دین و اندیشه
عرف و تطبیق آن به دین
ممنونم از پاسخ دادنتون خب همسر من میگه مگه فقط با نماز خودن باید با خدا حرف زد ،میگه من همیشه با خدا حرف میزنم و درد و دل میکنم ولی نه با نماز خودن بلکه به زبان فارسی خودم
و اینکه همسر من میگه مردم بت پرست شدن خب شما میگید چطور .میگه مردم اینقدر ضریح رو قبول دارن و خودشونو می چسبونن بهش به خاطر همین من امامارو قبول دارم فقط به عنوان انسان هایی پاک ، خوب و بزرگ و بیشتر بیشتر یا جوری دیگه بگم فقط خدا رو میپرستم و یکتا پرست هستم
وحی الهی متفاوت از رفتارهای قانونی یا غیر قانونی انسانهاست . امروزه بسیاری از امور بصورت عرفهای مقبول در جامعه مورد پذیرش قرار گرفته اند . موارد بسیاری ازین عرفها خلاف دین یا قانون است . عرف چیزی است که بین مردم رایج و مورد عمل باشد و عرف اصطلاحات مختلف دارد گاهی عرف متدینین گفته می شود یعنی آنچه متدینین بر آن تکیه دارند. گاهی عرف متخصیصن گفته می شود- و گاهی هم عرف مطلق گفته می شود که همه مردم مورد نظرند. بهر حال عرف مورد توجه هر شخصی ، همان است که دیده و در آن هست .
عرف و عادت با وجود اختلاف سیستم های حقوقی و نیز با وجود اختلاف نظرجامعه شناسان حقوق و حقوق دانان درباره اساس، کیفیت و میزان احترام و اعتبارآن در جوامع، یکی از منابع مهم حقوق به شمار می رود که نقش اساسی و مؤثری رادر تمام رشته های دانش حقوق به عهده دارد. عرف بیان گر اراده جامعه و قواعد عرفی حقوق که وضع شده به وسیله ی همه ی مردمان است، بر مبنای خواسته های مردم استوار می باشد. این قواعد که از طریق عرف و عادت بین مردم اشاعه می یابند. از دیدگاه تاریخی آن گاه که ملت ها پا به هستی نهادند، عرف به تنهایی اساس همه ی پدیده های اجتماعی بود و اصولا روابط اجتماعی جز به صورت عرف وعادت نمی توانسته جریان داشته باشد.
قانون به مراتب دیرتر از عرف پدید آمد و عرف پیش قراول حقوق و قواعد عرفی، منبع اصلی مقررات حقوقی به شمار می آمد.
عرف ، جاده تحولات حقوق را هموار و آماده و درنگهداری آن نظارت و پاره ای از وسایل فنی آن را معلوم و مشخص می نمود تا قانون در آن جای گزین گردد. بدین سان عرف نقش مهمی در ایجاد حقوق داشته است. کاربرد و بهره مندی از قواعد و مقررات عرفی تنها نصیب آدمیان پیشین نبود و این تنها مردمان باستان نبوده اند که در تحت رژیم عرف های سنتی زندگی می کرده اند. بلکه امروزه هنوز کشورهایی وجود دارند که از نظام حقوق عرفی پیروی می کنند. اگر چه امروزه عرف، که عامل بزرگی در تحولات قانون گذاری ملت ها بوده است، با حضور و پدید آمدن قانون مکتوب ، از نیروی آن کاسته شده است
عرف و عادت با وجود اختلاف سیستم های حقوقی و نیز با وجود اختلاف نظرجامعه شناسان حقوق و حقوق دانان درباره اساس، کیفیت و میزان احترام و اعتبارآن در جوامع، یکی از منابع مهم حقوق به شمار می رود که نقش اساسی و مؤثری رادر تمام رشته های دانش حقوق به عهده دارد. عرف بیان گر اراده جامعه و قواعد عرفی حقوق که وضع شده به وسیله ی همه ی مردمان است، بر مبنای خواسته های مردم استوار می باشد. این قواعد که از طریق عرف و عادت بین مردم اشاعه می یابند. از دیدگاه تاریخی آن گاه که ملت ها پا به هستی نهادند، عرف به تنهایی اساس همه ی پدیده های اجتماعی بود و اصولا روابط اجتماعی جز به صورت عرف وعادت نمی توانسته جریان داشته باشد.
قانون به مراتب دیرتر از عرف پدید آمد و عرف پیش قراول حقوق و قواعد عرفی، منبع اصلی مقررات حقوقی به شمار می آمد.
عرف ، جاده تحولات حقوق را هموار و آماده و درنگهداری آن نظارت و پاره ای از وسایل فنی آن را معلوم و مشخص می نمود تا قانون در آن جای گزین گردد. بدین سان عرف نقش مهمی در ایجاد حقوق داشته است. کاربرد و بهره مندی از قواعد و مقررات عرفی تنها نصیب آدمیان پیشین نبود و این تنها مردمان باستان نبوده اند که در تحت رژیم عرف های سنتی زندگی می کرده اند. بلکه امروزه هنوز کشورهایی وجود دارند که از نظام حقوق عرفی پیروی می کنند. اگر چه امروزه عرف، که عامل بزرگی در تحولات قانون گذاری ملت ها بوده است، با حضور و پدید آمدن قانون مکتوب ، از نیروی آن کاسته شده است
عرف و تطبیق آن به دین