دین و اندیشه

تقیّه و برائت

پرسش و پاسخ

شبهه: برای شیعه بودن علاوه بر حب اهل بیت (ع) باید بیزار بود از ظالمین به حق اهل بیت (ع). چرا حاکمان اسلامی ما مانند ائمه جمعه و مخصوصا رهبر و امام خمینی هیچ جا اظهار بیزاری نکردن اگر شیعه هستند؟ و حتی فتوا صادر کردند که حرام است اهانت به مقدسات اهل سنت حتی چنین مسئله ای با بیان بحث وحدت قابل توجیه نیست.

پاسخ کوتاه:
از قدیم در بین شیعیان متاسفانه افرادی در مقابل امام معصوم علیه السلام ایستاده و بر کار و دستور معصومین علیهم السلام خرده گیری و اهانت به ساحت منزه آنان داشتند. چنین افرادی بر خلاف دستور دین و برعکس تکلیف دینی متوقع بودند امام معصوم علیه السلام باید به حرف آنها گوش دهد. اگر شیعیان تبعیت مطلق از معصوم را سرلوحه امور شان داشتند و یا امروزه دستور امام خمینی قدس سره و امام خامنه ای ادام الله عزه پیروی و تبعیت حداقل در همین یک دستور دینی به نام تقیّه را داشتند ، الآن تعداد شیعیان، چندین برابر تعداد فعلی بود؛ امّا ترک تقیّه باعث شد در طول تاریخ، بارها شیعیان بدتر از داعش ِ فعلی قتل عام کردند. جیره خواران انگلیسی، از شبکه‌های ماهواره‌ای مستقرّ در کشورهای غربی حتی با لباس مقدس روحانیت تلاش می‌کنند شیعیان را دعوت به سبّ و لعن علنی کنند تا زمینه برای جنگ بین شیعه و سنّی فراهم شود؛ تا غربی‌ها بتوانند با استفاده از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» به منافع خود برسند.


1- باید از دشمنان خدا و دین بر اساس فرمان و راهنمایی خود اهل بیت علیهم السلام برائت جسته و بیزار باشیم.

2- افرادی که به میل و هوس خود یا خلاف حکم ولی فقیه یا خلاف فتوای هر یک از مراجع عظام تقلید مبنی بر وجوب حفظ و دفاع از جان و ناموس و مال مسلمین، کارهایی را تحت عنوان برائت انجام دهند، گناهکارند.

3- لازمه‌ی بیزار بودن از فلان دشمن اهل بیت، منحصر در به زبان آوردن این بیزاری و لعن کردن او با اسم نیست. بیزاری در قلب و بیزاری از اعمال آنها اصل و طبق نظر دانشمندان بزرگ دین است. اگر کسی در قلب خود از دشمنان اهل بیت علیهم السلام بیزار است ولی بنا به مصالحی، آن را بر زبان نمی‌آورد، کافی است.
4- اگر به زبان آوردن این بیزاری، موجب آسیب رسیدن به اسلام و شیعه شود، یا جان و مال مسلمانان و شیعیان را به خطر اندازد، در آن صورت، نه تنها واجب و مستحبّ نیست، بلکه حرام است.
5- در زیارت عاشورا، تقرب الی الله، هدف برائت جستن اعلام شده است نه دشنام علنی دادن یا نه اینکه دل ما خنک بشود.
6- در زیارت امین الله دوری جستن از رفتار و اخلاق دشمنان خدا برنامه کاری یک مسلمان است.
7- در بعضی شرائط، به حکم اهل بیت علیهم السلام بر شیعیان واجب است تقیّه کنند. روایات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام داریم که تقیّه را در بعضی شرائط بر شیعیان واجب کرده‌اند. برای نمونه: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : «یَا مُعَلَّى اکْتُمْ أَمْرَنَا وَ لَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ کَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَمْ یُذِعْهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ جَعَلَهُ نُوراً بَیْنَ عَیْنَیْهِ فِی الْآخِرَةِ یَقُودُهُ إِلَى الْجَنَّةِ یَا مُعَلَّى مَنْ أَذَاعَ حَدِیثَنَا وَ أَمْرَنَا وَ لَمْ یَکْتُمْهَا أَذَلَّهُ اللَّهُ بِهِ فِی الدُّنْیَا وَ نَزَعَ النُّورَ مِنْ بَیْنِ عَیْنَیْهِ فِی الْآخِرَةِ وَ جَعَلَهُ ظُلْمَةً تَقُودُهُ إِلَى النَّارِ یَا مُعَلَّى إِنَّ التَّقِیَّةَ دِینِی وَ دِینُ آبَائِی وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا تَقِیَّةَ لَهُ یَا مُعَلَّى إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ یُعْبَدَ فِی السِّرِّ کَمَا یُحِبُّ أَنْ یُعْبَدَ فِی الْعَلَانِیَةِ یَا مُعَلَّى إِنَّ الْمُذِیعَ لِأَمْرِنَا کَالْجَاحِدِ بِه» (المحاسن؛ ج 1؛ ص255)؛ ترجمه: «معلّى بن خنیس نقل کرده از امام صادق ـ علیه السّلام ـ که فرمودند: اى معلّى! امر ما (ولایت ما) ما را پنهان کن و آن را فاش مگردان! زیرا کسى که امر ما را پنهان کرده و آن را فاش ننماید خدا او را در دنیا و در این جهان، عزیز و گرامى دارد، و در آخرت، آن را نوری میان دو چشمش قرار دهد که او را به دنبال خود به بهشت مى ‌برد. اى معلّى! کسى که حدیث ما و امر ما را فاش نموده و آنها را کتمان نکند خدا او را در دنیا ذلیل و خوار گرداند، و در آخرت نور میان دو چشمش را کنده و برداشته و آن را ظلمت و تاریکى می‌گرداند که او را بسوى آتش می‌کشاند. اى معلّى! تقیّه، دین من و دین پدرانم است؛ و دین ندارد کسى که تقیّه ندارد. اى معلّى! خدا دوست دارد که در پنهانى عبادت و بندگى شود، چنان که دوست دارد آشکارا عبادت شود. اى معلّى! فاش کننده‌ی امر ما، همانند انکارکننده‌ی آن است».
طبق این حدیث، بر شیعیان واجب است که در جای خود، تقیّه کنند؛ و جان خودشان و دیگر شیعیان و همچنین مذهب شیعه را به خطر نیندازند. و اگر کسی در چنین جایی، تقیّه نکرد، طبق این حدیث، او در حکم دشمن اهل بیت علیهم السلام است.
8- روایت دیگر: عَنْ أَبِی عُمَرَ الْأَعْجَمِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : «یَا أَبَا عُمَرَ إِنَّ تِسْعَةَ أَعْشَارِ الدِّینِ فِی التَّقِیَّةِ وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا تَقِیَّةَ لَهُ وَ التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ شَیْ ءٍ إِلَّا فِی النَّبِیذِ وَ الْمَسْحِ عَلَى الْخُفَّیْن؛ ابى عمر اعجمى از امام صادق علیه السلام نقل کرده به من فرمودند: اى أبا عمر! همانا نُه دهم دین، در تقیّه است؛ و کسى که تقیّه ندارد، دین ندارد. و تقیّه در هر چیزی است جز در نوشیدن نبیذ (نوعی شراب) و مسح کردن بر روى کفش»(الکافی (ط – الإسلامیة)؛ ج 2 ؛ ص217).
طبق این حدیث، نُه دهم دین، در گرو تقیّه است؛ یعنی اگر تقیّه نباشد، نُه دهم دین، نابود می‌شود. لذا تقیّه نکردن در جایی که باید تقیّه کرد، جنایت بزرگی است؛ طوری که ترک تقیّه، طبق این حدیث، مساوی با بی‌دینی است.
طبق این حدیث، در تمام امور اسلام، تقیّه هست جز در دو چیز، یعنی نوشیدن نبیذ و دیگری در مسح روی کفش در هنگام وضو.
