دین و اندیشه

حکمت غیبت و نزدیکی ظهور

پرسش و پاسخ

سلام وقتتون بخیر.به طور اتفاقی با یک ملحد بحث میکردیم که بحث درباره امام زمان شد و او این شبهات را مطرح کرد:می گویند امام زمان می اید بدبخت انسانی است که منتظر است او کیست چرا می اید؟ کسی که در جنگ جهانی اول و دوم نیامد میلیونها تن سلاخی شدند زنان بی ابرو شدند نیامد از گرسنگی انسانها گربه خوردند نیامد به جوانان در بند تجاوز شد نیامد،هزاران نفر این روز ها در حال مردن هستند ولی نیامد،اقا محمد خان قاجار کوهی از چشمان مردم کرمان ساخت ولی او نیامد،هیتلر ان همه کشتار به راه انداخت در اردوگاه اشوویتس ان همه جنایت و تجاوز و قتل اتفاق افتاد ولی نیامد،چنگیز خان مغول ایران را به ویرانه ای تبدیل کرد و مردم را کشتند و سوزاندند و خوردند ولی او نیامد سرخپوستان امریکایی وحشیانه قتل عام شدند و سرزمینشان اشغال شد ولی او نیامد،سیاه پوستان افریقایی قرنها به بردگی رفتند و تحت ظلم و ستم بی اندازه بودند ولی او نیامد،هیروشیما و ناکازاکی و حلبچه و سردشت بمباران شیمیایی شدند و هزاران نسل بی گناه سوختند ولی او نیامد،هزاران بی گناه بی پناه در زندان های دیکتاتور ها تحت شکنجه و تجاوز کشته شدند ولی او نیامد،و ان همه جنایت و کشتار و فساد در طول تاریخ بعد از اسلام توسط اعراب مسلمان نما اتفاق افتاد ولی او نیامد،کجاست؟کی می اید؟می اید که چه کند؟جنگ افروزی کند؟ انتقام یک بانو را بعد از هزار سال بگیرد؟انتقام کشتار عاشورا را از نسل‌های بعدی بگیرد؟دو سوم مردم جهان را بکشد؟چه انتظاری می کشند منتظران؟مشکل مردم ما نفهمیدن نیست ترس از فهمیدن است!!!

پاسخ کوتاه:
چنان که می دانیم یکی از سنّت های ثابت الهی، آزمایش بندگان و گزینش صالحان و پاکان است، به طوری که صحنه ی زندگی همواره صحنه ی امتحان و آزمایش است، تا بندگان در پرتو ایمان و استقامت و تسلیم خویش در پیروی از اوامر خداوند تربیت شوند و به کمال برسند و استعدادهای نهفته ی آنان شکوفا گردد; لذا در برخی از روایات آمده است که فلسفه ی غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه آزمایش مردم است. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت هاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکل هاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مى کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که ظهورش نزدیک است.


برای رسیدن به هدفی اشتباه آسمان به ریسمان بستن را اشتباه دومی دانسته اند. تمسک به هر خبر دروغ و اشتباه حربه ای موقت و ناکارآمد است. انسان دنبال آگاهی باید در صدد کشف حقیقت باشد . تخریب یک عقیده در متن این پرسش بیانگر بی اساس بودن و بی نتیجه بودن حرف است . غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه از اموری است که عقل بشر به تنهایی از کشف همه ی اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است; ولی باید توجّه داشت که بر اساس برخی روایات، علّت و فلسفه ی واقعی غیبت امام مهدی(علیه السلام)سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم(علیهم السلام)کسی از آن اطلاع کافی و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد; لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
یا جابر! انّ هذا الأمر امرٌ من أمر الله و سرّ من سرّ الله، مطوّی عن عباده فایّاک والشّک فی أمر الله فهو کفر[1]; ای جابر! (غیبت امام زمان) سرّی از اسرار الهی می باشد که بر بندگان پوشیده است. مبادا در امر خدا شک کنی، چرا که تردید در امر خدا کفر است.
عبدالله بن فضل هاشمی روایت کرده است:
از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: همانا برای «صاحب الامر» غیبتی تخلف ناپذیر است، به طوری که اهل باطل در آن تردید می کنند.
عرض کردم: یابن رسول الله! چرا غیبت می کند؟
فرمود: به علتی که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم.
عرض کردم: چه حکمتی در غیبت اوست؟
فرمود: همان حکمتی که در غیبت حجّت های پیش از او بوده است. حکمت غیبتِ قائم بعد از آمدن خود او ظاهر می شود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای حضرت موسی(علیه السلام)ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند.[2]بنابراین، نمی توان به همه ی اسرار غیبت آن حضرت پی برد; امّا با استفاده از روایات معصومین(علیهم السلام) به برخی از این حکمت ها اشاره می کنیم:
الف) آزمایش مردم
چنان که می دانیم یکی از سنّت های ثابت الهی، آزمایش بندگان و گزینش صالحان و پاکان است، به طوری که صحنه ی زندگی همواره صحنه ی امتحان و آزمایش است، تا بندگان در پرتو ایمان و استقامت و تسلیم خویش در پیروی از اوامر خداوند تربیت شوند و به کمال برسند و استعدادهای نهفته ی آنان شکوفا گردد; لذا در برخی از روایات آمده است که فلسفه ی غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه آزمایش مردم است. در این زمینه به چند روایت توجّه می کنیم:
1. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
ذاک الّذی یغیب عن شیعته و اوْلیائه غیْبةً، لا یثْبت فیها علی القوْل بِامامتِه اِلّا من امْتحَن اللهُ قلْبَه للاْیمان[3]; او (امام زمان(علیه السلام)) کسی است که از یاران و شیعیانش غایب می شود، غیبتی که در آن کسی در اعتقاد به امامت حضرت ثابت نمی ماند، مگر کسی که خدا قلبش را به ایمان آزموده باشد.
2. امام حسین(علیه السلام) می فرماید:
له غیبة یرتدّ فیها اقوام و یثبت علی الدّین فیها آخرون… أما انّ الصابر فی غیبته علی الأذی والتکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله(صلی الله علیه وآله);[4] برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه غیبتی است. در این غیبت برخی از دین برمی گردند و برخی ثابت قدم می مانند. هر کس در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت کند، به قدری از اجر خداوند بهره مند می گردد که گویا در کنار پیامبر(صلی الله علیه وآله) با شمشیر با دشمنان جنگیده است.
3. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ضمن حدیث مفصلی می فرماید:
مهدی از دیدگان پیروانش غایب می شود و جز کسانی که خدا دل های آنان را شایسته ی ایمان قرار داد، در اعتقاد و امامت او استوار نمی مانند.[5]4. امام صادق(علیه السلام) فرمود:
ان الله عزّوجلّ یحبّ أنْ یمتحن الشیعة[6]; خدای عزّوجلّ دوست دارد شیعه را امتحان کند (غیبت امام مهدی(عج) امتحان پیروان و شیعه است).
ب) آزادی از بیعت طاغوت های زمان
در برخی از روایات اسلامی آمده است که علّت و حکمت غیبت امام مهدی(علیه السلام) این است که آن حضرت به وسیله ی غیبت از یوغ بیعت با طاغوت های زمان آزاد می شود و بیعت با هیچ حاکمی را بر عهده ندارد، تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان، از روی تقیه، حکومت ها را به رسمیت می شناختند، ولی امام مهدی(علیه السلام)مأمور به تقیه نیست و به همین جهت با حکومت ها و طاغوت های زمان بیعت نمی کند. اگر غیبت آن حضرت نباشد، این امر شدنی نیست.
امام حسن مجتبی(علیه السلام) در این باره فرمود:
ما منّا احد الّا و یقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الّا القائم الّذی یصلّی روح الله عیسی بن مریم خلفه فانّ الله عزّوجلّ یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلّا یکون لاحد فی عنقه بیعة…[7]; هر کدام از ما (امامان اهل بیت(علیهم السلام) ) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت های زمان را از روی تقیه به عهده گرفته ایم، مگر امام مهدی(علیه السلام) که عیسی بن مریم به امامت آن حضرت نماز می گذارد. خداوند ولادت او را مخفی نگه داشت و برای او غیبتی در نظر گرفت، تا زمانی که قیام می کند بر گردنش بیعت حاکمی نباشد.
ج) حفظ جان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
خداوند به وسیله ی غیبت امام دوازدهم(علیه السلام) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است. اگر غیبت امام مهدی(علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسی که به خون آن حضرت تشنه بود، امام مهدی(علیه السلام)را نیز، مانند پدران بزرگوار آن حضرت، شهید می کرد و زمین از حجت خداوندی خالی می شد.
در این باره روایات فراوانی از امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده است; از جمله امام پنجم(علیه السلام)فرمود:
انّ للقائم غیبة قبل أن یقوم، قال: قلت: و لم؟ قال: یخاف[8]; برای قائم ما (امام مهدی(علیه السلام)) قبل از آن که به پاخیزد غیبتی است.
راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: به جهت این که ترس از کشته شدن او وجود دارد.
گفتنی است با توجه به متن و مدلول التزامی روایات، حکمت های دیگری برای غیبت آن حضرت ذکر شده است که برای اطلاع بیش تر می توان به کتاب های الغیبة شیخ طوسی و الغیبة نعمانی و کمال الدین و تمام النعمة، رجوع کرد.
پی نوشتها:
[1]. محمد باقر مجلسی، بحالارانوار، (تهران: المکتبة الاسلامیة، چ 4، 1362)، ج 51، باب 1، ص 73، حدیث 18.
[2]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، (تهران: چاپ اسلامیه، 1379 ق)، ج 2، ترجمه ی آیت الله کمره ای، ص 482.
[3]. محمد باقر مجلسی، بحالارانوار، ج 36، ص 250.
[4]. همان، ج 51، ص 133، باب 3، حدیث 4.
[5]. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، (تهران: مرکز نشر کتاب، 1373 ق)، ص 101، فصل 1، باب 8، ح 4.
[6]. اصول کافی، ج 1، ص 337، باب فی الغیبة، حدیث 5.
[7]. محمد باقر مجلسی، همان، ج 51، ص 132.
[8]. همان، ج 52، ص 98.
منبع: نشریه صباح – شماره 7
«نزدیک بودن ظهور» آرزوی قلبی همه منتظران امام عصر می‌باشد و دعای هر لحظه و هر ساعت شیفتگان مهدوی است. پیشوایان ما به همه ما آموخته‌اند که برای فرج آن حضرت دعا کنیم و منتظر ظهور او باشیم و خود را هر لحظه برای حکومت عدل گستر او آماده سازیم.(بحارالانوار، ج 92، ص 326) دوران غیبت امام عصر، بنابر تعالیم اهل بیت(ع)، دوران امید است و شور و نشاط و تحرک ویژه‌ای می‌طلبد. با این حال این شور و نشاط محدوده‌ای هم دارد که خود اهل بیت، برایمان ترسیم نموده‌اند و پیشروی بیش از آن را به شدت نهی کرده‌اند. در فرهنگ اهل بیت «پیگیری تاریخ ظهور» امری نکوهیده و دعا برای «تعجیل فرج» کاری پسندیده است. محدوده دیگری که در روایات به شدت از آن نهی شده، «توقیت» یعنی «تعیین وقت برای ظهور» است. علامه مجلسی در جلد 52 بحارالانوار، ص 101 بابی با عنوان «التمحیص و النهی عن التوقیت» (نهی از تعیین وقت ظهور) گشوده و تعداد زیادی از این گونه روایات را جمع آوری کرده است.فراوانی این روایات و اعتبار سندی قسمت قابل ملاحظه‌ای از آنها و اجماع دانشمندان بزرگ شیعه بر این مساله، جای هیچ شک و شبهه‌ای را برای حرمت و نهی شدید این مسئله باقی نگذاشته است. چنان که مقام معظم رهبری نیز فرموده اند: «هیچ وقت نمیشود گفت که حالا سالها یا مدتها مانده است که این اتفاق بیفتد، هیچ وقت هم نمیشود گفت که این حادثه نزدیک است و در همین نزدیکى اتفاق خواهد افتاد. همیشه باید مترصد بود،» و «مسئله‌ى انتظار هم که جزء لاینفک مسئله‌ى مهدویت است، از آن کلیدواژه‌هاى اصلى فهم دین و حرکت اساسى و عمومى و اجتماعى امت اسلامى به سمت اهداف والاى اسلام است؛ انتظار؛ انتظار یعنى ترغب، یعنى مترصد یک حقیقتى که قطعى است، بودن؛ این معناى انتظار است. انتظار یعنى این آینده حتمى و قطعى است؛ بخصوص انتظارِ یک موجود حىّ و حاضر؛ این خیلى مسئله‌ى مهمى است. اینجور نیست که بگویند کسى متولد خواهد شد، کسى به وجود خواهد آمد؛ نه، کسى است که هست، وجود دارد، حضور دارد، در بین مردم است. در روایت دارد که مردم او را مى‌بینند، همچنانى که او مردم را مى‌بیند، منتها نمیشناسند. در بعضى از روایات تشبیه شده است به حضرت یوسف که برادران او را میدیدند، بین آنها بود، در کنار آنها بود، روى فرش آنها راه میرفت، ولى نمیشناختند. یک چنین حقیقت بارز، واضح و برانگیزاننده‌اى؛ این کمک میکند به معناى انتظار. این انتظار را بشریت نیاز دارد، امت اسلامى به طریق اولى‌ نیاز دارد. این انتظار، تکلیف بر دوش انسان میگذارد. وقتى انسان یقین دارد که یک چنین آینده‌اى هست؛ همچنانى که در آیات قرآن هست: «و لقد کتبنا فى الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادى الصّالحون. انّ فى هذا لبلغا لقوم عابدین» – مردمانى که اهل عبودیت خدا هستند، میفهمند – باید خود را آماده کنند، باید منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمه‌اش آماده‌سازى خود هست. بدانیم که یک حادثه‌ى بزرگ واقع خواهد شد و همیشه منتظر باشید.»به همین جهت مقام معظم رهبری شرط نزدیک کردن ظهور را ، عمل صالح و پاکی می داند: « شما مردم عزیز – بخصوص شما جوان‌ها – هر چه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیت‌ها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید این آینده را نزدیکتر خواهید کرد، این‌ها دست خود ماست اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان آن روز را نزدیک کردند، آن نسلی که برای انقلاب آن فداکاری‌ها را کردند، با فداکاری‌های خودشان آن آینده را نزدیکتر کردند هر چه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم آن عاقبت را دایما نزدیکتر می‌کنیم.» بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد خجسته امام زمان (عج) – 22 آبان 1379همچنین ایشان معتقد است : زمینه ظهور درصورت پیروزی ملت ایران آماده میشود : « امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولی‌امر و ولی‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست» (بیانات در دیدار مردم قم – 19 دی 1391)
بر این اساس ظهور امام زمان (عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق می یابد. بنابراین، تاریخ آن را فقط خداوند می داند و هیچ کس نمی تواند تاریخ دقیق آن را پیش بینی کند. در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغ گوست. مهزم اسدی از امام صادق (ع) پرسید: «فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد (ص) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟» حضرت فرمود: «تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجله کنندگان هلاک می شوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات می یابند.» (بحارالانوار، ج 52، ص 103)
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عده اى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیده اند که دوره اى که ما در آن زندگى مى کنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا براى آخرالزمان نشانه هایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و…) که این نشانه ها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مى شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله اى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله اى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایى بیشترى پیدا کرده اند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مى شوند. چنان که مقام معظم رهبری نیز فرموده اند: « امروز، هم بشریت بیش از بسیاری از دورانهای تاریخ، دچار ظلم و جور است، هم پیشرفتی که امروز بشریت کرده است، معرفت پیشرفته تر است. ما به زمان ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) این محبوب قلبی انسانها نزدیک شده ایم زیرا معرفتها پیشرفت کرده است.» تاریخ: 3/9/78 بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور همزمان با هفتۀ بسیج و روز ولادت حضرت مهدی (عج)
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیه هاى منطقه اى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملت ها را به این نتیجه رسانده که براى آینده اى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده اى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پى گیرى مى کند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت هاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکل هاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مى کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که ظهورش نزدیک است.
پنجم.در بعضی از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند؛ چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است: … و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند)
البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای عهد آمده است: … اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم) .

حکمت غیبت و نزدیکی ظهور

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا