دین و اندیشه

گفتن راز به دیگری، ترس از افشای راز

پرسش و پاسخ

متاسفانه من در گذشته اشتباهات زیادی کردم و اشتباه بدتر این بود رازم رو با کسی در میان گذاشتم الان با کسی واسه ازدواج دارم آشنا میشم واقعا از کارای گذشتم توبه کردم و دیگه هیچ خطایی ازم سر نزده..چه دعا و ذکری رو بخونم که رازم برملا نشه و پرده از کارای گذشتم برداشته نشه و خدا آبرومو حفظ کنه… آبروم درخطره.

پاسخ کوتاه:
به قول شاعر: با مردم بیگانه مگو راز دل خویش *** بیگانه، دل راز نگهدار ندارد افشای اسرار، گاهی زمینه کدورت ها و دشمنی ها می شود در مقابل آن «رازداری»، کمک به تداوم دوستی ها و سلامت رابطه ها می کند آنچه زمینه برخی کدورت ها و گله ها می شود، گاهی زمینه اش دست خودِ «صاحب سرّ» است که نمی تواند رازدار خویش باشد انسان عاقل راز خود را حفظ می نماید و کسی را متهم به افشای سرّ خویش نمی کند «امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانت کار، امانت [یعنی راز خود را] سپردی» انسان نباید خیلی زود به دیگران اعتماد کند و رازهای خود را در اختیار دیگران قرار دهد امام علی (علیه السلام) در این باره فرمودند: «راز خود را جز به کسی که مورد اعتماد است نسپار ضمن اینکه عفت، پاکدامنی، وقار، متانت، حجب و حیایی که شما بیش از گذشته سرلوحه خود قرار خواهد داد، به نوعی خط بطلانی به تمامی گمان های بد و پندارهای ناروا خواهد کشید به همین خاطر سابقه درخشان شما و رفتارها و سکنات فعلی شما می تواند خط بطلانی به تمامی گمان های بد و پندارهای ناروا بکشد و نظر همگان را نسبت به شما مثبت کند


پرسشگر عزیز و گرامی!
اگر شما فردی را امین خود دانسته و رازتان را با وی در میان گذاشته است؛ طبیعتاً وی مجاز به افشای راز شما نیست. در این نکته هیچ تردیدی نیست که «راز»، به اقتضای حرمتش باید پنهان و پوشیده بماند و گرنه دیگر راز نمی شد. به قول شاعر:
با مردم بیگانه مگو راز دل خویش *** بیگانه، دل راز نگهدار ندارد
افشای اسرار، گاهی زمینه کدورت ها و دشمنی ها می شود. در مقابل آن «رازداری»، کمک به تداوم دوستی ها و سلامت رابطه ها می کند. آنچه زمینه برخی کدورت ها و گله ها می شود، گاهی زمینه اش دست خودِ «صاحب سرّ» است که نمی تواند رازدار خویش باشد. راز را حتی به دوستان هم نباید گفت، اگر واقعاً «راز» است و پنهان بودنش حتمی! چرا که همان افراد معتمد و دوستان صمیمی تو هم دوستان صمیمی دیگری دارند. همان افراد مورد اعتماد هم به کسان دیگری «اعتماد» دارند.
به قول سعدی:
«رازی که پنهان خواهی، با کسی در میان منه، اگر چه دوست مخلص باشد، که مر آن دوست را دوستانِ مخلص باشد!»
شکی در این نیست که کسی که از راز مخفی و عیب پنهان کسی مطلع شود و آن را در بوق و کرنا کند، مدیون و گناهکار است. اگر فردی حرفی را از کسی بشنود که راضی به نقل آن نیست، نقل آن برای دیگران گناه است. اگر بیان یک راز، آبروی فرد یا خانواده ای را به خطر اندازد، فردای قیامت مسئولیت دارد و پاسخ گفتن به آن بسیار دشوار است.
امام صادق(ع) می فرمایند:
«لا تُطلعْ صَدیقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلاّ عَلی ما لَوْ اَطْلَعْتَ عَلیهَ عَدُوّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فاِنّ الصّدیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوّا یوما ما» (1)؛ «دوست خود را از اسرار خود، به اندازه و حدّی مطلع ساز که اگر آن اندازه را به دشمن بگویی نتواند به تو زیان برساند، چرا که گاهی دوست، ممکن است روزی دشمن شود!».
این کلام امام، چه زیبا در کلام سعدی انعکاس یافته است که:
«… هر آن سرّی داری با دوست در مسان منه چه دانی؟ که وقتی دشمن گردد!»
چه ژرف و زیباست این کلام حضرت صادق(ع):
«سِرُّکَ مِنْ دَمِکَ فلا یَجرینَّ مِنْ غیرِ اَوداجِک» (2)؛ «راز تو از خون تو است، پس نباید جز در رگهای خودت جاری شود!
انسان عاقل راز خود را حفظ می نماید و کسی را متهم به افشای سرّ خویش نمی کند. شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی اعتناست، نباید توقع داشته باشد که دیگری سرّ او را پوشیده نگاه دارند. امام رضا علیه السلام می فرماید: «لَم یَخُنْکَ الْاَمینُ و لکِن اِئْتَمَدْتَ الخائنَ» (3)؛ «امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانت کار، امانت [یعنی راز خود را] سپردی».
خامشی به که ضمیر دل خویش *** با کسی گفتن و گفتن که مگوی
ای سلیم، آب ز سرچشمه ببند *** که چو پر شد، نتوان بستن جوی
آدمی به رازداری خویش، از هر کسی تواناتر و شایسته تر است و آن گاه که او سرّ دل می گشاید در این حال، گناه آن جز بر گردن خود شخص نیست که بار نخست، راز خویشتن را بی هیچ تأمل و تدبر به کسی که محرم اسرار و راز نگه دار نبوده، گفته است. چنین شخصی نمی تواند از دیگران به خاطر افشای رازش دل گیر و خشمگین شود؛ زیرا خود نیز پیش از همه از رازداری خویش دست برداشته است.
بنابراین، آدمی باید مراقبت کند در اینکه چه می گوید و با که می گوید. آیا هر کسی شایستگی شنیدن همه گفته های او را دارد یا خیر؟ ممکن است کسی رازی را بشنود، آن گاه نه از سر دشمنی، بلکه به خاطر نداشتن ظرفیت درونی و آمادگی روحی بر پذیرش آن سخن، ناخودآگاه به افشای آن بپردازد. ازاین رو، حقایقی هست که برای برخی از افراد، به ویژه آنها که دل و جانشان را زنگار هوای نفس و نادانی و لجاجت در برگرفته است، باید همیشه ناگفته بماند.
به قول حافظ:
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست *** که آشنا سخن آشنا نگه دارد
معمولاً پرحرفی، ضعف شخصیت، اعتماد کامل کردن به دوست و کنترل نداشتن بر احساسات و غضب، از عوامل افشای راز هستند.
نتایج یک نظر سنجی انجام گرفته توسط روزنامه انگلیسی “زن بریتانیایی” نشان می دهد زنان به دلیل طبع پرگوی خود قادر به مخفی نگه داشتن اسرار بیش از 47 ساعت نیستند!
در این نظرسنجی سه هزار زنان شرکت کرده اند و مشخص شده است زنان یک راز را حداقل 15 دقیقه و حداکثر 47 ساعت می توانند نزد خود نگاه دارند. یک سوم از پاسخ دهندگان به نظرسنجی گفته اند که پس از افشای رازها احساس گناه می کنند.
انسان نباید خیلی زود به دیگران اعتماد کند و رازهای خود را در اختیار دیگران قرار دهد امام علی (علیه السلام) در این باره فرمودند: «راز خود را جز به کسی که مورد اعتماد است نسپار.» (4)
باید به این نکته توجه داشت که ظاهر و باطن بعضی از انسان ها با هم متفاوت است. بعضی در ظاهر، ادعای دوستی می کنند، ولی در پنهان اسرار را فاش می گردانند بنابراین باید از این به بعد دقت کنید تا راز و مسائل شخصی را به هر کسی نگویید.
نکته دیگر اینکه اگر آن فرد معتمد، از کسانی است که به لحاظ شغل یا حرفه شان محرم اسرار مردم واقع می شوند؛ هرگاه این گونه افراد در غیر موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند، براساس قانون مجازات اسلامی، به 3 ماه و یک روز تا یک سال حبس یا به جزای نقدی یک میلیون و 500 هزار تا 6 میلیون ریال محکوم می شوند.
نکته پایانی اینکه اگر فردی که شما با او راز گفته اید به هر دلیلی راز شما را افشا کند شما نباید نسبت به آن واکنش و حساسیت نشان دهید و مُهر تأیید بر آن بزنید؛ یادتان باشد مردم انسان ها را تنها بر اساس یک یا چند رفتار او مورد قضاوت قرار نمی دهند، بلکه مجموع رفتارها را با هم می سنجند؛ ضمن اینکه عفت، پاکدامنی، وقار، متانت، حجب و حیایی که شما بیش از گذشته سرلوحه خود قرار خواهد داد، به نوعی خط بطلانی به تمامی گمان های بد و پندارهای ناروا خواهد کشید به همین خاطر سابقه درخشان شما و رفتارها و سکنات فعلی شما می تواند خط بطلانی به تمامی گمان های بد و پندارهای ناروا بکشد و نظر همگان را نسبت به شما مثبت کند؛ بنابراین جای هیچ گونه نگرانی نیست.
پی نوشت ها:
1. میزان الحکمه، ج4، ص428.
2. بحارالانوار، ج72، ص71.
3. تحف العقول، ص.442
4. بحار الانوار، ج 77، ص 235

گفتن راز به دیگری، ترس از افشای راز

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا