خواب غفلت و روش درمان آن
سلام خسته نباشید برای اینکه نماز، اول وقت خوانده بشه چه پیشنهادی دارید قبلا همیشه اول وقت میخوندم اما الان یکی دو ساعت دیر میشه احساس میکنم از نماز خواندن خسته شدم و هنگامی که میخوام نماز بخونم عصبانی میشم میدونم که نشونه ی خوبی نیست لطفا اگر میشه راهنماییم کنید ممنون.
پاسخ کوتاه:
معیار اصلی تفاوت انسان بیدار و خواب هدفمندی و توجه به مقصد زندگی است. هدف نهایی و مقصد عالی زندگی و خلقت انسان، کمال و قرب الهی و آمادگی برای حیات اخروی و لقای الهی و سعادت جاودانی و وصول به مبدأ نور هستی است؛ همانگونه که جنین در رحم مادر خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده میکند، انسان نیز باید خود را برای زندگی در برزخ و حیات اخروی، کامل و آماده سازد.
دوست گرامی. مشکل اصلی شما غفلت است. غفلت مهمترین عاملی است که انسان را در مسیر بندگی و کمال سست می کند و باعث می شود هدف و مقصد زندگی را فراموش نماید. ما انسان ها تا زمانی که به سمت مقصد و هدف زندگی در حرکت هستیم بیداریم و به محض اینکه هدف را فراموش کنیم به خواب می رویم و غافلانه از مسیر زندگی خارج می گردیم. پس معیار اصلی تفاوت انسان بیدار و خواب هدفمندی و توجه به مقصد زندگی است. هدف نهایی و مقصد عالی زندگی و خلقت انسان، کمال و قرب الهی و آمادگی برای حیات اخروی و لقای الهی و سعادت جاودانی و وصول به مبدأ نور هستی است؛ همانگونه که جنین در رحم مادر خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده میکند، انسان نیز باید خود را برای زندگی در برزخ و حیات اخروی، کامل و آماده سازد.قرآن کریم در چندین آیه اولاً زندگی انسان را هدفدار میداند: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً؛ آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم؛ و ثانیاً هدف نهایی خلقت انسان را بازگشت به سوی خدا دانسته و فرموده است: وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى؛ انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است. إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى؛ برگشت به سوی خداست.
از آیات دیگر نیز استفاده میشود که این هدف، محقق و میسر نمیشود مگر با عبودیت و بندگی خالصانه خدای متعال: وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ؛ و جن و انسان را نیافریدم جز آنکه مرا بپرستند، وَما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ؛ مردم هیچ مأموریتی جز اینکه خالصانه خدای را بپرستند و از پرستش هر چه غیر او است پرهیز کنند، ندارند.
پس اگر کسی به آخرت و حیات پس از مرگ معتقد شد و فهمید که هدف نهایی زندگی، آمادگی برای سفر آخرت و زندگی در عالم برزخ و سپس محشور شدن در قیامت و رسیدن به پاداش و جزا است و خود را در مسیر بندگی و عبودیت حقتعالی قرار دارد، آنگاه تمام زندگیاش بهدرستی و در همین راستا سامان مییابد و از حیرت و گمراهی و سرگشتگی نجات خواهد یافت و به آرامش واقعی میرسد، ولی اگر چنین نشد پایانی برای سرگشتگی و بیقراری انسان متصور نیست.
برادر ارجمند ! برای نجات از ورطه غفلت باید ابتدا نسبت به هدف و مقصد زندگی معرفت پیدا کرد و به هر مقدار که انسان هدفمند شود و آگاهی اش نسبت به مقصد زندگی افزایش یابد بیدارتر خواهد بود و هر قدر بیداری اش افزون می شود عملش ارتقا می یابد و به انجام وظایف و کارهایی که انسان را به هدف می رساند و زندگی را از پوچی خارج می نماید و به آن معنا می بخشد اهمیت خواهد داد.
بنابراین ناآگاهی و غفلت از هدف زندگی عامل اصلی غفلت های انسان است اما عوامل دیگری هم وجود دارد که این عامل را تشدید می کنند و آدمی را به خواب خواهند برد. مهمترین عوامل ایجاد کننده غفلت که در آیات و روایات بدان تصریح شده به شرح ذیل می باشد .
1- هوا پرستى:
روح آدمى را یا خدا پر مى کند، و یا هوای نفس ، چرا که جمع میان این دو ممکن نیست. هوا پرستى انسان را در خویشتن فرو مى برد. و از همه حقایق جهان دور مى سازد! یک انسان هوا پرست جز به اشباع شهوت و دنیا طلبی خویش نمى اندیشد. آگاهى، گذشت، ایثار، فداکارى و معنویت براى او مفهومى ندارد.
خداوند متعال در خصوص رابطه هواپرستی و غفلت می فرماید :
« وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا» (الکهف (18) , 28) ؛ « و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هواى نفس پیروى کردند، و کارهایشان افراطى است. (تفسیر آسان، ج 10، ص: 282)
2- سطحى نگرى
در قرآن کریم سطحى نگرى نسبت به زندگی دنیا بدون در نظر داشتن واقعیت پس از آن , یکی دیگر از سبب های غفلت نام برده شده :
« یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ » ( روم (30) 7) ؛ « آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مى دانند، و از آخرت(و پایان کار) غافلند! »
3- آرزوهاى دراز عامل بزرگ غفلت از خدا
بدون شک امید و آرزو و یا به تعبیر عرب امل عامل حرکت چرخهاى زندگى انسانها است، که حتى اگر یک روز از دلهاى مردم جهان برداشته شود، نظام زندگى به هم مى ریزد، و کمتر کسى دلیلى بر فعالیت و تلاش و جنب و جوش خود پیدا مى کند.
حدیث معروفى که از پیامبر ص نقل شد: الامل رحمة لامتى و لو لا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرا: امید مایه رحمت امت من است، اگر نور امید نبود هیچ مادرى فرزند خود را شیر نمى داد، و هیچ باغبانى نهالى نمى کاشت « سفینة البحار جلد اول صفحه 30 (ماده امل).» اشاره به همین واقعیت است.
ولى همین عامل حیات و حرکت اگر از حد بگذرد و به صورت آرزوى دور و دراز در آید بدترین عامل انحراف و بدبختى است، و درست همانند آب باران است که مایه حیات است اما این آب اگر از حد گذشت مایه غرق شدن و نابودى خواهد شد.
حدیث معرفى که در نهج البلاغه از على ع نقل شده نیز بیان گویایى براى این واقعیت است:
ایها الناس ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان: اتباع الهوى و طول الامل، اما اتباع الهوى فیصد عن الحق، و اما طول الامل فینسى الآخرة:
اى مردم مخوفترین چیزى که بر شما از آن مى ترسم دو چیز است:
پیروى از هوا و هوسها، و آرزوهاى دراز، چرا که پیروى از هوسها شما را از حق باز مى دارد، و آرزوى دراز آخرت را بدست فراموشى مى سپارد « نهج البلاغه خطبه 42.». (تفسیر نمونه، ج 11، ص: 11)
*عنصر دوم : شناخت پیامدهای منفی غفلت
یکی از مهمترین عواملی که موجب می شود تا انسان به دنبال چاره اندیشی برای نجات هر چه سریعتر از ورطه غفلت بیفتد , شناخت پیامدهای منفیی است که به موجب غفلت دامنگیر انسان می گردد .
در روایات متعددی به اینگونه پیامدها تصریح شده است که تعدادی از آنها را برای شما ذکر می کنیم:
1- غفلت، جهل می آورد.( ر.ک غررالحکم،873)
2- کسی که غفلت بر او غلبه کند قلبش می میرد.( ر.ک غررالحکم،5765)
3- باعث تباهی و فساد اعمال می گردد.( ر.ک غررالحکم،5760)
4- بصیرت را از انسان می گیرد.( ر.ک غررالحکم،5762)
5- باعث گمراهی می شود.( ر.ک غررالحکم،5763)
6- انسان غافل را اشتباه و فراموشی می گیرد.( منتخب میزان الحکمة،بحث غفلت)
7- انسان غافل دنبال سرگرمی و از واقعیت گریختن است.( منتخب میزان الحکمة،بحث غفلت)
*عنصر سوم : شناخت راههای مبارزه با غفلت و به کار بستن آنها
انسان غافل در خواب است همانگونه که پیامبر می فرماید: «الناس ینام فاذا ماتوا انتبهوا؛ نوع مردم در خوابند بعد از مردن بیدار می شوند». لذا برای رهایی از خواب غفلت و مقابله با عوامل آن ، «یقظه» و بیداری لازم است , و این امر نیز حاصل نمی شود مگر با کسب معرفت خداوند و انجام موارد ذیل :
1- عبرت گیری از طبیعت
عبرت گیری از تغییرات طبیعی و جابجایی فصل ها -خصوصاً زمستان به بهار- درس بگیریم، چه زیبا فرمود پیامبر رحمت:
أغفل الناس من لم یتـّعظ بتغیر الدنیا من حالٍ إلی حال
غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا از حالی به حالی دیگر پند نگیرد.( التفسیر المعین، محمد هویدی، ص230)
به درستی که در تفاوت روز و شب و آن چه خداوند در آسمان ها و زمین خلق کرده ،نشانه هایی برای افرادی است که تقوا پیشه کنند. ….و کسانی که از نشانه های ما غافل هستند، آنان جایگاهشان آتش است …. .( سوره مبارکه یونس،6و7و8) سفارشات زیادی که به تفکر،تعقل و عبرت آموزی شده همه حاکی از اهمیت آن بوده و نقطه مقابل غفلت است.
2- آهنگ کار نیک کردن:
پیامبر خدا فرمود: ای اباذر! آهنگ کار نیک کن هر چند آن را انجام ندهی، تا در زمره غافلان نوشته نشوی.( منتخب میزان الحکمة،4834)
3- یاد و ذکر دائمی خداوند:
یکی از راههای غفلت زدائی «ذکر» است کتاب و سنت برای غفلت زدائی از انسان، اذکار را به عنوان ادعیه و عبادات، مشخص کرده اند تا انسان، هنگام صبح، ظهر، شام قبل و بعد از خواب، هنگام خوردن غذا و پس از آن، هنگام مشاهده مرده یا بیمار یا بعد از بهبودی از بیماری و در روزهای هفته و در ساعات روز و در اعیاد دینی و مانند آن، ذکری مناسب بگوید.
امام علی علیه السلام می فرماید: با پیوسته به یاد خدا بودن است که پرده غفلت کنار می رود.( منتخب میزان الحکمة،4835)
4- اهمیت به نمازهای واجب:
امام باقر علیه السلام: هر مؤمنی که به نمازهای واجب اهمیت دهد و آن ها را به وقتش بخواند از غافلان نیست.( منتخب میزان الحکمة،4837)
5- محاسبه: هر روز وقتی را معین نماید که در آن وقت به حساب نفس خود برسد و طاعات و معاصی خود را موازنه نماید. پس اگر آن را مقصر یافت، در مقام عتاب و خطاب در آورد و الّا شکر پروردگار نماید.( معراج السعادة، باب غفلت)
6- مراقبه:
انسان باید مواظب جلسات، خواندنی ها، شنیدنی ها، دیدنی ها , خوردنی ها و پوشیدنی های خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را می شنود و چه می گوید، دقت کند که در کنار سفره غذای حلال می نشیند یا حرام؟ , چه صحنه و منظره ای را نگاه می کند! . اگر انسان مواظب خود باشد به تدریج به یاد خدا دل می بندد وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطره های خوب در ذهنش ترسیم می شود لذا قرآن کریم دستور میدهد که زیاد به یاد خدا باشید و ذکر خدا بگوئید ذکر خدا سبب زدودون غفلت ها می شود.
7- یادآوری قبر و قیامت
از عوامل دیگر تقویت یاد خداوند و زدودن غفلت نقش بسزایی دارد یاد آوری سرنوشت تمامی انسان ها یعنی قبر و قیامت می باشد . لذا حداقل هفته اى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد .
8- پرهیز از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و انس گرفتن با افراد متدین و با تقوا و صالح. چه آنکه از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مى شود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مى کنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29 «مى فرماید: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیاةَ الدُّنْیا پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روى بگردان.
9- بهره گیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مى دهد و هم آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مى باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه هایى است براى درمان دردها و مشکلات. گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتارى گردد.
10- بهره گیرى از ثقل اصغر و ائمه هدا- علیهم السلام- و توسل به ایشان. باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین (ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره گیرى بیشتر از فیض ربوبى و کسب توفیقات بیشتر.
خواب غفلت و روش درمان آن