عامل اصلی بیداری و یقظه
چگونه به حالت یقظه برسیم از کجا بدانیم به این حالت تا به حال رسیده ایم برای یقظه(بیداری)چه کار های عملی و علمی انجام داد؟
دوست گرامی. بیداری انسان از آگاهی نسبت به حقایق بنیادین (خدا، انسان، معاد، دین، دنیا) آغاز میشود و یکی از حقایق که پرسش از آن، از سؤال های اساسی زندگی انسان است، فلسفه زندگی و هدف خلقت اوست که جای دارد آدمی پیوسته در جستجوی پاسخ صحیح و دقیق به این پرسش مهم باشد.
البته پاسخ به این سال ، چندان آسان به نظر نمیرسد و مکاتب مختلف سعی و تلاش فراوان برای توجیه و تفسیر آن نموده اند و در این مسیر، موفقیت چندانی نیز نصیب آنان نشده و نتوانسته اند انسان را از حیرانی و سرگشتگی نجات دهند، اما قرآن کریم بهراحتی به این سال مهم پاسخ داده و تکلیف انسان ها را روشن ساخته است.
هدف غایی خلقت، رسیدن انسان به مقام قرب الهی و آمادگی برای زندگی جاودان آخرتی و لقای پروردگار است. وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى؛ انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است. إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى؛ برگشت به سوی خداست. إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ، ما از خداییم و به سوی او بازمیگردیم. أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ؛ آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم
از این آیات بهخوبی استفاده میشود که هدف نهایی و علت غایی خلقت و زندگی انسان، کمال و قرب الهی و سعادت جاودان و آمادگی برای حیات اخروی و لقای الهی و وصول به مبدأ نور هستی است. همانگونه که جنین در رحم مادر خود را برای زندگی کردن در دنیا، کامل و آماده میکند، انسان نیز باید خود را برای زندگی کردن در برزخ و عالم آخرت کامل و آماده سازد.
اگر کسی به آخرت و حیات پس از مرگ معتقد شد، آنگاه تمام زندگیاش بهدرستی و در همین راستا ساماندهی میشود و از حیرت و گمراهی و سرگشتگی نجات مییابد. چنین انسانی شغل و کار و تلاش و تمام فعالیتهای اجتماعی و فردیاش در این راستا خواهد بود. البته نه اینکه دنیا را فراموش کند، بلکه به دنیا بهگونهای بها میدهد و میپردازد که به آخرتش آسیب نرساند و در راستای رشد معنوی و حیات اخرویاش باشد.
غفلت از خودسازی و یاد مرگ، نتیجه غفلت از هدف خلقت است، هنگامی آدمی برای سلوک نظری و عملی و آماده شدن برای سفر آخرت اقدام میکند که از خواب غفلت بیدار شده باشد و ضرورت جهتگیری در راستای هدف خلقت خویش و بندگی حقتعالی را کاملاً درک نماید.
البته پروردگار عالم انسان را بهواسطه صفات خود پرورش میدهد و ربوبیت او توسط صفات انجام میپذیرد؛ لذا به صورتی دقیقتر میتوان گفت: هدف نهایی انسان، آراسته و شبیه شدن به صفات خدا و دور شدن از صفات شیطان است و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به کمال رسیدن، قرب به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جایجای ادبیات دینی و آموزههای اخلاقی مطرح میشود، همه درنهایت به همین حقیقت – آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و دور شدن از صفات شیطانی – بازمیگردد و خلاصه میشود.
منتهی نکته مهم در این زمینه که حاکی از عظمت روحی انسان است، گرایش به بینهایت طلبی و مطلق خواهی اوست. اشتهای بینهایت انسان برای مظهریت نسبت به صفات و کمالات الهی باعث شده تا او هرگز به مرتبهای از کمال و پیشرفت قانع و راضی نباشد و پیوسته خواستار قرب بیشتر و تشبه کاملتر به ذات بینهایت هستی و صفات و کمالات او باشد و هدف نهایی زندگی او را همین کمال طلبی مطلق توجیه میکند.
عامل اصلی بیداری و یقظه