تفسیر”ایاک نستعین”
به نام خدا
سلام
در آیه ۵ سوره مبارکه حمد فرموده که تنها از تو یاریـ می جوییم،ولی در آیاتی مانند مائده/۳۵ و بقره/۱۵۳ مخالف این آمده.چگونه میتوان بین این آیات جمع بست؟
یکی از مهمترین مشکلاتی که با تفسیر ظاهر بینانه از «إِیَّاکَ نَسْتَعین» پیش می آید مذموم بودن مطلق استعانت نوع بشر از همدیگر و اسباب مختلف دنیا، حتی از عقل و بدن خویش است! درحالی که انسان به طور طبیعی نیازمند به همه موجودات جهان از انسانها و حیوانات و جمادات و اجرام آسمانی آفریده شده است. انسان اجتماعی و نیازمند ارتباط با نوع بشر آفریده شده است. آیا خدای حکیم می تواند دستوری بدهد که خلاف خصوصیات جبری و طبیعی مخلوقات باشد؟!
اگر قرار باشد طبق این آیه هر گونه بهره جستن از اسباب مادی یا انسانی شرک باشد موجب گوشه گیری و تعطیل نمودن الزامات زندگی اجتماعی از جمله مدد و یاری یکدیگر می شود که قطعا از نظر اسلام ممنوع می باشد و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شدیدا با این روش غلط به مقابله برخاستند و اصحاب را از منزوی شدن به زعم پرهیز از شرک، بر حذر داشتتد.(1) در نتیجه نمی توان گفت که مراد خداوند از منع استعانت از غیر، منع استعانت از اسباب باشد.
بنابراین طبق آیه «ایاک نستعین» یاری خواستن با اعتقاد به «استقلال یاری کننده» شرک است و با توحید افعالی منافات دارد؛ اما یارِی خواستن از وسائلی که خدا به آنها فرمان داده، خصوصاَ توسل به صبر و صلوه و اهل بیت(ع) نیز از جمله همین اسباب و علل می باشد که خداوند اجازه داده است بوسیله آنها به او تقرب بجوییم و از آنها طلب یاری کنیم و هرگز شرک نمی باشد. توسّل و طلب یاری از اهل بیت(ع) اگر با اعتقاد به عدم استقلال آنها در تاثیر باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در آیاتی مانند «وَ ابتَغوا إِلَیهِ الوَسیلَة»، به آن توصیه شده است.
بنابراین طبق آیه «ایاک نستعین» یاری خواستن با اعتقاد به «استقلال یاری کننده» شرک است و با توحید افعالی منافات دارد؛ اما یارِی خواستن از وسائلی که خدا به آنها فرمان داده، خصوصا وسیله تقرب قرار دادن مقام انسانهای صالح، همراه با اعتقاد به سببیّت تبعی آنها مورد تاکید قرآن بوده و شرک نیست.
توسل به اهل بیت(ع) نیز از جمله همین اسباب و علل می باشد که خداوند اجازه داده است بوسیله آنها به او تقرب بجوییم و طلب شفاعت کنیم و هرگز شرک نمی باشد. توسّل و طلب یاری از اهل بیت(ع) اگر با اعتقاد به عدم استقلال آنها در تاثیر باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در آیاتی مانند «وَ ابتَغوا إِلَیهِ الوَسیلَة»، به آن توصیه شده است.
بنابراین طبق آیه «ایاک نستعین» یاری خواستن با اعتقاد به «استقلال یاری کننده» شرک است و با توحید افعالی منافات دارد؛ اما یارِی خواستن از وسائلی که خدا به آنها فرمان داده، خصوصا وسیله تقرب قرار دادن مقام انسانهای صالح، همراه با اعتقاد به سببیّت تبعی آنها مورد تاکید قرآن بوده و شرک نیست.
در آیه 35 سوره مائده خداوند متعال در این آیه مى فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید پرهیزگارى پیشه کنید و وسیله اى براى تقرب به خدا انتخاب نمائید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید).
مخاطب در این آیه همه افراد با ایمانند. در اینجا سه دستور داده شده است: اوّل دستور به تقوا، دوّم دستور به انتخاب وسیله و سوّم دستور به جهاد در راه خدا. نتیجه مجموع این صفات (تقوا و توسّل و جهاد) همان چیزى است که در آخر آیه آمده است: «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »؛ (این باعث فلاح و رستگارى شماست).
طبق قاعده ی مسلّم «هرگاه لام تعریف اشاره به معهود نباشد، عمومیت مراد خواهد بود»(2)، واژه ی «الْوَسِیلَة» در این آیه هیچگونه اشاره ای به معهود نبوده است؛ لذا عموم وسیله مراد بوده و اختصاص آن به یک مورد خاص، به هیچ وجه صحیح نمی باشد. گذشته از این، در ابتداء آیه، خداوند متعال مؤمنین را به تقوای الهی دعوت می کند. تقوای الهی عبارت است از انجام تکالیف شرعی و اجتناب از منهیات. اکنون اگر از واژه ی «الْوَسِیلَة»، همان اداء تکالیف شرعی همچون نماز و روزه را اراده کنیم، هیچگونه افاده ی معنای جدیدی نکرده، بلکه تاکید بر معنای قبلی خواهد بود، در حالی که طبق آنچه اهل فنّ فصاحت و بلاغت بیان کرده اند «تأسیس بهتر از تأکید است»(3)؛ لذا به جهت افاده ی معنای تأسیس، لازم است از واژه ی «الْوَسِیلَة» هر گونه وسیله برای تقرب به خداوند از جمله توسل به پیامبران و اولیاء الله و صالحین مراد گردد.
بنابراین، این گونه نیست که طلب استعانت از غیر خدا به طور مطلق شرک و مورد نهی باشد. اگر چنین بود خداوند در قرآن نه به توسّل به اولیای الهی سفارش می نمود، و نه مردم را به استعانت از «نماز» و «صبر» توصیه می کرد؛ و در آیه 153 سوره بقره نمی فرمود: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید از شکیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شکیبایان است). یا در آیه 45 سوره بقره نمی فرمود: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ»؛ (و از صبر و نماز یارى بگیرید و البتّه آن جز بر خاشعان بسى گران [کاری بس بزرگ و سنگین] است).
پس مفهومی که از تفسیر آیات قرآن به دست می آید و می توان آنها را با هم جمع بست در مفهوم این آیه «إِیَّاکَ نَسْتَعین» اینگونه خلاصه می شود که: «تنها یاری خواستن از خدا با مجموعه وسائل و عللی که در طول اراده الهی اند»، لذا یاری خواستن از وسائلی که خدا به آنها فرمان داده، خصوصا وسیله تقرب قرار دادن مقام انسانهای صالح در پیشگاه خداوند که مورد تاکید قرآن بوده، شرک نیست. طبق آیات و روایات، خدا به ائمه(علیه السلام) اذن تاثیر گذاری فوق العاده داده، اما کسی از آنها را در این امور مستقل نمی داند.
پی نوشت ها:
1ـ وقتی عثمان بن مظعون با نزول آیات توحید رهبانیت اختیار کرد و حتی جامعه نبوی را نیز ترک نمود تا به زعم خود «فقط از خدا یاری بخواهند و دچار شرک نشوند»، همسر عثمان بن مظعون نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا(ص)، عثمان کارش این شده که روزها را روزه می گیرد و شبها را به عبادت می گذراند، رسول خدا(ص) با شنیدن این خبر پای افزار به دست، خشمناک بیرون شد تا نزد عثمان آمد. او را مشغول نماز خواندن یافت، عثمان با دیدن پیامبر(ص) نمازش را سلام داد. پیامبر(ص) به او فرمود، ای عثمان خداوند متعال مرا به رهبانیت نفرستاده، بلکه با آیین مستقیم و ساده و آسانگیر فرستاده است. من هم نماز می خوانم. هم روزه می گیرم و هم نزد همسرم می روم. پس هر که آیین مرا دوست دارد، باید از سنت من پیروی کند. (اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365 هـ ش، چاپ چهارم، ج 5، ص 494).
2ـ المطول فی شرح تلخیص المفتاح، تفتازانی، مسعود بن عمر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1425 هـ ق، الطبعة الاولی، ص 206.
3ـ همان، ص 262.
تفسیر”ایاک نستعین”