دیدار میت از بستگان
روح میت روزسوم وپنجم وهفتم سربه جسم میزند؟
پاسخ کوتاه:
لازم است به این نکته توجّه شود که در مورد پرسش مورد نظر در قرآن مطلبی بیان نشده است؛ زیرا قرآن در بیان مسائل کلی بحث میکند. در احادیث اسلامی یک سلسله روایاتی در مورد متوفی و بازماندگانش وجود دارد که با توجّه به مجموع آن روایات مطلب مورد پرسش تبیین و روشن خواهد شد.از این روایات استفاده میشود، ایام سوّم متوفی و هفتم و هر شب جمعه و هر ماه و سال، ارواح با اهل خانه و بازماندگان ملاقات دارند و به دیدن بدنش میرود و حالت نگرانی و ناراحتی برایش پیش میآید. بنابراین هر نوع توجّه به روح متوفی از خیرات صدقات طلب مغفرت نماز روزه اطعام در این ایام موجب خوشحالی آنها و کم شدن همّ و غمّ آنها میباشد.
آنچه در منابع آمده است سرکشی روح میت از بازماندگان است نه سرکشی روح به جسم خود یا حلول و بازگشت روح به جسم. لازم است به این نکته توجّه شود که در مورد پرسش مورد نظر در قرآن مطلبی بیان نشده است؛ زیرا قرآن در بیان مسائل کلی بحث میکند. در احادیث اسلامی یک سلسله روایاتی در مورد متوفی و بازماندگانش وجود دارد که با توجّه به مجموع آن روایات مطلب مورد پرسش تبیین و روشن خواهد شد.دسته ی اول: روایاتی که بیانگر حال اموات در عالم برزخ است و نگرانی ارواح آنها و احتیاج و مشکلات آنها را بیان میکند که آنها چه انتظاری از بازماندگان و دوستانشان دارند.دسته ی دوّم: روایاتی که بیانگر این مطلب است که بازماندگان چه کارهایی میتوانند برای آنها انجام دهند و آن کارها عبارت از موارد ذیل میباشد:1. جلسات عزاداری بازماندگان؛
2. تسلیت دوستان به بازماندگان؛
3. صدقه و استغفار و نماز و روزه و حج نیابتی و اطعام و ادای بدهکاریهای شرعی و عرفی.
دسته ی سوّم: روایاتی هستند که بیانگر این موضوع است که در چه هنگامی روح متوفی به سراغ بدنش میرود و از هم پاشیدگی بدنش نگران و ناراحت میشود و یا به دیدن اهل خانه و محل زندگی دنیایی خود میآید و از دیدن آنها و جدایی از همه سرمایههای زندگی ناراحت میشود که در این ایام به خاطر وظیفة شرعی و انسانی احسان به او و رفع نگرانی او لازم است که انسان برای آنها خیراتی داشته باشد تا تسلای خاطر او باشد و حقی از او اداء شود و آن ایام عمدتاً شب اول به خاک سپردنش و ایام سوّم و پنجم یا هفتم و سوّم یا چهلم میباشد. بنابراین مجالس ختم در ایام مورد سؤال احتمال دارد به خاطر این باشد که در این ایام که روح ناراحت و نگران است و این جلسات باعث تسلا و آرامش او و عامل رفع گرفتاری او باشد.
بیان روایات:
روایات دسته ی نخست:
1. محدث قمی[1] در سفینة البحار و رساله الباقیات الصالحات، نماز لیلة الدّفن را نقل میکند و از قول سید ابن طاوس، از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل میکند که فرمود: «نمیگذرد بر میّت ساعتی سختتر از شب اول، مردگان خود را به صدقه رحم نمایید.» و در کتاب سفینة البحار[2] مادة موت از ائمه روایت میکند که فرمودند: «ای المیّت لیفرح بالترحم علیه والاستغفار کی یفرح الحیّ بالهدیه تهدی الیه». روح متوفی از ترحم و استغفاری که (بازماندگان و دوستان) برایش انجام میدهید خشنود میشود همان طور انسان زنده از هدیه آوردن دوستانش خوشحال میشود.»
3. در کتاب سفینة البحار[3] از کتاب جامع الاخبار از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل میکند ارواح مؤمنین هر شب جمعه اطراف خانههای خود میآیند و با صدای غمناک و گریان ندا میکنند، ای اهل بیت من ای فرزندانم ای پدر و ای مادر و ای خویشان من به من ترحم کنید با انفاق یک درهم، یا لباسی به فقیر بپوشانید که خداوند هم لباسی بهشتی به شما میپوشاند «ثم بکی النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و بکینا معه فلم یستطیع النبی ان یتکلّم من کثرة بکائه… کنا نحتاج الیکم فیرجعون بحسرة و ندامه» پس پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ گریه کرد و ما حاضرین در جلسه هم با پیامبر گریه کردیم و گریة پیامبر چنان شدید بود که دیگر قدرت بر سخن گفتن نداشت و بعد از گفتار زیادی که پیامبر از نگرانی آنها و انتظار آنها سخن گفت فرمود: با حسرت و پشیمانی ارواح برمیگردند.
4. باز در سفینة البحار[4] از کتاب (لب اللباب) راوندی روایتی نقل میکند که شبهای جمعه ماه رمضان ارواح مردگان نزد بازماندگان و خویشانشان حاضر میشوند هر کدام با ناله سوزناک و گریان اعلان میکنند ای اهلبیت من و فرزندانم و خویشانم به ما التفات کنید تا خدا به شما ترحم کند به یاد ما باشید ما را فراموش نکنید و برای ما دعا کنید به غربت ما ترحم کنید ما در زندان تنگ قرار گرفتیم غصهی ما طولانی و شدید است به ما ترحم نمایید قبل از اینکه مثل ما شوید از دعای در حق ما و صدقه در حق ما بخل نکنید، شاید خداوند به ما رحم کند. ای حسرت اندوه بر ما که قادر به کار خیر بودیم همان طور که شما قادر هستید (ولی کار نکردیم) ای بندگان خدا، کلام ما را بشنوید و ما را فراموش نکنید و به همین نزدیکیها و فردای نزدیک میفهمید ما چه میگوییم و این اموال زیادی که در دست شما است قبلاً در دست ما بود ما آن را در راه خدا انفاق نکردیم و مانع از انفاق در راه حق شدیم و اکنون آن اموال برای ما مایة وبال و بدبختی شده و برای دیگران موجب منفعت شده است به ما التفات و توجّه و مهربانی نمائید با انفاق در راه خدا به یک درهم پول یا یک گرده نانی و یا به پوششی پس در آخر کار با ندائی اعلام میدارند چه قدر نزدیک است گریه کردن شما بر حال خودتان ولی آن گریه فایدهای به حال شما ندارد همان طور گریة ما به حال ما فایدهای ندارد، در کار خیر سعی و کوشش کنید قبل از آن که مثل ما شوید.
روایات دسته ی دوّم: کارهایی که بازماندگان برای اموات انجام میدهند و آن کارها چند نوع است:
1. تجویز عزاداری که در روایات[5] آمده است که عزاداری و گریه کردن برای اموات اجازه داده شد. منتهی در حدّ مجاز که گفتار بد و اعمال خلاف نباشد. چنان چه پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اجازه گریه به صاحبان مصیبت داده و یا بعد از شهادت حضرت حمزه فرمود همه گریه کننده دارند ولی عمویم حمزه گریه کننده ندارد که زنهای مدینة اول در خانة حضرت حمزه برای او گریه کردهاند و یا دستور عزاداری به دخترش فاطمه داد که در شهادت حضرت جعفر عزاداری نمایند و نیز در رحلت ابراهیم فرزند گرامیاش گریه کرده است و…
2. نوع دوم از کارها تسلیت گفتن دیگران است به صاحبان عزا چنان چه از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است[6]: «من عزّی حزیناً کسی فی الموقف حلیة یحبر بها» هر کس به انسان غمناک تسلیت بگوید خداوند او را در موقف قیامت با لباسهای زینتی و حلّة بهشتی آراسته میکند. و نیز در روایات متعدد گاهی جزای او را قرار دادنش در سایة عرش الهی در روزی که سایة دیگر ندارد و گاهی جزای او را بهشت قرار دادند و گاهی جزایش به اندازة اجر فرد مصیبت زده صابر بیان شده است.
این دو نوع عمل جنبة عاطفی دارد. هم از جهت عقدهگشایی و کم کردن بار مصیبت صاحب عزا مؤثر است هم بار عاطفی دارد و برای ارواح متوفی که به عقیده ما زنده و آگاه هستند. از این جهت خوشحال هستند که بازماندگان و دوستان در مقابل این حادثة مرگشان بیتفاوت نیستند بلکه وفادار میباشند در حدی که برای آنها عزادار میباشند.
3. دستة سوّم اعمالی است که ادای دیون شرعی او است مثل نماز و روزه و حج نیابتی برای متوفی و دیون غیر شرعی مثل بدهکاری مالی و… میباشد و یا صدقات مستحبی از صدقه و نماز مستحبی و روزه و حج استحبابی و یا استغفار و طلب رحمت کردن. چنان چه محدث قمی[7] از بحارالانوار مرحوم مجلسی نقل میکند که بابی از احادیث را جمع کرد در مورد باب نماز قضاء میت و نیز از معاویة ابن عمار نقل میکند که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ سؤال کردم چه اعمالی بعد از مرگ میت به او ملحق میشود؟ فرمود: حج و صدقه و روزه و نیز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل نمود که شش چیز به میت بعد از فوتش ملحق میشود. فرزندی از او بماند و برایش استغفار نماید و قرآنی از او بماند که بعد از فوتش قرائت شود. درخت میوهای که کاشته بود و بعد از مرگش ثمر بدهد و صدقه جاریه دائمی (مثل وقف) که پیوسته مردم از آن استفاده نمایند و چاه و قناتی که مردم از آن استفاده نمایند و راه رسم و سنّت نیکی در جامعه بنا نهاده باشد که مردم به آن عمل نمایند. البتّه این اعمال را چه خودش در حیاتش انجام داده باشد و چه دیگران بعد از فوتش برایش انجام بدهند به او میرسد و روایات در این زمینه زیاد است از استغفار صدقه دادن خواندن قرآن برای موتی هم اثر زیادی در رفع گرفتاری آنها دارد وثواب زیاد برای اهداء کننده دارد که به علت اختصار از ذکر آن صرف نظر میشود.
دستة چهارم از اعمالی که برای اموات میتوانند انجام بدهند اطعام طعام است. سؤالی که قابل بیان است، این است که: آیا غذا خوردن در منزل صاحب مصیبت حرام است؟ در پاسخ باید گفت: بعضی به خاطر روایات، در سه روز اول فوت متوفی، میگویند: غذا خوردن در منزل متوفّی کراهت دارد و یا حداکثر خوردنش اشکال دارد. البتّه بررسی این روایات خودش بحث جداگانهای میطلبد ولی در این نوشتار به خاطر مطرح شدن پرسش از اطعام روز سوّم، بررسی و تحقیق کوتاهی صورت میگیرد.
1. روایتی که این کار را جایز و مستحب و آن را از سنّت میداند که صاحب وسائل از زراره از امام باقر ـ علیه السّلام ـ روایت کرد که حضرت: به هشتصد درهم وصیت کرد تا در ماتمش خرج نمایند سپس مینویسد: حضرت این کار را از سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میدانست؛ زیرا پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ این کار را در مورد آل جعفر قرار داد.[8] از این روی امام باقر ـ علیه السّلام ـ وصیت تا کرد هشتصد درهم از مالش بعد از شهادت او برایش خرج نمایند و آن را سنّت پیامبر(ص) میدانست.
2. روایاتی[9] که در مورد شهادت حضرت جعفر است و بر طعام فرستادن پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دلالت دارد و چند روایت به همین مضمون در مستدرک الوسائل وجود دارد با توجّه به اینکه روایت امام باقر ـ علیه السّلام ـ ناظر به این روایات است، منظور از نهی از غذا خوردن در منزل متوفی تا سه روز اول، مربوط به جایی است که متوفی مالی برای اطعام طعام و ماتم وصیت نکند و کسی دیگر هم مالی برای اطعام او ندهد ولی اگر کسان دیگر از بستگان از مال خود برنامه اطعام دهی سرپا کند. غذا خوردن در آنجا اشکال ندارد؛ زیرا حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به دختر گرامی و به همسرانش دستور میدهد که طعام ببرند و در منزل جعفر سه روز باشند و خودشان هم از آن غذا میل نمایند و در بعضی از روایات وارد شد که خود پیامبر هم تشریف بردهاند. بنابراین اگر حضرت جعفر هم مثل امام باقر ـ علیه السّلام ـ مالی را برای اطعام طعام بعد از خودش وصیت میکرد دیگر لازم نبود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای منزل جعفر طعامی بفرستد و جالب اینکه این مطلب مطابق دستورات فقه است که اگر متوفی وصیت به مالی نکند و صغیر داشته باشد نمیشود از اموالش برای او خرج نمایند و حضرت جعفر هم صغیر داشت .
3. دسته ی دیگر روایاتی است که به طور مطلق دستور میدهد برای میت و ماتم او تا سه روز غذا درست کنید و این دسته از روایات هیچ گونه قیدی ندارد که دیگران این غذا را ببرند و یا بازماندگان آن. (هر چند ظهورش در بازماندگان بیشتر است) و این روایات[10] هم اصل اطعام طعام در ایام سه روز اول را تأیید میکند و هیچ قیدی ندارد. فقط در روایت دیگر[11] از امام ششم ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که فرمود: سزاوار است که همسایگان صاحب مصیبت را اطعام نمایند و از طرف صاحب مصیبت در آن سه روز اول فوت را اطعام دهند. روایت دیگری را هم به همین مضمون از مرحوم صدوق از ابیبصیر نقل میکند. با توجّه به روایات فوق، معنایش آن است، جایی که متوفی مالی را برای اطعام طعام در ماتم خودش وصیت نکرد، سزاوار است همسایگان برایش اطعام طعام نمایند. لذا روایات نمیگوید برای اهلبیت متوفی غذا ببر. میفرماید از طرف صاحب مصیبت اطعام طعام کن.
آن چه به عنوان حاصل بحث قابل بیان است، این است که: طبق روایات زیادی اطعام طعام برای میّت در آن سه روز اول، مستحب و سنّت است و نیز مستحب است که مسلمین مالی را به خاطر آن در حیاتشان وصیت کنند و چنان چه میت مالی برای این کار تعیین نکرده است، نمیتوان در مال او تصرف نمایند. و سزاوار است بستگان و همسایگان در اموال خودشان برای او اطعام طعام نمایند. البتّه در روایات به این حقیقت هم اشاره دارد؛ چون صاحبان عزا فکرشان به عزاداری مشغول است؛ دیگران مسئله آماده کردن طعام را به عهده بگیرند. دستة سوّم از روایات این است که: در چه زمانی روح به ملاقات بدنش و یا بستگانش میرود که در آن ایام توجّه کردن به میت و طلب رحمت و استغفار کردن برای آنها و اطعام کردن برای آنها. خلاصه جلسة ماتم گرفتن برای آنها و جمع شدن دوستان برای اموات باعث شادی خوشحالی بازماندگان و خود میت میشود.
1. از ابوالحسن اول[12] ـ علیه السّلام ـ سؤال شد که آیا روح به دیدن و زیارت اهل خانة خود میآید فرمود: بلی. عرض کردم هر چند وقت به زیارت آنها میآید؟ فرمود: هر جمعه و هر ماه و سال به اندازة مقامی که در پیش خدا دارد. پس اگر اهل خانه را در خیر و خوبی دید، خوشحال میشود و اگر آنها را در شرّ و بدی و حاجتمندی و غم دید ناراحت میشود.
2. و نیز از حضرت روایت شده[13] در مقابل پرسش فوق فرمود: به اندازه فضائل و ارزشی که دارند، میتوانند به زیارت اهل خانه بروند بعضی هر روز و بعضی هر دو روز و بعضی هر سه روز. سپس فرمود: پائینترین مؤمن از نظر مقام هر جمعه به زیارت اهل خانه میآید.
3. امام کاظم ـ علیه السّلام ـ در خانة پدرش منزل داشت؛ پس جای دیگر منزل کرد و آن خانه را به اهلبیت پدرش تحویل داد. راوی عرض کرد آیا از خانة پدرت بیرون آمدی؟ امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: دوست داشتم یک توسعهای در کار عیال پدرم ایجاد شود؛ زیرا آنها در ضیق و فشار بودند و دوست داشتم توسعه در زندگی آنها ایجاد شود تا پدرم بداند که من در زندگی عیالش توسعه ایجاد کردم. راوی میگوید: عرض کردم این عمل مخصوص امام است یا برای مؤمنین هم وجود دارد؟ فرمود: این هم برای امام و هم برای مؤمنین میباشد. زیرا هیچ مؤمنی نیست که بعد از مرگش هر جمعه به زیارت اهل خانه میآید؛ اگر آنها را در کار خیر دید، خدای عزوجل را حمد میکند و اگر غیر آن بودند استغفار میکند و برمیگردد.[14]از این روایات استفاده میشود که شب هفت و یا شب جمعه، ارواح به دیدن بازماندگان و به زیارت دوستان اهلبیت میآیند و شایسته است با جلسات ختم و با کار خیر دعا و قرآن و طلب مغفرت و اطعام صدقه، اسباب خوشحالی آنها را فراهم سازند.
4. از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که آن حضرت فرمود:[15] هنگامی که روح از بدن انسان جدا گردید و جنازهاش دفن شد، سه روز بعد، روح در پیشگاه الهی عرض میکند: ای پروردگارم به من اجازه بده تا به سوی بدنم بروم و آن را مشاهده نمایم، پس خداوند به او اجازه میدهد و به سوی قبرش میآید و از دور به بدنش نگاه میکند مشاهده میکند آب (چرک) از بدن و دهان و بینی او روان شده است مدت طولانی گریه میکند سپس خطاب به بدنش میگوید: ای دوستم و حبیبم آیا در آن ایّام حیات و زندگی چنین روزی را به یاد میآوردی آیا چنین منزل وحشت ناک و پر بلا و غم و اندوه و پر ندامت را به یاد داشتی؟ پس از کنار قبرش جدا میشود و میرود، سپس بعد از گذشت پنج روز دوباره از پیشگاه آفریدگار اجازه میطلبد که پروردگارا به من اجازه بده تا به سوی بدنم بروم و آن را مشاهده کنم پس خداوند به او اجازه میدهد و به سوی بدنش و قبرش میرود. پس از دور مشاهده میکند که خون چرک از بینی و دهان و گوشش بیرون میآید، (و سر و صورت او را فرا گرفته است) به یک حالتی گریه میکند سپس میگوید: ای بدن من، مسکین من آیا روزگار حیات و زندگیت را یادی از این منزل پر از غم و غصه و پر از مار و عقرب و کرمهایی که بدن تو را میخورند بودی؟ و آیا به فکر فاسد شدن پوستت و متلاشی شدن و از هم پاشیدن اعضاء و جوارح خود بودی؟ سپس از کنار قبرش میرود تا روز هفتم دوباره از خدا اذن میطلبد که برود جسدش را ملاحظه نماید؛ خداوند به او اجازه میدهد و به سوی قبرش میرود و از دور نگاه میکند. مشاهده میکند کرمها داخل بدنش وارد شدند در این هنگام شدیداً گریه میکند و میگوید ای دوستم ای رفیقم آیا به یاد میآوری روزگار حیات زندگانیت را و فرزندان و خویشانت را و عزت و خانه و باغت را کجا هستند؟ برادرانت و دوستانت و همسایگانت که با دیدنت خوشحال بودند و در کنارت مسرور بودند و کجا هستند که بیایند و برای تو و من گریه نمایند و نیز در روایت داریم؛ هنگامی که انسان مؤمنی از دنیا برود، روحش پیوسته دور خانهاش تا یک ماه گردش میکند و به بازماندگان و عیالش و وصیّاش نگاه میکند که چگونه دین او را اداء نمودند و چگونه به وصیت او عمل کردند و هنگامی که ماه تمام شد، دور قبرش میگردد و نگاه میکند چه کسی برایش دعا میکند و چه کسی برایش غمگین است و این کارش است تا یک سال کامل ادامه دارد و هنگامی که یک سال کامل شد، روح در جایی که محل اجتماع ارواح هستند ترفیع پیدا میکند تا روز قیامت.
از این روایات استفاده میشود، ایام سوّم متوفی و هفتم و هر شب جمعه و هر ماه و سال، ارواح با اهل خانه و بازماندگان ملاقات دارند و به دیدن بدنش میرود و حالت نگرانی و ناراحتی برایش پیش میآید. بنابراین هر نوع توجّه به روح متوفی از خیرات صدقات طلب مغفرت نماز روزه اطعام در این ایام موجب خوشحالی آنها و کم شدن همّ و غمّ آنها میباشد علاوه بر این روح عاطفی و انسانی هر کسی حکم میکند که باید به آن روح متوفی احترام کرد، چنان چه در روایتی[16] از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمده است که جنازه یک فرد یهودی را از گذرگاهی عبور دادند؛ پیامبر اسلام با اصحابش آن جا نشسته بودند به احترام ایستادند تا جنازه غائب شد. به حضرت عرض کردند: این متوفی یهودی بود. حضرت پاسخ داد: آیا انسان نبود؟ هنگامی که حضور روح یهودی مورد احترام پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است پس بزرگداشت ارواح مؤمنین در ایامی که حضور پیدا میکنند به طریق اولی باید مورد احترام قرار گیرد و ایام مورد سؤال ایام حضور ارواح میباشد. مضافاً بر این که سیره و روش مؤمنین از گذشته که این ایام برای مردگان جلسه میگرفتند و نوعاً آنها کاری دینی را بدون دلیل انجام نمیدهند و این مؤید خوبی برای این مجالس میباشد.
در خاتمه باید گفت: سزاوار میباشد که مسلمانان در عین احترام به متوفی در این ایام و ایام دیگر، از اسراف و تبذیر و زیادهروی و خرجهای پر هزینه خودداری نمایند و به جای خرید دسته گلها و پارچهنویسیهای زیاد برای رفاه حال متوفی کار خیر اهتمام ورزند.
پی نوشت ها:
[1] . قمی، عباس، سفینة البحار، بیروت، دارالمرتضی، ج2، مادة موت.
[2] . همان، ج2، ص555، مادة موت.
[3] . همان، ص557ـ556.
[4] . همان، ص556.
[5] . نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ج2، ص384.
[6] . حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران، مکتبه اسلامیه، چاپ پنجم، ج2، ص872ـ871.
[7] . سفینة البحار، همان، ج2، ص556، ماده موتی.
[8] . وسائل الشیعه، همان، ج2، ص890، باب 68، ح1.
[9] . همان، ج2، ص889ـ888، روایات باب 68، ح1 و 6 و 7 و 8 و 9.
[10] . همان، ح3ـ4.
[11] . همان، ح5.
[12] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفا، ج6، ص257.
[13] . همان.
[14] . همان.
[15] . شجرة طوبی، ج2، ص300.
[16] . فلسفی، محمد تقی، معاد، بیجا، نشر معارف اسلامی، ج1، ص243.
با استفاده از: https://www.pasokh.org/fa/Question/View/9745
دیدار میت از بستگان