اسلام و آزادی کنیز
۱.ایا طبق ایه ۳۱ سوره نور خانم ها به غلامانشان محرم هستند ؟؟؟ اگر نه توضیح دهید چرا مگر دراینده نگفته که محرمند؟؟؟۲. ایا خانم ها مثل مردان که میتوانند با کنیزان خود همبستر شوند میتوانند با غلامان خود همبستر شوند ؟؟ اگر بله چه شرایطی داشته و ایا میتوانستند با مانند مردان با که با چند کنیز متفاوت میتوانستند امیزش کنند خانم ها هم با چند غلام مختلف امیزش کنند؟؟؟ اگر هم نه چرا؟؟؟
۳.این که در ان زمان یک کنیز بین چند صاحب مشترک بوده یعنی چی ایا این بی علتی به همراه نداشته یا ایا برای ان قوانینی بوده توضیح دهید و بگویید قضیه این کار جعفر بوده
برای عمل به یک دستور فقهی باید از دفتر مرجع تقلید جویا بشوید.
برای آگاهی از حکمت احکام یا تفسیر میتوانید بصورت تخصصی مباحث را پژوهش و پیگیری فرمایید . مالکیت کنیز، شبیه عقد ازدواج بود و موجب محرمیت به مالک مى گردید. چرا که رابطه زن و شوهر بودن امر اعتباری و قراردادی است، نه یک امر حقیقی، حکم اسلام این است که زن به صرف اسارات در میدان جنگ از پیمان زناشوئی قبلی خود رها می شود.
رابطۀ زن و شوهر بودن یک رابطۀ اعتباری است و نه یک امر حقیقی. در اسلام یکی از راههای برقراری این رابطه، خواندن «صیغۀ عقد» است. یکی دیگر از سببهای برقراری این رابطه مالکیت است ولی دارای شروط زیر است:
۱. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد.
۲. مالک، کنیز را به دیگرى نبخشیده باشد.
۳.اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده ى طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مى شود.
۴. کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّه ى طلاق از شوهر قبلى اش) یا ایام استبراء (در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد.
۵. قبلًا پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد.
۶. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد.
۷. قبلًا فرزند مالک کنیز با او نزدیکى نکرده باشد.
۸. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُکاتَب نباشد).
۹. کنیز، کاملًا تحت تصرّف مالک باشد.نظر به اینکه اسلام علیرغم برداشتن بسیاری از احکام سنگین بردگی برخی از آنها را سر جایشان باقی گذاشت، کنیز و برده حق این را نداشتند که بدون اذن مالک ازدواج کنند و این فرمان بدون شک برای کنیزان مفیدتر بود زیرا اگر صاحب بدانها نظر داشت نمیگذاشت با کسی هم ازدواج کنند و این باعث آزار بیشتر آنان میشد ولی چنانکه در بالا آمد اگر کنیز با کسی ازدواج میکرد صاحبش دیگر حق نزدیکی با وی را نداشت. ضمن اینکه اگر کنیز برای صاحبش بچه میاورد آزاد بود پس این حق نزدیکی برای خود کنیز هم عواقب مثبتی داشت.در ضمن کنیز مجبور نبود حتما به نزدیکی با صاحب خود تن در دهد بلکه میتوانست طبق بند(۸) که در قرآن آمده است برای آزادی با صاحب خود قرارداد ببندد و حق آزادی خویش را با کار کردن بپردازد.
رابطه با کنیز چندان هم با رابطه با همسر تفاوت زیادی ندارد. چرا که اگر کنیز مأمور به اطاعت است، همسر هم مأمور به تمکین است. از طرفی اگرچه همخوابی با دو کنیز حرمت ندارد؛ اما خالی از کراهت نیست و اخلاق اسلامی با در نظر گرفتن مسأله حیا، توصیه به چنین کاری نمی کند. اما هرچه باشد کنیز کنیز است و حقوق مخصوص خود را دارد و نمی توان شخصیت کنیز را با شخصیت زن آزاد مقایسه کرد.
اما این شبهه که چرا در اسلام موضوع کنیز داری و برده داری مطرح می شود را می توان به شرح زیر پاسخ داد:
اینطور نیست که موضوع کنیز داری و برده داری را اسلام طراحی و یا ترویج کرده باشد. بلکه این مسأله از قبل اسلام بوده و بعد از اسلام کنترل شده است. با این حال، اینکه شما می بینید در برخی جنگها اسرای جنگی به بندگی مسلمانها گرفته شده ند، دلائل زیر را می تواند داشته باشد.
