خسرو پرویز مانع نشر اسلام در ایران
اولا : پیامبر اسلام نامه به خسرو پرویز نوشت نه به یزد گرد سوم
دوما: عمر ابن خطاب منافق (منافق بودن عمر از انجا است که امیر المومنین علی را کنار گذاشت و خود را به عنوان جانشین پیامبر جازد)نامه به یزد گرد نوشت
سوما: نیازی نبود که پیامبر بخواهد مردم ایران را خدا پرست کند چون ایرانیها دینشان زردتشت بود ( پندار نیک رفتار نیک کردار نیک) و خدا را پرستش میکردند
چهارم: پس نیازی به جنگ و خونریزی نبود چون ایرانیها خدا پرستش میکردند فقط مسلمان نبودند زردتشت که بودند به خدا ایمان داشتند
جنگ و خونریزی را باید با کافران انجام داد مانند هند و چین و ژاپن که به خدا ایمان ندارند نه ایرانیها که خدا را کاملا می شناختند ما کوروش کبیر را داشتیم ما زردتشت بزرگ را داشتیم ما نژاد اریایی هستیم و به خدا ایمان داشتیم
عمر خدا لعنت شده ما ایرانیها را با چینیها و هندیها اشتباه گرفته است ای کاش که ان زمان من زنده بودم و سر از تن ابوبکر و عمر و عثمان جدا میکردم که انقدر اینها احمق هستند که نمی دانند که کی دوستشان است و کی کافر است همچین احمق هایی لیاقت ریاست دم در توالت راهم ندارند ان وقت مردم عربستان انقدر بیشعور هستند که به این سه کله پوک میگویند خلفای راشدین
جانشین پیامبر فقط علی بود
1-درست است پیامبر اسلام به خسرو پرویز نامه نوشت ، او نامه پیامبر را پاره کرد و دستور دستگیری پیامبر را صادر کرد .
2- نماینده نیروهای لشکر اسلامی نزد یزدگرد آمد و پیام لشکر اسلام را رساند که آنان نپذیرفتند .
3-تمام حرف نیروهای اسلامی به دشمنان این بود که یا بیایید مسلمان بشوید تا سعادت دو جهان را بیابید، یا بر اعتقاد و دین خود اما زیر پرچم اسلام باشید و یا بجنگید .
4- با آمدن پیامبر جدید دین قبلی نسخ می شود و باید بندگان خدا دین جدید را بپذیرند . اما حاکمان دین جدید را برخلاف منافع خود می پندارند و مانع می شوند لذا درگیری پیش می آید . خسرو پرویز دعوت پیامبر را نپذیرفت و تصمیم به کشتن پیامبر جدید گرفت. اینگونه حاکمان فقط به شمشیر متکی هستند و حرف حق به قلبش فرو نمی رود و گرنه تصمیم به قتل پیامبر نمی گرفت . این نوع حکومت ها بخاطر ظلم و ستمشان بر بندگان خدا مانع پیشرفت دین جدیدهستند طبعا باید برای نجات انسانهای تحت امرشان از میان برداشته شوند .
5-پیامبر خدا چون خلیفه خدا در زمین است لذا همه رفتارهایش به دستور خداست و به دستور خدا به حاکم ایران نامه نوشت نه این که از پیش خود دست به این کار بزند. دین زردشت پیامبر، تحریف شده لذا دوره آن به سر آمده و خیلی از تعالیم آن نمانده است. برای همین است که مردم ایران از قرن سوم هجری قمری به بعد کمکم رو به اسلام آوردند، هرچند عده ای معدود هم تا به امروز زرتشتی مانده اند . هر دانشمند با انصافی اگر تحقیق کند خواهد دید که دین اسلام کاملتر از همهی ادیان دیگر است و آن را به عنوان دین خدا می پذیرد .
6- آن زمان مردم ایران حکومت خود را بخاطر ظلم و ستم زیاد بر آنها نخواستند لذا در برابر حمله مسلمانان آن را یاری نکردند . آنان وقتی حقانیت دین جدید را در برخورد با مردم دیدند نخواستند با دین جدید مبارزه کنند و به این خاطرحکومت ساسانی شکست خورد .
7-ما شیعه اثنی عشری هستیم و علی و آل علی علیهم السلام را جانشینان بر حق پیامبر و خلفای ثلاثه را بعد از جریان سقیفه غاصب جایگاه پیامبر(ص) می دانیم معتقدیم باید موانع گسترش دین خدا از میان برداشته شود، چرا که این دین برای نجات و سعادت بشریت آمده و مختص گروه یا جغرافیای خاصی مثل عرب در حجاز نیست بلکه دینی جهانی است حالا این حذف موانع چه به دست امام معصوم حضرت علی علیه السلام صورت گیرد و چه به دست عمر بن خطاب، تفاوتی در اصل آن نیست، اما در نحوه اجرای این حذف موانع به دست خلیفه دوم ایراد وجود دارد که باید در جای دیگر به آن پرداخت .
خسرو پرویز مانع نشر اسلام در ایران
