لزوم تعریف و مصداق معجزه
با سلام لطفا این شبهات پاسخ دهید: بزرگترین معجزه فیزیک این است که ثابت کرد هیچ معجزه ایی وجود ندارد! البرت انیشتین
پاسخ کوتاه:
هیچ عالم مسلمانی از معجزه برای اثبات وجود خدا استفاده نمی کند. معجزه دلیل برای اثبات حقّانیّت مدّعی نبوّت در ادّعای خود می باشد. قبل از اقرار به نبوت باید با دلیل عقلی اثبات شود که خدا باید راهنمایانی برای بشر ارسال نماید ؛ یعنی قبل از نبوّت خاصّه ، باید نبوّت عامّه (اصل نبوّت) اثبات گردد. عقل طبق اصل کلّی علّیّت حکم می کند که چنین اموری یقیناً علّت دارند ولی علّت آنها به خاطر خارج بودن از روال طبیعی ، نمی تواند طبیعی باشد ؛ پس لابد علّتی فوق طبیعی دارند. انبیا نیز مدّعی اند که با همان علّت فوق طبیعی در ارتباط می باشند.
ـ گذشته از اینکه تعدادی از معجزات رسول الله صلی الله علیه و آله با اسناد قطعی تاریخی به اثبات رسیده اند ، آن حضرت معجزه ی زنده نیز دارد ؛ که عبارت باشد از قرآن کریم. پس لزومی ندارد که ما برای اثبات حقّانیّت آن حضرت دست به دامن اسناد و نقلهای تاریخی شویم. قرآن کریم با صراحت تمام می فرماید حدّاقلّ یک سوره مثل سوره های قرآن بیاورید تا معلوم شود که این کتاب از طرف خدا نبوده و امضای خدا نیست. ضمناً قرآن نمی گوید حتماً معنا را از خودتان اختراع کنید بلکه حتّی این اجازه را هم می دهد که معنا از خود قرآن گرفته شود. همچنین نمی گوید حتماً مشابه عربی بیاورید بلکه به هر زبان که می خواهد باشد. لذا نه تنها آوردن سوره ای مثل سور قرآن محال است بلکه ترجمه ی حقیقی قرآن نیز از محالات می باشد. امّا این را کسی می فهمد که آشنا به قواعد ادبیّات عرب و علم بلاغت باشد. برای مثال طبق محاسبه ای که علّامه ی طباطبایی انجام داده اند در آیه ی 102 سوره ی بقره ، که حدود هفت سطر است ، یک میلیون و دویست و شصت هزار وجه معنا محتمل است ؛ یعنی طبق قواعد دستور زبان عربی ، این آیه را یک میلیون و دویست و شصت هزار جور می توان معنا نمود. حال چگونه بشری عادی می تواند همه ی این وجوه حیرت آور را در هفت سطر بگنجاند. یعنی هفت سطر جمله بگوید که طبق قواعد ادبیّات بتوان آن را یک میلیون و دویست و شصت هزار جور معنا نمود. بلی بشر عادی می تواند جملاتی بگوید که چند جور قابل خواندن باشد ، امّا قادر نیست یک میلیون و دویست و شصت هزار معنا را در هفت سطر بگنجاند.قرآن کریم می گوید: « أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین . ــــــــ آیا آنها مى گویند:او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟! بگو: اگر راست مى گویید ، یک سوره همانند آن بیاورید ؛ و غیر از خدا ، هر کس را مى توانید(به یارى) طلبید!» (یونس:38)« وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ . ــــــــــــــ و اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم شک و تردید دارید،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید ؛ و گواهان خود را ــ غیر از خدا ــ براى این کار ، فرا خوانید اگر راست مى گویید.» (البقرة:23)
قرآن کریم می گوید:
1 ـ همه جمع شوید و دست به دست هم دهید و سوره ای مثل سور قرآن بیاورید. تا نگویید که ما مثل پیامبر ادیب زبر دستی نبودیم. چون یقیناً اگر صدها ادیب دست به دست هم دهند بهتر از بهترین ادیب دنیا می توانند یک متن ادبی سه آیه ای بسازند.
2ـ فرمود شاهدان و گواهان بی طرفی را هم گرد آورید تا بین ساخته ی شما و قرآن قضاوت نمایند. البته روشن است که شهود باید متخصّص فنّ هم باشند. آیا سخن از این روشنتر و منصفانه تر می توان گفت؟ اگر ساختن سه آیه مثل سوره ی کوثر ممکن است چرا آنان که هر ساله میلیاردها دلار صرف مبارزه با اسلام می کنند و فیلمها و کتابها بر ضدّ اسلام می سازند و می نویسند ، دست به چنین کار کوچکی نمی زنند. این همه ادیان در دنیا مثل مسیحیّت وجود دارند که با اسلام در ستیزند ، اگر مرد میدان هستند چرا مجلسی ترتیب نمی دهند تا در آن مجلس اهل ادب را گرد آورند و مبارزه طلبی قرآن را جواب دهند؟ بسم الله بسازند ما قضاوت می کنیم. هفت سطر بنویسید که یک میلیون و دویست و شصت هزار معنی داشته باشد. این گوی و این هم میدان.
ــ شمّه ای دیگر از اعجاز قرآن کریم. آیات سوره های بقره ، آل عمران ، اعراف ، یس و دیگر سوره هایی که دارای حروف مقطعه هستند دارای خصوصیّات ویژه ای می باشند.
1ـ این سوره ها یکجا نازل نشده اند ؛ بلکه نزول برخی از آنها چندین سال طول کشیده و به تدریج نازل شده اند.
2ـ معمولاً چنین نبوده که ابتداءً پیامبر بیاید و قسمتی از یک سوره را برای مردم بخواند ؛ بلکه اتّفاقی می افتاد یا سوالی از پیامبر می شد و آیاتی چند متناسب با آن اتّفاق یا سوال بر آن حضرت نازل می شد و آن حضرت می فرمود این آیات ، آیات چندم فلان سوره است. پس با این اوصاف پیامبر نمی توانست کلمات و حروف سوره ها را طبق یک حساب ویژه تنظیم نماید. در حالی که در سوره هایی که حروف مقطّعه دارند حساب و نظم شگفتی وجود دارد. در سوره ی بقره که با « الم » شروع شده بیشترین حرفی که به کار رفته الف است و بعد از آن لام و در رتبه ی سوم میم قرار دارد. در سوره آل عمران هم که با الم آغاز شده همچنین است. در سوره ی اعراف که با المص شروع شده بیشترین حرف الف و در رتبه دوم لام ، در رتبه ی سوم میم و در رتبه ی چهار صاد است. در دیگر سوری هم که حروف مقطّعه دارند این قانون جاری است. حال کیست که بگوید الم یا کهیعص و بعد سخنانی بر اساس اتّفاقات روزمرّه و سوالاتی که از او می شود بگوید ، و آن سخنان کنار هم گذاشته شوند و کتابی درست شود ، و با کمال شگفتی ببینیم که هنگام شمارش حروف آن ، الف مقام اوّل ، لام رتبه ی دوم و میم جایگاه سوم را به خود اختصاص می دهد. و برای این که این شبهه پیش نیاید که این امر اتّفاقی بوده است این کار را در 27 سوره ی بزرگ و با چهارده حرف از بیست و هشت حرف عربی انجام دهد. اگر کسی هست که بتواند چنین کاری را بکند بسم الله این گوی و این میدان. لزومی هم ندارد که مثل قرآن کریم حرف حسابی بزند ؛ با این مشخّصات حتّی سخنان عادی هم سرهم کند قبول است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1ـ معجزه شناسی، محمدباقر سعیدی روشن
2ـ تناقض نما یا غیب نمون، محمد امین احمدی
3ـ مرزهای اعجاز، آیه الله خویی ، ترجمه آیة الله جعفر سبحانی
لزوم تعریف و مصداق معجزه