خودسازى موفق
براى موفقیت در خودسازى از کجا و چگونه باید شروع کرد؟
نخست باید دانست که کسب هر موفقیتى آمیخته با تلاش و تحمل سختى است. اما سختى ها وقتى قابل تحمل و حتّى شیرین مى شوند که پاداش هاى فراوان در برابر سختى ها داده شود. خدواند نوید داده است کسانى که توبه کنند نه تنها گناهان گذشته آنان آمرزیده مى شود بلکه حسنات و پاداش هایى جایگزین آن مى شود.«إِلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحًا فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا»[1] ؛ «مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند. پس خداوند بدى هایشان را به نیکى ها تبدیل مى کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است».رسیدن به چنین آرمان بلند و گران سنگى درگرو تلاش و جهادى پر دامنه و دراز آهنگ است. بدون شک مبارزه جدى و بى امان با هواها و خواهش هاى نفسانى، بیرون راندن حبّ دنیا و تعلقات دنیوى از دل، عبودیت مطلقه پروردگار، پالودن نفس از رذایل و آراستن آن به فضایل را مى طلبد.اسباب توفیق و سلب آن:هیچ کارى بدون علت نیست. هم موفقیت، ناشى از علل و عوامل است و هم عدم آن. براى موفق شدن ابتدا باید اسباب و علل آن را شناخت و از راه اسباب آن وارد شد. اگر کسى با شناخت کافى وارد این میدان شود و شایسته عمل نماید، به طور قطع شاهد موفقیت خواهد بود.البته زمینه هاى تربیت خانوادگى و محیطى افراد، در موفقیت و عدم آن، نقش فراوانى دارد و هر کسى، در حقیقت، به لحاظ شخصیتى، تا حد زیادى از خانواده و محیط اطراف خود رنگ مى گیرد و آموزش هاى تربیتى که از اوایل کودکى تا سن بلوغ و اختیار، به او داده مى شود، نقش اساسى در موفقیت او دارد، ولى در عین حال اینطور نیست که آثار تربیتى قبل از بلوغ، قابل تغییر نباشد. کسانى که در سنین جوانى و بزرگ سالى هستند، مى توانند با استفاده از روش هاى اختیارى که آگاهانه و از روى انتخاب اتخاذ مى شوند، زمینه هاى موفقیت خویش را فراهم آورند.
در برنامه ریزى نیز توجه به امور زیر بایسته است:
1. واقع گرایى
سالک و رهرو، توان واقعى خود را مى سنجد، حال و روز خود را مى نگرد و بر اساس آن به تنظیم برنامه خودسازى مى پردازد. انسان ها داراى تفاوت هاى فردى روحى و جسمى و شرایط مختلف اند و هر یک باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا نباشد؛ بلکه پیوسته حال و نشاط ایشان در طول برنامه، محفوظ بماند و به عنوان یک دستورالعمل کلى، باید نشاط را پیوسته در خود نگه داشته و از اجبار و اکراه – به ویژه در مراحل ابتدایى – پرهیز کنند.
2. جذابیت
در برنامه ریزى باید به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى این که شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. اما کوشش کند تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج
از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد براى مثال اگر از اول خواندن نماز شب سخت است، بنا داشته باشد که فقط یک رکعت «وتر» بخواند. پس از یک هفته دو رکعت «شفع» را هم اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را هم بخواند.
4. رعایت مراتب حال
در روند خودسازى، باید مرحله به مرحله پیش رفت. از اول نمى توان تمام مدارج کمال را یک مرتبه طى کرد. بهتر است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد:
«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»[2] ؛ «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
5. عزم و استوارى
پس از تنظیم برنامه، با اراده قاطع، باید بر انجام دادن آنها ایستادگى کرد و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز داشت.
6. استعانت و توسّل
براى موفقیت در جهاد اکبر، باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهار علیهم السلام متوسل شد.
7. اسوه گزینى
افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین (ائمه اطهار علیهم السلام و بزرگان اخلاق) همواره باید مدّ نظر باشد.[3]
8. سخت کوشى و تحمل سختى ها
اگر طالب موفقیت هستیم باید بپذیریم که همه چیز با کار و کوشش سخت، بردبارى و مقاومت در مقابل دشوارى ها به دست مى آید. کسى با خوش گذرانى و راحت طلبى به جایى نرسیده که ما دومین آن باشیم.
امام رضا علیه السلام مى فرمایند: «و من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزأ بنفسه»[4] ؛ «هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء گرفته است».
در بحث دین دارى و عبودیت حق تعالى نیز کوشش و صبر در مقابل ناهموارى ها و ناملایمات زندگى، چه زندگى مادى و چه معنوى، از شرایط اصلى موفقیت محسوب مى شود.
قرآن کریم در مورد سختى نماز مى فرماید: نماز خواندن، جز براى خاشعین، کار ساده و آسانى نیست.
«وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِینَ»[5] .
و در قیامت نیز به کسانى که صبورند، وعده بهشت بى حساب مى دهد.
«إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[6] .
در مورد روزه، حج، جهاد، خمس، زکات، امر به معروف و سایر وظایف شرعى و عبادى نیز وضعیت به همین منوال است. انجام تمامى اینگونه تکالیف نیاز به صبر و مقاومت فراوان دارد. نابرده رنج گنج میسر نمى شود.
موفقیت در به دست آوردن گنج مقصود که در لقاى الهى، قرب به خداوند و اولیاى او خلاصه مى شود، کارى است که با عمل و تحمل دشوارى هاى آن حاصل خواهد شد.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید9. برنامه، نظم، تداوم
هدف خویش را در زندگى و رسیدن به قرب الهى مشخص نمایید و براى رسیدن به آن، برنامه ریزى کنید و بر آن برنامه پاى بفشارید. نظم و برنامه ریزى از لوازم ضرورى موفقیت در دین دارى و یا هر کار دیگر است. امکان ندارد یک آدم بى انضباط و ولنگار در رسیدن به اهداف زندگى خود موفق باشد.
این برنامه که در حقیقت یک دستورالعمل خودسازى و قرب الهى است باید از روى دقت، مطالعه و مشورت با متخصصین متعهد و علماى دین باشد تا هم قابل عمل و هم از افراط و تفریط به دور باشد.
موفقیت در عمل و عبادت خدا در گرو تداوم در آن است. عبادت خداوند، نورى است که به تدریج تمام دل انسان را مى گیرد و آدمى را سراسرنورانى مى کند.
اگر روزى در برنامه هاى عبادى خود کوتاهى کردید بدانید، که به همان اندازه از توفیقات شما کاسته مى گردد، کوشایى و استقامت شرط توفیق است. حضرت على علیه السلام در روایتى فرموده است: «من طلب شیئاً ناله او بعضه»[7] ؛ «هر کس طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن برسد، به تمام یا قسمتى از آن، حتما خواهد رسید».
10. تأمین اقتصادى
از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع انجام وظایف بندگى است و هم ممکن است ثروت فراوان حالت غرور و طغیان آورد. بهترین حالت براى ایجاد فراغت و تمرکز در بندگى خداوند، حالت توسط و تأمین اقتصادى است. کسى که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و در روایت از رسول اکرم صلى الله علیه و آله است که: «کاد الفقر ان یکون کفرا»[8] . نزدیک است که فقر آدم فقیر را به کفر بکشاند.
و همچنین کسى که مال و منال فراوان دارد، همواره باید وقت و نیروى خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد و ممکن است احساس بى نیازى نسبت به خداوند در او پدید آید، این دو گروه معمولاً در دین دارى و عبودیت خداوند موفق نیستند.
قرآن کریم نسبت به ثروتمندى فراوان مى فرماید:
«إِنَّ الاْءِنْسانَ لَیَطْغى. أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»[9] ؛ «انسان همین که خود را ثروتمند و بى نیاز احساس کند، سر به شورش و طغیان گرى مى گزارد».
در مقابل افرادى که از یک زندگى آبرومند و ساده و کافى برخوردارند، فکرى راحت و فرصتى مناسب براى بندگى خداوند و قرب به او در اختیار خواهند داشت و در این زمینه موفقیتشان بیشتر است.
11. رفق و مدارا
یکى از شرایط موفقیت در خودسازى، رفق و مدارا با خود است. حتّى عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلى باعث زدگى انسان مى شود و حال بندگى را زایل و خود عمل را بى ثمر مى نماید. در روایات اسلامى، تأکید فراوان شده است که در عبادت، میانه رو باشید و اقبال و ادبار قلب خویش را در نظر بگیرید. در حالتى که میل و اقبال دارید، بیشتر عبادت کنید و در زمان بى حالى و ادبار، تنها به انجام واجبات اکتفا نمایید.
امیرمؤمنان حضرت على علیه السلام فرمود: «ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها على النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها على الفرائض»[10] ؛ «به درستى که قلب انسان را اقبال و ادبارى است. پس چون در حال پذیرش بود، آن را به مستحبات و نوافل وابدارید و هنگامى که در حالت روى گردانى بود، به انجام واجبات اکتفا نمایید».
12. طلب توفیق از خداوند
دعا و درخواست مخصوصا با تضرع، حال، اشک چشم و دل شکسته، علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت و موفقیت در رسیدن به اهداف، دل را بر انجام اوامر الهى رقیق و آماده مى سازد و آن را از کدورت ها و تعلق و تشویش و اضطراب هاى ناشى از وسوسه هاى یأس آور شیطان و نفس اماره پالایش مى دهد.
در روایتى از امام جواد علیه السلام آمده که مؤن نیاز به سه چیز دارد: «المؤن یحتاج إلى توفیق من الله، و واعظ من نفسه، و قبول ممن ینصحه»[11] ؛ «توفیق الهى و کسى که از درون او را نصیحت کند و پذیرش نصیحت از کسى که او را نصیحت کرده».
حضرت على علیه السلام فرموده است: «کما أن الجسم والظل لایفترقان، کذلک الدین والتوفیق لا یفترقان»[12] ؛ «همان گونه که جسم و سایه آن جدا نمى شوند، دین و توفیق الهى از هم جدا شدنى نیستند».
و در روایت دیگرى فرمود: «لا ینفع اجتهاد بغیر توفیق»[13] ؛ «حتّى کوشش بدون توفیق از جانب خداوند، نافع نخواهد بود».
از امام باقر علیه السلام درباره معناى جمله «لا حول ولا قوة إلا بالله» سؤال شد، حضرت فرمود: «معناه لاحول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله، ولا قوة لنا على طاعة الله إلا بتوفیق الله عزوجل»[14] ؛ «معنایش این است که بدون کمک الهى، هرگز کسى را یاراى اجتناب از هیچ گناهى نیست و بدون توفیق الهى نیز کسى را نیروى اطاعت نمى باشد».
بنابراین باید از راه توسل به ذات اقدس اله و واسطه قرار دادن ارواح پاک معصومین علیهم السلام به درگاه او از خداوند طلب توفیق نمود. البته جدیت و کوشش خود انسان هم لازم است و باید از خوردن غذاهاى شبهه ناک پرهیز نموده و از مجالست با رفقایى که مقید به آداب و مقررات اسلامى نیستند دورى کرد تا به تدریج کارهاى خوب در انسان عادت و به صورت ملکه درآید و توفیق الهى شامل حال شود.
اى خداى پاک بى انباز و بار
دست گیر و جرم ما را درگذاردرس ده ما را سخن هاى رقیق
تا تو را رحم آورد بر ما شفیق هم دعا از تو اجابت هم زتو
ایمنى از تو مهابت هم زتوامید است در این امر حساس و حیاتى با دقت کافى عمل نموده و ضمنا از هرگونه حساسیت بیش از اندازه و وسواس گونه نیز اجتناب کنید و با خوب اندیشیدن، خوب مشورت کردن به انتخاب شایسته دست یابید و پایه هاى زندگى معنوى را پایه ریزى کنید.
پاورقی:
1- فرقان 125، آیه 70.
2- عنکبوت 29، آیه آخر.
3- براى آگاهى بیشتر ر.ک: میرزا جواد آقا ملکى تبریزى، لقاء الله؛ اسرار الصّلوة؛ المراقبات.
4- بحارالانوار، ج 78، ص 356.
5- بقره 2، آیه 45.
6- زمر 39، آیه 10.
7- بحارالانوار، ج 100، ص 12.
8- کافى، ج2، ص307.
9- علق 96، آیه 6 و 7.
10- نهج البلاغه، حکمت 312.
11- میزان الحکمة، ج4 ص 3598.
12- غررالحکم، ص 203.
13- همان.
14- صدوق، توحید، ص242.
خودسازى موفق