. به این بیان که در فلسفه ثابت شده که میان علت و معلول، سنخیت لازم است. مخلوقات مادی و حتی مجردات، به علت ضعف وجودی، نمی‌توانند مستقیماً از خداوند که در نهایت شدت وجود است، پدید آیند. لذا لازم است اول معلول، از لحاظ شدت وجودی، به گونه‌ای باشد که بتواند صادر از خدا باشد. بنابراین، باید معلول اولی باشد که دو حیث دارد: یکی آن که دارای شدت وجودی است تا معلول مستقیم خدا باشد و دوم آنکه می‌تواند جهت کثرت داشته باشد و به واسطه‌ی او، مخلوقات دیگر پدید آمده و از فیض وجود بهره برند. پس در واقع، فیض و خلقت اصلی، واسطه و صادر اول است و فیض خدا، از طریق او و در امتداد وجود او به کاینات می‌رسد. در عرفان نیز ثابت شده که نحوه وجودی خداوند، به گونه‌ای است که فیضان وجود و پیدایش موجودات گوناگون، نیاز به واسطه دارد. در عرفان به این واسطه یا اول مخلوق، انسان کامل و قطب می‌گویند.
ب. نظام جهان بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این نظام و هدف آن پابرجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه می‌دهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیاط انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیت کامل که همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق امام و حجت خدا تحقق می‌یابد. پس تا زمانی که امام هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است.
بنابراین، امام، واسطه فیض است و به واسطه‌ی او، فیض به عالم هستی می‌رسد و به واسطه او، عالم وجود باقی است، چه امام ظاهر باشد و چه غایب.
روایت معروفی از وجود مقدس پیامبر صادر شده که «جعل الله النجوم امانا لاهل السماء و جعل اهل بیتی امانا لاهل الارض؛ خداوند قرار داد ستارگان را امان برای اهل آسمان و قرار داد اهل بیت‌ام را امان برای اهل زمین».(بحار، ج27،ص 308، ب8).
نظیر این تعبییر، از وجود مقدس امام زمان علیه السلام نیز صادر شده است که: «انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهل بیتی و شیعتی؛ من آخرین اوصیا هستم و به واسطه من، دفع می‌کند خدا، بلا را از خاندان و شیعیان‌ام».(کمال الدین، ج2، ب43، ح12)
به نظر می‌آید مراد از بلا عذاب‌هایی باشد که به خاطر اعمال ناشایست انسان‌ها باید نازل می‌شد، ولی به جهت آنکه وجود مقدس حجت خدا در میان مردم است، عذاب دفع می‌شود. خداوند، به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم؛ و خداوند آنان را عذاب نمی‌کند در حالی که تو در میانشان هستی».(انفال/33)
بنابراین یکی از آثار وجودی امام، دفع بلا است. البته از روایات استفاده می‌شود دایره دفع بلا، برای سه گروه بوده و دارای وسعت و ضیق است: دفع بلا از اهل زمین؛ دفع بلا از امت اسلام؛ دفع بلا از شیعه و نزدیکان.
از امام باقر علیه السلام در حدیث نسبتاً بلندی نقل شده است که پیامبر فرمود: «النجوم امان لاهل السماء و اهل بیتی امان لاهل الارض … و اذا ذهب اهل بیتی اتی اهل الارض ما یکرهون …. بهم یمهل اهل المعاصی و لا یجعل علیهم بالعقوبة و العذاب … ؛ ستارگان، امان‌اند برای اهل آسمان و اهل بیت من امان‌اند برای اهل زمین … و زمانی که اهل بیت‌ام بروند، می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت دارند … به واسطه‌ی آنان، اهل عصیان، مهلت داده‌ می‌شوند و مورد عقوبت و عذاب واقع نمی‌گردند».(بحار، ج23، ص19، ح14).
به هر حال باید دانست که امام، تجلّى رحمت و بخششگرى خداوند بر روى زمین است و در هر حالى نعمت و برکت است ؛ چه آشکار باشد چه پنهان.
پس اصل وجود خود حجت و خلیفه الهى، فایده و بهره سرشارى است که همیشه و در هر حال باید سپاس گزار آن بود.
امام کاظم علیه السلام درباره آیه «و اَسبَغَ علیکم نعمَه ظاهرة و باطنة» فرمود : «نعمت ظاهر، امام آشکار و نعمت باطن، امام غایب است که جسمش از دیده هاى مردم پنهان است. گنج هاى زمین برایش پدیدار مى گردد … هر راه دورى برایش نزدیک مى شود».(5)
.
یک رهبر بزرگ آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی ـ که از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت می گیرد ـ یک نوع تربیت روحانی نیز دارد، که از راه نفوذ معنوی در دل ها و فکرها اعمال می شود و می توان آن را ولایت معنوی نام گذاشت . در آنجا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار کار نمی کند، بلکه تنها جاذبه و کشش درونی موثر است.
وجود مبارک امام زمان روحی فداه در پشت ابرهای غیبت نیز، این اثر را دارد که از طریق شعاع نیرومند و پردامنه «نفوذ شخصیت» خود، دل های آماده را در نزدیک و دور، تحت تاثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تکامل آنها می پردازد و از آنها انسان هایی کامل تر می سازد. ما قطب های مغناطیسی زمین را با چشم خود نمی بینیم، ولی اثر آنها روی عقربه های قطب نما، در دریاها راهنمای کشتی هاست و در صحراها و آسمان ها راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر کره زمین، از برکت این امواج، میلیون ها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا کرده، با وسائل نقلیه بزرگ و کوچک بفرمان همین عقربه ظاهراً کوچک از سرگردانی رهائی می یابند.
وجود مبارک امام ـ صلوات الله علیه ـ در زمان غیبت با امواج جاذبه معنوی خود، افکار و جان های زیادی را که در دور یا نزدیک قرار دارند، هدایت می کند، و از سرگردانی رهائی می بخشد. البته نباید فراموش کرد که امواج مغناطیسی زمین، روی هر آهن پاره بی ارزشی اثر نمی گذارد، بلکه روی عقربه های ظریف و حساسی که خاصیت آهنربائی یافته اند و یک نوع سنخیت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا کرده اند، اثر می گذارند. همینطور دلهائی که راهی با امام علیه السلام دارند و شباهتی را در خود ذخیره نموده اند، تحت تاثیر آن جذبه روحانی قرار می گیرند.
از طرف دیگر امام واسطه فیض است . باید در میان بشر همواره فرد کاملی موجود باشد که تمام کمالات انسانی ممکن، در او به فعلیت رسیده و در ضمن با عالم ربوبی ارتباط داشته باشد(تا ارتباط بین عالم غیب و نوع انسان محفوظ بماند) که اگر چنین برگزیده ای در میان بشر نباشد؛ حرکت تکاملی افراد بی غایت و بدون هدف خواهد بود. بر اساس آیات قرآنی (آیات 30 و 213 سوره بقره)، پروردگار در نظام خلقت و نیز قانون گذاری و دیانت، ائمه و حجت های خودش را خلیفه روی زمین قرار داده و آنان را مجرای بهره وری ها و فیض عام و خاص برای مردم ساخته و تمام اسمای الهی را به ایشان آموخته است «وً عًلًّمً آدًمً الأًسْماءً کُلًّها» تا اینکه به اذن او ، همچون خودش در همه چیز تصرف و دخالت کنند و جانشینی او و عهده دار امور زمین و مردم باشند و چنین است که اگر حجت و خلیفه خدا در زمین نباشد ، خاک هستی مردم را در خود خواهد کشید. باید دانست که خداوند متعال، با اسما و صفات عالیه اش، همه چیز و همه پدیده ها را آفریده و خود عهده دار تمام امور آنها است. هستی همه آنها، وابسته به او است و هرگونه اراده کند، در انها دخل و تصرف می کند… اما بنای ذات مقدسش بر این است که امور خلقت مادی را، فقط از طریق اسباب مادی ـ و بدون دخالت مستقیم و یا بی واسطه ـ اداره کند و از جمله اسباب برای اصلاح امور ظاهری و باطنی مردم،‌پیامبران و جانشینان آنان ـ به خصوص امامان معصوم ـ هستند. امام صادق علیه السلام می فرماید:«خداوند ناپسند و ناخوش می دارد که امور عالم را جز با اسباب و وسایط اداره کند ؛ از این رو برای هر چیزی سببی قرار داده است و برای هر سبب گسترده و میدان قدرت نفوذی قرار داده و برای هر نشانه ای، پشتگاه و راه ورودی گویا ـ و خواننده به حق ـ مقرر فرموده است. هر که او را بشناسد ـ و به رسمیت بپذیرد ـ خدا را شناخته و هرکه او را انکار کند، خدا را انکار کرده است. آن بارگاه و راه ورود، رسول الله و ما هستیم». پس اگر امامان معصوم ـ و در عصر حاضر امام زمان روحی فداه ـ عناصری خاکی نبودند و امور عالم خلقت ـ ازجمله زمین و ساکنان آن ـ را بر عهده نمی گرفتند؛ امور زمین و مردمش از هم می پاشید. بنابراین باید واسطه بین آفریننده و پدیده های مادی، کسی باشد که دارای خلقت مادی و جسمانی و علاوه بر آن دارای درجه ای از شرافت معنوی باشد که شایستگی ارتباط بین آفریننده و آفریدگان را احراز کند و چنین افرادی جز خلفای ذات مقدس پروردگار (پیامبران و جانشینان آنان) کسی نمی تواند باشد.
