پیروی از زن
در اموزه های اسلامی پیدا می شود که گفته شده مرد نباید در امور زندگی رضایت زنش را داشته باشد و نباید مطیع همسرش باشد اگر مطیعش باشد ، مانع پیشرفت و موفقیتش می شود ؛ چرا ؟!
در نهج البلاغه، خطبه ی ۸۰ می خوانیم: «لَا تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ؛ از زنان در کارهای خوب پیروی نکنید.»این سخن با ادامه ی آن، چنین است: «لَا تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا یَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَرِ؛ از زنان در کارهای خوب پیروی نکنید تا طمع به کارهای ناشایست نکنند.»کانون خانواده نیاز به سرپرست دارد. بهترین گزینه مرد است. مردی که دائم دنباله رو زن باشد، اقتدار خود را از دست می دهد. مردی که دائم در اطاعت زن است، نه تنها از خواسته های زن کم نمی شود بلکه توقعات او روز به روز بیشتر می شود.
چنین روشی سبب می شود به مرور نگاه زن به مرد تغییر کند و به او به عنوان نوکر و برده ای بنگرد که وظیفه اش پول آوردن است. خود زنها فطرتا از چنین شوهری دلخوش نیستند و مرد بی عرضه را دوست ندارند. زنها دوست دارند شوهری با اقتدار داشته باشند و حتی گاه آنها را امر و نهی کند.
البته این در رابطه با همه زنان و در همه زمانها نیست ، حدیث هم که سفارش به مخالفت با زنان حتی در کارهای خوب کرده، به این معنا نیست که همیشه و در همه حال با او مخالفت شود بلکه گاهی پیروی نشود تا به خواسته های ناشایست منجر نشود.
بنابراین گوش دادن به حرف زنان و مشورت با آنان، همیشه بد نیست. زنانی یافت می شوند که از نظر درک امور اجتماعی از مردان جلوترند. اگر کسی چنین همسری داشت، قضیه فرق می کند.
در نگاه ظاهر به این فراز از سخنان امام علی(ع) بهنظر می رسد که علی(ع) فرموده است: با هیچ زنی ـ حتی اگر صالح و شایسته باشد ـ مشورت نکنید.حال آنکه چنین نیست؛ یعنی منظور حضرت، همه زنان نیست بلکه آن دسته از زنانی است که در اثر تسلیم شدن به هیجانها و احساسات، به ضعف اندیشه دچار شده و شایسته مشورت نیستند، چون هدف از مشورت، رسیدن به بهترین راهها و گزینش برترین شیوههای اجرایی است.
چنانکه حضرت علی(ع) در جای دیگر فرمود: «إیّاکَ و مُشاوَرَةَ النِّساءِ إلّا مَن جُرِّبَتْ بکَمالِ عَقلٍ » (بحار الأنوار: ۱۰۳/ ۲۵۳/ ۵۶) از مشورت کردن با زنان بپرهیز، مگر آن که زنى به کمالِ عقل آزموده شده باشد.
آموزههای دینی، شرایط و شاخص های دقیقی چون: ایمان، خردمندی، تخصص و دانایی، خیرخواهی، پختگی، دلسوزی و … را برای انتخاب مشاور معرفی کرده است.اگر کسی چنین شرایطی نداشت ـ چه زن باشد چه مرد ـ شایسته مشورت نیست.
نکته دیگر آنکه: در فهم روایات، باید به روایات دیگری هم که در این زمینه وارد شده، توجه کرد و با بررسی آنها به نتیجه رسید.بهعنوان مثال سخن امام علی(ع) درباره دنیا که هم بدترین نکوهش را دارد و هم بهترین تعریف را از دنیا نموده است در مورد مشورت با زنان نیز، از علی(ع) احادیث دیگری وارد شده که توصیه به مشورت با زنان عاقل شده است، چنانکه فرمود: «از مشورت با زنان بپرهیز، مگر زنانی که رشد عقلی آنان را ازموده باشی».
با جمع کردن سخنان آن حضرت در مورد زنان، بهخوبی مقصود از این کلام حضرت روشن می گردد و هیچگونه ابهامی باقی نمی ماند.از سوی دیگر، شیوه معصومان(ع) آن بود که با زنان صلاحیتدار، مشورت می کردند؛ این گزارش تاریخی، نمونهای از آن است.
در صلح حدیبیه، پس از امضای قرارداد، رسول گرامی اسلام(ص) به مسلمانان دستور داد که قربانی کنید و پس از آن، تقسیم نمایید.هیچکس به دستور ایشان عمل نکرد.پیامبر(ص) بر «امسلمه» وارد شد و جریان را بیان کرد.امسلمه گفت: شما خودتان قربانی کنید و موی خود را بتراشید و با کسی سخن مگویید.پیامبر(ص) بیرون آمد و آن عمل را انجام داد.مسلمانان نیز پیروی کردند.
در حماسه عاشورا نیز زنانی را می بینیم که فرزندان و همسران خود را تشویق به همراهی با امام حسین(ع) می کردند؛ مادر «وهب» یا همسر «زهیر» از این قبیلاند که در خصوص یاری امام حسین(ع) به فرزند و همسر خود، مشورت دادند و این رادمردان هم پذیرفتند.
مجموعه گفتار و کردار پیامبراکرم(ص) نشان می دهد که هر کس چنین آگاهی، تجربه و خیرخواهی داشته باشد، صلاحیت مشورت را دارد و جنسیت هیچ دخالتی در اینکار ندارد.
در قرآنکریم نیز مشورت با زنان صالح و عاقل، مورد تایید قرار گرفته است، چنانکه حضرت شعیب در مورد حضرت موسی(ع) با دختران خود، مشورت کرد و نظر آنان را پذیرفت.
حضرت علی(ع) در این توصیه علت مشورت نکردن با زنان را بیان کرده و آن، سستی تصمیم و ناپایداری رای آنان است.چون، علتِ حکم را بیان کرده، می توان آنرا توسعه داد یا محدود کرد؛ یعنی شامل مردانِ سسترای هم می شود؛ مثل اینکه اگر بگویند: «انار نخورید، زیرا ترش است»، این علت، هم حکم را تعمیم می دهد، زیرا خوردنِ هر شیء ترشی باید اجتناب کرد و هم تضییق و محدود می کند، زیرا انار شیرین را می توان خورد.
بنابراین، سخن علی(ع)، درباره مشورت نکردن با زنان به گروهی از زنان اختصاص یافته که رای و نظرشان سست و توأم با احساس است نه زنان عاقل و صلاحیتدار، پس زنان بهطور مطلق از دایره مشورت کردن خارج نشدند.
پیروی از زن