دین و اندیشه
خدا و خدای توهم
فریدریش نیچه: این انتهای کفر نیست اغاز تفکر است، ما خدا را افریدیم یا خدا ما را؟
پاسخ کوتاه:
انسان ویژگیها و تواناییهای معنوی و روحانی دارد. میتواند با عالم غیب مرتبط باشد. براهین و راههای زیادی برای اثبات واقعی بودن وجود خدا داریم. حتی سیاستمدارانی مانند جیکوب ریز ماگ، ترزا می، تمام رؤسای جمهور آمریکا برای پیروزی در انتخابات، بر گرایشهای مذهبی خود تأکید کردهاند؛ حتّی شخصی مثل ترامپ مدّعی شد نمایندۀ خدایی نادیدنی و توانمند است که زمین را ظرف شش روز آفرید.
مغز انسان میتواند به خوبی اطلاعات و رخدادهای نامربوط و غلط را فیلتر کند. توهم زمانی رخ میدهد که سیستم حسّاسِ مغز به خاطر بیماری یا اختلالات دیگر از کار میافتد و مسائل بیربط و بیهوده برای فرد اهمیت نابجایی پیدا میکند. مغز ما همانند یک لپتاپ نیست تا پیشتر روی آن ویندوز بالایی نصب شده باشد. یعی در ابتدای امر، مغز ما درکی از سازوکار پیچیدۀ جهان ندارد. الگوی ذهنیای ما از جهان به مرور زمان و در پیِ تجربیات و آموختنِ چیزهای مختلف شکل میگیرد. بنابراین اگر انسان در محیطی بزرگ شود که همهکس و همهچیز دائماً به او میگویند یک خدای مهربان در آسمان است، یا عمر جهان 6000 سال است و غیره، آن را باور میکند. چون هیچ یک از تجربیات روزمرۀ اش ناقض این حرفها نیست. الگوی ذهنی او مشکلی با باور به این مسائل نخواهد داشت. یک باور تنها در صورتی توهّمآمیز دانسته داده میشود که با سیستم اعتقادی و دیگر دیدگاههای فرد در تناقض باشد. [1]؛ انسان ویژگیها و تواناییهای معنوی و روحانی دارد. میتواند با عالم غیب ارتباط برقرار کند.[2]؛ ملاصدرا معتقد است چون انسان از قوه عقل برخوردار است. در تعقل به کمال میتواند برسد. لذا امکان ارتباط با عالم غیب و ملائکه را پیدا میکند و چیزهای غیرمحسوس را نیز میبیند.[3]؛ از نظر معتقدان به امکان ارتباط انسانهای عادی با عالم غیب، تفاوت میان انسانهای عادی و پیامبران و امامان علیهم السلام در این است که آنها از راههای عادی باید به علم غیب دست یابند ولی پیامبران و امامان علیهم السلام از راههای غیرعادی خبردار و آگاه به عالَم غیب هستند.[4]؛
براهین و راههای اثبات وجود خدا بسیار زیادند و در یک دستهبندی کلی:
1- براهین فطرت یا براهین انفسی (راه دل و حسّ خداجویی)
2- براهین خداشناسی از راه آثار یا خلقت خدا
3- براهین فلسفی خداشناسی که خود اینها نیز دو دسته اند: اثبات خدا از طریق غیر خدا و برهانهایی مانند تسلسل و دور یا با تکیه بر اصل هستی خدا را اثبات میکنند . مانند:”برهان صدیقین”؛
تمام مدعیان توهم بودن خدا هیچ دلیلی غیر از دانا بودن خودشان ارائه ننموده اند.این ادعا نیز با واقعیتهای موجود در عالم متناقض است. دین را یک توهم دانسته و بدون دلیل ایمان به غیب و آخرت رامنکرند. تشخیص توهم بسیار مشکل است. توهم در حقیقت نوعی مقاومت شدید بر علیه منطق و حقیقت درست است. پاسخ یا بحث منطقی و علمی با آنها فایدهای ندارد. مثلاً اگر به کارگری دچار توهم خود بزرگ بینی بگوییم “تو که استاد عرصۀ تجارت هستی، پس چرا مجبوری برای امرارمعاش همبرگر سرخ کنی؟” پاسخ میدهد “تو نمیفهمی، همۀ اینها بخشی از نقشۀ هوشمندانۀ من است.” معمولاً انسان در برابر کسانی که باورهای او را مورد تردید قرار میدهند مقاومت بسیاری به خرج میدهد. طبق باور مسیحیان، اعتقاد به پسر خدا که دو هزار سال پیش، بعد از مردن زنده شد و هر لحظه ممکن است به زمین رجعت کند، چیزی از ادّعای کسی که میگوید هدف توطئۀ حکومت واقع شده کم ندارد. اگر سیستم مغزی در تفسیرِ این که وقوع چه اتّفاقاتی در جهان محتمل است، دچار نابهنجاری و اختلال شود، میگوییم فرد دچار توّهم شده است. اساساً مغز از این که سازوکار جهان چگونه است و چه اتّفاقاتی در جهان میافتد، یک الگوی ذهنی دارد. باورها، تجربیات، انتظارات، فرضیات و محاسبات همه و همه درک کلّی ما از نحوۀ رخداد وقایع را شکل میدهند، لذا ما میدانیم که انتظار وقوع چه چیزهایی را میتوانیم داشته باشیم. اعتقاد به این که خدای مهربان و توانایی در آسمان است. بر تمام اعمال انسان نظارت و داوری دارد.
براهین و راههای اثبات وجود خدا بسیار زیادند و در یک دستهبندی کلی:
1- براهین فطرت یا براهین انفسی (راه دل و حسّ خداجویی)
2- براهین خداشناسی از راه آثار یا خلقت خدا
3- براهین فلسفی خداشناسی که خود اینها نیز دو دسته اند: اثبات خدا از طریق غیر خدا و برهانهایی مانند تسلسل و دور یا با تکیه بر اصل هستی خدا را اثبات میکنند . مانند:”برهان صدیقین”؛
تمام مدعیان توهم بودن خدا هیچ دلیلی غیر از دانا بودن خودشان ارائه ننموده اند.این ادعا نیز با واقعیتهای موجود در عالم متناقض است. دین را یک توهم دانسته و بدون دلیل ایمان به غیب و آخرت رامنکرند. تشخیص توهم بسیار مشکل است. توهم در حقیقت نوعی مقاومت شدید بر علیه منطق و حقیقت درست است. پاسخ یا بحث منطقی و علمی با آنها فایدهای ندارد. مثلاً اگر به کارگری دچار توهم خود بزرگ بینی بگوییم “تو که استاد عرصۀ تجارت هستی، پس چرا مجبوری برای امرارمعاش همبرگر سرخ کنی؟” پاسخ میدهد “تو نمیفهمی، همۀ اینها بخشی از نقشۀ هوشمندانۀ من است.” معمولاً انسان در برابر کسانی که باورهای او را مورد تردید قرار میدهند مقاومت بسیاری به خرج میدهد. طبق باور مسیحیان، اعتقاد به پسر خدا که دو هزار سال پیش، بعد از مردن زنده شد و هر لحظه ممکن است به زمین رجعت کند، چیزی از ادّعای کسی که میگوید هدف توطئۀ حکومت واقع شده کم ندارد. اگر سیستم مغزی در تفسیرِ این که وقوع چه اتّفاقاتی در جهان محتمل است، دچار نابهنجاری و اختلال شود، میگوییم فرد دچار توّهم شده است. اساساً مغز از این که سازوکار جهان چگونه است و چه اتّفاقاتی در جهان میافتد، یک الگوی ذهنی دارد. باورها، تجربیات، انتظارات، فرضیات و محاسبات همه و همه درک کلّی ما از نحوۀ رخداد وقایع را شکل میدهند، لذا ما میدانیم که انتظار وقوع چه چیزهایی را میتوانیم داشته باشیم. اعتقاد به این که خدای مهربان و توانایی در آسمان است. بر تمام اعمال انسان نظارت و داوری دارد.
ـــــ
(1). https://www.dinonline.com؛
(2). تحلیل ملا صدرا از امکان ارتباط انسان با عالم غیب، مرتضوی و شکراللهی ، ص48؛
(3). همان ص 54؛
(4). مبانی عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم»، مروی و مصطفوی، ص14؛
خدا و خدای توهم