1- خیلی از دشمنانی که در جنگ به دست مسلمانها اسیر می شدند، معاندین و قلدرانی بودند که باید به نحوی محدود شده و کنترل می شدند تا زمینه های سوء استفاده و تعدی آنها برطرف شده، جلوی کشف اسرار جامعه اسلامی و انتقال آنها به دشمن گرفته شود. این در حالی است که اگر قرار بود تنها به اسارت گرفته شوند سر بار جامعه اسلامی می شدند.
2- این حرکت مسلمانها در واقع نوعی اقدام متقابل و نیز نوعی گرو گیری در برابر اعمال فشار دشمن بود.
3- با وجود دو مورد فوق آنچه در اینجا باید گفته شود این است که: اگر هم اسرای جنگی به بردگی گرفته می شدند، این بردگی دائمی نبوده و پس مدتی آنها را آزاد می کردند و چه بسا انگیزه مسلمانان از اینکه مدتی این اسراء را به بردگی می گرفتند، این بوده که بتوانند برای تربیت دینی آنها بکوشند و پس از اینکه آنها را با آئین و آداب اسلامی آشنا کردند، آزادشان کنند. مسأله فقط کنیزی خانمها نیست. بلکه این بحث مشترک زنان و مردان است. چرا که در تواریخ گذشته، مردان نیز به بردگی گرفته می شدند. لکن اینکه با این نحوه بیان فقط کنیزی زنان را به عنوان موجودات ضعیف و مظلوم مطرح کنند، روش تبلیغات روانی برخی سایتها و محافل، جهت تحریک افکار عمومی بر علیه مبانی دینی است و آنقدر بر این موضوع همچون خیلی موضوعات دیگر تبلیغ می کنند تا حساسیت های روانی مفرط نسبت به آن ایجاد کرده، با به کار گیری این روش در برخی امور، خیلی چیزها را قبیح و خیلی چیزها را ممدوح جلوه دهند و با تحریف تعاریف چنین اموری و یا دخل و تصرف در نکات درونی آنها، امور ممدوح را مذموم و امور مذموم را ممدوح جلوه دهند و نیز مدح و مذمت چیزی را بیش از حد معقول و متعارف در اذهان جا اندازند. وگرنه همانطور که واژه کنیز ممکن است در نظر شما ناخوشایند باشد، واژه برده نیز این چنین است.
بررسی بیشتر این مطلب ایجاب می کند که موقف اسلام را دررابطه با نظام بردگی ورا هکارهای که اسلام درراستای برداشتن آن ارایه داد مرور نماییم:
اسلام تمام افراد بشر را از یک پدر و مادر مى داند و هیچ امتیازى براى رنگ، ثروت، مقام، قبیله، نژاد و… قائل نمى شود. اسلام تنها امتیاز را تقوا مى شمرد و گرامى ترین مردمان را، پرهیزگارترین آنان مى داند. (حجرات (49)، آیه 14.)
اسلام، مردم را مانند دانه هاى شانه با هم برابر مى داند؛ چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود:
«الناس کلهم سواء کاسنان المشط» ؛ «مردم مانند دانه هاى شانه برابرند». (صدوق، من لایحضره الفقیه، (قم: انتشارات جامعه مدرسین، 1413 ه. ق)، ج 4، ص 379.)
.براى مطالعه بیشتر ر.ک:
الف. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 6 (عربى و ج 12 (فارسى)، ذیل آیات 116 تا 120؛
ب. موسوى زنجانى، اسلام و مسئله آزادى، بردگى؛
پ. حجتى کرمانى، از بردگى روم قدیم تا مارکسیسم؛
ت. مکارم شیرازى، ناصر، فرآورده هاى دینى؛
ث. بیدار فکر، برده دارى در روم باستان؛
ج. مبشرى، اسداللَّه، حقوق بشر؛
ح. گرامى، محمد على، نگاهى به بردگى؛
خ. ایرجى، صادق، بردگى در اسلام؛. حسینى، مصطفى، بردگى از دیدگاه اسلام.
اسلام و آزادی کنیز