فتیشیسم
درباره فتیشیسم به طور مبسوط توضیح دهید؟
الف) تعریف فتیش و فتیشیسم: فتیش عبارت است از اشیاءمادی که غالبا قابل حمل بوده و دارای قوه سحر انگیز نهانیاند و فتیشیسم عبارت است از آئین احترام، تقدس و استمداد از قوای مخفی و مستور در اشیاء بی جان طبیعی. ب) منشا فتیشیسم:
فتیش واژه ای با مفاهیم بسیار وسیع و گیج کننده است که در رابطه با ادیان بدوی و ابتدایی و مخصوصا ادیان آفریقایی به ظهور رسید. این واژه فتیکو پرتغالی گرفته شده است که به معنای”سحر و افسون”بوده و ریشه آن به معنای “ساختن هنرمندانه و طرح ریزی ماهرانه” است.
در قرون 14-17 میلادی دریانوردان و بازرگانان پرتغالی حین کشف سواحل غربی آفریقا مشاهده کردند که بومیان سیاهپوست ساکن آن نواحی احترام خاصی برای اجسام خاص قائلند و از آنها آثار و نتایج فوق العاده ای طلب نموده و آنها را در مراسم جادو- دینی خود به کار می برند. پرتغالیها این مجسمه ها و پیکرهای حک شده و اشیاءمقدس را به زبان خود فتیکو خواندند. در فرانسه بعدها جونیا سیبورد این کلمه را فتیش ترجمه کرد و به این ترتیب این واژه در سرزمینهای اروپایی متاثر از فرهنگ فرانسوی به سرعت گسترش یافت و بیشترین تاثیر را گذاشت. البته پس از مدتی یکی از علمای آنتروپولوژی فرانسوی به نام شارل دوبروس در سال 1760 .م این واژه را در نام کتاب خود در باب پرستش احجار و احجام جای داد و به این ترتیب این واژه رسما به عنوان یک دین در میان جامعه شناسان و محققان ادیان مصطلح گردید.
ج) اقسام فتیش:
جان ناس این واژه را یکی از سه وسیله تسخیر و یا غلبه بر نیروهای غیبی می داند که دو وسیله دیگر شمنیزم و سحر عوامانه اند. او معتقد است که فتیش بر دو قسم است: فتیش طبیعی و فتیش مصنوعی.
فتیش طبیعی: عبارت است از اشیاءطبیعی با صور خاص مانند سنگریزه ها ، قلوه سنگهای عجیب و یا فرود آمده از آسمان،استخوانها،چوبهای عجیب و نادر،درختان کوچک و خشکیده و یا بخشهایی از یک درخت چون ریشه ، پوسته تنه،گل و…،تکه های از پوست یا بدن انسان و حیوان مانند ناخن،مو،چنگال و حتی لاکهای کوچک لاکپشت.
فتیش مصنوعی: عبارت است از هر چیزی که بشر به دست خود ساخته و برای آن احترام قائل می شود مانندابزار فالگیری، مجسمه های تراشیده شده روی چوب، عاج،سفال و یا محل اختفای موریانه ها ؛به شکل انسان یا حیوان یا موجودات انتزاعی،وسایل کوچک موسیقی،ابزار و ادوات کشاورزی و شکار ،و گاه ترکیبی عجیب از اشیاءمانند اینک در آفریقای غربی بومیان فتیش پرست خاک رس را با بعضی ریشه های گیاهان در ظروف سفالی ترکیب کرده و می کوبندو از آن معجونی درست می کنند و در موارد جادوئی مورد استفاده قرار می دهند،که این موضوع را می توان به نوعی اساس علم دارو سازی به حساب آورد.
د) عملکرد اقوام بدوی در رابطه با فتیش:
فتیش از نظر انسانهای بدوی دارای شخصیت مستقل و صاحب اراده است از اینرو مورد احترام و پرستش قرار می گیرد،هدایایی به آن تقدیم می شود و انسان بدوی نزد آن تضرع و دعا می نماید ،ولی اگر آرزویش محقق نشود رفتارش را با آن عوض می کند.ابتدا از در تملق و چاپلوسی در می آید،سپس ریشخند و استهزاءمی کند،آنگاه داد و فریاد سر داده و خشونت می ورزد و در نهایت آن را مجازات کرده و دور می اندازد و فتیش دیگری طلب می کند و یا فکر می کند که روح فتیش بزرگتری بر آن غلبه یافته است از این رو آن را نزد ساحر یا کاهن می برد تا آن قوه مخفی را دوباره به آن باز گرداند و قدرت جدیدی برای انجام حوائج به آن بدهد.
ر) منشا افسون آمیز تصور شدن فتیش:
بر حسب عقیده تفال و تشام انسان ابتدایی بعضی اشیاءو حیوانات را خوش یمن یا بد یمن می شمارد و از اینرو اشیاءدارای چنین خصوصیتی را افسون آمیزتصور می کند و معتقد است که بعضی از اشیاءدر حل مشکلات می توانند به او کمک کنند.برای مثال اگر یک انسان بدوی با پرتاب تکه سنگی تصادفا ماری را بکشد آن سنگ از آن پس برای او دارای نیروی جادویی تلقی می شود و مورد پرستش قرار می گیرد.آدولف باستیان(1905-1826 .م)مردمشناس آلمانی با تحقیق در میان بومیان آفریقایی این نظریه را تائید نموده و گفته است:
“اعتقاد به سعد و نحس برای فرد بدوی امری اساسی بود ،اگر شخصی در آب می افتاد و با چسبیدن به سر شاخه درختی که روی آب آویزان بود نجات می یافت این نجات را مرتبط با سر شاخه درختی می دانست که صاحب قدرت و اهمیتی مرموز بود”.
در واقع سعد و نحس بودن اساس روانی فتیشیسم محسوب می شود، ولی در کل منشا قداست و اهمیت فتیش علاوه بر این مرتبط با داشتن نیروی ماناست[1] که این مسئله در نخستین سالهای قرن بیستم اثبات شده و نتیجه گیری گردید.
ز) دیدگاه جامعه شناسان درباره فتیش:
شارل دوبروس در مقاله اش که در سال 1760 در پاریس منتشر شد همه ادیان را برگرفته از فتیشیسم دانست و او فتیشیسم را برای انواع بت پرستی اعم از اشیاءو ارواح به کار برد.
آگوست کنت در بیان سه مرحله شعور انسانی معتقد است تحولات فکری انسان از حالت ربانی و فتیش آغاز می شود و در نهایت به پرستش وجود الهی ختم می گردد. او معتقد است که انسانها در ابتدا یک ارتباط محرمانه و دقیق با جهان داشتند ،از اینرو فتیشها را به عنوان مخلوقات زنده مد نظر قرار دادند.
جان بولاک معتقد است که پائین ترین مرحله حیات انسان مرحله لا دینی است و مرحله دوم فتیش پرستی و بعد توتم پرستی، جادوگری،بت پرستی و در نهایت توحید اخلاقی است.
تیلور در جلد دوم کتاب خود به نام “دین و فرهنگ ابتدایی”فتیشیسم را توجیه نموده و معتقد بود که در نظر انسان ابتدایی فتیش محل ارواح و دارای نیروی مرموز و جادویی است که هر فرد همواره برای تقویت خود و دفع شر دشمنان و شیاطین تعداد زیادی از آنها را همیشه همراه خود دارد. همچنین او فتیشیسم را وسایل و آلات سحر و جادو گری می شمارد که دارای دو خصوصیتند: اولا باطل السحرند و ثانیا خودشان ابزار سحر برای غلبه بر دشمن و دفع خطرات و مشکلاتند که به عقیده انسان بدوی هر کس آنها را همراه داشته باشد از خطر دشمنان و جادوگران و شر شیاطین و ارواح مرموز در امان می ماند. همچنین او فتیشیسم را مقدمه بت پرستی و بت پرستی را صورت تکامل یافته فتیش پرستی قلمداد می کند.
جان ملنیان هم فتیشیسم را نقطه شروع توتمیسم دانسته و معتقد است که:
توتمیسم =فتیشیسم +ازدواج برون همسری+نسل مادر سالار
کارل مارکس هم فتیشیسم را شامل خصوصیات حقیقی و عینی برای موجودات بی جان می شمارد که از آنیمیسم حاصل شده است و اینکه انسان بیزاری خود را نسبت به موقعیت خود در هستی با به تصویر کشیدن بتها و خیالات بیان می کند.
مارسل موس هم به کلی فتیشیسم را رد کرده و آن را نتیجه سوءتفاهم دانشمندان جامعه شناس نسبت به دین می شمارد و آن را از نظر علمی مردود تلقی می نماید.
ل)فتیش نزد ملل بدوی:
همانگونه که گفته شد فتیش نزد انسان بدوی می تواند از اشیاه طبیعی یا مصنوع باشد. برای مثال در میان قبائل بومی جزائر پلی نزی استخوان مردگان فتیش بودند از اینرو بازماندگان مرده مواظب استخوانهای او می شدند و بعضی سرخپوستان آمریکای شمالی فتیشهایی برای معالجه بیماران داشتند که با آنها امراض را از تن مریض دور می کردند مانند پوست یا چنگال جانوران و پرندگان و یا بعضی از چاقوهای سنگی. بعضی بومیان استرالیایی تار مویی به نام “بوی نیا” را فتیش می دانستند و معتقد بودند که آن دارای نیروی جادویی و محافظت کنندگی است. در میان قبائل شانتی در آفریقای غربی نوعی گیاه به نام سومان وجود دارد که به اعتقاد آنها با آن می توان دفع شر نمود و به آرزوهای نشدنی رسید، از این رو جنگجویان آن را در جنگها با خود همراه می برند. در ساحل کنیا گیاهی به نام “ایرکو”دارای چنین خاصیتی است. در میان قبائل مانجا آفریقا بعضی چوبها و گیاهان خشکیده دارای نیروی سحر آمیزند. در میان بومیان کوتوکو آفریقا هم بعضی سنگهای دارای ماهیت خاص تقدس می شوند. بومیان قبیله سارا هم بعضی اشیاء مصنوع مانند ظروف کهنه و سندان آهنگران را افسون آمیز و مکان اجانین و شیاطین دانسته از آن برای سحر و شفای مریض استفاده می کنند.
م)فتیش در میان ملل متمدن:
با وجودی که فتیشیسم از عقاید انسانهای بدوی است ولی ما با کمال تعجب می بینیم که آثار وسیعی از این عقاید در میان ملل متمدن و پیروان ادیان بزرگ جهان دیده می شود. برای مثال در ژاپن تیر و کمان مقدس و مظهر خدایان بوده پرستش واقع می شوند. در آئین شینتو در ژاپن شمشیر، آئینه و جواهرات به نوعی فتیشند. در آئینهای هندویی و بودایی صور ویشنو، شیوا، برهما و الهه های تابعه آنها مانند لکسمی و کالی و.. همچنین تماثیل بودا و دیگر بودهی ستوه ها به صورت مجسمه های سنگی؛ فلزی و جواهر در ممالک خاور دور همگی از دیدگاه جامعه شناسان فتیشند. در آئین یهود شمعدان هفت شاخه و تابوت عهد، در آئین مسیحیت صلیبهای ساخته شده از چوب، سنگ، فلز و جواهر که نزد مسیحیان به حد احترام رسیده اند و شکل آنها را در کلیساها و بر سر قبور و سردر خانه ها و روی سینه نقش می کنند و تمثالهای حضرت مسیح(ع) و مریم مقدس و مجسمه های دیگر قدیسان، آثار نقاشی و مجسمه سازی در کاتدرالهای اروپایی کاتولیک همگی فتیشند. در ایران باستان و دین زرتشت شمع به نوعی فتیش است. در اسلام با وجودی که مخالف انواع فتیش و بت پرستی است ولی به مرور زمان در میان مردم عامه اموری رواج یافت که از نظر جامعه شناسان جملگی فتیشند. از قبیل: تسبیح، سقاخانه ها و ضریح ها، علامت دست روی علمهای عزاداری، خود علم و چلچراغ، دعا ها و تعاویزی که بسیاری از مسلمانان به گردن می آویزند و همراه داشتن سنگهای عقیق و فیروزه.
در ایران هم نمونه های مختلفی از فتیش دیده می شود از جمله: خر مهره ها، آئینه ها، اشکال مختلفی که از ترکیب اسپند و نمک با آئینه یا پولکهای رنگی به صورت قاب درست شده و در بعضی استانهای کشور برای جلوگیری از چشم زخم بر دیوار خانه ها نصب می گردد و یا نصب سر گاو و گوزن و …بر سر در خانه ها به نیت سلامتی و پیروزی و حفظ از بلاها مخصوصا در روستاهای اطراف همدان مثل ماماقان و رزن که به گفته آقای فضایی جمجمه گاو و الاغ را روی بعضی دیوار باغها و خانه های نوساز به منظور دفع شر و چشم زخم آویزان می کنند. در ادبیات و هنر هم نصب شاخ و پر روی کلاهخود جنگجویان و پهلوانان کتب قدیمی چون شاهنامه و …..
همچنین نگه داشتن سکه به عنوان دشت اول در میان کاسبان، جمع آوری فلزات قیمتی، سنگها و جواهرات و عادت به تهیه مجموعه نقاشی، کلکسیون تمبر، سکه و …ناشی از عقیده به فتیش است که جامعه شناسان معتقدند که آدمی از اجداد متوحش خود به ارث برده است و در نهایت احترام به احجار و جمادات و جواهرات و زیور آلات خاص چون انگشتر خاتم و…به مرور ایام صنعت جواهر سازی و زرگری را به وجود آورد و امروزه انگشترهای گرانبها و جواهرات نفیسی در عالم صنعت تولید می گردد.
ن) طلسم و تعویذ:
فتیشهای مرتبط با سحر و جادو بر دو قسمند: طلسم و تعویذ.
طلسم: ماخوذ از واژه یونانی طلسم است و عبارت است از نوشته هایی با علایم اختر شناسی یا دیگر علایم جادویی و یا شی ای که چنین نوشته هایی بر آن باشد، به خصوص اشیایی که بر آنها اشکالی از صور فلکی و دایره البروج و تصاویر جانوران به عنوان ترفندهای جادویی برای در امان ماندن از آسیب چشم زخم نقش شده است. طلسم هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. نام یونانی آن منشا وی را به دوره هلنی متاخر می رساند و عقاید گنوسی به روشنی در کاربرد گسترده آنها منعکس می شود. حاجی خلیفه در ذیل عنوان علم طلسمات می گوید:
“طلسم به معنی گره لاینحل است و علم طلسمات دانشی است که از کیفیت ترکیب قوای فعاله آسمان با قوای منفعل زمین در زمانهای مناسب بحث می کند تا خاصیت و تاثیر لازم را به دست آورد.”
افلاکی معتقد است که علم طلسمات را ارشمیدس اختراع کرده است و بعضی دیگر معتقدند که اولین چیزی که در این علم وضع شد مکعب افلاطون است.
در طلسم با توجه به خاستگاههای آن از نامهای الهی، اسامی فرشتگان، آیاتی از قرآن، علایم نجومی، حروف قبالایی، مربعات جادویی، نشانه های رمل و اسطرلاب و تماثیل جانوران و انسانها استفاده می شود. اسماءالهی به دلخواه و یا بر اساس ارزش عددی حروفی که هر اسم را تشکیل می دهد استفاده می گردد. اسامی فرشتگان و مخصوصا چهار ملک مقرب نیز در میان قرفه های مختلف گنوسی بسیار رایج بوده است و از آن طریق به آئین قبالا نیز راه یافت. برای مثال میکائیل، موکل باران و گیاهان. جبرئیل موکل لشکریان و بادها، عزرائیل موکل مرگ و ارواح آدمیان و اسرافیل، عطاطیل، مطاطرن و… را می توان نام برد. علاوه بر آن در طلسم از حروف قبالایی و علامات نجومی، نشانه های سیارات و صور فلکی نیز استفاده می شود. بخش عمده ای از این الفباها کاملا موهوم و غیر واقعی اند و بسیاری از این علامتها تبدیل یافته و یا تحریف شده حروف عبری و کوفی می باشند. همچنین مربعات جادویی در طلسمات دیده می شوند. اعراب از اوایل قرن دهم میلادی با این روش تنظیم و ترتیب اعداد آشنا بودند و از نوشته های اخوان الصفا چنین بر می آید که آنها مربعات دارای 3،4،5،6،8و 9 ستونی موازی را می شناختند. ولی این مربعات در نوشته های یونانی تا اواخر قرن چهاردهم دیده نمی شود. در این مربعات در هر خانه اعداد و حروفی نوشته می شود که حاصل جمع هر ردیف عمودی یا مورب با یکدیگر برابر خواهند بود. گاه علائم به صورت نشانه های نجومی است و گاه به صورت رمل که در آن از نقطه های ترسیم شده بر روی شن و ریگ استفاده نموده و با اتصال نقاط به صورت تصادفی به وسیله انگشت و یا یک تکه چوب در امتداد چهار سطر ایجاد می نمودند و با پاک کردن اتفاقی چند نقطه نقاط باقیمانده را به صورت عمودی دسته بندی کرده و شکل حاصل را به سعد یا نحس تحلیل می کردند.
تعویذ: فرق طلسم با تعویذ در این است که تعاویذ معمولا کاربردی پیشگیرانه دارند و فرد یا شی مورد نظر را از قرار گرفتن در موقعیتی زیان آور حفظ می کنند در حالیکه طلسم و افسون علاوه بر قدرت پیشگیری از بلایا پس از وقوع پیشامد نیز می توانند در علاج و مداوا و گاه در تبدیل سوءالقضا به حسن القضا به کار روند .از اینرو تعویذ را گونه ای طلسم می شمارند.
تعاویذ انواع گوناگونی دارند که نمونه هایی از آنها عبارتند از:
1/تمیمه: که سنگی با خالهای سفید روی زمینه ای سیاه رنگ و یا بر عکس است که حول یک تسمه به بند کشیده شده و به گردن آویخته می شود تا دافع خطرات باشد. اعراب این سنگهارا بر اندام کودکان خود می آویختند و معتقد بودند که این وسیله کودکانشان را از چشم زخم و شومی و مرگ در امان می دارد.
2/تبخیس: که اشیائی چون استخوان های مردگان، دندان روباه و شیر و یا مواد ناپاک دیگری است که به نوعی موجب نفرت و بیزاری موجودت شربر می گردد. شاید سنجاق قفلی را هم که بعضی از مردم عوام و قدیمی ما نیز برای دورشدن جن به لباس می زنند از این دست باشد.
3/دست فاطمه: تعوبذی به شکل پنجه باز انسان که گویا فاتحان عرب آن را با خود به شبه جزیره ایبری بردند و از انجا به پرو راه یافت.
4/ امام ضامن: تعویذی که همه فرقه های شیعی در هند از آن استفاده می کنند و مرکب از یک یا چند سکه که آنها را در پارچه ای نهاده و می دوزند و قبل از مسافرت به منظور در خواست حمایت از صاحب امر(ع) بر بازو می بندند.
5/شیشه دعاسی: تعویذ رایج در آذربایجان است که بر کاغذ نوشته می شود و آن را بر شانه نوزاد می آویزند.
6/گردنبند های چهل بسم الله و چهار قل که بر چهل قطعه مدور گردنبند حک شده و با خود حمل می کردند.
7/حرز: گونه ای تعویذ که از قطعه باریکی از چرم و ترجیحا پوست آهو تهیه می کنند و آیاتی از قران کریم یا ادعیه را بازعفران روی آن نوشته و در محفظه فلزی کوچکی که برای زنان از طلا و برای مردان از جنس نقره تهیه می شود قرار می دهند و بر گردن می آویزند. این حرز ها معمولا به شکل استوانه ای هستند و انواع آن را بسیار در جوامع اسلامی مشاهده می کنیم مانند حرز یمانی، حرز رقعه الجیب و… ولی این را باید تذکر دهیم که با وجودی که تعاویذ گونهای جادو تلقی می شوند ولی در میان مسلمانان تا حد زیادی از جنبه جادویی آن کاسته شده و باید آن را اثر بخشی در مقوله ایمان و توکل و خلوص نیت به حساب آورد. علاوه بر اینها در اسلام از مجموعه دیگری از تعاویذ برای جلوگیری از چشم زخم استفاده می شود که نمونه هایی از آن عبارتند از:
انگشتر عقیق، دانه های اسپند، سنگ فیروزه، چشم گربه، نمک و زاج که در کتب روایی نیز در باب منافع بسیاری از این تعاویذ روایاتی دیده می شود.
در نهایت باید متذکر شویم که این تحقیق بر مبنای نگاه جامعه شناسی دینی گردآوری شده است و سعی نمودیم برای علمی تر شدن آن از هر گونه نگاه تعصبی و درون دینی خارج شده و با نگاهی واقع گرا به بحث در باب این موضوع بپردازیم و ثانیا وجود این باورها در جامعه اسلامی نمی تواند دلیلی بر تاکید اسلام بر این امور باشد زیرا همانگونه که در ابتدا گفتیم تمایل به شی ای مقدس و همراه نمودن آن از باورهای مردمان بدوی است که تا امروز با وجود پیشرفت تمدن و تکنولوژی همچنان با پذیرفتن رنگ دینی و فرهنگی جوامع گوناگون دنیا به حیات خود ادامه داده است.
فهرست منابع:
1. آریا. غلامعلی. آشنایی با تاریخ ادیان. پایا. چ 5 1385.
2. ترابی. علی اکبر. نظری در تاریخ ادیان. فروزش.چ 6. 1382.
3. جلالی مقدم. تاریخ اجمالی ادیان جهان. سخن. چ 1. 1387.
4. حامدی. گلناز. فرهنگ اصطلاحات ادیان جهان. مدحت. چ 1. 1384.
5. حجتی نجف آبادی. عبدالله. چشم زخم خرافه یا واقعیت. عطاپور. چ1. 1385.
6. حکمت. علی اصغر. تاریخ ادیان. ابن سینا. پ 3. 1345.
7. سالاری قائنی. محمد. پژوهشی در سحر و جادوگری از نظر اسلام. میراث ماندگار.چ 3 .1384.
8. فضایی. یوسف. بنیانهای اجتماعی ادیان ابتدایی. پویان.چ 1 1384.
9. مبلغی آبادانی عبدالله. تاریخ ادیان و مذاهب جهان. منطق. ج1. چ1. 1373.
10. موسی پور. دوازده+یک. مرجع. چ1 . 1387.
11.Temple.R.C.”Fetishism”.Encyclopedia of Religion and Ethics.Hestins.James(ed).vol5.Edingburgh.new york .1981.
12.Lima.Mesquttela.”Fetishism”.The Encyclopedia of Religion.Eliade.Merchea.vol 5.Macimillian.New York .1987.
فتیشیسم