حال مى توان فواید و آثار وجودى امام غایب را چنین دسته بندى کرد:
یک. آثار و فواید دینى و باطنى :
1-1. هدایت باطنى صالحان و شایستگان
یکى از ابعاد وجودى امام غایب، امر هدایت انسان ها است. هدایت و راهیابى آنان و طى مدارج عالى انسانى و رسیدن به کمال و تعالى جز در پرتو وجود و حضور امام ممکن نیست و بى عنایات و تفضّلات او، تشخیص و ترسیم راه صحیح و مستقیم امکان ندارد. بر این اساس، امام زمان علیه السلام به شکل هاى مختلف و اثر گذار، زمینه هاى رشد و بالندگى روحى و معنوى انسان ها را فراهم مى کند و هادى و راهنماى آنان است.
2-1. دفاع از اسلام و پاسدارى از دین
امام غایب، نگهدارنده اصالت و اعتبار دین و حافظ اسناد ایین الهى است تا دلایل الهى و نشانه هاى روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموش نگراید. با گذشت زمان و آمیختن سلیقه ها و افکار شخصى به مسائل مذهبى و گرایش هاى مختلف به سوى برنامه هاى ظاهر فریب مکتب هاى انحرافى و دراز شدن دست مفسده جویان به سوى مفاهیم آسمانى، اصالت پاره اى از این قوانین از دست مى رود دستخوش تغییرات زیاد بخشى مى گردد. با این حالى بایسته است که در میان جمع مسلمانان، کسى باشد که مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامى را، در شکل اصلیش حفظ و براى آیندگان نگه دارى کند.(6) در روایتى از پیامبر اکرم آمده است : «لا یزال هذا الدین قائماً حتّى کیون علیکم اثنا عشر خلیفه»(7) ؛ «این دین از بین نمى رود تا زمانى که براى شما، دوازده خلیفه (امام) است».
بر اساس یکى از خطبه هاى نهج البلاغه امام عصر، در زمان غیبت براى پیشرفت و عظمت اسلام و حل و فصل امور اساسى مسلمانان تا سر حدّ قدرت مى کوشد و اساس اسلام را حفظ مى کند. امام على علیه السلام فرمود : «مردم از جاده حقیقت معرف شده، به چپ و راست مى روند ؛ در راه هاى گمراهى قدم مى زنند و طرق هدایت را، رهاکرده اند. پس درباره آنچه شدتى است و در انتظارش هستید، تعجیل نکینید و چیزى را که به زودى واقع مى شود، دیر مشمارید. چه بسا، کسى که در موضوعى تعجیل مى کند، ولى وقتى به آن رسید، مى گوید : اى کاش آن را ادارک نکرده بودم. بشارت هاى آینده، چه اندازه نزدیک شده اند! اکنون وقت رسیدن و غده ها و نمایان شدن، چیزى است که آن را نمى شناسید. آگاه باشید! هر یک از ما اهل بیت – که آن زمان را درک کرد (و امام عصر بود)، با چراغ روشن قدم بر مى دارد و به روش صالحان رفتار مى کند تا گرهى از مشکلات مردم بگشاید، گرفتارى را آزاد سازد، جمعیت باطل و زیان بخش را پراکنده کند و اجتماع سودمندى را تشکیل دهد.
