دین و اندیشه

مسخ شدگان

پرسش و پاسخ

بسیار ممنون از شما. لکن سوالی که پیش می‌اید این است که کودکی که با این شرایط بدنیا می اید چرا باید تاوان بقیه را پس دهد. برای مثال می گویند میمون(بوزینه) انسان مسخ شده است. فردی گناه کرده چرا باید نسل او میمون باشند بخاطر گناه ان فرد؟ و اینکه خداوند خود را رازق بشر و مسیول رزق او معرفی کرده است. پس ایا بشر می تواند از این مسیولیت خدا جلوگیری کند؟

نه این نگرش درست نیست. هیچ کدام از حیوانات موجود مسخ شده نیستند.
مسئله مسخ شدن که در قرآن آمده در آیه 166 سوره اعراف و شبیه آن در آیه 60 سوره مائده بیان شده است. این سرگذشت چنانکه در روایات اسلامى به آن اشاره شده مربوط به جمعى از بنى اسرائیل است که در ساحل یکى از دریاها (دریاى احمر در کنار سرزمین فلسطین در بندرى به نام ایله که امروز به نام بندر ایلات معروف مى باشد) زندگى مى کردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش و امتحان به آنها دستور داده شد که صید ماهى را در آن روز تعطیل کنند اما آنها با این دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات مسخ شدند . مسخ یا به تعبیر دیگر تغییر شکل انسانى به صورت حیوان مسلما موضوعى بر خلاف جریان عادى طبیعت است، البته موتاسیون و جهش و تغییر شکل حیوانات به صورت دیگر در موارد جزئى دیده شده است، و پایه هاى فرضیه تکامل در علوم طبیعى امروز بر همان بنا نهاده شده، ولى مواردى که در آن موتاسیون و جهش دیده شده صفات جزئى حیوانات است، نه صفات کلى، یعنى هرگز دیده نشده است که نوع حیوانى بر اثر موتاسیون تبدیل به نوع دیگر شود، بلکه خصوصیاتى از حیوان ممکن است دگرگون گردد، و تازه جهش در نسلهایى که به وجود مى آیند دیده مى شود، نه اینکه حیوانى که متولد شده است با جهش تغییر شکل دهد، بنا بر این دگرگون شدن صورت انسان یا حیوانى به صورت نوع دیگر امرى است خارق العاده اما بارها گفته ایم مسائلى بر خلاف جریان عادى طبیعى وجود دارد، گاهى به صورت معجزات پیامبران و زمانى به صورت اعمال خارق العاده اى که از پاره اى از انسانها سر مى زند، هر چند پیامبر نباشند (که البته با معجزات متفاوت است) بنا بر این پس از قبول امکان وقوع معجزات و خارق عادات، مسخ و دگرگون شدن صورت انسانى به انسان دیگر مانعى ندارد. وجود چنین خارق عاداتى نه استثناء در قانون علیت است نه بر خلاف عقل و خرد، بلکه تنها یک جریان عادى طبیعى در اینگونه موارد شکسته مى شود که نظیرش را در انسانهاى استثنایى کرارا دیده ایم .».بنا بر این هیچ مانعى ندارد که مفهوم ظاهر کلمه مسخ را که در آیه فوق و بعضى دیگر از آیات قرآن آمده است بپذیریم و بیشتر مفسران هم همین تفسیر را پذیرفته اند.
ولى بعضى از مفسران که در اقلیت هستند معتقدند که مسخ به معنى مسخ روحانى و دگرگونى صفات اخلاقى است، به این معنى که صفاتى همانند میمون یا خوک در انسانهاى سرکش و طغیانگر پیدا شد، رو آوردن به تقلید کورکورانه و توجه شدید به شکم پرستى و شهوت رانى که از صفات بارز این دو حیوان بود در آنها آشکار گشت . این احتمال از یکى از قدماى مفسرین به نام مجاهد نقل شده است ..و اینکه بعضى ایراد کرده اند که مسخ بر خلاف قانون تکامل و موجب بازگشت و عقب گرد در خلقت است، درست نیست، زیرا قانون تکامل مربوط به کسانى است که در مسیر تکاملند، نه آنها که از مسیر انحراف یافته و از محیط شرائط این قانون به کنار رفته اند، فى المثل یک انسان سالم در سنین طفولیت مرتبا رشد و نمو مى کند اما اگر نقائصى در وجود او پیدا شود، ممکن است نه تنها رشد و نموش متوقف گردد بلکه رو به عقب برگردد، و نمو فکرى و جسمانى خود را تدریجا از دست بدهد.
ولى در هر حال باید توجه داشت که مسخ و دگرگونى جسمانى متناسب با اعمالى است که انجام داده اند، یعنى چون عده اى از جمعیت هاى گنهکار بر اثر انگیزه هواپرستى و شهوت رانى دست به طغیان و نافرمانى خدا مى زدند و جمعى با تقلید کورکورانه کردن از آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شکلى که متناسب با کیفیت اعمال او بوده ظاهر مى شده است.البته در آیات مورد بحث تنها سخن از قرده (میمونها) به میان آمده است و از خنازیر (خوکها) سخنى نیست، ولى در آیه 60 سوره مائده گفتگو از جمعیتى به میان آمده است که به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضى قرده و بعضى خنازیر) تغییر چهره دادند، که به گفته بعضى از مفسران مانند ابن عباس، آن آیه نیز در باره همین اصحاب سبت است که پیر مردان سرجنبانان شکم پرست و شهوت پرستشان به خوک و جوانان مقلد چشم و گوش بسته که اکثریت را تشکیل مى دادند به میمون تغییر چهره دادند. ولى در هر حال، باید توجه داشت که طبق روایات، مسخ شدگان تنها چند روزى زنده مى ماندند و سپس از دنیا مى رفتند، و نسلى از آنها به وجود نمى آمد. (تفسیر نمونه، ج 6، ص: 425.)

مسخ شدگان

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا