عاقبت فرزندان زبیر و حکومت زبیریان
عبدالله بن زبیر مصعب بن زبیر جعفر بن زبیر حتی لشکر آل زبیر یعنی همشون بدست حجاج بن یوسف ثقفی کشته میشن؟
از جعفربن زبیر مطلبی نیامده اما در خصوص دوبرادر دیگر چنین نقل شده:1- مروان بن حکم، با همکاری عبیدالله بن زیاد و سایر امویان و بازماندگان حکومت یزید در شام به حکومت رسید و مدت کوتاهی خلافت نمود و پس از مرگ او فرزندش عبدالملک به حکومت رسید. با آغاز خلافت عبدالملک، جان تازهای به کالبد متعفن امویان دمیده شد و او اقتدار آنان را دوباره به شامیان برگردانید.از آن زمان نبرد متعدد میان سپاهیان اموی و سپاهیان عبدالله بن زبیر آغاز شد. ولیکن به تدریج سپاهیان شام صحنه را بر سپاهیان عبدالله بن زبیر تنگ کرده و شهرها را یکی پس از دیگری از تصرف آنان بیرون آوردند و آنان را بسوی مکه معظمه، وادار به عقبنشینی کردند و تنها این شهر را برای عبدالله بن زبیر باقی گذاشتند.
سرانجام در ذی القعده سال 72 قمری سپاهیان اموی به فرماندهی حجاج بن یوسف ثقفی به مکه نیز هجوم آورده و این شهر مقدس را در محاصره خویش درآوردند ولی با مقاومت سرسختانه پیروان عبدالله بن زبیر روبرو گردیدند. حجاج بن یوسف با کار گذاشتن پنج دستگاه بزرگ منجنیق شهر مکه را سنگباران کرد و حتی بستههای نفتی را به همراه سنگها در میان خانههای اهالی مکه میانداخت و آتشسوزیهای متعدد و خرابیهای زیادی به وجود آورد و در نتیجه، تعداد زیادی از مردم کشته و زخمی شدند. مردم این شهر از هر جهت در محاصره و تنگنا و از جهت بهداشتی، اقتصادی و روانی در وضعیت بسیار سختی قرار گرفتند.
محاصره شهر مکه و سنگباران آن به مدت شش ماه و نیم ادامه یافت. خانه خدا (کعبه معظمه) و مسجدالحرام نیز از آسیب این هجوم وحشیانه در امان نماندند. در این مدت اکثر اهالی مکه از شهر خارج شده و تسلیم شامیان گردیدند و تنها پیروان عبدالله بن زبیر مقاومت میکردند. آنان نیز روز به روز کمتر شده و تنها عده اندکی با عبدالله بن زبیر در داخل مسجدالحرام مقاومت کرده و سرسختی نشان میدادند. تا این که در روز هفدهم جمادی الاول سال 73 قمری، سنگی به نزدیکی عبدالله بن زبیر فرود آمد و ترکشهای آن عبدالله بن زبیر را فراگرفت و او را به هلاکت رسانید.
پس از هلاکت وی سپاهیان حجاج وارد مکه معظمه و مسجدالحرام شده و حرمت این مکان مقدس را نگه نداشتند و در داخل مسجدالحرام، خونریزی بزرگی به راه انداختند و سر عبدالله بن زبیر و تعدادی از یاران وی را از بدن جدا کرده و برای عبدالملک بن مروان در شام فرستادند و بدین سان به حکومت هشت ساله زبیریان پایان بخشیدند.
2- مصعب بن زبیر بن عوام هم یکی از ده پسر زبیر است.(۱) وى از مهمترین حاکمان زبیرى بود که بجز مدت کوتاهى در تمام دوره اى که عراق زیر سلطه زبیریان بود، بر آن حکومت کرد. (۲)همچنین او نخستین کسی بود که در عراق درهم و دینار سکه زد. وی این کار را به دستور برادرش عبدالله که فرمانروای حجاز بود، انجام داد.(۳) مصعب درشکست مختار نقش اساسی داشت وسقوط حکومت مختار ثقفی درعراق به دست او صورت گرفت. وی پس از غلبه بر مختار خونریزی زیادی کردو تعدد زیادی از یاران مختار را کشت. (۴ ) همچنین اوهنگامی که عبدالملک مخالفان خود در شام را به قتل رساند، با مشورت عده ای از درباریان به فکر تصرف عراق افتاد. از طرفی بسیاری از اشراف و بزرگان عراق نیز برای او نامه نوشته و او را به عراق دعوت کردند.(۵) وقتی عبدالملک به طرف عراق حرکت کرد، مصعب به مقابله با او شتافت. عبدالملک به خاطر دوستی و رفاقتی که از قبل با او داشت، پیش از جنگ از او درخواست کرد که با هم سخن بگویند(۶) و یا کار را به شورا ارجاع دهند. (۷)مصعب نپذیرفت و این در حالی بود که اکثر سربازان و فرماندهان سپاه او فریفته ی وعده و وعیدهای عبدالملک شده و به مروانیان پیوستند.(۸) وى تا آخر مقاومت کرده و در واپسین دم از عروة بن مغیره، سیره حسین بن على(ع) را در هنگام شهادت پرسید. او نیز گفت: حسین بن على حاضر به پذیرش حکم ابن زیاد نشد، در آن موقع مصعب گفت:
برگزیدگان خاندان هاشم در طف (کربلا) سنتی را پایهریزی کردند و این سنت را براى مردم کریم باقى گذاشته که باید از آن ها پیروى کنند.(۹) به دنبال آن مصعب تا آخر ایستادگی کرد تا این که کشته شد. این رویداد در نیمه جمادی الاولی سال ۷۲(ه.ق) اتفاق افتاد.(۱۰) وی هنگام مرگ ۳۶ سال داشت.(۱۱) بعد ازقتل مصعب، عبدالله بن زبیر در جنگ با عبد الملک مروان کشته شد. (۱۲) و این امر در ماه جمادی الاخره سال ۷۳ اتفاق افتاد. (۱۳)به این صورت حکومت آل زبیر به پایان رسید.
پی نوشت ها:
۱. ابن سعد،الطبقات الکبرى، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰، ط الأولى، ج ۵، ص ۱۴۰.
۲. البلاذرى، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸، ص ۴۵۰ – ۴۴۸.
۳. ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸، ج ۱، ص ۳۲۳.
۴.تاریخ یعقوبی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج ۲، ص ۲۶۵؛ ابن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغة، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى قم، ۱۴۰۴ ه، ج۳، ص۲۹۸و۲۹۷.
۵. ابن الأثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر – دار بیروت، ۱۳۸۵، ج ۴، ص ۳۲۳.
۶. ابن قتیبة، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۲، ط الثانیة، ج۲، ص ۳۵
۷. ابن اثیر، پیشین، ج ۴، ص ۳۲۶.
۸. مسعودی، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹، چاپ دوم، ج ۳، ص ۱۰۹.
۹. البلاذرى،انساب الأشراف، تحقیق محمد باقر المحمودی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴، ط الأولى، ج ۷، ص ۹۲.
۱۰. ابن سعد، همان، ج۵، ص ۱۴۰.
۱۱. نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، چاپخانه سپهر، ۱۳۶۴، چاپ اول، ج ۶، ص ۱۰۵.
۱۲. تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران ، ناشر: اساطیر، سال چاپ: ۱۳۷۵ ش ، چاپ پنجم، ج ۸، ص۳۴۸۷.
۱۳. طبری، تاریخ طبری، قاهره، مطبعه الاستقامه بالقاهره، ۱۳۵۸ه -۱۹۳۹م، ج۵، ص۲۹.
عاقبت فرزندان زبیر و حکومت زبیریان