تمام این کارها را پنهان انجام مى دهد (فى ستره عن الناس) ؛ به طورى که حتى قیافه شناسى نیز با کمال دقت، اثرى از وى نمى یابد – به برکت وجود امام آن عصر – دسته از مردم، براى دفاع از دین آماده مى گردند ؛ چنان که شمشیر و تیر، به دست حدّاد تیز مى شود. چشم باطن آنها، به وسیله قرآن روشن مى گردد، تفاسیر و معانى آن در گوششان گفته مى شود و شب و روز از علوم و حکمت هاى الهى، بهره مند مى شوند (تجلى بالتنزیل ابصارهم و یرمى بالتصنیر فى مسامعهم و یغبقون کأس الحکمة بعد الصبوح).(8)
از این خطبه استفاده مى شود که امام عصر غیبت، در نهایت حفظ و پنهانى به سر مى برد ؛ اما با بصیرت و بینایى کامل در حل و فصل امور اساسى مردم و دفاع از حوزه مقدس اسلام مى کوشد. مشکلات مسلمان را سامان مى دهد. از گرفتاران داورى مى کند. به برکت وجود مقدس امام عصر(عج) گروهى از مردم براى دفاع از دین مجهّز مى شوند و در تصمیمات خود، از معارف و علوم قرآن الهام مى گیرند و…(9)
3-1. یارى شیعیان و حفظ کیان شیعه
امام غایب، هر چند فواید و آثار فراوانى براى کلّ جهان دارد و همه مردم را به فیض مى رساند ؛ اما تفضّلات و عنایات ویژه اى نیز به شیعیان و دوستداران خود دارد و در موارد زیادى، آنان را یارى و کمک مى کند. در واقع پیوند و ارتباط ژرفى بین آن حضرت و شیعیانش وجود دارد و بهره ها و برکات فراوانى، از این جهت شامل آنان مى شود.
امام مهدى(عج) اطلاع و آگاهى کاملى نسبت به وضعیت آنان دارد و به مشکلات و گرفتارى ها و نیازهاى آنان عالم است. از این رو همّت وافرى بر حفاظت و نگه دارى از شیعیان خود و پاسدارى از کیان شیعه دارد و در حالى آنان را از دعاى خیر خود، بهره مند مى سازد ؛ چنان که خود مى فرماید : «لأنّنا من وراء حفظهم بالدعاء الذى لا یحجب عن مَلِک الارض و السماء»(10) ؛ «ما پشت سر مؤمنان شایسته کردار، با نیایش و دعایى که از فرمانرواى آسمان ها و زمین پوشیده نمى ماند، آنان و شیعیان را حفاظت و نگه دارى مى کنیم».
آن امام همام در نامه اى به شیخ مفید نوشته است : «انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لَتَنزل بکم للأواء و اصطلهکم الاعداء» ؛(11) «ما در رسیدگى و سرپرستى شما، کوتاهى و اهمال نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشوارى ها و مصیبت ها، بر شما فرود مى آمد و دشمنان شما را ریشه کن مى کردند».
و نیز نوشته است : «فاِنّا نُحیط علماً بأنباتکم و لا یعزب عنّا شى ء من اَخبارکم»(12) ؛ «ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده و مخفى نمى ماند».
4-1. دفع بلاها و خطرات
یکى از فواید وجودى امام غایب، «مسئله رفع عذاب» و «امامان بودن براى اهل زمین» است. بر اساس سنّت الهى، وجود یک فرد مومن و صالح در یک جمع، باعث دور کردن عذاب و حفظ همه آن جمع مى گردد.
در روایت معروفى از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آمده است : «اجعل الله النجوم امانّا لأهل السماء و جعل اهل بیتى اماناً لأهل الارض»(13) ؛ «خداوند ستارگان را امان براى اهل آسمان قرار داد و اهل بیتم را امان براى اهل زمین».
امام مهدى(عج) درباره وجود شریف خود مى فرماید : «انا خاتم الاوصیاء و بى یدفع الله عزّو جل البلاء عن اهلى و شیعتى»(14) ؛ «من آخرین اوصیا هستم و به واسطه من، خداوند بلا را از خاندا و شیعیانم دفع مى کند».
چنان که پیش تر گذشت، حضرت فرمود : «اگر توجهات ما نبود، بلاها بر شما فرود آمده، دشمنان شما را پایمال مى کردند (لولا ذلک لا مطَلَمَتکُم اللأراءُ و احاطت بکُمُ الاعداء)».(15)
در داستانى از علامه نائینى آمده است، در دوران جنگ جهانى اول و اشعال ایران توسط نیروهاى انگلیسى و روسى، حملات و هجوم آنان به ملت مظلوم ایران به اوج خود رسیده بود. به همین جهت آیت الله نائینى(ره) بسیار پریشان و نگران اوضاع شیعه بود.
شبى به امام زمان(عج) متوسل گردید و در حال گریه و توسل به خواب رفت. در عالم رؤیا دیوار بزرگى به شکل نقشه ایران دید که در حال سقوط است و عده اى زن و بچه زیر آن نشسته اند. وضعیت به قدرى هولناک بود که در خواب فریاد کشید… در این حال دید حضرت ولى عصر(عج) تشریف آورد و انگشت مبارکشان را به طرف آن دیوار گرفته، آن را سرجاى خود قرار داد. آنگاه فرمود : «اینجا شیعه خانه ما است، مى شکند، خم مى شود، خطر هست، ولى ما نمى گذاریم سقوط کند ؛ نگهش مى داریم».(16)
2. بهره ها و فواید اخلاقى
2-1. خودسازى و تهذیب نفوس
یکى از آثار و برکات وجودى امام، پیدایش و تقویت روحیه خدسازى و تهذیب نفس است. بر اساس روایات، امام و حجت خدا، ناظر و شاهد بر اعمال است و هر روز هر هفته، اعمال انسانها، خدمت آن بزرگوار عرضه مى شود. کسى که دوستدار امام باشد، راضى نمى شود که امام، ناظر و گواه بر اعمال ناپسند او باشد و با دیدن اعمال بر او، غمگین و ناراحت گردد. از این رو، سعى مى کند، دقت بیشترى نسبت به اعمال خود داشته باشد و به گونه اى رفتار کند که رضایت امامش را به دست آورد. پس اعتقاد به اینکه امام، مراقب اعمال است و نامه عمل شیعیان خدمت ایشان ارائه مى شود، در خوب شدن و نیکوکارى اشخاصى تأثیر دارد.
از طرف دیگر آن حضرت عنایت ویژه اى به صالحان و شایستگان دارد و ضمن اینکه با قدرت خداوندى و ولایت تکوینى، در اصلاح رفتارها تأثیر دارد ؛ دعاى خیر خود را پیوسته شامل حال کسانى مى کند که مى خاهند در این راه قدم بردارند. او از طریق شعاع نیرومند و پر دامنه «نفوذ شخصیت خود» دل هاى آماده را تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تکامل آنها مى پردازد و از آنان انسان هایى کامل تر مى سازد.
1) دادگستر جهان، ص 154.
2) بحار الانوار، ج 52، ص 92، ح 8 ؛ کمال الدین، ج 1، ص 23، ح 3.
3) کمال الدین، ج 2، ب 45، ح 4 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 92، ح 7.
4) جعفر سبحانى، پرسشها و پاسخ ها.
5) اثبات الهداة، ج 3، ص 581، ج 763.
6) ر.ک : جعفر سبحانى، پرسش ها و پاسخ ها.
7) میزان الحکمه، ج 1، ص 133.
8) نهج البلاغه، خطبه 150.
9) ر.ک : دادگستر جهان، ص 158 و 159.
10) احتجاج طبرسى، ج 2، ص 602.
11) احتجاج طبرسى، ج 2، ص 596.
12) همان.
13) بحار الانوار، ج 27، ص 38.
14) کمال الدین، ج 2، ب 43، ج 12.
15) احتجاج طبرسى، ج 2، ص 596.
16) عنایات حضرت مهدى به علما و طلاب، ص 315 ؛ فرازهایى از تجلّیات امام عصر(عج)، ص 54.

خورشید پشت ابر

guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا