خدا نگهدارنده هستی
بنده نمیتوانم موضوع مدبر الامور بودن خداوند متعال و احاطه و تنظیم و تدبیر ایشان را بر عالم درک کنم.الان بسیاری از قوانین و نظریات علمی(فیزیک.شیمی.زیست و …) میتوانند بصورت عادی و منطقی، وبا یک نظم مشخص و بدون وجود خارق العاده ها و صرفا با کنش های مادی بسیاری از اتفاقات پیرامون ما و این جهان مادی را توجیح کنند.الان تنها کار خدا این است که این قوانین را در اداره و گردش این جهان قرار داده است؟!!!!اصلا این حضور و تدبیر خداوند چگونه قابل مشاهده و احساس است؟!!
در اینجا ما با دو چیز سرو کار نداریم. یکی قوانین و سنت های الاهی و دیگری خود خداوند.
بلکه خود خداوند در ضمن قوانینش حضور دارد و در آن تجلی کرده است. کم و بیش آنچه در اصطلاح فلسفه به نام «نظام جهان» و « قانون اسباب و مسببات» خوانده می شود چیزی جز جریان اراده حکیمانه خدا نیست و در زبان دین «سنت الاهی» نامیده می شود. در چند جای قرآن کریم آمده است که: «هرگز در سنت خدا تغییری نخواهی یافت.» به این معنی که عمل خداوند، قوانین و شیوة مخصوص و فرمول ثابتی دارد و تغییر پذیر نیست.
در سورة فاطر، این مضمون بطور مکرر و مؤکد یاد شده است: «هرگز در سنت خدا تبدیلی نمی یابی (یعنی سنت الاهی تبدیل به سنت دیگر نمی شود، مثل اینکه قانونی نسخ شود و قانونی دیگر جای آن را بگیرد) و هرگز در سنت خدا تغییری نمی یابی (نظیر اینکه در یک قانون قراردادی، تبصره ای اضافه می شود و یا قسمتی از آن لغو می شود و تغییراتی در آن داده می شود، بدون آنکه اصل قانون لغو شود.) »
به بیان دیگر، سنت و قانون، چیزی نیست که آفرینش خاص و خلقت جداگانه ای به آن تعلق بگیرد. قانون، یک مفهوم کلی و انتزاع ذهنی است و در خارج به شکل کلیت و قانون بودن وجود ندارد. آنچه در خارج وجود دارد همان نظام علت و معلول و درجات و مراتب وجود است که در ذهن ما تجرید می یابد و انتزاع می شود و به صورت «قانون» منعکس می گردد. هستی درجاتی دارد و هر درجة آن موقعیت ثابت و مشخصی دارد. نمیتوان تصور کرد که علتی موقعیت خاص خود را به دیگری بسپارد و یا معلولی از جای خود نقل مکان کند؛ و همین حقیقت است که این گونه تعبیر می شود: جهان قانون دارد.
پس قانون آفرینش، یک قرارداد و اعتبار نیست، زیرا از چگونگی هستی اشیاء انتزاع شده است و به همین دلیل، تبدیل و تغییر برای آن نیز محال است.
بنابراین سنت الاهی در قالب قوانین حاکم برهستی جاری است و عمل میکند و چنان چه پیش از این هم اشاره شد در الاهیات شیعی، خداوند جهان را با قوانین و سنتهای الاهی به واقع موجود که مخلوق خود اوست، تدبیر میکند و خود در جزء جزء این تدبیر حضور دارد.
شاید تمثیل مادی برق و روشنایی چراغ در ذهن کارگشای فهم مطلب بشود . هستی هم قوام و نگهدارنده دارد بدون آن نیست می شود اگر چه مانند همه مسائل فلسفی در حوزه تصور ما نگنجد .
خدا نگهدارنده هستی