مشکلات جامعه و حق اعتراض؟
سلاماگر یک شخص که در ایران به دنیا امده و بزرگ شده به این نتیجه برسد که موافق با سیاست های نظام اسلامی نیست و اصلا نمیتواند این سیستم را تحمل کند ایا حق اعتراض دارد؟ایا حق دارد که بگوید من اصلا نمیخواهم اینگونه زندگی کنم اصلا من نمیخواهم مانند شما باشم ایده ال های من با شما تفاوت اساسی دارد. چنین اشخاصی که در جامعه هستند و تعدادشان بسیار زیاد است و عذاب میکشند باید چکار کنند؟عدل و انصاف اسلامی در مورد اینگونه افراد چه تدبیری اندیشیده است؟
دانشجوی محترم ضمن تشکر از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید در پاسخ به سوال شما ابتدا در زمینه بی عدالتی مطالبی خدمت شما بیان می کنیم با این مقدمه که هیچ یک از مسئولین نظام این چنین ادعایی تاکنون نکرده است که در جامعه ما عدالت به طور کامل اجرا می شود و جامعه ما مدینه فاضله بوده وعاری از هیچ نوع ظلم و بی عدالتی و… است. هر چند که خواسته و سعی اکثرمسئولین نظام اسلامی بر پایی قسط وعدالت و ایجاد فرصت های برابر در جامعه است. برای توضیح این مطلب لازم است به چند نکته اشاره نماییم :
اولا هیچ کشور و نظامی را نمی توان پیدا نمود که کاملا بی نقص باشد و حتی در حکومت عدل علوی نیز شاهد برخی از این نواقص و مشکلات بودیم که نامه های تند امام علی به کارگزاران خود و هشدار در باره رفتار هایی که در باره آنها به او گزارش شده بود حاکی از همین مسائل می باشد . بنابر این آنچه مهم است این است که آیا رهبران جامعه اسلامی نسبت به مسائل و مشکلاتی که بروز می کنند بی تفاوت بوده و یا خدای نکرده همچون برخی حکومت های فاسد فعلی و یاحکومت پهلوی به این مفاسد خود دامن می زنند و یا اینکه ریشه کنی این مفاسد و رفع این مشکلات و حرکت به سمت اسلامی نمودن سیستم ، جزء دغدغه های آنها می باشد که به نظر می رسد درمورد نظام جمهوری اسلامی ایران مطلب دوم صحیح تر باشد . اما در مورداینکه چرا با وجود این دغدغه مندی ها باز هم شاهد برخی مشکلات همچون بی عدالتی هستیم لازم است مطالبی را به صورت نکته وار خدمت شما تقدیم نماییم تا در ضمن آنها پاسخ سوالات شما هم داده شود .
1 – همانگونه که می دانید هر نظام سیاسی اجتماعی تازه تاسیسی علاوه بر نیازمندی به بنیانهای قوی تئوریک و برنامه های عملیاتی کارآمد و قابل اجرا نیازمند زمان کافی برای تحقق ایده آل های خود می باشد به عنوان مثال آنچه امروزه به نام مدرنیته غربی می شناسیم حاصل بیش از چهارصد سال تجربه ای است که این نظام داشته است و نظام های سیاسی اجتماعی برآمده از آن که امروزه در کشورهای غربی شکل کامل آن را مشاهده می کنیم و در کشورهای غیر غربی نیز عمدتا پرتو ها و مظاهری از آن رامشاهده می کنیم حاصل نزدیک به پانصد سال فراز و فرود و کش و قوس مربوط به آن می باشد . هر چند تجربه تاریخی نشان داده است که با وجود گذر چند صدساله ، تحقق ایده آل های نظام مدرن غربی که تحقق بهشت زمینی برای بشریت و ایجاد بالاترین سطح رفاه مادی و آرامش روحی و روانی بوده است به دلیل نگاه تک بعدی به ساحت انسان و دور شدن از حقیقت ومعنویت با مشکلات فراوانی برخورد نموده است اما به هر حال نظام های تکوین شده فعلی هم حاصل بیش از 400 سال تجربه می باشد . بنابر این امروزه که نظام جمهوری اسلامی ایران که خود را دنباله رو نظام دینی دوران اولیه اسلام می داند و از طرفی هم خود را نیازمند استخراج ابزارهای پی ریزی نظام اسلامی از دل دین دانسته و هم نیازمند تطابق آموزه های دینی با مقتضیات زمان و مکان می داند لذا نیازمند زمان کافی برای اجرای برنامه های خود می باشد و از سویی با توجه به اینکه در این فرآیند ، سی سال زمان بسیار اندکی برای تحقق ایده آل ها می باشد بنابر این بر فرض که تمامی شرایط دیگر نیز مساعد بوده باشد و به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری نیز همه امکانات فراهم بوده باشد اما به دلیل زمان اندکی که در اختیار نظام اسلامی بوده است نباید انتظار داشت که در این مدت کوتاه تمامی مشکلات نظام اسلامی رفع شده و جامعه ای صد درصد اسلامی را شاهد باشیم .
2 – از طرفی تحقق حکومت ایده آل و کاملا مطلوب امری است که بسیار سخت می باشد و تنها حکومت ایده آل و مطلوب حکومتی است که پس از قیام جهانی حضرت مهدی عج تاسیس خواهد شد و در نتیجه نباید انتظار داشت که تمامی ایده آل های حکومت مطلوب و دینی و نظام سیاسی اجتماعی اسلام در نظام اسلامی تحقق یابد بلکه آنچه که باید انتظار داشت این است که نظام اسلامی اولا در مسیر تحقق ایده آل ها قرار گیرد و ثانیا تا اندازه ای که در توان وی می باشد در راه رسیدن به ایده آل ها تلاش نماید و در این راه دچار تساهل وکاستی نشود . بنابر این میزان قصور و تقصیر نظام اسلامی در راه تحقق اهدافش را باید با توجه به توانمندی ها ، فرصت ها و امکاناتی که در اختیار دولت اسلامی قرار گرفته و نیز با در نظر گرفتن موانعی که بر سر تحقق اهداف ایجاد می گردد ارزیابی نمود که به نظر می رسد با در نظر گرفتن این مسائل کارنامه عملکرد نظام جمهوری اسلامی کارنامه خوبی باشد هر چند به دلایل متعدد کاستی های فراوانی هم در این مسیر وجود دارد که نیازمند عزم و اراده جدی برای رفع این کاستی ها می باشد .
در زمینه حق اعتراض و انتقاد در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز لازم است اشاره نماییم طبق اصول دینی که نظام اسلامی بر مبنای آن بنیانگذاری شده است اعتراض و انتقاد به تصمیمات اتخاذ شده کاملا آزاد می باشد و مردم می توانند بر اساس اصولی همچون امر به معروف ونهی از منکر و یا اصلی با عنوان «النصیحه لائمه المسلمین» و یا اصول دیگر در صورتی که تصمیماتی را مغایر اصول و ارزشهای دینی ویا به ضرر جامعه تشخیص دادند و یا در مسئولان مربوطه شاهد کم کاری ها و تخلفاتی شدند نسبت به آن اعتراض نمایند ، همچنین اصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر حقوق مدنی مردم ایران و آزادی های مشروع تاکید دارد جملگی موید اصل حق اعتراض نسبت به تصمیمات و عملکرد مسئولان می باشد اما در این میان لازم است به این نکته نیز توجه شود که به منظور جلوگیری از هرج ومرج و نیز ممانعت از سوء استفاده بدخواهان و بالاتر از همه به منظور رسیدن کلیه صاحبان حقی که نسبت به عدم دریافت حق خویش (اعم از حق فردی یا عمومی) به ویژه ناشی از کم کاری مسئولان اعتراض دارند لازم است ضوابطی رعایت شود از جمله :
1 – رعایت الزامات قانونی
2 – اعتراض در مسیر سازندگی و اصلاح باشد و نه با هدف تخریب که در این مسیر باید از ابزارهایی بهره جست که در نهایت باعث سازندگی شود و نه تخریب ، به ویژه از ابزارهایی که به صورت ناخواسته به تخریب منجر می شود باید به شدت پرهیز شود .
3 – پرهیز از هر گونه جار و جنجال که صرفا باعث می شود تا سخن و اقدام حقی به جای کار ساز بودن ، خاصیت و برد خود را از دست داده و به عنوان یک اقدام حاشیه ساز جلوه گر شود .
4 – بیان اعتراض باید به گونه ای باشد که در عین حال باعث سوء استفاده دشمنان نشود ، به عنوان مثال در جریان برخی تجمعات کارگری چند سال گذشته شاهد بودیم که سردستگان تجمعات که اتفاقا هیچ مشکلی همچون مشکلات کارگران معترض نداشتند با سرویسهای بیگانه در ارتباط بوده و از طریق راه اندازی این اعتراضات خوراک تبلیغاتی دشمنان نظام اسلامی را فراهم می کردند که طبیعتا این امر مغایر با منافع ملی بوده و به حل مشکلات معترضین نیز کمکی نمی نمود .
اما مهم ترین راه های بیان اعتراض عبارتند از :
1 – اعتراض مستقیم به فرد خاطی به صورت مستقیم و البته با رعایت الزامات قانونی و اخلاقی مرتبط تذکر زبانی .
2 – اعتراض از طریق مراجعه به نهادهای نظارتی و قانونی در جهت رسیدگی به مشکلات کم کاری مسئولان به ویژه از طریق مکاتبه با مسئولان ، چرا که در کشور ما هر مقام ، مسئول و حتی کارمندی ، تحت ضوابط خاصی مشغول فعالیت بوده و دستگاه های نظارتی مختلفی بر عملکرد هر یک از افراد تحت مجموعه نظام نظارت دارند که می توان از طریق آنها و به تناسب مورد ، نسبت به موضوعی خاص اعتراض نمود .
3 – استفاده از ابزارهای رسانه ای به ویژه مطبوعات ، البته با رعایت شرایط فوق الذکر ، چرا که رسانه ها همانگونه که در زمینه انتقال دیدگاه های مردم به مسئولان و اصلاح امور نقش مهمی ایفا می کنند در عین حال بیشترین آسیب ها را در این زمینه می توانند به فضای سالم اعتراض و انتقاد وارد نمایند به ویژه از طریق جار و جنجال هایی که به جای سازندگی به تخریب منجر می شود .
4 – رفتارهای جمعی اعتراضی که این رفتارها در چند شکل می تواند صورت گیرد مثل برگزاری تجمع اعتراضی با رعایت قوانین برگزاری تجمعات و راهپیمایی ها و نیز رعایت الزامات اعتراض سازنده و یا اینکه در صورتی که مردم از عملکرد یک جریان سیاسی خاصی که بخشی از کشور همچون دولت را در اختیار گرفته اند ناراضی باشند با مشارکت فعال در انتخابات بعدی و گزینش فرد و جریان دیگر صدای اعتراضی خود را به صورت مدنی و عملی به گوش مسئولان کم کار می رسانند و … .
شایان ذکر است هر کدام از این رفتارها اگر چه با لحاظ موازین قانونی رفتارهای مشروعی می باشند اما معقول ترین شیوه این است که ابتدا از رفتارهایی استفاده شود که کم هزینه تر و پر فایده تر باشد و در صورت نتیجه بخش نبودن از راه های دیگر بهره گرفته شود به عنوان مثال به جای اینکه از همان اول از شیوه برگزاری تجمعات استفاده شود ، ابتدا از راهکار امر به معروف و نهی از منکر و تذکر زبانی به فرد کم کار استفاده شود و سپس از راهکار مکاتبه با مسئولان استفاده شود و همینطور به صورت مرتبه بندی شده از سایر راهکارهای مشروع حق اعتراض بهره گرفته شود .
در هر صورت باید دانست در جمهوری اسلامی ایران آزادی اعتراض و انتقاد وجود دارد و علیرغم اینکه قوانینی همچون قوانین مرتبط با تجمعات و راهپیمایی ها، دستور العمل های خاصی را برای این منظور در نظر گرفته اند همچون هماهنگی با وزارت کشور و اخذ مجوز، اما نظام اسلامی نشان داده است در مواردی که مردم برای رسیدن به حق مشروع خود، چاره ای جز برگزاری تجمعات و تظاهرات اعتراضی نمی بینند و در عین حال، اجازه سوء استفاده به فرصت طلبان و تخریب گران اموال عمومی را هم نمی دهند، نظام اسلامی بیشترین مماشات را با آنها داشته و اجازه بیان اعتراضات را می دهد بدون اینکه کوچکترین اتهامی را متوجه آنها نماید همچون دهها تجمع اعتراضی که در یکی دو سال اخیر در ارتباط با موضوعاتی همچون مسکن مهر، معوقات کارگران و موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز در کشور برگزار شد و در برخی از آنها تندترین انتقادات و اعتراضات به مقامات مسئول همچون وزرا در حضور خودشان صورت گرفت، بدون اینکه کوچکترین برخوردی با آنها صورت گیرد و برخوردها زمانی انجام شد که عده ای با سوء استفاده از فضای اعتراضی مردم، وارد صفوف آنها شده و بدون اینکه مشکلاتی همچون مشکلات اکثریت مردم داشته باشند با تحریک بیگانگان به دنبال منویات خاص خود رفته و اقدامات تخریبی انجام دادند که البته در این موارد، مردم نیز صف خود را از معترضان جدا کردند که حاکی از آن بود که نظام اسلامی مشکلی با برگزاری تجمعات اعتراضی مردم نداشته و صرفا با سوء استفاده گرانی که به تخریب اموال عمومی و سلب آرامش و امنیت مردم می پردازند برخورد می کند. همچنین مطالبه گری، به مجموعه اقداماتی اطلاق می شود که با هدف تحریک و تشویق کسانی صورت می گیرد که مسئولیتی در زمینه ای بر عهده دارند تا مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهند، از این روی مطالبه گری، یک کنش اجتماعی-سیاسی است که با ابزارهای مختلفی می تواند صورت گیرد، به طوری که هر ابزار مشروعی که بتواند در راستای این هدف قرار گیرد می تواند مورد استفاده قرار گیرد، از این روی، برای آموزش نحوه مطالبه گری، لازم است دو مرحله طی شود:
مرحله نخست، آموزش موضوعات مورد مطالبه، یعنی فراگرفتن آنچه که باید از مسئولان امر درخواست شود که در این راستا، یا باید شهروندان نسبت به حقوق و مسئولیت های خود آشنا باشند و یا اینکه از نخبگان و کارشناسان متعهد و امین که متخصص این امر هستند بهره بگیرند تا مطالبات واقعی خود را از مسئولان درخواست نمایند، به عنوان مثال ممکن است در جامعه ای، مطالبه واقعی مردم، جنبه اقتصادی داشته باشد، اما در اثر تبلیغات هیجانی برخی جریان ها، برخی مطالبات واهی و یا نه چندان مهم، به عنوان مطالبه اصلی آنها مطرح شده و حتی این مطالبه رنگ واقعیت به خود بگیرد، اما پس از مدتی جامعه دریابد که انرژی آنها و نیز سرمایه های ملی صرف مطالبات قشرهای خاصی شده و اگر چه مطالبه ای که انجام می دادند عملی شده اما مطالبه اصلی آنها برآورده نشده و در نتیجه سرخوردگی اجتماعی به وجود می آید. از این روی لازم است شهروندان جامعه ضمن تامل شخصی در نیازها و خواست های خویش، با کارشناسان، نخبگان و متخصصان متعهد و امین نیز مشورت نمایند تا نسبت به مطالبات واقعی خود جمع بندی کرده و آنگاه این موضوعات از مسئولین مطالبه شود.
مرحله دوم، آموزش نحوه مطالبه گری است که همانطور که گفته شد در این مسیر، هر ابزار مشروعی که بتواند به این کار یاری رساند، قابل استفاده می باشد که از جمله این ابزارها می توان به این موارد اشاره کرد:
استفاده از تریبون های عمومی توسط تریبون داران همچون خطبای جمعه، اساتید حوزه های علمیه، اساتید دانشگاه، چهره های سیاسی سخنور و …، استفاده از ابزار قلم و مطالبه گری از طریق نوشتن مقاله، کتاب، وبلاگ و …، استفاده از بستر فضای مجازی، استفاده از رسانه ها و …، نگارش نامه و یا درخواست شفاهی از نخبگان و تریبون داران جامعه، گزینش مسئولانی که خود را متعهد به برآوردن مطالبات خاصی در جامعه معرفی می کنند که همین گزینش نشاندهنده وجود مطالبه آن موضوع در میان مردم جامعه می باشد و انتخاب آن مسئول به صورت غیر مستقیم مطالبه گری نسبت به آن موضوع می باشد و … .
از این روی، برای آموزش نحوه مطالبه گری، ابتدا باید ابزار مشروعی را که در توان و امکان هر فردی وجود دارد شناسایی کرده و آنگاه به تقویت توانمندی آن فرد نسبت به بکارگیری آن ابزار پرداخت که تحقق این مهم، گاه دارای آموزش و حتی کتاب می باشد ولی گاه نیازی به هیچ کتاب و آموزشی ندارد، به عنوان مثال اگر فردی از ابزار رسانه ای برای مطالبه گری بهره می گیرد، بهترین راهکار این است که سواد رسانه ای خود را از طریق شرکت در کلاس ها و دوره های مربوط به افزایش سواد رسانه ای بالا ببرد و یا از کتاب هایی که در زمینه سواد رسانه ای و شگردهای اقناع فکر و اندیشه در رسانه نگاشته شده است بهره بگیرد، اما اگر بخواهد از ابزار مشارکت سیاسی- اجتماعی و اعلان رای عمومی استفاده کند صرفا باید مطالبات واقعی خود را فرا گرفته و نظر خود را از طریق شرکت در انتخابات، اجتماعات عمومی و … اعلان نماید و نیازی به آموزشی خاص فراتر از دریافت مطلبات خود ندارد.
مشکلات جامعه و حق اعتراض؟