آثار کفر
سلام ، می خواستم بدونم که چرا خدا کافران رو دوست نداره؟
دوست گرامی. در واقع خداوند بدی ها و مفسده ها و انحراف و گمراهی را دوست ندارد و چون ریشه همه بدی ها در کفر است به خاطر همین کفر و کافر را دوست ندارد و به عکس مومنین را دوست دارد چون ریشه تمام خوبی ها در ایمان به خدا است.
آثار کفر:
در نظر قرآن، مهمترین آثار کفر عبارتاند:
1. دنیامدارى:
گستره دید کافران از جهان مادّى فراتر نمىرود و از همین رو زندگى دنیایى براى آنان بسیار گیرا و فریبا است؛ تا آن پایه که هر چه مىکنند، دنیا و مظاهر دنیوى را هدف
گرفته است. از این دیدگاه، ارزشهاى معنوى و خصلتهاى انسانى به چشم نمىآیند و قدرى ندارند. قرآن کریم نیز از این حقیقت یاد مىکند و بیان مىدارد که زندگى دنیا در چشم کافران آراسته شده است و آنان زندگى دنیوى را بر زندگى اخروى ترجیح مىدهند (بقره/ 212/ ابراهیم/ 2 و 3).
2. ولایت طاغوت:
از آن رو که کافران خداوند متعال را باور ندارند، دل به غیر مىسپارند و خویشتن را از ولایت الهى محروم مىسازند و در دام ولایت طاغوتها گرفتار مىآیند و به گمراهى در مىلغزند. قرآن کریم از این حقیقت، چنین یاد مىکند: «و کسانى که کافر شدند، سرورانشان، طاغوتاند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکىها به در مىبرند. آنان اهل آتشاند که خود، در آن جاوداناند.» (بقره/ 257) ولایت طاغوت تنها بدین معنا نیست که کسى در رکاب طاغوت به جنگ رَوَد؛ بلکه هر گونه پیروى و یارى و حتى بىتفاوتى و سکوت را در بر مىگیرد.
3. عدالت ستیزى:
نشانهاى دیگر از کفر است که قرآن کریم از آن یاد مىکند و کافران را بدین روى به عذاب دردناک قیامت وعید مىدهد (آل عمران/ 21).
4. حق پنداشتن باطل:
از نظر قرآن، آنان که تن به باطل مىدهند و از آن به دفاع بر مىخیزند و از حق روى بر مىتابند و اندیشه باطل خویش را به جامه حق در مىآورند، دچار گونهاى کفر هستند (کهف/ 104 و 105).
5. بهانهجویى و مسئولیّتگریزى:
مؤمن در برابر همنوعان خویش مسئول است و بنابر آموزههاى اسلامى مىباید خویش را در سرنوشت همکیشان شریک بداند و دست همکارى و همیارى به سوى آنان دراز کند. این فریضه اجتماعى تنها در سایه ایمان دینى لباس تحقّق بر تن مىکند. آنان که خدا را باور ندارند و همه چیز را در زندگى ایندنیایى بامعنا مىیابند، تن به چنین مسئولیّتى نمىدهند و راه بهانهجویى در پیش مىگیرند. قرآن کریم درباره چنین کسانى مىفرماید: «و چون به آنان گفته مىشود: از آن رزقى که خدا به شما داده، انفاق کنید، کسانى که کافر شدهاند به مؤمنان مىگویند: آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مىخواست [خود] او را روزى مىداد؟!» (یس/ 47).
6. غرور و اختلافافکنى:
قرآن کریم، مغرور بودن و اختلاف انداختن میان بندگان خدا را از
نشانههاى کفر مىشمارد (ص/ 2). آنان که به مبدأ و معاد ایمان ندارند و از تهذیب نفس گریزاناند، چون به قدرت و ثروت و هیبت مىرسند، در بند غرور و طغیان اسیر مىشوند (علق/ 6 و 7) و دیگران را به پیروى از خویش فرا مىخوانند و در جامعه شکاف مىاندازند.
7. تجمّلگرایى و عشرتطلبى:
کافران، دنیا را خانه اوّل و آخر خویش مىپندارند و همه سعى و همّت خویش را براى بهرهمندى از مواهب دنیوى به کار مىگیرند. تنها در پى مرکب و مسکن و مال و منال و زن و فرزندند و در زندگى خویش، فقط لذّتهاى جسمانى را مىجویند. قرآن کریم در این باره مىفرماید: «و کسانى که کافر شدند، از متاع زودگذر دنیایى بهره مىجویند و همچون چارپایان مىخورند و سر انجام، آتش دوزخ جایگاه آنان است.» (محمّد/ 12)
8. تعصّب جاهلى:
حبّ ذات از غریزههاى پایدار و جاندار انسان است.
اسلام نیز بدین غریزه اعتبار داده است و آن را نامشروع و غیر انسانى نمىانگارد؛ امّا تا آنجا که آدمى را در برابر حق جاى ندهد و به باطل پیوند نزند. کافران بر اثر علاقه فراوان به خود و آنچه متعلّق به خویشتن مى پندارند، به تعصّب و حمیّت جاهلانه گرفتار مىآیند و بر حق پاى مىنهند و از عدالت مىگذرند. قرآن این صفت را سخت نکوهش مىکند و از نشانههاى کفر مىداند (فتح/ 26).
9. نا امیدى:
کافران از آن رو که به خدا و معاد ایمان ندارند، در تاریکى سر در گماند. نه از خویش خبر دارند و نه به آینده امید مىبرند. آنان از امید به امدادهاى الهى و گشایشهاى آسمانى محروماند و در سختىها و دشوارىها به نا امیدى و افسردگى دچارند. قرآن کریم نیز از زبان حضرت یعقوب (ع) ناامیدى و یأس را صفات کافران مىخواند (یوسف/ 87).
آثار کفر