پیشرفت کشورهای اسلامی
سلام و عرض ادب 🌺🌹🌸
سوال : می گویند اگر امریکا – چین و روسیه نبودند و فضاپیما – ماهواره و تلسکوپ ( مثلا جیمز وب ) نساخته بودند و به فضا پرتاب نکرده یا به فضا نرفته بودند – کشورهای مسلمان و مسلمانان تاکنون موفق به مشاهده فضا – سیاره ها – ستاره ها و کهکشان ها و عظمت خداوند در فضا نشده بودند . ///
هیچ کشور مسلمانی تاکنون نتوانسته فضا پیما یا تلسکوپ فضایی به فضا ارسال کند .
در بین تمام کشورهای اسلامی فقط ایران عزیز در این چند سال توانسته موشک و ماهواره ( بصورت محدود و ابتدایی ) به فضا ارسال کند .
لطفا در این باره توضیح فرمایید …
سوال : می گویند اگر امریکا – چین و روسیه نبودند و فضاپیما – ماهواره و تلسکوپ ( مثلا جیمز وب ) نساخته بودند و به فضا پرتاب نکرده یا به فضا نرفته بودند – کشورهای مسلمان و مسلمانان تاکنون موفق به مشاهده فضا – سیاره ها – ستاره ها و کهکشان ها و عظمت خداوند در فضا نشده بودند . ///
هیچ کشور مسلمانی تاکنون نتوانسته فضا پیما یا تلسکوپ فضایی به فضا ارسال کند .
در بین تمام کشورهای اسلامی فقط ایران عزیز در این چند سال توانسته موشک و ماهواره ( بصورت محدود و ابتدایی ) به فضا ارسال کند .
لطفا در این باره توضیح فرمایید …
پاسخ کوتاه:
گر چه امروز غرب خود را یکّه تاز میدان پیشرفت می داند اما این پیشرفت مرهون پیشرفت علمی مسلمانان و اقتباس از آن است چه به آن اعتراف کنند و چه نکنند. اینکه روزگار طولانی منابع کشورهای اسلامی توسط کشورهایی که امروز مدعی حقوق بشر و پیشرفت و... هستند به تاراج رفته و این کشورها عقب نگاه داشته شده اند، نشانه خباثت و آلودگی تمدن غربی است.
امروز جمهوری اسلامی با وجود همه موانع و تحریم ها و دشمنیها نشان داد که با کنار زدن سایه سلطه سلطه جویان و با تکیه بر ظرفیت اسلام ناب و جوانان متعهد می توان پیشینه درخشان اسلامی را احیا کرد و به جایگاه شایسته دست یافت. دستیابی به فناوریهای نوین و قرار گرفتن در میان چند کشور برتر دارنده این فناوریها زنگ خطر را برای غرب به صدا در آورده و همین مساله یکی از عوامل دشمنی پایان ناپذیر نظام سلطه به رهبری آمریکا با جمهوری اسلامی است.
در زمینه پیشرفت های مختلف کشورمان می توانید به کتاب صعود چهل ساله که شامل مطالب مستند همراه با نمودارهای متعدد از عملکرد ۴۰ ساله انقلاب اسلامی ایران میباشد، مراجعه نمایید: ر.ک: tabnakjavan.com/fa/news/۳۳۹۵۸
1.گر چه امروز غرب خود را یکّه تاز میدان پیشرفت می داند اما این پیشرفت مرهون پیشرفت علمی مسلمانان و اقتباس از آن است چه به آن اعتراف کنند و چه نکنند.« این مطلب جاى تردید نیست که مسلمین ، دوران عظمت و افتخار اعجاب آورى را پشت سر گذاشته ، نه از آن جهت که در برهه اى از زمان حکمران جهان بوده اند… زیرا جهان حکم رانان و فاتحان بسیارى به خود دیده است که چند صباحى به زور خود را بر دیگران تحمیل کرده اند و طولى نکشیده که مانند کف روى آب ، محو و نابود شده اند بلکه از آن جهت که نهضت و تحولى در پهنه گیتى به وجود آوردند و تمدنى عظیم و با شکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعل دار بشر بود ، اکنون نیز یکى از حلقات درخشانى تمدن بشر به شمار مى رود و تاریخ تمدن به داشتن آن مى بالد . مسلمین چندین قرن در علوم و صنایع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالى اجتماعى بر همه جهانیان تفوق داشتند و دیگران از خرمن فیض آن ها توشه مى گرفتند . تمدن عظیم و حیرت انگیز جدید اروپایى که چشم ها را خیره و عقل ها را حیران کرده است و امروز بر سراسر جهان سیطره دارد ، به اقرار و اعتراف محققین بى غرض غربى ، بیش از هر چیز دیگر از تمدن با شکوه اسلامى مایه گرفته است.»( مطهری ، مرتضی ، انسان و سرنوشت ، تهران: صدرا ، 1374، ص10)
به عنوان نمونه ویل دورانت در تاریخ تمدن چنین می نویسد : « اسلام طى پنج قرن، از سال 81 تا 597 ه. ق (700 تا 1200 م) از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگانى، وضع قوانین منصفانه انسانى و تساهل دینى، ادبیات، دانشورى، علم، طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود»( ویل، دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب صارمی و دیگران، (عصر ایمان، بخش اول)، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى ،1373 ، ج4، ص 432)
« اسلام در جهان مسیحى نفوذ گوناگون و بسیارداشت. اروپاى مسیحى غذاها، شربت ها، دارو، درمان، اسلحه، استفاده از نشان هاى مخصوص خانوادگى، سلیقه و انگیزه هنرى، ابزارها و فنون صنعت و تجارت و قوانین و راه هاى دریایى را از اسلام فرا گرفت و غالباً لغات آن را نیز از مسلمانان اقتباس کرد … علماى اسلامی ، ریاضیات، طبیعیات، شیمى، ستاره شناسی و پزشکی یونان را حفظ کردند و به کمال رسانیدند و این میراث یونانی را که بسیار غنى تر شده بود، به اروپا انتقال دادند. پزشکاناسلامی پانصد سال تمام علمدار طب در جهان بودند.. ابن سینا و ابن رشد از نظر فلاسفه مدرسی اروپا که این دو را در مرجعیت بعد از یونانیان قرار می دادند ، انوار شرق بودند … این نفوذ اسلامى [از راه] بازرگانى و جنگ هاى صلیبى، ترجمه هزاران کتاب از عربى به لاتینى و مسافرت هاى دانشورانى از قبیل ژربر، مایکل اسکات … به اسپانیاى مسلمان [انجام گرفت]» ( همان، ص 433- 434)
مونتگمری وات انگلیسی می گوید : «ما اروپاییها مدیون بودن فرهنگمان را به اسلام نادیده می گیریم ، ما اغلب اوقات گستره و اهمیت تأثیر اسلام را بر میراث فرهنگی مان دست کم می گیریم و بعضی اوقات حتی از آن به کلی چشم پوشی می کنیم … امروزه بر ما اروپاییان غربی است که برداشت غلط خودمان را اصلاح کنیم و بر دینمان نسبت به جهان اسلام و عرب اعتراف نماییم .»(وات ، مونتگمری ، ت، تأثیر اسلام در اروپا ، ترجمه یقوب آژند ، تهران: مولی ، 1361، ص 10 ، 148)
موریس بوکاى فرانسوى نیز آورده است: «اسلام همواره علم و دین را همزاد تلقى کرده و از همان آغاز، طلب علم جزو دستورهاى دینى اش بوده است. به کار گرفتن همین دستور موجب جهش معجزه آساى علمى دوره مهم تمدن اسلامى شد. همان تمدنى که غرب نیز قبل از رنسانس (نوزایش) از آن برخوردار گردید»( بوکاى، موریس ، عهدین، قرآن و علم، ترجمه حسن حبیبى، تهران: حسینیه ارشاد، ص 14)
زیگرید هونکه می نویسد: « تمدن اسلامی که به وسیله مسلمانان آغاز شد ، نه تنها میراث یونان را از انهدام و فراموشی نجات داد و آن را اسلوب و نظم بخشید و به اروپا داد ، بلکه آنان پایه گذار شیمی آزمایشی ، فیزیک ، جبر ، علم حساب به مفهوم امروزی و مثلثات فضایی ، زمین شناسی و جامعه شناسی هستند . تمدن اسلامی تعداد زیادی کشفیات گرانبها و اختراعاتی در همه بخش های علوم تجربی که اکثر آنها بعدها نویسندگان اروپایی دزدانه به حساب خودشان گذاشتند ، به مغرب زمین هدیه کرده است ، ولی شاید گرانبهاترین آنها را اسلوب تحقیقات علم طبیعی باشد که این پیش قدمی مسلمانان بود که جای پا را برای اروپا باز کرد و منجر به شناخت قوانین طبیعت و تفوق و کنترل آن گردیدند .»(صرفی ، محمد تقی ، تمدن اسلامی از زبان بیگانگان ، ص 106)
گوستاولوبون نیزمى نویسد: « ما در تاریخ ، ملتی را سراغ نداریم که مانند اعراب و مسلمانان به این اندازه در دیگران تأثیر داشته باشند ، زیرا تمام ملتها که به نحوی با آنها ارتباط پیدا کردند ، تمدن آنان را پذیرفتند …نفوذ اخلاقى همین اعراب زاییده اسلام، آن اقوام وحشى اروپا را که سلطنت روم را زیر و زبر نمودند، در طریق آدمیت داخل کرد و نیز نفوذ عقلانى آنان دروازه علوم و فنون و فلسفه را که از آن به کلى بى خبر بودند، به روى آنها باز کرد و تا ششصد سال استاد اروپاییان بودند» ( لوبون ، گوستاو ، تمدن اسلام و عرب ، ترجمه سید محمد تقی فخر داعی ، تهران: علی اکبر اعلمی ،1334)
تأثیر تمدن اسلامى بر تمدن غربى یکى از واقعیات تعیینکننده در تاریخ قرون وسطا به ویژه در تفکر فلسفى و علمى این دوره در غرب، ظهور اسلام و آشنایى مسیحیان با آن بود، به گونهاى که سخن از تاریخ قرون وسطاى غرب بدون ذکر ارتباط آن با اسلام ناتمام است. در قرون وسطا بین جهان اسلام و مسیحیت غرب ارتباط علمى و فرهنگى برقرار شد. شناخت این ارتباط و تأثیر و تأثر اهمیت دارد. این تأثیر ظاهرآ یکطرفه بوده است. در قرن دوازدهم آثار مسلمانان ترجمه شد و اروپاییان از فلسفه، علوم و هنرهاى اسلامى استفاده کردند. همچنین آنان از طریق مسلمانان با بخشهایى از میراث یونانى آشنا گردیدند.
علم و تمدن اسلامى از چهار طریق وارد اروپا شد :
الف. آمیزش اروپاییان با مسلمانان
از همان قرون اولیه اسلامى، بخشهایى از اروپا در حوزه جهان اسلام واقع شد. تا 715 میلادى برخى از جزایر یونان، جنوب ایتالیا (سیسیل) و بسیارى از شهرهاى اسپانیا در اختیار مسلمانان قرار گرفت. ناربن در جنوب فرانسه نیز مدتى در قلمرو مسلمانان واقع شد. اسپانیا و سیسیل از مناطقى بودند که فرهنگ و تمدن اسلامى در آنها به شکوفایى رسید. تأسیس مدارس و مراکز علمى و دارالترجمهها، ظهور عالمان برجسته در رشتههاى مختلف از جلوههاى این تمدن بودند. شهر تولدْ مرکز فعالیتهاى علمى و فرهنگى و داراى کتابخانهاى غنى بود. مسلمانان، مسیحیان و یهودیان در این مناطق با مسالمت و صلح در کنار یکدیگر زندگى مىکردند و به همکارى و مبادله تجارب مىپرداختند. مسلمانان حامل فرهنگ و تمدن اسلامى بودند که از شرق جهان اسلام برگرفته و خود به آن توسعه و تکامل بخشیده بودند و اروپاییان مشتاقانه طالب آن بودند و از راههاى مختلف از آن بهره مىبردند. مسلمانان در اروپا بیش از آنکه حاکمیت سیاسى و نظامى داشته باشند حضور فرهنگى و علمى داشتند و این حضور فرهنگى و علمى تا مدتها پس از پایان یافتن حضور سیاسى و نظامى مسلمانان در اروپا باقى بود.
این آمیزش تحولى همهجانبه در مناطق تحت نفوذ مسلمانان پدید آورد و در پى آن کشاورزى، صنعت (از جمله کاغذسازى و استخراج معادن)، هنرها (از جمله معمارى و موسیقى)، شیوه زندگى در ابعاد مختلف، شهرسازى، فلسفه، علوم و ادبیات توسعه بىسابقهاى پیدا کرد. براى نمونه، عربها سیستمهاى پیشرفته کشاورزى و آبیارى را به اسپانیا آوردند. وجود لغات عربى بسیار مربوط به آبیارى در برخى زبانهاى اروپایى یکى از شواهد این امر است. در پى این تحول، انواع محصولات کشاورزى اعم از حبوبات و سبزیجات و میوهها در اسپانیا رونق گرفت.(ر.ک. مونتگمرى وات، تأثیر اسلام بر اروپاى قرون وسطى،فصل دوم)
افزون بر این، روابطى بین برخى دولتهاى اروپایى و حکّام جهان اسلام بود که زمینه را براى انتقال فرهنگ و تمدن فراهم مىکرد. مونتگمرى وات مىگوید: «شارلمانى با هارونالرشید به اندازه ارتباط او با دشمن دیگرش یعنى حاکم اموى اسپانیا، روابط دیپلماتیک داشت؛ و ممکن است از این طریق بخشى از دانش وسیع و قدرتمند جهان اسلام به اروپا رسیده باشد.
ب. جنگهاى صلیبى
از رویدادهاى ناگوار در ارتباط اسلام و غرب، جنگهاى صلیبى بود. جنگهاى صلیبى از حدود 1095 شروع و تا 1291 ادامه یافت. با اینکه این جنگ طولانى زیانها و صدمات فراوانى به بار آورد، اما در کنار آن با ورود اروپاییان به جهان اسلام و ارتباط نزدیک با مسلمانان، آنان با فرهنگ و تمدن اسلامى در ابعاد مختلفش آشنا شدند و در اقتباس و انتقال آن به غرب کوشش نمودند.
براى نمونه، وقتى فردریک دوم در جنگهاى صلیبى وارد بیتالمقدس شد، شیفته معمارى اسلامى گردید. در دربار او ریاضىدانان و فلاسفه مسلمان بسیارى بودند و خود امپراتور زبان عربى آموخته بود و مترجمان بسیارى در دربار او به ترجمه آثار اسلامى مشغول بودند. او همچنین به علوم اسلامى علاقهمند بود و در تحصیل آن مىکوشید. براى نمونه، او برخى از پرسشهاى فلسفى را براى ابن سبعین اهل مورسى فیلسوف مسلمان اسپانیایى فرستاد و پاسخ دریافت کرد. این پرسش و پاسخها با عنوان «پرسشهاى صقلیهاى» معروف شدند. از سیسیل به دانشگاههاى مهم اروپا کتابها و آثار ترجمه شده و تألیفى ارسال مىشد و بدینسان در رشد دانش در اروپا کمک مىکرد.(کریم مجتهدى، فلسفه در قرون وسطى، ص 203)
ج. تجارت و بازرگانى
یکى دیگر از راههاى انتقال فرهنگى تجارت بود. هم تجّار مسلمان و هم تجّار اروپایى که محصولا ت جهان اسلام را به اروپا وارد مىکردند در این امر نقش داشتند. تجّار مسلمان در نقاط بسیارى از جهان از جمله در شرق آسیا، در گسترش اسلام سهم بسزایى داشتند، چنانکه وات مىگوید: فرهنگ اسلام تنها از طریق حضور مسلمانان در اروپا توسعه نیافت، «بلکه صدور کالاهایى که به وسیله مسلمانان تولید شده بود به ماوراى مرزهاى سرزمینهاى اسلامى، نیز در این امر مؤثر بوده است.»(مونتگمرى وات، تأثیر اسلام بر اروپاى قرون وسطى، ص 39)
یکى از گروههایى که نقش مهمى در این زمینه ایفا مىکردند تجّار یهودى بودند. آنها به زبانهاى مختلف آشنا بودند و به صورت واسطه بین فرهنگ اسلامى و مسیحى عمل مىکردند.
از امورى که در اتباط با تجارت توسعه یافت، مهارتهاى مرتبط با دریانوردى بود. دریانوردى در بین مسلمانان بسیار رونق یافته بود. از کیلوا در شرق آفریقا تا تنگه مالاکا در مالزى عرصه دریانوردى آنان بود. کشتىسازان اسپانیایى و پرتغالى در نیمه دوم قرن دوازهم از تجربیات مسلمانان بیش از دیگر اروپاییان استفاده مىکردند. وات مىگوید: «به نظر مىرسد قدمهاى اصلى در توسعه جهتیاب براى کشتىرانى به وسیله اعراب و اروپاییان برداشته شد.»
سهم مهم دیگرى که مسلمانان در پیشبرد فنون دریانوردى اروپا داشتند ارائه نقشههاى دریایى است. یکى از شواهد مهم در این زمینه، وجود لغات عربى بسیارى در زبانهاى اروپایى در این رشته است. به نظر مورّخان، اساسآ اروپاییان دانش جغرافى را از مسلمانان گرفتند.( همان ، ص 47-49) یکى از
دانشمندانى که در این زمینه نقش مهمى داشت ادریسى (1100م) است.
د. تحقیق و ترجمه
دانشمندان اروپایى بسیارى با سفر به جهان اسلام و تحصیل علوم اسلامى، بسیارى از کتابهاى اسلامى را به زبانهاى اروپایى ترجمه نمودند و یا از طریق تدریس و تألیف کتاب، فرهنگ و معارف اسلامى را به جهان غرب عرضه کردند. گفته مىشود که در قرون وسطا بیش از 1400 اثر اسلامى در رشتههاى مختلف علوم بشرى از زبان عربى به زبانهاى مختلف اروپایى ترجمه شد.(ذکراللّه محمدى، نقش فرهنگ و تمدن اسلامى در بیدارى غرب، ص 312)
2. هر چند امروز در زمینه فضایی و ساخت فضا پیما و تلسکوپ و… غرب مطرح است اما دانشمندان مسلمان در علم نجوم دستاوردهای چشمگیری برجای گذاشتند که پیشرفت های امروز غرب مرهون آن است به عنوان از نخستین دانشمندان مسلمان ایرانی میتوان از ابوالحسین عبدالرحمان صوفی رازی نام برد. ابوالحسین عبدالرحمان صوفی رازی (291-376 هجری)، دانشمند بزرگ اخترشناسی اهل ری است. از کتبی که از وی به جا مانده است میتوان از «صور الکواکب»نام برد، که بیشک یکی از شاهکارهای علمی نجوم دوره اسلامی است. وی نظریههای بدیع و اعجاب انگیزی درباره اجرام آسمانی و موضعشان و حتی قدر و رنگ ستارگان به رشته تحریر درآورده است. از مهمترین دستاوردهای وی فهرستبندی اجرام غیر ستارهای بدون استفاده از تلسکوپ که کمی پس از وی توسط ابن هیثم مطرح شد، بوده است.(https://www.isna.ir/news/zanjan-79348)
ابومعشر بلخى – که اروپائیها در قرون وسطى وى را به نام (Albumasar) مى خوانده اند – مجموعه زیجاتى داشت که در آن حرکات سیارات از روى طریقه هندى و رصد گنگدز محاسبه شده بود و اگرچه اصل آن نمانده است اما آثار دیگر او از خیلى قدیم به زبان لاتینى ترجمه و مکرر چاپ شده است و این همه او را در نجوم در تمام قرون وسطى شهرت جهانى بخشید. با این همه، وى روی هم رفته به عنوان یک منجم بیشتر اهمیت دارد تا به عنوان یک عالم نجوم.
از اینها گذشته، تجارب و اطلاعات صابئین نیز در پیشرفت نجوم اسلام تاثیر بسیار داشت. ثابت ابن قره – که به هندسه و فیزیک علاقه داشت – در تحقیق طول سال شمسى و درجه آفتاب مطالعات مهم کرد. بتانى که نیز از میراث صابئین بهره داشت با تالیف زیجى در بسط هیئت و نجوم اسلامى تاثیر قابل ملاحظه کرد. وى حرکت نقطه اوج آفتاب را کشف کرد و بعضى اقوال بطلمیوس را در این باب نقد و اصلاح نمود. ملاحظات او درباب خسوف در محاسباتى که دانتورن (Dunthorn) از علماء قرن هجدهم اروپا کرد به عنوان یک رهنما یا محرک تلقى شد. نیز وى براى مسائل مربوط به مثلثات کروى راه حلهایى یافت که رجیومانتوس (متوفى 1476) از آنها استفاده کرد.(نقش مسلمانان در نجوم و ریاضیات؛https://wiki.ahlolbait.com)
3. متاسفانه با وجود این پیشینه و کارنامه درخشان به دلایلی تمدن اسلامی دچار زوال و انحطاط گردید و مسلمانان که دیر زمانی در عرصه های علمی سروری می کردند ، گرفتار عقب افتادگی شدند که از جمله می توان به فاصله گرفتن از آموزه های اصیل اسلام راستین، برداشت های نادرست از آموزه های دینی، تعصب و جمود فکری، تفرقه و اختلاف و دخالت استعمارگران و غارت منابع این کشورها و... اشاره کرد.
اینکه روزگار طولانی منابع کشورهای اسلامی توسط کشورهایی که امروز مدعی حقوق بشر و پیشرفت و... هستند به تاراج رفته و این کشورها عقب نگاه داشته شده اند، نشانه خباثت و آلودگی تمدن غربی است.
امروز جمهوری اسلامی با وجود همه موانع و تحریم ها و دشمنیها نشان داد که با کنار زدن سایه سلطه سلطه جویان و با تکیه بر ظرفیت اسلام ناب و جوانان متعهد می توان پیشینه درخشان اسلامی را احیا کرد و به جایگاه شایسته دست یافت. دستیابی به فناوریهای نوین و قرار گرفتن در میان چند کشور برتر دارنده این فناوریها زنگ خطر را برای غرب به صدا در آورده و همین مساله یکی از عوامل دشمنی پایان ناپذیر نظام سلطه به رهبری آمریکا با جمهوری اسلامی است.
پیشرفت کشورهای اسلامی