دین و اندیشه

امام مهدی و توجه به شیعیان

پرسش و پاسخ

سلام (۱) چرا امام زمان نمی یاد؟؟ دیگه باید چه اتفاقی بیفته که بیاد؟؟
(۲) اینطرف شما هی اسلام رو اثبات می کنید و ان طرف هی اسلام رو نقض می کنن. ما خودمون هم که نمی تونیم متخصص اسلام و تاریخ و فقه و رجال و حدیث بشیم. امام زمان هم مددی نمی کنه! حالا خدا چطور از ما انتظار داره و. روز قیامت مارو مواخذه می کنه؟؟
(۳) مگر یکی از وظایف امامان تببین معارف دین نیست؟؟ امام زمان چطور اینکار رو میکنه؟؟

پاسخ کوتاه:
اعتقاد به مهدویت باعث میشود انسان خود را از صحنه هاى ظلم، ستم، فساد و گناه دور نگه دارد چون مى داند که آن مصلح کلّ، با هر ظلم و فسادى مقابله و برخورد خواهد کرد. و از طرفی همین اعتقاد پاک فکر و اندیشه انسان را وسیع، و جهان اندیش مى سازد.

براساس ایده مهدویت نزد شیعه بقاى حجت الهى در عالم، ضرورى و لازم است اما از آنجائى که اراده و مشیت الهى و بلکه حکمت پروردگار تعلّق گرفته به بقاء حجّت و وجود یک انسان کامل که او بتواند به حقّ، خلیفه اللَّه باشد تا مصداق آیه “إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً. بقره، 30” منتفى نگردد. دوازدهمین خلیفه و جانشین رسول خدا(ص) را که آخرین سلسله امامان و هادیان معرفى شده از جانب وحى و رسول خدا(ص) بوده از انظار مخفى داشت، و با این کار، او را از دسترس ظالمان و ستمگران خودکامه مصون و محفوظ نمود. گرچه امام وحجّت خدا در پشت پرده غیبت به تمامى شئونات و امورات وابسته به امامت مشغول است، او همچون خورشیدى است در پشت ابر که باعث برقرارى نظام، در منظومه شمسى است، و نور خود را از پشت ابر به تمامى جمادات، نباتات، حیوانات و انسان ها منتشر مى نماید، و همه آنها از وجودش بهره مند مى شوند.امام عصر و حجت الهى نیز وجود مبارکش اگرچه در پشت پرده غیبت قرار گرفته، أمّا، براى نظام جهان خلقت مفید است و به برکت وجودش رزق و روزى تمام جانداران داده مى شود، و نسبت به انسان ها نیز توجه و عنایت هاى ویژه اى دارد از قبیل هدایت هاى معنوى و دادرسى ها و دستگیری ها براى مضطرین و ملتمسین در اطراف و اکناف عالم، و با دعاهاى خود و بلکه با کارهاى مخفیانه خود، نقشه هاى شوم و خطرناک دشمنان اسلام را باطل نموده، و باعث دوام اسلام و مسلمین، و به خصوص مکتب تشیّع و پیروان آن مى شود.اگر امروز بعداز گذشت 14 قرن از ظهور و بروز اسلام و نزول قرآن مى نگریم که اسلام و مکتب تشیّع برقرار است آن هم با وجود دشمنان قدرتمند و کینه توزى در هر عصر و زمانى همچون معاویه و فرزند خبیث او، یزید که قسم مى خورد و مى گوید: واللَّه کارى کنم که نام محمد صلی الله علیه و آله در زیر خاک مدفون شود و دیگرى واقعه طفّ و کربلاء را به پا مى کند و به خیال خام خود، اصل و ریشه رسالت و امامت را نابود گرداند.مع ذلک ما شاهد بقاء اسلام، مسلمانان و مکتب اهل بیت عصمت و طهارت هستیم و این حاکى از این است که یک انسان الهى و روح بزرگى براى حفظ دین و دیانت در تلاش و تکاپو است و در همین رابطه از وجود نازنین حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده که مى فرماید: “إنَّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلا ناسِیْنَ لِذِکْرِکُمْ ، ما توجه خودمان را از شما بر نمى داریم و شما را فراموش نخواهیم کرد.”اگر حضرت خضر آن عبد صالح و غائب از انظار، براى حفظ یک کشتى، تا به دست ظالم نیفتد و یا باقى ماندن گنجى تا صاحبان آن بزرگ شوند و نیز براى حفظ ایمان پدر و مادرى، خود را به تکاپو مى اندازد و کارهاى عجیب و غریبى انجام مى دهد تا مصالح ضعیفان و صاحبان حق پایمال نشود. قطعاً حجت غائب ما حضرت مهدى- ارواحنا فداه- ضمن هزاران هزار دادرسی ها و کارسازی ها براى بیچارگان و صاحبان ایمان، خصوصاً براى استغاثه کنندگان به درگاه آن حضرت، براى حفظ اسلام و مکتب تشیّع به مراتب سعى و تلاش بیشترى خواهند کرد.
مخفى نماند که غیبت امام عصر با توجه به اینکه بسیارى از کارهاى مربوط به مقام امامت در حال غیبت انجام مى گیرد، امّا فیض حضور امام را از مردم سلب نموده و آنان را در فراق محبوب خود به سوز و گداز افکنده است.
و ازسوى دیگر، وضع آشفته و نابسامان جوامع بشرى و شیوع ظلم و بى عدالتى در اطراف و اکناف آن، و کم رنگ شدن دین و دیانت و بلکه انسانیت و شرافت در بین مردم، و مشاهده بى وفائی ها و جنایت ها و ضایع نمودن حقوق ها در جوامع اسلامى و حتّى از ناحیه بعضى از مدعیّان تشیّع و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت، طبیعى است که قلب حضرت را در غم و غصّه فرو برده و روح بزرگ ایشان را در فشار قرار مى دهد.
و نیز صاحبان ایمان و پیروان واقعى مکتب اهل بیت علیهم السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، سخت در ناراحتى و غربت و فشار واقع مى شوند، زیرا از یک طرف دشمنان اسلام سعى مى کنند آنان را به انزوا بکشند و ضربات خود را بر آنان وارد سازند و از طرف دیگر خناسّ هاى زمانه با وسوسه هاى خود مى کوشند تا این افراد را به وادى شک و تردید رهسپار نمایند.
مهمترین وظیفه اى که بر آحاد مسلمین و به ویژه شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام متوجه است، این است که: اعتقادات خود را از کتاب و سنّت بگیرند و با ادلّه عقلیه آن را تحکیم نمایند و در این رابطه از مطالعه کتب سودمند و یاحضور درجلسات علماء و دانشمندان غفلت ننمایند زیرا قوى ترین عامل براى جهت بخشى به حرکت و سیر انسانى آراء و عقائد او است.
بشر براساس افکار و عقائد خویش حرکت مى کند و طبق آن عمل مى نماید اسلام، تعلیم و تربیت را از فکر و اندیشه آغاز کرد و قبل از هر چیز، در مقام اصلاح عقائد بر آمد، پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله با شعار “قُولُوا لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ” دعوت خود را شروع کرد زیرا اگر توحید براى مردم معلوم شود و به صورت یک اعتقاد و ایمان درآید به طور قهرى، از هرگونه شرکى همچون بت پرستى، آدم پرستى، ماه پرستى و… احتراز مى کنند و همچنین عقیده به توحید، نیّت و قصد انسان را به مرحله خدا خواهى مى رساند که در اعمال و کردار جز راه او و جلب رضاى او به جهت دیگرى متمایل نمى شود.
و نیز عقیده به رسالت و نبوّت، روح تعبّد را در انسان زنده مى کند و چون انبیاء را واسطه بین خالق و خلق مى دانند با آرامش کامل و رضایت خاطر به وظائف دینى و انسانى خود مشغول مى شود.
و اما عقیده به حضرت مهدى(ع) و این که فردى خواهد آمد که عدل و عدالت را گسترش مى دهد، و ظلم و فسق و فجور را از روى زمین محو مى کند و تمامى مستضعفان جهان را از دست مستکبران و خودکامگان نجات مى بخشد و… قطعاً چنین عقیده و ایمانى باعث مى شود اولًا: خود را از صحنه هاى ظلم، ستم، فساد و گناه دور نگه دارد چون مى داند که آن مصلح کلّ، با هر ظلم و فسادى مقابله و برخورد خواهد کرد.

ثانیاً: فکر و اندیشه انسان را وسیع، و جهان اندیش مى سازد و لذا مى نگریم در عصر حاضر که زمان غیبت امام علیه السلام است، یگانه فرقه و گروهى که غم مظلومین و محرومین عالم را مى خورند و در این رابطه هیچ مرز و حصرى قائل نیستند. پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام و معتقدین به حضرت مهدى و منتظرین امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مى باشند.

ثالثاً: اعتقاد به حضرت مهدى و به حیات و غیبت ایشان و نیز آشنا شدن با خصوصیات و ویژگى هاى حضرتش باعث مى شود از وسوسه هاى شیاطین و نوشته هاى مسموم و دعوت بعضى از شیادان و حیله گران در امان بمانند زیرا با شناخت حق و آشنا شدن با آن، دیگر جائى براى جولان دادن باطل باقى نمى ماند. منتهى باید شیعیان در کنار مسائل شعارگونه و مسائل احساساتى، خود را مسلّح کنند به سلاح شعور و آگاهى، و با این مسئله مهّم اعتقادى براساس دلیل و برهان آشنا شوند و خوشبختانه افراد کثیرى را مشاهده مى کنیم که در این رابطه از ایمانى برخوردار هستند که غیبت امام علیه السلام در آنان هیچ ضغف و فتورى ایجاد نکرده، و با یک قاطعیّت تمام و روح امیدوار و با نشاط، به انتظار سپیده دم صبح و طلوع خورشید ولایت و امامت مى باشند، و با تمام وجود با ظلم و بى عدالتى ها مقابله مى کنند و در مقابل ناملایمات صبر مى نمایند…
آنچه مسلم است و جاى هیچ شک و تردیدى نیست این است که: آینده کاروان بشریت آینده اى روشن و نورانى است، و روزى خواهد آمد که شایستگان وارثان زمین، و مستضعفان، إمامان و زمامداران مى باشند، و حکومت عدل و داد در سر تا سر گیتى برقرار مى گردد و مردم با رعایت حقوق یکدیگر در أمن و امان زندگى مى کنند، علاقه وتمایل مردم به عبادت و بندگى خدا و نیز به پاکان عالم همچون أهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام زیاد مى شود.
و شکل و شمایل جوامع بشرى به طور کلّى تغییر مى کند، ظلم و جور، جاى خود را به عدل و داد، و دورى از پاکان، جاى خود را به نزدیک شدن به آنها، و تمرّد و فسق، جاى خود را به ایمان و تقوى واگذار مى کند.
… قرآن با صراحت مى گوید: “بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ. انبیاء، 18”
“ما حق را بر سر باطل مى کوبیم تا آن را هلاک سازد و این گونه باطل محو و نابود مى شود.”
و اگر از روایات اسلامى أعم از روایات وارده از طرق أهل سنّت و یا شیعه،سؤال شود، بطور اتفاق خواهند گفت: آینده جهان تحت یک حکومت عدل و داد قرار خواهد گرفت آن هم به دست افراد پاکان و صلاحیّت دار.
و اگر در این رابطه از سایر ادیان و مذاهب توضیح بخواهیم، آنها نیز مى گویند:
یک انسان کامل و قدرتمندى که مى تواند مستضعفان جهان را از دست مستکبران نجات بخشد، خواهد آمد، و پیروان زبور و تورات و انجیل همه و همه به انتظار آن روز فرخنده و صبح امید به سر مى برند: “وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ. انبیا، 105”
و اگر آینده بشریّت را از جبر تاریخ سؤال کنیم و به عبارت دیگر از فطرت و نهاد انسان ها (که از زشتى ها بیزار و عاشق خوبى ها است) بپرسیم، یقیناً صداى بشارت آمیزى به گوش خواهد رسید که مأیوس نباشید زیرا آنچه که فطرت تو طالب آن است یعنى عدالت، صداقت، امانت، حقیقت و زدوده شدن ظلم ها و جنایت ها و حق کشى ها از جامعه بشرى، و خلاصه: خاتمه یافتن کذب ها و تهمت ها و دغل کارى ها، در انتظار تو است.
و مولاى ما امیر المؤمنین(ع) به این جبر تاریخ و یا نداى فطرت در کلام خود اشاره نموده و مى فرماید:
دنیا پس از چموشى (همچون شترى که از دادن شیر به دوشنده اش خود دارى مى کند و براى بچه اش نگه دارى مى کند) بما خانواده روى مى آورد، سپس آن حضرت به دنبال این سخن این آیه را تلاوت کرد: مى خواهیم بر مستضعفین زمین منّت گذاریم و آنها را پیشوایان زمین و وارثان آن قرار دهیم.
منبع:
دوازده گفتار درباره حضرت مهدى(ع)، ص4 و بعد.

امام مهدی و توجه به شیعیان

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا