صهیونیستی شدن چین
به نام خداسلام
با توجه به انتقال قدرت صهیونیست ها از امریکا به چین، دلیل همکاری های ایران با چین و قرارداد ۲۵ ساله چیست؟ ایا صهیونیستی شدن چین دلیلی بر عدم همکاری و تعامل با این کشور نیست؟
پ.ن: ببخشید نمیدونستم سوالم رو کجا بپرسم. با توجه به بخش مذهبی سوال (صهیونیسم) از سایت شما استفاده کردم. اگر این سوال مربوط به حیطه فعالیت شما نیست عذر میخوام.
1.در اینکه لابی صهیونیسم تلاش می کند تا با استفاده از قدرتهای بزرگ جهانی،موقعیت خویش را حفظ و ارتقا ببخشد، تردیدی وجود ندارد و نفوذ صهیونیسم در آمریکا با این هدف دنبال شده است و با توجه به قدرت اقتصادی چین یکی از اهداف رژیم صهیونیستی نفوذ در این کشور است و در این راستا لابی های صهیونیستی در این سال ها به غیر از آمریکا به نقطه دیگری از جهان چشم دوخته است. این لابی در چین طی دهه گذشته، با استفاده از تسهیلات ارائه شده از مؤسسات فکری و دانشگاهها و گروههای حامی صهیونیسم و مؤسسات و روحانیون تلمودی به دنبال ایجاد ردپایی از خود در زندگی عمومی مردم چین و مؤسسات آموزشی و آکادمیک آن هستند. تل آویو معتقد است که نزدیکی منافع تجاری بین مردم چین و کابینه رژیم صهیونیستی میتواند شبکه اقتصادی کاملی را بین دوطرف ایجاد کند. رژیم صهیونیستی از این رویکرد میتواند در چارچوب منافع اقتصادی خود استفاده کرده و تا حد زیادی مناسبات دیپلماتیک و فرهنگی خود با چین را تقویت کند تا به این ترتیب به یک دولت محوری کوچک و شریک راهبردی چین تبدیل شود.کابینه این رژیم همچنین بسیاری از معابد یهودی را در راستای خدمت به یهودیان حاضر در چین به کار گرفته است. این معابد به اسراییلی هایی که بنا به مقتضای شغلی و تحصیلی به چین رفتند، یا چینیهایی که به سمت آیین یهودیت گرایش پیدا کردند، خدمات می دهد .نکتهای که در چارچوب مناسبات چین و رژیم صهیونیستی قابل مشاهده است، اصرار کابینه این رژیم برای احداث تعداد زیادی از معابد یهودی در استان های چین است. بعد از آغاز مناسبات رسمی چین و رژیم صهیونیستی در سال 1992، کابینه رژیم صهیونیستی اصرار زیادی برای فعال سازی اقدامات یهودیان در چین در دستور کار خود قرار داد. اسرائیلی ها باشگاههای ویژه و بیمارستانها و قبرستانهای مختص یهودیان و حتی یگان های داوطلب ویژه آنها در این کشور تاسیس کردند .سنوگ هونگ بینگ، پژوهشگر چینی الاصل آمریکایی در کتاب خود با عنوان طرح یهود برای تخریب چین مینویسد: در سایه افزایش احتمال معجزه اقتصادی چین، یهودیان جهان توطئه ای برای مدیریت یا فروپاشی این اقتصاد بزرگ ،طراحی کرده اند. این ارتباط به ویژه از طریق بانکهای بزرگ وابسته به یهودیان دنبال میشود. یکی از این بانکها در اختیار خانواده ثروتمند روچیلد یهودی قرار داد که ثروت هنگفتی بالغ بر 6 میلیارد دلار در اختیار دارد.وی در کتاب خود از تسلط خاندان ثروت و قدرت یهودی به ویژه خانواده روچیلد بر بانک مرکزی آمریکا خبر داده و مینویسد که این خانواده با خرید سهام عمده از بانک مرکزی آمریکا، تسلط خود بر آن را افزایش داده است. حتی اگر این نظریه را نیز کنار بگذاریم، روند یهودی سازی مردم چین در مرحله اخیر به شدت افزایش پیدا کرده و محافل یهودی تلاش زیادی برای نفوذ در جامعه چین دارند.
اگرچه جمهوری خلق چین در چهار دهه اخیر از مواضع اعراب در قبال اسرائیل حمایت سیاسی میکرد ولی از دهه 1980 و پس از اتخاذ سیاست دربهای باز، انجام اصلاحات اقتصادی در چین و اولویت توسعه اقتصادی در سیاست خارجی و داخلی آن کشور، موضع چین در قبال تحولات اعراب و اسرائیل تغییر کرد که این امر با برقراری تماسها و ارتباطات مقامات سیاسی و نظامی طرفین، مصادف بوده است .
صهیونیسم چهره جدیدی از مسأله قدیمی یهود است که در قرن بیستم، ماسک صهیونیستی به چهره گذاشته است. مسئله صهیونیسم، مسئله نژاد است میگویند ما قوم برگزیدهایم. مسأله دیگر و مهمترین دغدغه یهود در طول تاریخ، پول بوده است. این قوم به دنبال جای امنی میگردند که بتوانند از پول در سایه امنیت استفاده کرده و هیچ سرزمینی فی نفسه برای یهود ارزش مذهبی و اعتقادی ندارد. سرزمینی برای یهود ارزش دارد که بتواند منافع اقتصادیاش را تأمین کند و امروز این سرزمین چین است.
آنها سعی دارند اهرمهای فشار جهانی نظیر رسانهها و اقتصاد بینالملل و بازارهای جهانی را تحت سلطه خود گرفته که در حال حاضر کشور پهناور و مستعد چین را هدف و اولویت خود می دانند و با استفاده از این اهرمها شاخصهای قدرت جهانی خود را افزایش می دهند. در واقع، این یک پدیده جهانی است که اگر فردی به هر جایی – در اروپای غربی، کانادا، استرالیا، زلاند نو و آمریکا برود – یک لابی اسرائیلی وجود دارد که به خوبی سازمان یافته و تأمین مالی شده، لابی قدرتمندی که برای حمایت از اسرائیل حاضر است به جنگ هر چیزی برود.
اغلب سازمان های درگیر در حمایت از اسرائیل، از مقامات تل آویو دستور می گیرند. بسیاری از آن ها حتی به طور کامل با دولت اسرائیل همکاری می کنند و سازمان های نیمه دولتی و غیردولتی (ان جی او) های ساختگی هستند. هدف آن ها پخش تبلیغات و نفوذ در مردم کشورهای محل اقامت است که یا به مسیر تل آویو بپیوندند و یا مردم را با روایات ضد و نقیض به اشتباه وادار کرده و واکنش ها را در زمان جنایات بالقوه اسرائیل خفه کنند .متحدان پراکنده یهودی در سراسر جهان توسط یک ماشین سازماندهی شده دولتی توانمند حمایت می شوند که اطلاعات غلط و دروغ را پخش می کند تا هر زمانی که از اسرائیل انتقاد یا افشاگری شود، آب را گل آلود سازند.(fa.alalamtv.net/news/3039486)
این نفوذ خزنده صهیونیسم در چین تهدیدی است که دولت چین باید نسبت به آن حساسیت ویژه ای داشته باشد و این مساله به عنوان زنگ خطر و هشداری برای آینده این کشور محسوب می گردد.
2.صرف روابط چین و رژیم صهیونیستی و فعالیت اسرائیل در این کشور به معنای صهیونیستی شدن چین نبوده و چین با اسرائیل مانند بسیاری از کشورها روابط تجاری و اقتصادی دارد. روابط ایران با چین بر اساس منافع مشترک دو کشور است. سند 25 ساله میان دو کشور با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبت شده است و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و… را شامل میشود.این سند با هدف ارتقای عملی روابط در سطح مشارکت جامع راهبردی و به منظور فراهم ساختن بستری مناسب برای توسعه همه جانبه همکاریها تدوین گردیده است.
سند حاضر یک برنامه جامع در بازه زمانی بلندمدت (25 ساله) رویکردی مبتنی بر احترام متقابل و منافع برد- برد در زمینه روابط دو جانبه، منطقهای و بین المللی را مدنظر قرار داده است.
اشتراک نظر دو کشور در ارتباط با بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی به ویژه مبارزه با یکجانبهگرایی زمینه لازم برای بسط همکاریها در عرصه بینالمللی بین ایران و چین را فراهم آورده است.
این سند در راستای صلح، ثبات و توسعه منطقه ای و بین المللی تدوین شده و لذا در مخالفت با هیچ طرف ثالثی و یا برای مداخله در امور هیج کشوری نیست.
این سند یک نقشه راه برای همکاری های جامع دو کشور ایران و چین بوده و لذا حاوی هیچ قراردادی نمی باشد.
روابط کشورمان با چین و تنظیم این سند بر پایه راهبردهای مشترک هر دو کشور در مسائل مختلف منطقه ای و بین المللی و در راستای ارتقای سطح روابط میان دو کشور است، اما جمهوری اسلامی در روابط با همه کشورها بر اصول سیاست خارجی خود پایبند بوده و اگر روزی به هر دلیل چین به سمت حمایت از این رژیم و مقابله با حقوق مردم فلسطین گام بردارد، جمهوری اسلامی در روابط خود با این کشور تجدید نظر خواهد کرد.
صهیونیستی شدن چین