ایمان و عوامل تقویت کننده آن
سلام.چه راهکار هایی وجود دارد که یقین ادم را زیاد میکند،و مارا مصداق ایاتی میکند که در ویژگی مومنان میفرماید دلهای انها همچون پاره هایی از اهن است و هیچ شک و تردیدی در ان ندارند.ما باید چکار کنیم که قلبمان بر دینمان همچون اهن استوار باشد و دچار لغزشی نباشیم؟؟
پاسخ کوتاه:
ایمان عبارت است از معرفت توأم با تسلیم قلبى و خضوع و خشوع دل به خداوند متعال و رسول او و آموزه هایى که به بشریت ارائه کرده اند. ایمان یعنی باوری یا نیرویی معنوی که باعث می شود انسان با شجاعت و قدرت و صدق و اخلاص برای رضای خدا تلاش کند و در مسیر قرب الهی قرار بگیرد و با آرامش کامل بدور از هر گونه شک و شبهه ای به انجام وظایف فردی و اجتماعی خود همت گمارد و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای هراس به خود راه ندهد .
دوست گرامی. بحث ایمان و عوامل تضعیف کننده و تقویت کننده آن مفصل است. در پاسخ شما تنها به قسمتی از این مباحث اشاره کرده ایم که امیدواریم مفید باشد.
برای تقویت ایمان ابتدا باید ببینیم ایمان چیست تا در نتیجه آن پی ببریم که چگونه می شود آن را افزایش داد. دین توحیدی (خدا محوری در زندگی) راهی است که قرآن کریم آنرا تحت عنوان صراط مستقیم مطرح کرده و معتقد است تنها این راه است که انسان را به کمال و سعادت واقعی در دنیا و آخرت می رساند. در مقابل آن راه شرک و پرستش غیر خدا (نفس محوری) است که به نظر اسلام راه انحرافی و بلکه گمراهی است و انسان را به جهنم و عذاب واصل می کند. دین الهی و دین مادی و شرک در حقیقت دو سیستم برای زندگی انسان در این دنیا هستند. ایمان یعنی باور عمیق داشته باشی که تنها سیستم توحید و دین الهی انسان را به سعادت می رساند و سیستم کفر و شرک جز بدبختی و فساد ایجاد نمی کند. در این راستا ایمان یعنی باور عمیق داشته باشی که خدا مولی و همه کاره و مالک ما است و ما جز بنده ای برای او نیستیم و سعادت ما از طریق بندگی و نزدیک شدن به او و کسب رضایت و محبت او تامین می شود. بنابراین ما در زندگی خود عملا با دو راه کلی و دو نوع سیستم زندگی مواجه هستیم، یکی راه توحید و بندگی خدای یگانه که همان دین توحیدی است و دیگری راه کفر و شرک و خودپرستی و ماده پرستی و دنیاپرستی و یا چندگانه پرستی.برای اینکه زندگی کنیم، چاره ای نداریم جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کنیم و در مسیر آن قرار بگیریم. منتهی انتخاب در شرایطی اتفاق می افتد که شما به حقانیت راهی که می خواهید انتخاب کنید، ایمان داشته باشید.
ایمان در حقیقت، دین باوری است، یعنی باور کنیم که تنها تسلیم و عبودیت خدای متعال که دین اسلام است انسان را به کمال و سعادت و وضعیت مطلوب خود در زندگی می رساند، این باور باعث می شود که انسان عاشق دین و خودسازی دینی شود.
ایمان عبارت است از معرفت توأم با تسلیم قلبى و خضوع و خشوع دل به خداوند متعال و رسول او و آموزه هایى که به بشریت ارائه کرده اند. ایمان یعنی باوری یا نیرویی معنوی که باعث می شود انسان با شجاعت و قدرت و صدق و اخلاص برای رضای خدا تلاش کند و در مسیر قرب الهی قرار بگیرد و با آرامش کامل بدور از هر گونه شک و شبهه ای به انجام وظایف فردی و اجتماعی خود همت گمارد و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای هراس به خود راه ندهد . حقیقت ایمان آن است که انسان خودش را در جبهه حق و تحت ولایت خداوند بداند و خلافت انسان کامل معصوم را بر خودش و جامعه بپذیرد و تحت فرماندهی ولی و خلیفه خدا در روی زمین، همیشه آماده نبرد بزرگ با دشمن داخلی( جهاد اکبر) یعنی نفس اماره و دشمنان خارجی (جهاد اصغر) یعنی سلطه گران و ظالمان باشد ایمان در قرآن، گونه اى از معرفت وعلم را داراست، ولى تمام هویت آن، از سنخ علم و معرفت نیست؛ بلکه افزون بر آن تسلیم و خضوع عملی در برابر حق نیز مى باشد(حجرات / 15 – بقره / 42 – توبه / 110) «إنما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا بأموالهم و أنفسهم فی سبیل الله أولئک هم الصادقون» حجرات / 15.
در حقیقت، مؤمنان کسانى اند که به خدا و پیامبر او گرویده و دیگر شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند. اینانند که راست کردارند».پس اهل ایمان کسانى اند که در ایمان به خدا و رسول تردیدى نداشته، به آنها علم و یقین دارند . بنابراین، ایمان تنها معرفت و علم نیست؛ بلکه باید در برابر حق خاضع و خاشع و قلباً تسلیم بود . این صفات و حالات، دورنمایی از یک انسان مومن واقعی است. از منظر قرآن، به هر اندازه که معرفت آدمى عمیقتر و خضوع و خشوع و تسلیم قلبى او ژرف تر و مستحکم تر باشد، ایمان هم افزایش مى یابد و هر چه معرفت کم تر و سطحى تر و خضوع قلبى اندک و کم استقامت باشد، ایمان هم کاهش مى یابد. لازم است انسان با ایمان در حد توان خود به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتاب هایى که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینى، ابهامات و شبهاتى که در ذهنش مطرح مى شود بازگو کند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند.
عوامل مؤثر در تقویت ایمان
1. تأمل و تفکر در صفات خداوند
نقش شناخت صفات الهی در تقویت ایمان و احساس آرامش و امنیتی که از ناحیه ایمان نصیب فرد مؤمن میشود، بسیار اساسی و بیبدیل است. با شناخت صفات خداوند، نیروی توکل و اعتقاد انسان به خداوند بالاتر میرود که در نتیجه، افزایش درجه اخلاص را به دنبال دارد و به رضایتمندی انسان از خدا و احساس آرامش ایمانی منتهی خواهد شد.
بهطور مثال، وقتی انسان به علیم بودن خداوند اعتقاد داشته باشد، همین سبب پرهیزگاری و تقوا و دوری از گناهان میشود. وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ؛ همچنین وقتی انسان به حکمت و مصلحت خدا یقین پیدا کند، در مقابل سختیها، ابتلائات یا برای هر ناملایمی که در زندگی پیش میآید، سریع اعتراض نمیکند و همیشه راضی به رضای الهی است و در آرامش به سر میبرد.
پس بهطور کل، شناخت هریک از صفات خداوند، بینش خاصی به انسان میدهد و سبب بالا رفتن معرفت و ایمان او نسبت به پروردگار متعال میشود و درنهایت خضوع، خشوع، کمال و اخلاص را به ارمغان میآورد.
2. تفکر و توجه به نعمتها و الطاف خدا
اگر در زندگی خود توجه کنیم، خود را غرق در نعمتهای الهی خواهیم یافت. فلسفه آفرینش این نعمتها برای انسان تقویت ایمان و عشق او به منعم حقیقی عالم و یاد خداست.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری. (سعدی)
انسان بر خوان نعمت حق نشسته تا با یادآوری لطف او، یاد خدا را در دل زنده نگه دارد و قلب خود را به او نزدیکتر کند.
3. دوام ذکر و یاد خدا
حضور خداوند در خاطر ما، در همه لحظات زندگی، ارتباط ما را با او افزایش میدهد و بهتدریج به پیوندی استوار میانجامد. یکی از حکمتهای نمازهای پنجگانه، زنده نگه داشتن یاد خدا در طول شبانهروز، در دل مؤمن است.
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید.
انجام برخی کارها مانند قرائت قرآن، دعا و زیارت، مطالعه سیره ائمه و همنشینی با نیکان و صالحان، ما را به یاد خدا میاندازد.
برخی کارها نیز مانع توجه به خداوند است که باید این موانع را کنار زد تا غفلت بر آن حاکم نشود. قرآن کریم میفرماید: یاد خدا دلهای مؤمنان را میلرزاند و هنگامیکه آیات الهی را گوش دهند، بر ایمانشان افزوده میشود.
4. انس با قرآن
راه دیگر برای تقویت ایمان و باورهای دینی، انس با قرآن است. لذا در قرآن کریم میفرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً؛ مؤمنان کسانی هستند که وقتی که نام خدا را میشنوند قلبهایشان میلرزد و وقتی که آیات الهی برای آنها خوانده میشود ایمان آنها افزوده میگردد.
استاد جوادی آملی دراینباره نکاتی آموزنده دارد. ازجمله میگوید: بهترین راه صلاح، اُنس با قرآن است. به همین دلیل میفرماید: فاقرؤوا ما تیسر من القرآن؛ یعنی آن مقدار که برای شما میسور است، قرآن تلاوت کنید و با این کتاب الهی مأنوس باشید. حتی اگر معنای بعضی از آیات برای شما روشن نشد، نگویید خواندن بدون ادراک چه اثری دارد، چون قرآن کلام آدمی نیست که اگر کسی معنایش را نداند، خواندنش بیثمر باشد. بلکه قرآن نور الهی است و خواندن آن عبادت است. هرچند معنای آن هم درک نشود. قرآن حبل (ریسمان) الهی است که اُنس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن انسان را بالا میبرد و به مقام صالحین ملحق میسازد. تحت ولایت الله قرار میدهد. اگر انسان مشمول ولایت الله بود، امورش را خدا اداره میکند و در آن مقام دیگر راهی برای وسوسه و رخنه اهریمن نیست
5. پرهیز از گناه
تقید به واجبات شرط اساسی تقویت ایمان است، اما از آن مهمتر اجتناب از گناه است. انجام مکرر گناه قساوت قلب میآورد و درخت ایمان را خشک و ریشهکن مینماید.
از آیات قرآن و روایات معصومان (ع) استفاده میشود یکی از مهمترین عوامل تقویت ایمان، ترک معصیت است. بدون ترک معاصى، عبادت و ذکر و حتی فکر در قلب انسان تأثیر مطلوب را نمیگذارند.
کوشش براى خودسازى، درصورتیکه با ورع و ترک محرمات، همراه نباشد، سودى ندارد و انجام واجبات و طاعات، بدون ترک محرمات، خسته کردن خویشتن است.
آنچه ایمان را در قلب عبد، ثابت و استوار میسازد، ورع (یعنى ترک محرمات و ایستادن در برابر شبهات) است. شیوه و آئین ائمه (ع) ورع بوده است و آن را از پیروان خود انتظار دارند. کسى که ورع را پیشه خود سازد، ائمه (ع) را براى شفاعت به زحمت نمیافکند و آنچه نزد خداست و تقرب به او جز با ورع (یعنى ترک محرمات و مشتبهات) به دست نمیآید.
کسى که بدون ترک گناهان و کارهاى حرام، به انجام واجبات و مستحبات و سیر و سلوک میپردازد و میخواهد به خدا نزدیک شود، همچون کسى است که میخواهد با بردن هدیه، به شخصیت درجه اول یک کشور نزدیک شود و مورد لطف او قرار گیرد، اما از سوى دیگر با اوامر او مخالفت میکند و با او در مقام عصیان و انکار است، یا چون بیمارى است که میخواهد سلامت خود را بازیابد. ازاینرو به خوردن غذاهاى مقوى رو میآورد، اما از آنچه براى او ضرر دارد، پرهیز نمیکند.
عارف بلندآوازه شیعه و فقیه فرزانه، آیت حق، ملا حسینقلى همدانى (ره) در یکى از نامههای اخلاقى – عرفانى خود تأکید میکند: إنَّ تَرکَ المَعصِیهِ أوَّلُ الدِّینِ وَ آخِرُهُ، ظَاهِرُهُ وَ بَاطِنُهُ؛ ترک معصیت اول و آخر و ظاهر و باطن دین است.
6. اهتمام به انجام مستحبات
انسان با انجام مستحبات و اهمیت دادن به آن، درخت ایمانش را آبیاری نموده ریشههایش را تنومند میسازد. راز و نیاز با خدا، نماز شب از مهمترین مستحبات است و از دید اسلام، خدمت به دیگر آنگاه ممکن است به سر حد وجوب برسد و باعث شود که سالک راه پنجاهساله را یکشبه بپیماید، یعنی درخت ایمان را در دل بسیار محکم کند. چنانچه آبروی مسلمان ریختن، شخصیت کسی را کوبیدن و از این سنخ، ممکن است به یک لحظه درخت ایمان را ریشهکن سازد.
چه جوانانی را سراغ داریم که بهواسطه تقیّد به ظواهر دین و مخصوصاً خدمت به دیگران و بهواسطه گذشت، ایثار و فداکاری به یک روز راه پنجاهساله را پیمودند. اگر کسی بخواهد اعتقاد قلبی پیدا کند باید در فن فلسفه و عرفان و علم کلام کار کند تا اینکه اعتقادات عقلیاش محکم شده و درخت ایمان در عقلش ریشهدار شود. امّا آیا ایمان قلبی نیز اینچنین است؟ خیر. قرآن بهطور اجمال میفرماید که این ایمان قلبی از راه عبادت و عمل پیدا میشود. وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ؛ دائم به پرستش خدای خود مشغول باش تا ساعت (مرگ و هنگام لقای ما) یقین بر تو فرا رسد.
البته تقید به ظواهر شرع، اجتناب از گناه و اهمیت دادن به مستحبات، همه در سایه توسل به اهلبیت (ص) و خلوص نیت میسر و تأثیرگذار است.
7. تجربه آثار و نتایج مفید عمل بهمقتضای ایمان
تجربه عملی آثار و نتایج مفید و درک لذت عمل کردن به آموزههای عملی و عبادی و اخلاقی اسلام در زندگی، عامل بسیار مهمی در تقویت ایمان است.
هنگامیکه آدمی وارد عمل و اطاعت و عبادت خدای متعال و تبعیت از راهبران دینی معصوم (ع) و عالمان عادل و ربانی میشود و سبک زندگی خود را ایمانی قرار میدهد و اخلاق و رفتارش با دیگران، قرآنی میشود و بهخصوص در صحنه مبارزه و جهاد اکبر و اصغر حضور مییابد، هر قدمی که به پیش میرود و لذت ایمان را میچشد و آثار و برکات آن را با تمام وجود خویش درک میکند، ایمانش بیشازپیش تقویت میشود.
به تعبیر دیگر، هر قدر انسان سالک در صراط مستقیم الهی حرکت میکند و به وظایف شرعی و اخلاقی و اجتماعی خود عمل مینماید و آثار مفید و مثبت آن را در زندگی خود و جامعه تجربه و مشاهده میکند، باور او بهدرستی این تفکر و راه ایمان، بیشتر میشود.
بهطور مثال قرآن کریم میفرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که انسان با یاد خدا آرامش مییابد. ما توسط این آیه به این آگاهی و دانایی میرسیم که یاد خدا، عامل آرامش قلبی و روانی انسان است، اما ایمان در صورتی تقویت میشود که انسان یاد خدا را در زندگی خود بهصورت عملی تجربه کند و آثار و نتایج مثبت و آرامش بخش آن را با تمام وجود حس نماید.
گاهی شما برای درمان بیماری خود به پزشک مراجعه مینمایید و پس از شرح بیماری و معاینه، پزشک متخصص، داروی خاصی را برای درمان بیماری شما تجویز میکند تا اینجا شما به علم و آگاهی درباره داروی مؤثر برای درمان بیماری خود دست یافتهاید، اما هنوز ایمان و باور قلبی ندارید که این دارو واقعاً اثربخش باشد و این باور هنگامی محقق میشود که اثر آن دارو را در بهبودی حال خود بهصورت واقعی درک و احساس نمایید.
مثال دیگر؛ دانشجوی رشته فیزیک یا شیمی بهصورت تئوری فرمول خاصی را که عامل پدید آمدن چیزی است، در کلاس فرا میگیرد و علم و آگاهی مییابد، ولی هنوز باور قلبی ندارد که این فرمول نتیجه بخش باشد، اما هنگامیکه به آزمایشگاه میرود و عملاً آن فرمول را آزمایش میکند و نتیجه را با چشم خود مشاهده مینماید، آنگاه است که معرفت و ایمان قلبی در او پیدا میشود و باور یقینی شکل میگیرد.
بنابراین، نکته بسیار مهمی که در تحقق ایمان وجود دارد، نقش بیبدیل عمل و تجربه عملی در بروز و ظهور آن است. اکثر افرادی که از ضعف ایمان در رنج هستند و به دنبال عاملی برای تقویت ایمان خود میگردند، از این نکته غافلاند که تا اصول و احکام و آموزههای دینی را در عرصه عمل و زندگی خود پیادهسازی و تجربه نکنند و شاهد آثار مثبت و نتایج مفید آن نباشند، ایمان و باور یقینی در قلب آنان مستقر نمیشود.
بسیاری از افراد خیال میکنند که صرفاً با کسب علم و اطلاعات دینی میتوانند به ایمان یقینی دست یابند و به این نکته واقف نیستند که تا زحمت عمل و تجربه عملی را به خود ندهند، به گوهر ایمان دست نمییابند.
این تأثیرگذاری نیز اختصاص به عمل خاصی ندارد، بلکه تمام اعمال دینی اعم از واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات، همگی در بروز و ظهور و تقویت ایمان نقش دارند؛ هنگامیکه اثر معنوی و نتیجه عمل برخواسته از ایمان برای انسان محسوس میشود و بنده بهجت و نشاط و آرامش و لذت و تعالی حاصل از آن را میچشد، به نتیجه بخش بودن دین خدا در سعادت انسان، ایمان و باور یقینی خواهد داشت.
ایمان و عوامل تقویت کننده آن