پیرامون حمله اعراب تازه مسلمان شده به ایران
خیلی قلمفرسایی کردین و به حاشیه رفتین و از گفتن جنایات تحاوزات اعراب در حمله به ایران اسارت زنان و دختران ایرانی و تقسیم ناموس ایرانی بعنوان غنائم جنگی و … حرفی نزدین اوکی قبول مسلمانان به قول شما با گل و شیرینی تشریف اوردن وما رو به دین اسلام دعوت کردند
قبل از جواب دو نکته مهم را یادآوری میکنیم: الف- اول ما یک سوال داریم که خوب است همه ما در خصوص آن کمی تامل کنیم چنانچه اهل مطالعه تاریخی هستید و آن اینکه چرا هیچوقت در باره حمله دشمنان ایران که بسیار غرامت بیشتری بابت آن پرداختیم اینقدر سوال نمیشود؟ و فقط سوالها در خصوص حمله مسلمانان به ایران است؟ دشمنانی مثل رومیها، مغولها ومثل افغانهادر سدههای قبل و حمله روسها و انگلیسیها و بلوک غرب در قرن اخیر. بنظر شما آیا این نوع سوالها در خصوص رابطه اسلام و ایران مدیریت شده نیست که ذهن ما را درگیر میکنند؟
ب- در خصوص داستان حمله به ایران در صدر اسلام یک نکته را نباید فراموش کنیم که تفکیک است بین اسلام دوره خلفا و اسلام دوره حکومت معصومین و آنچه نزد ائمه هدی وجود دارد اگر فقط تفاوت فرمانده جنگ دوره اسلام خلفا مثل خالدبن ولید را با فرمانده لشکر امام علی(ع) همانند مالک اشتر نخعی را بدانیم ظرافت مساله را دریافتیم.
ج- وقتی اسم جنگ میآید که بین دو ملت متفاوت رخ میدهد حرف از یک گئده دورهمی که نیست، بلکه حرف از کشت و کشتار و غارت و تجاوز و اسارت است، آنهم توسط کسانی که قبلا زندگی بدوی داشته و با تعصب و فرهنگ جاهلی بزرگ شدهاند.
حال درباره حمله اعراب و فتح ایران توسط مسلمین توجهتان را به مطالب زیر معطوف می نماییم:
1- نخستین نبردهای جدی میان مسلمانان و ایرانیان حملات مسلمانان به مرزهای دولت ساسانی در زمان ابوبکر(نه پیامبر) و در محرم سال ۱۲ قمری آغاز شد؛ این حملات با این هدف انجام گرفت که اذهان مسلمانان را از غصب خلافت «امیر مومنان علی(ع)» دور کرده و به خارج از جزیرة العرب سوق دهند و با افزایش وحدت، بر قدرت خلافت خود در زمان «ابوبکر» بیفزایند. فرمانده فتوحات مسلمانان در جبهه ایران «خالد بن ولید» بود که پس از سرکوب شورش برخی اعراب مرتد شده در شبه جزیره عربستان به سمت ایران روانه شده بود. با مرگ ابوبکر و غصب مجدد خلافت توسط «عمربن خطاب» روند فتح ایران شدت بیشتری یافت و مسلمانان موفق به فتح مناطق بسیاری از ایران شدند. این ایام مصادف با حکومت «یزدگرد سوم» از سلسله شاهان ساسانی امپراطوری ایران بود.
۲- بسیاری از اعراب شرکت کننده در فتوحات افرادی تازه مسلمان بودند. این بدان معنا است که آنان با تعالیم اسلامی آشنایی کاملی نداشتند و شاید بتوان تصریح نمود که اسلام در جان و روح بسیاری از آنان ریشه نداشت. بعلاوه باید تصریح نمود که ما شیعیان هرگز اسلام ارائه شده توسط خلفا را اسلام ناب نمیدانیم تا چه رسد به اعمال برخی عوامل و فرماندهان آنان در مناطق جنگی. لذا هرگز از اعمال مسلمانان مهاجم به ایران دفاع نمیکنیم و اعمال آنان را نیز بر اساس آموزههای واقعی اسلام نمیدانیم. چرا که اگر این اعمال مطابق اسلام ناب بود امیرالمومنین علی علیهالسلام از آن کناره نمیگرفت (به گونهای که ایشان حتی در یک نبرد بر علیه ایرانیان شرکت نکرد).در نتیجه هرگز نمیتوان چنین ادعایی نمود که تمامی شئونات اخلاقی توسط تمام سپاه اسلام رعایت شده باشد. اما با این حال بر روی دو نکته باید تاکید نمود:
۱. در مقایسه با سایر هجوم های صورت گرفته به این سرزمین در طول تاریخ (همچون مغولها، تیموریان، استعمار و …)، شاید بتوان این حمله را دارای تبعات منفی اخلاقی کمتری دانست.
۲. همچنین بر عکس سایر هجوم ها که دستاوردی جز ویرانی برای ایران به همراه نداشت این حمله، دین مبین اسلام، فرهنگ و تمدن اسلامی و شیعی را که بعدها و در نتیجه این حمله به ایرانیان رسید با خود به ارمغان آورد.
3. ما شیعیان هرگز اسلام ارائه شده توسط خلفا را اسلام ناب نمیدانیم تا چه رسد به اعمال برخی عوامل و فرماندهان آنان در مناطق جنگی. لذا هرگز از اعمال مسلمانان مهاجم به ایران دفاع نمیکنیم و اعمال آنان را نیز بر اساس اسلام نبوی نمیدانیم.
۳- به طور کلی فتوحات اولیه مسلمین در داخل ایران تقریبا از دو گونه خارج نبود: فتح به جنگ یا فتح به صلح.
۳-۱. فتح به جنگ. اولین نقاطی که اعراب به آن جا حمله بردند منطقه «سواد» (یا همان محدوده عراق امروزی) بود. در این منطقه که محل وقوع جنگهای مهمی است، اغلبِ فتوحات به جنگ انجام گرفت. زیرا دولت و حکومت ساسانی از حیثیت و موجودیت خود دفاع میکرد و طبیعی است که باید برای رهایی از چنگال سقوط و اضمخلال بیشترین امکانات و تواناییهای خود را به کار میگرفت.
3-۲. فتح به صلح. پس از تصرف عراق و بین النهرین نیروهای بومی مناطق مفتوحه نیز به کمک لشکریان مسلمان آمده در فتح سایر مناطق، با آنان به همکاری میپرداختند. مسلمانان هر چه بیشتر در فلات ایران پیش می رفتند پیشروی با صلح نیز بیشتر می شد مگر در سرزمین فارس. فارس: در سرزمین فارس فتح به جنگ بیشتر بود. زیرا این منطقه پایگاه اعتقادی و خاستگاه نژادی ساسانیان بود و نفوذ آیین زرتشت در آنجا ریشههای استوارتری داشت.
پیرامون حمله اعراب تازه مسلمان شده به ایران