اجل معلق و مسمی
از کجا بفهمیم مرگ مادرم اجل معلق بوده یا اجل حتمی؟ مادرم بیماری زمینه ای داشت و ما او را به مهمانی بردیم و کرونا گرفت و مرد.
آیا ما به طور ناخواسته باعث مرگ او شدیم؟
آیا ما مقصر هستیم؟
بسته به رفتار و رعایت های ما دارد که در پرسش قبلی جواب داده شد که مجدداً تکرار می شود:
ما دو نوع قرار مرگ داریم:
اجل مسمی: اجلی که اگر هیچ عاملی مانع نشود، ژنتیک انسان به طور طبیعی اینقدر دوام می آورد.
اجل معلق: بسته به عوامل محیطی، حوادث، سبک زندگی، رعایت پروتکل های بهداشتی و … روی می دهد. خداوند به هر دو علم دارد و هر دو اجل یعنی اجل مسمی و اجل معلّق تحت علم و قدرت و تدبیر خداوند در عالم صورت می گیرد. اما یکی به قضا(حکم) و قدر(میزان و اندازه)حتمی و دیگری به قضا و قدر غیر حتمی یعنی مشروط به شرائطی. اجل مسمی یا همان مرگ طبیعی قابل تغییر نیست. و اجل معلّق یا همان مرگ ناگهانی وابسته به عوامل می باشد.خداوند متعال می فرماید:« وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ؛ و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى کرد، جنبنده اى را بر پشت زمین باقى نمى گذارد؛ ولى آنها را تا زمان معیّنى به تأخیر مى اندازد. و هنگامى که اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخیر مى کنند، و نه ساعتى پیشى مى گیرند» طبق این آیه شریفه و آیات دیگری که به همین مضمون هستند ، اجل مسمی یا حتمی نه یک ثانیه پیش می افتد و نه یک ثانیه تاخیر می کند. بنا بر این ، زمانی که اجل کسی به تأخیر می افتد یقیناً اجل معلّق است که تابع مقتضیّات و به خصوص اعمال خود شخص است. یعنی خداوند متعال فارغ از مقتضیّات، برای هر کسی عمری خاصّ معیّن نموده است، که وقتی آن لحظه رسید به صورت طبیعی و بدون هیچ علّت خارجی، مرگ واقع می شود. این اتّفاق زمانی رخ می دهد که به اصطلاح فلاسفه، حرکت جوهری شخص به آخر رسیده باشد و تمام قوای وجودی او به فعلیّت رسیده باشند. امّا ممکن است قبل از رسیدن آن لحظه، عواملی خارجی رابطه تدبیری روح و بدن دنیایی را از بین ببرند که در این صورت گفته می شود شخص با اجل معلّق مرده است.
برای مثال برخی گناهان از عواملی هستند که موجب مرگ زود رس می شوند. در مقابل صله رحم یا دعا کردن باعث می شود که اثر عوامل تسریع کننده مرگ از بین برود. از این رو وقتی گفته می شود مرگ کسی به تأخیر افتاد به این معناست که عامل مرگ زود رس شخص موجود بود لذا آن شخص باید از دنیا می رفت ولی عاملی دیگر آن را خنثی نموده مرگ او را به تأخیر انداخت.به چند حدیث در این باره توجه کنید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:«الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلِیَّةَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِی الْعُمُرِ؛ صدقه دفع بلا می کند و صله رحم عمر را زیاد می کند»،( بحارالأنوار، ج 74 ، ص 63 ).امام صادق(علیه السلام) فرمودند: پدرم مدام می فرمود: « نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ تُقَرِّبُ الْآجَالَ وَ تُخْلِی الدِّیَارَ وَ هِیَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ وَ تَرْکُ الْبِرِّ؛ به خدا پناه می برم از گناهانی گه نابودی را تسریع و اجلها را نزدیک و سرزمینها را خالی می کنند؛ و آن گناهان ، قطع رحم ، عقوق والدین و ترک نیکی است»، (الکافی، ج2 ، ص448).نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:« صِلَةُ الرَّحِمِ تُوَسِّعُ الْآجَالَ وَ تُنْمِی الْأَمْوَالَ؛ صله رحم اجلها را توسعه و اموال را رشد می دهد»، (مستدرک الوسائل،ج15 ،ص250).
از این گونه روایات استفاده می شود که اجل معلّق انسانها تا حدّ زیادی وابسته به اعمال خود آنهاست؛ پس می توانند با شناسایی عوامل افزایش و کاهش عمر از طریق روایات اهل بیت(علیهم السلام)، زندگی خود را به گونه ای برنامه ریزی کنند که احتمال عمر طولانی را در مورد خود افزایش دهند. البته روشن است که کنترل همه عوامل در دست انسان نیست. لذا با تمام برنامه ریزیها، باز تضمین صد در صد وجود نخواهد داشت.
اجل معلق و مسمی