فشار قبر و تعذیب کافران و تطهیر مؤمنان
فلسفه فشار و عذاب قبر چیست و شامل چه کسانی است؟
پاسخ کوتاه:
آدمی از لحظه ی احتضار در فشار است و هر چه پیش می رود، این فشار افزایش می یابد و در شب اوّل قبر (شب اوّل برزخ)، بسیار شدیدتر می شود. لذا اهل بیت(ع) از زمان احتضار تا شب اوّل قبر و بلکه برای همیشه سفارشاتی به زندگان دارد. در زمان احتضار باید برای شخص در حال احتضار قرآن خواند و از او خواست که شهادتین را بر زبان آورد. بعد از مرگ نیز باید برایش قرآن خواند و از خدای تعالی برایش طلب امرزش و رحمت کرد؛ و غسل و کفنش نمود، و برایش نماز میّت خواند؛ که همه ی اینها کمک به متوفی می باشد. آنگاه او را تشییع می کنند و در ضمن تشییع جنازه، مدام اذکار توحید و رسالت و ولایت را ذکر می کنند تا روح متوفّی از آن بهره گیرد و به این حقایق انس گیرد، که پاسخ سوالات نکیرین(ع) می باشند. باز در هنگام دفن، همین حقایق را به او تلقین می کنند. و شبّ اوّل تدفین برایش نماز لیلة الدفن می خوانند؛ و پس از آن نیز برایش خیرات می کنند.به هر حال، فشار قبر مظهر قهر و عدل و وعده انتقام خدا برای اعداء الله و منافقین دشمن خدا، و مظهر عدل و فضل الهی برای عموم کافران و و ملحدین و مشرکین است، و برای مؤمنین گنهکار یا دارای نواقص مظهر رحمت خاص و تطهیر الهی است.به همین جهت اختصاص به کفار و مشرکین و جنایتکاران ندارد بلکه مؤمنان و نیکان نیز به اندازه گناهانی که از آنها سر زده ممکن است گرفتار فشار قبر شوند. فشار قبر برای چنین مؤمنینی سبب می شود که کفاره گناهان خود را در برزخ تحمل کنند تا در قیامت پاک باشند ولی جنایتکاران و کفار در قیامت عذابی سخت تر در انتظار شان است.
منظور از قبر، در بحث وحشت قبر و فشار قبر و سوال قبر و عذاب قبر و امثال آن، مدفن خاکی که بدن مادّی مرده را در آن دفن می کنند نیست. در فرهنگ اهل بیت (ع) ، قبر نام عالمی است که مردگان بعد مرگ وارد آن می شوند و تا روز قیامت در آن خواهند بود تا قیامت برپا شود. به عبارت دیگر ، مقصود از قبر همان عالم برزخ است. در عالم قبر (برزخ) انسان هم دارای روح است هم دارای بدن ؛ لکن بدنی غیر مادّی دارد که از جهاتی شبیه آن بدنهایی هستند که در خواب می بینیم. شب اوّل قبر یا سوال قبر یا فشار قبر و امثال این امور نیز همگی مربوط به وجود برزخی شخص می شوند و ربطی به بدن مادّی او ندارند.
فشار یا وحشت قبر برای برخی انسانهای خالص در ایمان، اصلاً وجود ندارد، در حالی که شب اوّل قبر و سوال قبر برای همه ی انسانها مطرح است جز برای کسانی که ذاتاً معصومند یا با عمل به دین، به مقام عصمت رسیده اند.
دقت در متون دینى به این نکته راهبر است که مقصود از فشار قبر این نیست که در این قبور خاکى محسوس – که جزئى از عالم ماده است – فشارى بر بدن مادى انسان ها وارد مى شود. بلکه مقصود از قبر دربسیارى از روایات عالم برزخ است و مقصود از «فشار» عذاب خاصى است که انسان درآن عالم متناسب با کنش هاى خود مى بیند. در رابطه با فلسفه این عذاب ها باید گفت: سراى آخرت – که اولین مرتبه آن عالم برزخ است – منشاء ظهور ملکات و تجسم اعمال آدمى است. در آن جهان هر کس با سرمایه اعتقاد و عمل و کردار دنیایى خویش زیست مى کند. اعتقادات، ملکات و اعمال صحیحه وفاضله حقایقى نورانى هستند که چهره ملکوتى شان نعمات گوناگون بهشتى است. در مقابل پندارها و کنش هاى باطل و ملکات رذیله اموری ظلمانى و نارى اند که باطن و ملکوتشان عذاب ها و فشارهاى دوزخى هستند.همین که آدمىاز این جهان رخت بربست با همان سرمایه اى که اندوخته زندگى خواهد کرد و در دوزخ سیئات یا نعیم حسنات قرارخواهد گرفت.
از طرف دیگر عذاب قبر (عالم برزخ) براى برخى از مومنان مبتلا به بعضى معاصى نعمت است؛ زیرامدتى متناسب با کمیت و کیفیت گناه در عذابند و هرگاه میزان لازم از عذاب را چشیدند از آن خارج گشته و با لطف خداى سبحان آمادگى ورود به بهشت را مى یابند. صدوق مى گوید: علت فشار و عذاب قبر چه بسا کفاره گناهانى است که وى در دنیا مرتکب شده و گرفتارى هاى دنیوى و مرض ها و سختى جان سپردن نتوانسته کفاره کامل گناهان باشد.
از مجموع روایات استفاده می شود که فشار قبر تابع گناهان است. و میزان و مدت آن نیز تابع میزان گناهان است .
فشار قبر مظهر قهر و عدل و وعده انتقام خدا برای اعداء الله و منافقین دشمن خدا، و مظهر عدل و فضل الهی برای عموم کافران و و ملحدین و مشرکین است، و برای مؤمنین گنهکار یا دارای نواقص مظهر رحمت خاص و تطهیر الهی است.
به همین جهت اختصاص به کفار و مشرکین و جنایتکاران ندارد بلکه مؤمنان و نیکان نیز به اندازه گناهانی که از آنها سر زده ممکن است گرفتار فشار قبر شوند. فشار قبر برای چنین مؤمنینی سبب می شود که کفاره گناهان خود را در برزخ تحمل کنند تا در قیامت پاک باشند ولی جنایتکاران و کفار در قیامت عذابی سخت تر در انتظار شان است.
با توجه به مطالب کلی فوق، در روایات برخی امور به خصوص به عنوان چیزهائی که باعث عذاب قبر می شوند، شمرده شده است:
1 – حق الناس:
حقوق مالی و غیر مالی مردم را ضایع کردن از عواملی است که موجب فشار و عذاب قبر می شود. سخن چینی ، غیبت، عیب جوئی و بد گوئی از مردم، عقوق والدین، رعایت نکردن حق همسر، خوردن مال حرام، ربا خواری. (بحارالانوار ، ج 5، ص 265 و ج 6، ص 222 و 240 و 245 ؛ لئالی ، ج 5، ص 88 ؛ بحار، ج 18، ص 324 ؛ محجه البیضاء ، ج 5 ، ص 235)
2 – بد اخلاقی:
بد اخلاقی با مردم یا خانواده و دوست و رفیق، از جمله چیزهائی است که موجب عذاب و فشار قبر می شود حتی اگر انسان از اولیای خدا باشد . همچنان که در داستان سعد معاذ مشهور است. (قابوس الرجال، ج 4، ص 343)
3 – اجتناب نکردن از بول و نجاست:
مانند این که انسان ایستاده روی زمین سخت بول کند و به بدن و لباس ترشح کند وبعدا با همان بدن و لباس نماز بخواند. پرهیز نکردن از بول به عنوان یکی از عوامل فشار قبر در روایات ذکر شده است. (بحار ، ج 6، ص 245 و محجه البیضاء ، ج 5 ، ص 235)
4 – نداشتن ولایت ائمه معصومین(ع):
اعتقاد نداشتن به ولایت امامان معصوم از جمله چیزهائی است که موجب عذاب قبر می شود. (بحارالانوار،ج 6، ص 262) همچنان که به طور کلی گناهان و به خصوص برخی اعمال موجب فشار قبر می شود به طور کلی کارهای نیک و به خصوص برخی اعمال نقش به سزایی در آرامش روح در عالم برزخ و رهایی از فشار قبر دارد. مانند خدمت به مردم، نماز خواندن و به ویژه نماز شب، حج خانه خدا، صبر بر مشکلات و …
همان طور که برخى از معاصى، موجب تشدید فشار اول برزخ مى شود، بعضى از اعمال نیز موجب کم شدن و یا برطرف شدن این فشارها و وحشت ها مى شود.
اعمالى چون به جا آوردن رکوعى تام و کامل در نماز،بحارالانوار، ص 244، ح 71. مداومت بر خواندن سوره «زخرف»، قرائت سوره «نساء» در هر جمعه،قمى، حاج شیخ عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 397. به جا آوردن نماز شب،همان، ص 397. خواندن سوره «تکاثر» هنگام خواب،نورى طبرسى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج 1. ص 340 باب 11. گذاشتن دو چوب تر با میت،بحارالانوار، ج 6، ص 215 روایت 3 و 4. روزه گرفتن چهار روز از ماه رجب و دوازده روز از شعبان اقبال الاعمال، ص 651، به نقل از قمى، حاج شیخ عباس، منازل الآخرة، ص 30. و… این اعمال نمونه هاى اندکى است که در روایات باعث کم شدن یا نجات یافتن از فشار قبر شمرده شده است.ر.ک: معاد یا بازگشت به سوى خدا، ج 1، صص 277-282.
به طور کلی کارهای نیک نقش بسزایی در آرامش روح در عالم برزخ و رهایی از فشار قبر دارند، ولی مطابق روایات، بعضی از اعمال در این راستا نقش بیشتری دارند.
1. قرآن خواندن
2. نماز وحشت
3. نماز شب
4. حج خانه خدا
5. صدقه؛ صدقه ای که انسان برای اموات می دهد ملکی از جانب خدا آن را می گیرد و در طبقی از نور می گذارد کنار قبرستان می آید و فریاد می زند، سلام بر شما بازماندگانتان هدیه ای برایتان فرستاده اند.
اموات هم با خوشحالی آن طبق را می گیرند و داخل قبر خود می کنند و به این وسیله قبرشان وسیع و پر نور می شود.
6. محبت اهلبیت(ع) از جمله چیزهای دیگری که انسان را از عذاب قبر و ناراحتی آن نجات می دهد و از همه اعمال کارسازتر است، محبت داشتن به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است.
حضرت امام رضا(ع) فرمود: « از جمله مواردی که من به زیارت زائرم می آیم، شب اول قبر است.»
حضرت رسول(ص) فرمود: محبت و علاقه به من و اهل بیتم در هفت مورد بسیار هولناک کارساز و نجات بخش است از جمله هنگام بازجویی در برابر فرشتگان مسئول در شب اول قبر.
عبیدبن کعب گوید: بر رسول خدا(ص) وارد شدم، دیدم حسین(ع) در دامنش نشسته است و آن حضرت او را می بوسد و می بوید. گفتم یا رسول الله حسین را خیلی دوست داری؟
فرمود: « اهل آسمان حسین(ع) را بیش از اهل زمین دوست دارند، در عالم قبر و برزخ و قیامت عظمت و شأن حسین آشکار می گردد، عزت حسین و نفوذ و سلطنت او و سایر ائمه آن جا ظاهر می شود.
7. صلوات بر پیامبر(ص)
حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: بر من زیاد صلوات بفرستید، زیرا صلوات فرستادن بر من سبب نور در قبر و صراط و نور در بهشت می شود.
8. نیکی به پدر و مادر
9. وضو
10. ذکر خدا
11. نماز؛ حضرت رسول(ص) فرمود: «وقتی میت را دفن کردند نماز او به صورت شخصی نورانی داخل قبر رفیق و مونس او می شود، ترس و سختی های عالم برزخ را از او دفع می کند.
12. امر به معروف
13. حسن خلق
14. صله رحم
بنابراین مونس و همدم انسان در قبر اعمال خیری است که انجام داده است و اعتقادات صحیح محبت اهل بیت(ع) و سایر رفتارهای نیکویی که نسبت به پدر و مادر و ارحام و دوستان و مؤمنان انجام داده است.
تفصیل موضوع را در منابع ذیل جستجو کنید:
نعمت الله صالحی حاجی آبادی، انسان از مرگ تا بزرخ، نشر مؤلف ص144 تا 173.
علی محمد قاسمی، برزخ پژوهشی قرآنی و روایی، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره) ص183 به بعد.
منازل الاخره، حاج شیخ عباس قمی.
عروج روح، محمد شجاعی، کانون اندیشه جوان.
نتیجه
1) منظور از قبر، در بحث وحشت قبر و فشار قبر و سوال قبر و عذاب قبر و امثال آن، مدفن خاکی که بدن مادّی مرده را در آن دفن می کنند نیست. در فرهنگ اهل بیت (ع) ، قبر نام عالمی است که مردگان بعد مرگ وارد آن می شوند و تا روز قیامت در آن خواهند بود تا قیامت برپا شود. به عبارت دیگر ، مقصود از قبر همان عالم برزخ است. در عالم قبر (برزخ) انسان هم دارای روح است هم دارای بدن ؛ لکن بدنی غیر مادّی دارد که از جهاتی شبیه آن بدنهایی هستند که در خواب می بینیم. شب اوّل قبر یا سوال قبر یا فشار قبر و امثال این امور نیز همگی مربوط به وجود برزخی شخص می شوند و ربطی به بدن مادّی او ندارند.
« عَنْ عَمْرِو بْنِ یَزِیدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی سَمِعْتُکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کُلُّ شِیعَتِنَا فِی الْجَنَّةِ عَلَى مَا کَانَ فِیهِمْ قَالَ صَدَقْتُکَ کُلُّهُمْ وَ اللَّهِ فِی الْجَنَّةِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ الذُّنُوبَ کَثِیرَةٌ کِبَارٌ فَقَالَ أَمَّا فِی الْقِیَامَةِ فَکُلُّکُمْ فِی الْجَنَّةِ بِشَفَاعَةِ النَّبِیِّ الْمُطَاعِ أَوْ وَصِیِّ النَّبِیِّ وَ لَکِنِّی وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ فِی الْبَرْزَخِ قُلْتُ وَ مَا الْبَرْزَخُ قَالَ الْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ مَوْتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ : عمرو بن یزید گوید: به امام صادق (ع) گفتم: من از شما شنیدم که می فرمودید: همه ی شیعیان ما به خاطر آنچه دارند ( عقیده ولایت) در بهشت هستند. امام فرمودند: راست گفتی ؛ به خدا سوگند همگی در بهشت می باشند. عمرو گوید: گفتم: فدایت شوم ! گناهان زیادند و بزرگ. امام فرمودند: امّا در قیامت ، همه ی آنها در بهشت می باشند ؛ به سبب شفاعت پیامبر مطاع یا وصّی پیامبر ؛ ولی به خدا سوگند من بر شما درباره ی برزخ می ترسم. گفتم: برزخ چیست؟ فرمود: برزخ همان قبر است از زمان مرگ شخص تا روز قیامت » (الکافی ، ج3 ، ص242)
همچنین فرمودند: « الْبَرْزَخُ الْقَبْرُ وَ هُوَ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ بَیْنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة : برزخ همان قبر است ؛ و آن ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت می باشد» (بحارالأنوار ،ج6 ،ص218)
2) بین فشار قبر یا وحشت قبر و سوال قبر و شب اوّل قبر خلط نکنیم. اینها هر کدام حکم مخصوص خود را دارند.
فشار یا وحشت قبر برای برخی انسانهای خالص در ایمان، اصلاً وجود ندارد، در حالی که شب اوّل قبر و سوال قبر برای همه ی انسانها مطرح است جز برای کسانی که ذاتاً معصومند یا با عمل به دین، به مقام عصمت رسیده اند. سوال نکیر و منکر(ع) نیز ربطی به شب اوّل قبر ندارد. آن دو بزرگوار وقتی برای مؤمنان خالص مبعوث می شوند، سوال کردنشان لختی بیش نخواهد بود، که ممکن است در شب برزخی باشد یا در روز برزخی. امّا سوال از غیر مؤمنان خالص، ممکن است سالها هم به طول انجامد. چون سوال ایشان، تا آن زمانی طول می کشد که شخص بتواند به سوالات مطرح شده پاسخ صحیح بدهد. لذا اگر تا قیامت هم نتواند پاسخ صحیح بدهد، آن دو بزرگوار تا پای قیامت، ول کن قضیّه نیستند. می پرسند و اگر جواب نشنیدند فرمان عذاب می دهند؛ و در حال عذاب، مدام می پرسند؛ بلا تشبیه مثل بازجویی که در حال شلاق زدن و شکنجه دادن مدام از فرد مورد شکنجه سوال می کند و تا جواب نشنود، دست از شکنجه نمی کشد. البته این تشبیه صرفاً از یک جهت بود نه از هر جهت. چون غرض عذاب قبر با شکنجه یکسان نیست. عذاب قبر برای کافران، فقط عذاب است؛ امّا برای مؤمنان گناهکار، عذابی است که می تواند موجب تزکیه شود؛ و در اثر تزکیه و زدوده شدن آثار تکوینی گناهان، فطرت و اعتقادات مدفون شده در زیر آلودگی گناهان ظهور می یابند. لذا هر گاه در ضمن عذاب، پاسخ صحیح را از متوفی شنیدند، عذاب را از او بر می دارند. حتّی چه بسا فرد مقبور، کلّ جواب را ندارد ولی جزئی از آن را به یاد می آورد، که با ارائه ی آن مقدار، تخفیف عذاب می یابد. مثلاً خدا را به خاطر دارد، امّا نام رسول الله(ص) را در وجودش نمی یابد. در این حالت، آن دو بزرگوار، از سوال توحید می گذرند و مدام سوال از نبوّت می کنند؛ تا آنجا که شخص یادش می آید که پیامبرش شخصی عرب بود. به همین مقدار، تخفیف عذاب می یابد. بعد از برهه ای یادش می آید که آن شخص عرب، از قریش بود. باز تخفیف عذاب می یابد؛ و همینطور با زدوده شدن آثار گناهان، اندک اندک اعتقادات دنیایی شخص ظهور می یابند. این روند ادامه می یابد تا شخص کاملاً از عهده ی سوالات آن دو بزرگوار برآید و از جهنّم برزخی خلاص شود.
پس سوال قبر (سوال برزخ) لحظه ای نیست؛ بلکه برای برخی ها لحظه ای و برای برخی ها ساعتی و برای برخی ها به مدّت یک یا چند روز و برای برخی بیشتر و برای برخی تا پایان دنیا و برزخ و برپایی قیامت است و وصل می شود به سوال و حساب آخرت.
امّا فشار و وحشت قبر، فقط ناشی از سوال قبر نیست؛ بلکه سوال قبر، تنها یکی از عوامل فشار و وحشت قبر می باشد. اگر کسی در همین دنیا نیز وارد محیطی نا آشنا و در عین حال خطرناک شود، و در همان حال از طرف عدّه ای مورد بازخواست هم قرار گیرد، روشن است که دچار وحشت می شود و احساس فشار می کند؛ و اگر این وقایع، در شبی تاریک برایش رخ دهند، بدیهی است که وحشت و فشاری که حسّ می کند، مضاعف خواهد شد. در برزخ نیز همین عوامل و دهها عوامل دیگر هستند که موجب وحشت و فشار می شوند. لذا این وحشت و فشار، حتّی قبل از تشریف فرمایی نکیرین(ع) نیز بر شخص مستولی می شود؛ بلکه این فشار و وحشت، از لحظه ی جان دادن آغاز می شود؛ و در شب اوّل برزخ، به صورت ناگهانی چندین برابر می شود. چون اوّلین بار است که شب برزخ را تجربه می کند. حال متوفّی در شب اوّل قبر، حال آن کودکی است که از زمان تولّد در روشنایی بوده است و تا بیدار بوده تاریکی را ندیده است، ولی ناگهان او را در شبی تاریک وسط بیابانی رها می کنند و در همان حال، افرادی با قیافه های وحشناک جلویش ظاهر گشته او را سوال پیچ می کنند. البته شدّت و مدّت این امور، بستگی به ایمان فرد دارد؛ و برای همه ی اموات یکسان نیست.
خلاصه آنکه:
بین دنیا و برزخ، ارتباطی تکوینی وجود دارد. لذا بین شب و روز دنیا و شب و روز برزخ نیز ارتباطی تکوینی است. بنا بر این، برای آنکه فرد برزخی از شب اوّل برزخ ـ که به نحوی هماهنگ با شب دنیایی است ـ نهراسد، ما را امر نموده اند که برایش نماز بخوانیم. چون صورت ملکوتی نماز، چهره ای درخشان دارد؛ لذا وقتی این نمازها به شخص برزخی عرضه می شوند، شب تارش، چون روز روشن می شود. البته این نمازها، فقط وحشت تاریکی برزخ را علاج می کنند نه وحشت سوال نکیرین و برخی عوامل دیگر را؛ گر چه در کاهش آن وحشتها نیز بی تأثیر نیستند. چون وقتی صورت ملکوتی این نمازها به شخص عرضه می شوند او را در جواب به سوال نکیرین(ع) هم یاری می کنند. چرا که نماز هم توحید را در خود دارد، هم نبوّت را، هم کتاب آسمانی را، هم ولایت را، هم معاد را.
بر این اساس، باید دانست که نماز برای متوفی، فقط همان نماز شب اوّل قبر نیست؛ بلکه آن نمازی است ویژه برای کارکردی خاصّ در همان شب؛ امّا چه بسیار مؤمنان که با این مقدار، مشکلشان حلّ نمی شود. پس هر زمان دیگر نیز باید برایش خیرات هدیه نمود. اگر نماز و روزه و حجّ و خمس و زکاتش را اداء نکرده باید برایش قضاء نمود، و مضاف بر اینها برایش نماز مستحبّی و روزه مستحبّی و سایر خیرات را هدیه نمود. چرا که خیرات، همواره با توحید و نبوّت و ولایت و کتاب الله در ارتباطند و اگر کسی در این امور گرفتار نکیرین(ع) است، این گونه خیرات، به دادش می رسند. و البته اگر کسی از سوال رها گشته، همینها برایش شدّت رحمت و مراتب بالاتر بهشت برزخی را به ارمغان می آورند.
فشار قبر و تعذیب کافران و تطهیر مؤمنان