حقوق زنان در رژیم پهلوی و انقلاب اسلامی
حقوق زنان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در چه شرایطی بوده است
پاسخ کوتاه:
انقلاب اسلای همانگونه که تحولات اساس در نظام سیاسی کشور و فرهنگ جامعه به وجود آورد، در حوزه حقوق زنان نیز تحولات چشمگیری را به همراه داشت. در چهل و اندی سال پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، بر خلاف دوران منحط رژیم شاهنشاهی که زن ایرانی را همچون زن غربی، جلوه و مظهر هیجانات جنسی قرار داده بود، تلاش شده تا حد امکان از استعداد فکری و توانمندی عظیم زن برای تعالی او و جامعه استفاده شود و این امر در درجه اول در جهت تحکیم بنیان خانواده به عنوان اصل اساسی تعالی جامعه مدنظر قرار گرفته است؛ یعنی بعد از انقلاب اسلامی، زن مسلمان ایرانی جایگاه اصلی خود را نخست در نهاد خانواده و سپس در عرصه اجتماع بازیافت.
انقلاب اسلای همانگونه که تحولی در نظام سیاسی کشور و فرهنگ جامعه به وجود آورد، در حوزه زنان تحولی اساسی را به همراه داشت.
در چهل و اندی سال پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، بر خلاف دوران منحط رژیم شاهنشاهی که زن ایرانی را همچون زن غربی، جلوه و مظهر هیجانات جنسی قرار داده بود، تلاش شده تا حد امکان از استعداد فکری و توانمندی عظیم زن برای تعالی او و جامعه استفاده شود و این امر در درجه اول در جهت تحکیم بنیان خانواده به عنوان اصل اساسی تعالی جامعه مدنظر قرار گرفته است؛ یعنی بعد از انقلاب اسلامی، زن مسلمان ایرانی جایگاه اصلی خود را نخست در نهاد خانواده و سپس در عرصه اجتماع بازیافت.
از اینرو در نظام جمهوری اسلامی مسئله جنسیت در خدمت تعالی انسان بکار گرفته شد، نه در خدمت انحطاط بشر و زوال اخلاقی؛ آنگونه که در دنیای غرب مرسوم است. رشد اخلاقی، شخصیتی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زنان در نظام جمهوری اسلامی به خوبی روشن است و دلیل این موضوع نیز تلاشهای مذبوحانه دستگاههای تبلیغاتی دشمنان و هجمههان آنان علیه کشورمان است که به بهانههای واهی موضوع پایمال شدن حق زنان را دستاویز قرار میدهد و با وقاحت و بیشرمی تمام، سعی در تخریب جایگاه متعالی زن در جامعه ایرانی-اسلامی دارند.
ارتقاء حقوق و کرامت انسانی زنان پس از انقلاب
اما خوشبختانه ارتقاء حقوق و کرامت انسانی زنان و توانمندسازی آنان از جمله پیش شرطهای لازم برای توسعه جامعه اسلامی – ایرانی در تمامی دستگاهها و قوانین مربوطه قید و ذکر شده است. بنابراین هجمهها و تبلیغات غربی نتوانسته جایگاه زنان را در نظام جمهوری اسلامی ایران تقلیل دهد و روزبه روز زنان در جامعهی ایرانی در زمینههای مختلف علمی، سیاسی، مدیریتهای اجتماعی و فرهنگی درخشیدهاند.
نگاهی گذرا به انتشارات و کتابهای متعدد در کشور اعم از علمی، پژوهشی، تاریخی، ادبی، سیاسی و هنری که با نام زنان در کشورمان نشر مییابد حکایت از جایگاه والای علمی و مدارج عالی زنان دارد. این پیشرفتها در تمامی حوزهها بروز و نمود دارد. فعالیت زنان ایرانی در حوزههای پزشکی، تکنولوژیکی و فناوری نیز بسیار چشمگیر است و زنان در حوزههای مرتبط با علوم نوین نیز منشاء اثرگذاری و پیشرفت بوده و هستند.
آمارهای مرتبط با حضور موفق زنان کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف اجتماعی، علمی، سیاسی، اقتصادی و ورزشی گواه نقشآفرینی مثبت و چشمگیر این قشر اثرگذار جامعه است . زنانی که رمز موفقیت و سعادت ایران اسلامی هستند .
به گوشه ای از دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه زنان که گویای تحول چشمگیر نسبت به جایگاه و حقوق سیاسی اجتماعی آنان قبل از انقلاب اسلامی است، اشاره می کنیم
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها 6 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی را زنان تشکیل میدادند که این آمار اکنون نزدیک به 50 درصد رسیده است.
قبل از انقلاب اسلامی سهم زنان از کرسی استادی دانشگاه حدود یک درصد بود که این رقم اکنون به 21 درصد رسیده است.
در حوزه ورزشی، زنان مسلمان ایرانی پس از انقلاب موفق شدند با حفظ حجاب، در عرصه جهانی و رقابتهای بین المللی در رشتههای گوناگون ورزشی بدرخشند؛ پیش از انقلاب تنها 5 مدال آن هم فقط در عرصه رقابتهای آسیایی سهم زنان ایرانی بود؛ زنان ورزشکاری که از سوی رژیم ستمشاهی مجبور به کشف حجاب برای شرکت در مسابقات نیز بودند. در حالی که اکنون نزدیک به 200 مدال در رشتههای مختلف از آن بانوان ایرانی است.
پیش از انقلاب اسلامی در دوره ستمشاهی، شاخص امید به زندگی در میان زنان در ایران به 57 و شش درصد میرسید که اکنون به 77 و یک درصد افزایش یافته است.
تعداد پزشکان متخصص زن در حوزه زنان از 16 درصد به 98 درصد رسیده و همچنین کاهش 90 درصدی مرگ و میر مادران هنگام زایمان را به دنبال داشته است.
تعداد پزشکان زن نیز قبل از انقلاب اسلامی از 597 نفر افزایش 50 برابری یافته است.
بعد از انقلاب اسلامی زنان نهادهای بسیاری را با رویکردهای فرهنگی، تربیتی، کارآفرینی، خیریهای و حتی پژوهشی راهاندازی کردند که در حال حاضر تعداد آنها به هزاران کانون و نهاد غیردولتی میرسد حضور زنان در عرصههای مرتبط به سازمانهای مردم نهاد تاثیر بسزایی در پیشبرد مطالبات زنان داشته است، قبل از انقلاب تنها 5 سازمان مردم نهاد در حوزه زنان فعال بود که این تعداد نیز عمدتاً به خانواده سلطنتی متصل بودند، اما اکنون بیش از 2700 سمن مربوط به امور زنان در استانهای مختلف کشورمان فعالیت میکنند.
در عرصه نشر و نویسندگی؛ تعداد نویسندگان زن قبل از انقلاب کمتر از 10 نفر بود که اکنون به بیش از 4000 نفر رسیده است. در زمان رژیم پهلوی، ناشر زن در کشور وجود نداشت، اما اکنون نزدیک به 800 ناشر زن در کشور فعالیت میکنند.
در سال 1350 دختران در حال تحصیل در مقطع ابتدایی به پسران در حال تحصیل در همین مقطع نزدیک به 35 درصد بوده است در سال 1393 این عدد به 50 رسید که نشان دهنده توازن و برقراری عدالت آموزشی بین پسران و دختران در کشور است.
پیش از انقلاب اسلامی مدیران زن تنها بیش از 6 درصد را دربرمی گرفته اما اکنون این نقش مدیریتی به بیش از 40 درصد رسیده است .
(https://humanrights.eadl.ir/news/articleType/ArticleView/articleId/5756)
مشارکت سیاسی زنان بعد از انقلاب و مقایسه آن با قبل از انقلاب
اولین تغییر این بود که زمینههای حقوقی و سیاسی این مشارکت در جمهوری اسلامی فراهم شد. یعنی قانون اساسی جمهوری اسلامی بحث برابری زن و مرد را مطرح کرد. این تحول و گام اساسی در مشارکت زنان، تکریم خانواده و جایگاه زن به استناد قرآن کریم بود که در قانون اساسی مطرح شد و از ابتدای انقلاب بدون هیچ وقفهای این برابری به صورت عملی اجرا شد. اینطوری نبود که فرض کنید 10 سال از پیروزی انقلاب بگذرد و ما بعدش مثلاً حق رأی یا حق انتخاب شدن به خانمها بدهیم. بلکه از همان ابتدا هم حق رأی، یعنی حق انتخاب کردن، به صورت برابر به زن و مرد اعطا شد و هم حق انتخاب شدن در عرصههای مختلف.
این اولین گام بود و در واقع اولین حرکتی بود که جمهوری اسلامی به نفع مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان انجام داد.
دوم این بود که زنان توانستند در سایه این برابری قانونی و حقوقی از حقوق خودشان استفاده کنند و وارد عرصههای سیاسی اجتماعی شوند. در مجلس شورای اسلامی در بعضی از دورهها تا 17 نماینده زن هم داشتیم.
درمورد پستهای سیاسی در جمهوری اسلامی، زنان تا معاونت رئیس جمهور پیشرفت کردند. فرماندار شدند، در هیئتهای دیپلماتیک مهم زنان عضویت داشتند.
در حوزههای اجتماعی و فرهنگی مشارکت زنان خیلی چشمگیرتر است. قبل از انقلاب فقط شش درصد فارغالتحصیلان دانشگاههایمان زن بودند، اما الان این عدد به بیش از 50 درصد افزایش یافته است.
ما بعد از انقلاب توانستیم صدهزار زن پزشک از عمومی تا متخصص و فوق تخصص تربیت کنیم. درحالی که قبل از انقلاب این رقم، عدد قابل توجهی نبود. حتی پزشک مرد زیادی هم نداشتیم چه رسد به پزشک زن! قبل از انقلاب اغلب پزشکان از خارج از کشور میآمدند.
در مورد تشکلهای اجتماعی نیز به همین شکل است. ما امروزه صدها تشکل اجتماعی در حوزه مددکاری، حمایت از خانوادههای بیسرپرست، کمکهای مالی، اعطای وام، صندوقهای قرضالحسنه و… داریم که مسئولیتشان با خانمها است.
در احزاب نیز زنان فعالیت زیادی دارند. در ستادهای انتخاباتی علاوهبر اینکه همیشه یک بخشی به نام معاونت امور بانوان داریم، بعضی وقتها حتی ستاد زنان داریم و خود بانوان ستاد تشکیل میدهند. حتی در آن ستاد اصلی هم ممکن است مسئولین یا معاونین ستاد انتخاباتی خانمها باشند. مخصوصاً در انتخاباتهای ریاست جمهوری. این هم مشارکت سیاسی است. همچنین در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، مالی و در حوزههای مختلف زنان پیشرفت زیادی داشتند.( https://www.farsnews.ir/news/14001113000033)
حقوق زنان در رژیم پهلوی و انقلاب اسلامی