سبک برخورد امام رضا (ع) با مأمون
امام رضا(ع) زمانی در قصر مامون بودند و از خوراکی هایی که با مال حرام به دست امده بود استفاده می کردند،ایا از نظر اسلام مشکل ندارد؟
به طور کلی امام رضا ع در قصر مأمون یک اسیر بودند و آزادی لازم برای کارهای خود را نداشتند. در عین حال در مواردی که می توانستند، از دخالت و بهره گیری مصارف زندگی خود از حکومت دوری می کردند، اگر چه برای جلوگیری از قتل عام شیعیان با آنها مدارا می کردند.در بخشی از فصول کتب روایی که مربوط به بیان سیرۀ رفتاری ائمه (علیهم السلام) است، گزارش هایی از نحوۀ معاشرت ایشان با عامۀ مردم آمده است. از این میان می توان به جلد شانزدهم بحارالانوار از مرحوم مجلسی اشاره نمود که تنها به این مورد پرداخته است. البته در این منبع نیز به طور خاص و به شکل مستقیم به سبک معاشرت این بزرگواران با حاکمان اشاره ای نشده است. با این حال، می توان خصوصیات رفتاری آنها در این زمینه را از لابلای مباحث دیگر به دست آورد. به عنوان مثال، با بررسی دقیق تاریخ زندگی امام رضا (ع) و روایات نقل شده در منابع معتبر، نکات ظریف زیر در این باره به دست می آید.با دقت در ملاقات های خصوصی و عمومی امام (ع) با مأمون و اتباع او می توان دریافت که ایشان هیچ گاه در سلام کردن به مخاطبان خود و افراد حاضر در مجلس و همچنین سلام رساندن به افراد غائب کوتاهی نمی کند (عطاردی قوچانی، 1406ق، ج2، ص75). این موضوع را می توان حتی در آخرین لحظۀ خروج ایشان از مدینه در برخورد با مأمور خلیفه مشاهده کرد؛ بدین ترتیب که پس از ورود او به حرم نبوی (ص) و سلام بر امام (ع)، ایشان با وجود ناراحتی خود، آشکارا پاسخ سلامش را می دهد، این در حالی است که آن حضرت همان زمان نیز از قصد و نیت حاکم برای به شهادت رساندن خود آگاه می باشد (عطاردی قوچانی، 1388، ج1، صص 82 و81).یکی از اصول اخلاقی در گفت و گو، گوش دادن به متکلم و قطع نکردن سخن اوست. امام رضا (ع) با رعایت این اصل در ملاقات های خود با سران حکومتی نشان می دهد که حتی زمانی که حرف باطل و مخالف عقائد خود می شنود، فرصتی در اختیار طرف مقابل گذاشته، آن گاه در شرایط مناسب، با لحن آرام و بدون تنش، درصدد اصلاح مخاطب برآید. مباحثات حضرت (ع) در جلسات گوناگون مناظره گویای این نکته است (صدوق، 1373، ج1، صص468 – 496).شیوه های رفتاری امام (ع) در ستودن مأمون و اتباع او نمایان گر آن است که آن حضرت به دور از هرگونه کینه و تمایلات نفسانی، از تمجید هر کس، حتی اگر مخالف سیاسی او باشد، ابا نمی ورزد. مؤید این سخن، کتاب حباء و شرط است که امام (ع) آن را دربارۀ فضل بن سهل و برادرش حسن و دیگر کارگزاران حکومتی می نگارد و در بخشی از آن به تحسین مأمون می پردازد و برای رستگاری او دعا می کند (صدوق، 1373، ج2، ص158).
به کار بردن القاب «امیر» یا «امیرالمؤمنین» برای مأمون، نشان از آن دارد که آن حضرت ضمن حفظ احترام و ادب، به طور غیر مستقیم موقعیت خلیفه و تکالیف او را یادآوری می کند. امام (ع) این عنوان را در موارد زیادی از مباحثات خود با مأمون به کار می برد؛ به عنوان مثال، آن هنگام که خلیفه مسرور از فتح کابل، خدمت ایشان می رسد، آن حضرت در اولین خطاب به اومی فرماید: «یا امیرالمؤمنین، اتق الله» و سپس به سخنان خود ادامه می دهد (صدوق، 1373، ج2، ص326).
رعایت ادب در سبک برخورد امام (ع) با حاکمان را می توان حتی در نحوۀ مجالست ایشان مشاهده کرد. یکی از آداب در معاشرت با فرد میزبان، نشستن میهمان در محلی است که صاحب مجلس در نظر بگیرد، امام (ع) با رعایت این مسأله پس از ورود به مجلس مأمون، در کنار او می نشیند و با وی هم صحبت و در مواردی هم سفره می شود. این نکته را می توان در روایتی از ابن ابی عبدون از پدرش ملاحظه کرد: «چون مأمون با علی بن موسی (ع) پیمان ولایت عهدی بست، او را در کنار خود نشانید تا عباس بن خطیب (احتمالاً پسر مأمون) با او بیعت نماید» (عطاردی قوچانی، 1390، صص446 و 452). همچنین به منظور رعایت حرمت میهمان و اکرام او، در لحظۀ ورود مأمون به منزل، امام (ع)، از جای خود برمی خیزد.
در این مورد نیز روایتی از یاسر خادم با این شرح نقل شده است که: «روزی با امام (ع) بودیم که ناگاه صدای قفل دری که از قصر مأمون به منزل حضرت باز می شد، شنیدیم. ما به دستور امام (ع) متفرق شدیم، خلیفه با نامه ای در دست وارد شد، حضرت خواست برخیزد و احترام کند، مأمون به حق پیامبر (ص) قسم داد که از جای خود بلند نشود، آن گاه به امام (ع) نزدیک شده، پس از روبوسی با ایشان، مقابل آن حضرت روی تشکی نشست و با تکیه بر مخدّه، گفت و گو پیرامون مسائل حکومتی را آغاز کرد» (صدوق، 1373، ج2، ص364).
ملاقات های روزانۀ امام (ع) با خلیفه به این صورت که یک بار مأمون به دیدار ایشان می آید و بار دیگر حضرت نزد او می روند، حاکی از نظم و برنامه ریزی دقیق امام (ع) در امور است. این مسأله که در روایات به آن تأکید شده (صدوق، 1373، ج2، ص348) با وجود شرط عدم مداخلۀ حضرت در امور مملکتی میزان توجه ایشان به مسائل سیاسی را نشان می دهد؛ از سوی دیگر حضور و به نوعی معاشرت امام (ع) با مأمون نشانۀ پرهیز حضرت از گوشه نشینی و تمایل ایشان به برقراری ارتباط با حاکمان نامشروع در مواقع ضروری است. چنان که این موضوع در ارتباط آن حضرت با کارگزاران نیز دیده می شود، تا آن جا که در روایتی از یاسر خادم آمده است: «هرگاه امام (ع) خلوت می کرد، کارگزاران و خدمتکاران را از صغیر و کبیر جمع کرده، با آنان سخن می گفت و هم صحبت می شد» (صدوق، 1373، ج2، ص159).
یکی از شیوه های امام (ع) در معاشرت با مردم و از جمله حاکمان، خوش رویی و ملاطفت با ایشان است. این موضوع تا جایی در سبک امام (ع) ملموس است که در گزارش های روایی منابع مختلف حتی به تبسم آن حضرت در مجلس عمومی مأمون تصریح شده است (صدوق، 1373، ج2، ص371). در منابع مورد مطالعه هیچ گزارشی از برخورد غضبناک امام (ع) با حاکمان یافت نمی شود؛ تنها زمانی که ایشان با ناراحتی مأمون را زیر لب لعن می کند، وقتی است که به خلیفه خبر می رسد مردم، شیفتۀ علم و فضل حضرت (ع) شده اند و او در مقابل با بی اعتنایی به امام (ع)، ایشان را سبک می شمارد (صدوق، 1373، ج1، ص197). برخورد ملایم امام (ع) با زمامداری همچون مأمون و اطرافیان او، با وجود تضاد فکری آنها با هم، نمونه ای از مدارای معصومین (علیهم السلام) با حاکمان نامشروع است.
نتیجه گیری
شیوۀ تقابل امام رضا (ع) با حاکمان نامشروع معاصر خود را می توان در ابعاد مختلف موشکافی نمود و با ژرف نگری در روایات معصومین (علیهم السلام)، گزارش های تاریخی و یافتن نکات پنهان در این منابع، به سبک ویژۀ آن حضرت در این خصوص پی برد. مهم ترین نتایج این تحقیق را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
1- امام رضا (ع) در مواجهه با سیاست مداران، بر قرآن و عترت (علیهم السلام) تکیه دارد.
2- آن حضرت (ع) با تبعیت محض از آموزه های دینی، راه تحول جامعه، احقاق حق و ابطال باطل را در مقابلۀ هوش مندانه با نظام سلطنتی می داند.
3- امام (ع)، برای وصول به این هدف، بیداری افکار عمومی را اساس فعالیت های خود قرار داده، ضمن رعایت اصول اخلاق اسلامی و مدارای سیاسی با حاکمان، به تبیین حقایق می پردازد.
4- سبک زندگی سیاسی آن حضرت و نحوۀ تعامل و برخورد خاص ایشان در موقعیت های گوناگون با حاکمیت، زمینۀ آگاهی بخشی مردم را توسعه داده، واقعیت های اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی را آشکار می سازد.
5- امام رضا (ع) در حوزۀ برخورد با حاکمان، ضرورت معرفی تشیع و تقویت مبانی معرفتی را از یاد نمی برد و همزمان با موضع گیری های خاص خود با حکام زمانه، با انواع گرایش های باطل در جامعه مقابله می کند. ایشان در این زمینه، از همکاری صحابی خاص خود نیز بهره مند می گردد.
6- سیرۀ امام رضا (ع) در برخورد با حاکمان، در نحوۀ معاشرت ایشان هم دیده می شود. دقت در ظرائف رفتار آن حضرت با حکما و چگونگی گفت و گو با سران سیاسی، این موضوع را به وضوح نشان می دهد. شیوه های برهانی، اقناعی اسکاتی و توبیخی حضرت در مباحثات علمی و سیاسی، بیان گر سبک منحصر به فرد ایشان در برخورد با حاکمیت است.
https://www.tabnak.ir/
سبک برخورد امام رضا (ع) با مأمون