9- «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «التَّقِیَّةُ مِنْ دِینِ اللَّهِ- قُلْتُ مِنْ دِینِ اللَّهِ قَالَ إِی وَ اللَّهِ مِنْ دِینِ اللَّهِ وَ لَقَدْ قَالَ یُوسُفُ علیه السلام : أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ وَ اللَّهِ مَا کَانُوا سَرَقُوا شَیْئاً وَ لَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ ع إِنِّی سَقِیمٌ وَ اللَّهِ مَا کَانَ سَقِیماً؛ ابو بصیر گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: «تقیّه از دین خدا است.» گفتم: «از دین خدا؟!» فرمودند: «آرى، از دینت خداست؛ یوسف گفت: «ای کاروانیان! همانا شما دزد هستید» به خدا که آنها چیزى ندزدیده بودند. و ابراهیم گفت: «همانا من بیمارم» در حالی که به خدا بیمار نبود» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص217). طبق این حدیث، تقیّه، جزء دین خدا و از واجبات دین است.
حضرت یوسف علیه السلام برای آنکه برادرش بنیامین را پیش خود نگه دارد، حیله کرد و خودش پیمانه را در بار آنها پذاشت و بعد گفت شما دزد هستید در حالی که آنها پیمانه را ندزدیده بودند. منظور یوسف علیه السلام این بود که شما مرا در کودکی دزدیدید و فروختید، ولی تقیّه کرد و این حقیقت را فاش نکرد.
از ابراهیم علیه السلام نیز خواستند که با قومش به گردش برود، ولی ان حضرت فرمودند: «من بیمارم» در حالی که بیمار نبودند. چنین کردند تا در شهر بمانند و بتها را بشکنند.
10- عَنْ حَبِیبِ بْنِ بِشْرِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ لَا وَ اللَّهِ مَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ شَیْ ءٌ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنَ التَّقِیَّةِ یَا حَبِیبُ إِنَّهُ مَنْ کَانَتْ لَهُ تَقِیَّةٌ رَفَعَهُ اللَّهُ یَا حَبِیبُ مَنْ لَمْ تَکُنْ لَهُ تَقِیَّةٌ وَضَعَهُ اللَّهُ یَا حَبِیبُ إِنَّ النَّاسَ إِنَّمَا هُمْ فِی هُدْنَةٍ فَلَوْ قَدْ کَانَ ذَلِکَ کَانَ هَذَا؛ حبیب بن بشر گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: پدرم مى ‌گفت: نه به خدا که نزد من چیزی محبوب‌تر از تقیّه نیست. ای حبیب! آن را که در تقیه باشد، خدایش سربلند و سرافراز گرداند. و آن که در تقیه نباشد، خدایش پست و بى ‌مقدار سازد. ای حبیب! اکنون مردم وارد دوره‌ی سازش و زندگى مسالمت‌آمیز شده‌ اند. و اگر آن باشد، این هم هست (یعنى اگر امام قائم ظهور کند و فرمان جهاد دهد با مخالفان، ترک تقیّه هم عملى شود)» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص217).
طبق این حدیث، در زمانی که شیعه و سنّی، در حال زندگی مسالمت‌آمیز هستند، تقیّه بر شیعیان لازم است.
11. روایت دیگر: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «اتَّقُوا عَلَى دِینِکُمْ فَاحْجُبُوهُ بِالتَّقِیَّةِ فَإِنَّهُ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا تَقِیَّةَ لَهُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِی النَّاسِ کَالنَّحْلِ فِی الطَّیْرِ لَوْ أَنَّ الطَّیْرَ تَعْلَمُ مَا فِی أَجْوَافِ النَّحْلِ مَا بَقِیَ مِنْهَا شَیْ ءٌ إِلَّا أَکَلَتْهُ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ عَلِمُوا مَا فِی أَجْوَافِکُمْ أَنَّکُمْ تُحِبُّونَّا أَهْلَ الْبَیْتِ لَأَکَلُوکُمْ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَنَحَلُوکُمْ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً مِنْکُمْ کَانَ عَلَى وَلَایَتِنَا؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: نگه دارید دینتان را! و آن را با تقیّه بپوشانید! همانا هر که تقیّه ندارد، ایمان ندارد. همانا شما در میان مردم (مردم غیرشیعه) چون زنبور عسل باشید میان پرندگان! اگر پرنده ‌ها مى‌ دانستند درون زنبور عسل چیست؟ چیزى از آن نمى ‌ماند که آن را نخورند؛ و اگر مردم بدانند که در درون دل شما چیست و بفهمند که شما ما اهل بیت را دوست مى ‌دارید، شما را با زبانشان می‌خورند و از شما در نهان و عیان بدگویی می‌کنند.خدا رحمت کند بنده اى از شماها را که بر دوستى و ولایت ما باشد» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص218).
طبق این حدیث، بر شیعیان لازم است که با تقیّه، دین و مذهب خود را حفظ کنند. چرا که ترک تقیّه باعث می‌شود که مخالفان شیعه، علیه شیعه تبلیغ کنند.
امروز عدّه‌ای هستند که تقیّه را کنار نهاده‌اند و بهانه دست دشمنان شیعه می‌دهند و نتیجه‌اش شده است کشتار این همه شیعه در پاکستان و افغانستان و کشمیر و عراق و سوریّه و … . طبق احادیث، خون این همه شیعه، به گردن آنهایی است که تقیّه نکرده و اینها را به کشتن داده‌اند.
12. روایت دیگر: عَنْ حَمَّادِ بْنِ وَاقِدٍ اللَّحَّامِ قَالَ: «اسْتَقْبَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی طَرِیقٍ فَأَعْرَضْتُ عَنْهُ بِوَجْهِی وَ مَضَیْتُ فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ بَعْدَ ذَلِکَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی لَأَلْقَاکَ فَأَصْرِفُ وَجْهِی کَرَاهَةَ أَنْ أَشُقَ عَلَیْکَ فَقَالَ لِی رَحِمَکَ اللَّهُ وَ لَکِنَّ رَجُلًا لَقِیَنِی أَمْسِ فِی مَوْضِعِ کَذَا وَ کَذَا فَقَالَ عَلَیْکَ السَّلَامُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا أَحْسَنَ وَ لَا أَجْمَل؛ حماد بن واقد گوید: در میان راهى با امام صادق ـ علیه السّلام ـ مواجه شدم، رو گردانیده و گذشتم، سپس خدمتش رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم، من شما را می‌بینم و رو برمی‌گردانم، زیرا نمی‌خواهم شما را به مشقّت اندازم. امام فرموندد: خدایت رحمت کند! ولى دیروز در جایی مردى (از شیعیان) مرا دید و گفت «علیک السّلام یا ابا عبد اللَّه» ؛ کارش نیکو نبود؛ کارش زیبا نبود» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص218).
جناب حمّاد، می‌دانست که امام صادق علیه السلام تحت نظر جاسوسان حکومتی است، لذا طوری با آن حضرت برخورد می‌کرد که انگار ایشان را نمی‌شناسد؛ تا دشمنان، ندانند که آن حضرت، چقدر شیعه دارد. آن حضرت هم کار او را تأیید کردند و فرمودند ولی شیعه‌ی دیگری دیروز مرا دید و تقیّه نکرد و کار بدی کرد که تقیّه نکرد.
13. روایت دیگر: عَنْ هِشَامٍ الْکِنْدِیِّ قَالَ: « سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا یَسْبِقُونَکُمْ إِلَى شَیْ ءٍ مِنَ الْخَیْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْ ءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْخَبْ ءِ قُلْتُ وَ مَا الْخَبْ ءُ قَالَ التَّقِیَّةُ؛ هشام کندى گوید: شنیدم امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمودند: مبادا کارى کنید که ما را بدان سرزنش کنند! همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند. براى کسى که به او دل داده‌ اید (امام خود) زینت باشید و عیب و ننگ نباشید! در میان عشائر آنها نماز بخوانید و از بیمارانشان عیادت کنید و بر جنازه آنها حاضر شوید، مبادا آنها در هیچ خیرى از شما پیشى گیرند که شما نسبت به خیر از آنها سزاوارترند. به خدا سوگند که خدا به چیزى که محبوب‌تر باشد نزد او از «خب ء» عبادت نشده، عرض‌کردم «خب ء» چیست؟ فرمودند: تقیّه» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص219).
منظور از «عشائر آنها» عشیره‌های سنّی هستند.
حضرت می‌فرمایند در نماز جماعت اهل سنّت شرکت کنید و به عیادت بیماران آنها بروید و در تشیع جنازه‌ی آنها حاضر شوید؛ و موجب بدنامی ما اهل بیت نشوید. پس اهل تقیّه باشید؛ که بندگی در حال تقیّه، بهترین شکل بندگی خداست.
14. روایت دیگر: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «إِنَّمَا جُعِلَتِ التَّقِیَّةُ لِیُحْقَنَ بِهَا الدَّمُ فَإِذَا بَلَغَ الدَّمَ فَلَیْسَ تَقِیَّة؛ امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمودند: جز این نیست که تقیّه براى جلوگیرى از خونریزى قرار داده شده، پس هر گاه کار به خونریزى رسد تقیه نباشد» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص220).
یعنی تقیّه برای حفظ جان شیعیان است. بر این اساس، آنهایی که تقیّه را ترک می‌کنند و موجب کشته شدن شیعیان می‌شوند، در قتل آنها شریک هستند.
15. روایت دیگر: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: کُلَّمَا تَقَارَبَ هَذَا الْأَمْرُ کَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِیَّة؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: هر چه این امر (ظهور امام زمان) نزدیکتر شود، تقیّه سخت‌تر گردد» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص220).
16. حقیقتاً هم در زمان ما، تقیّه، دشوارتر است؛ چرا که با وجود این همه ابزارهای اطلاع رسانی، تقیّه دشوار است. البته به همان اندازه هم واجبتر است؛ چرا که امروز دشمنان شیعه، دنبال بهانه هستند تا شیعه را از اساس نابود کنند. لذا نباید بهانه دستشان داد. و نمیتوان از میدان مبارزه گریخت .تبعیت از حکم ولی فقیه در این موارد حاکمیت دارد .
17. «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّةِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّةِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَةُ صِبْیَانِیَّة ــــ امام باقر علیه السّلام فرمودند: با آنها (مخالفان) آشکارا درآمیزید و در نهان، از آنها بگریزید، هر گاه فرمانروائى کودکانه باشد.» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص220).
یعنی وقتی مخالفان شیعه، مثل کودکان، سر دعوا دارند و دنبال بهانه هستند برای درگیر شدن، در ظاهر، با آنها باشید ولی در باطن و نهان، از آنها بیزار باشید!
18. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا قَتَلَنَا مَنْ أَذَاعَ حَدِیثَنَا قَتْلَ خَطَإٍ وَ لَکِنْ قَتَلَنَا قَتْلَ عَمْدٍ؛ حضرت صادق علیه السلام فرمودند: آنکه سخن ما را فاش کند ما را به خطا نکشته است بلکه از روى عمد ما را کشته است» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص370).
برخی از سخنان اهل بیت علیهم السلام طوری است که اگر فاش شود، دشمنان اهل بیت، خود آنها یا شیعیانشان را می‌کشند.
حضرت در این حدیث، می‌فرمایند کسی که این گونه سخنان را فاش کند و موجب قتل ما (اهل بیت و شیعیان) شود، دچار قتل عمد شده نه قتل خطاء.
19. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ: «قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ یُحْشَرُ الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَا نَدِیَ دَماً فَیُدْفَعُ إِلَیْهِ شِبْهُ الْمِحْجَمَةِ أَوْ فَوْقَ ذَلِکَ فَیُقَالُ لَهُ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِ فُلَانٍ فَیَقُولُ یَا رَبِّ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّکَ قَبَضْتَنِی وَ مَا سَفَکْتُ دَماً فَیَقُولُ بَلَى سَمِعْتَ مِنْ فُلَانٍ رِوَایَةَ کَذَا وَ کَذَا فَرَوَیْتَهَا عَلَیْهِ فَنُقِلَتْ حَتَّى صَارَتْ إِلَى فُلَانٍ الْجَبَّارِ فَقَتَلَهُ عَلَیْهَا وَ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِهِ؛ محمد بن مسلم، گوید: شنیدم از امام باقر علیه السلام مى ‌فرمودند: بنده روز قیامت محشور شود و خونى به گردن ندارد؛ پس به اندازه‌ی یک خونِ حجامت یا بیشتر، به او داده شود و به او گفته شود: این است بهره‌ی تو از خون فلان کس. و او گوید: پروردگارا! همانا تو مى ‌دانى که وقتی جان مرا گرفتى، من خون کسى را نریخته بودم. خدای متعال می‌گوید: آرى، تو از فلانى روایتى چنین و چنان شنیدى و آن را روایت کردى و آن روایت نقل شد تا به فلان ستمگر رسید و آن ستمگر، او را کشت؛ و این سهم و بهره‌ی تو است از خون او» (الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج 2 ؛ ص370)؛ یعنی اگر کسی تقیّه نکرد و باعث شد دشمنان اهل بیت، شیعه‌ای را بکشند، او هم در قتل آن شیعه، شریک است.
نتیجه:
از قدیم در بین شیعیان متاسفانه افرادی در مقابل امام معصوم علیه السلام ایستاده و بر کار و دستور معصومین علیهم السلام خرده گیری و اهانت به ساحت منزه آنان داشتند. چنین افرادی بر خلاف دستور دین و برعکس تکلیف دینی متوقع بودند امام معصوم علیه السلام باید به حرف آنها گوش دهد.
اگر شیعیان تبعیت مطلق از معصوم را سرلوحه امور شان داشتند و یا امروزه دستور امام خمینی قدس سره و امام خامنه ای ادام الله عزه پیروی و تبعیت حداقل در همین یک دستور دینی به نام تقیّه را داشتند ، الآن تعداد شیعیان، چندین برابر تعداد فعلی بود؛ امّا ترک تقیّه باعث شد در طول تاریخ، بارها شیعیان بدتر از داعش ِ فعلی قتل عام کردند. جیره خواران انگلیسی، از شبکه‌های ماهواره‌ای مستقرّ در کشورهای غربی حتی با لباس مقدس روحانیت تلاش می‌کنند شیعیان را دعوت به سبّ و لعن علنی کنند تا زمینه برای جنگ بین شیعه و سنّی فراهم شود؛ تا غربی‌ها بتوانند با استفاده از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» به منافع خود برسند.

تقیّه و برائت

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا