دین و اندیشه

ارمنستان در فتوحات اسلامی

پرسش و پاسخ

سلام مگه ارمنستان جزیی از ایران نبوده؟ پس چرا اعراب مسلمان که به ایران حمله کردن ارمنستان رو تصرف نکردن ، ارامنه الان مسلمان نیستند و مسیحی اند؟

ارمنستان ( ارمینه ) همسایه شام و روم مستعمره امپراطوری بیزانس و روم شرقی بود و گاه گاه بین امپراطوری ایران و امپراطوری بیزانس و روم دست به دست می شد. ارامنستان و ارامنه همیشه و در تمام دوران بر کیش و آیین مسیحی ( ارامنه ارتدکس و آشوری ) پایبند بودند . ارمنستان سرزمینی کهن است که از دیرباز مورد نزاع دو قدرت بزرگ ایران و روم باستان بود. با ظهور اسلام و قدرت‌گیری حکومت اسلامی، این حاکمان نیز به جمع مدعیان تملک این سرزمین زیبا و رؤیایی پیوستند.ارمنستان و ارمینه در زمان معاویه ( 40 تا 60 هجری ) و توسط خالد ابن ولید به سختی فتح شد و در اختیار مسلمانان قرار گرفت اما ارمنیان با صلح و شرایط بر مذهب خود باقی ماندند .
ارمنستان به مدت دو سده تحت سلطه خلافت خلفای اسلامی باقی ماند و خلفا نیز تا اندازه‌ای خودمختاری امیرنشین‌های ارمنی را محترم شمردند؛ و در کوشش‌هایی که برای تصرف کامل ارمنستان کرده بودند با مقاومت سرسختانه‌ای روبرو شدند. حملات بزرگ آنان در سال‌های ۶۴۰ و ۶۴۲ میلادی توسط ارمنی‌ها به عقب رانده شد و نتیجه آن‌ها شکست خونین و پرتلفاتی برای اعراب بود. فرماندهی نیروهای ارمنستان با تئودوروس رشتونی، سردار ارمنی بود که شخصیت نظامی خود را در خدمت امپراتوری روم شرقی نشان داده بود.
در نهایت اعراب خودمختاری امیرنشین‌های ارمنی را به رسمیت می‌شناسند، و در عوض ارمنی‌ها نیز فرمانروایی اعراب را با همان شرایطی که در مورد سلطه ایرانیان پیش از این معتبر بود قبول دارند.
اعراب یک فرماندار کل بر ارمنستان می‌گمارند که خود ژنرال رشتونی است و ارمنستان همچون در زمان ساسانیان عده‌ای سواره‌نظام از همان سواران معروف خود را در اختیار اعراب می‌گذارد تا در خدمت آنان با دشمنان بجنگند.

متن معاهده که در نامه‌ای از طرف خلیفه عرب بیان شده‌است:
«این پیمانی است منعقد بین من و شما برای تمام مدتی که شما مایل باشید. تا مدت سه سال من هیچگونه خراجی از شما نخواهم گرفت، و بعد از آن هم، شما هر چه دلتان خواست بدهید. سپس باید ۱۵۰۰۰ سوار در کشور خود برای ما مجهز کنید و نگاه دارید و هزینه آن را از مبلغ خراجی که باید به ما بپردازید بدهید. من این سواره نظام را به سوریه نخواهم خواست (یعنی خلیفه آن را در جنگهای خود با بیزانس بکار نخواهد برد) ولی باید در هر جای دیگری که من بخواهم بفرستمش عمل کند. من هیچ امیری به قلعه شما نخواهم فرستاد و هیچ افسر عربی و هیچ سواری به طرف شما اعزام نخواهم داشت. اگر یونانیان به شما حمله کنند من هر اندازه قوای کمکی که شما بخواهید برایتان می‌فرستم، و به خداوند سوگند یاد می‌کنم که در آنچه می‌گویم صادقم.»

این معاهده سخت مایه دلسردی و ناراحتی بیزانس شد، زیرا بیزانس در دفاع از خود ناتوان بود و سپاهیانش که در برابر موج لشکریان عرب می‌گریختند به این دل خوش کرده بودند که ارمنستان با ادامه دادن به دفاع از خود عمده قوای اعراب را معطل خواهد کرد و به او فرصت تجدید قوا خواهد داد. لیکن ارمنیان چنین قصدی نداشتند که برای دفاع از امپراتوری بزرگی که نشان داده بود توان دفاع از خود را ندارد خویشتن را فدا کنند.
ارمنستان بر مذهب ارامنه خود باقی ماندند و با ضعف حکومت اعراب و جنگ های داخلی امویان و عباسیان دیگر مسلمانان به ارمنستان توجهی نکردند .
ایرانیان نیز همیشه در گیر جنگ های داخلی حکومت ها بودند و فرصتی برای فتح ارمنستان نداشتند .

منابع جهت مطالعه بیشتر :
پاسدرماجیان، هراند (۱۳۷۷). تاریخ ارمنستان. تهران: انتشارات زرین. ص. ۵۵۶ صفحه.
خداوردیان، ک. س (۱۳۶۰). ارمنستان از دوران ماقبل تاریخ تا سده هجدهم. تهران: آ. گرمانیک. ص. جلد اول و دوم.
ارمنستان در جبهه بیزانسی فتوحات اسلامی: به روایت سبه ئوس مورخ ارمنی نویسنده : فایز نجیب اسکندر – مترجم : سید علی خیرخواه علوی ناشر : پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

ارمنستان در فتوحات اسلامی

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا