نقش شناخت ائمه(ع) در خودسازی
من میخواهم بدانم که چگونه و چطور ایمه هدی(علیهم السلام) را بشناسم زیرا که شناخت انها شناخت خدا و کسی که خدا را شناخت گناه و معصیتى مرتکب نمیشود و اگر ما انسانها خدا را به درستی و کامل میشناختیم،گناهی مرتکب نمی شدیم.
با سپاس.
پاسخ کوتاه:
بله اگر خدا را بشناسیم به معرفت رسول و ائمه و معرفت انبیا و اوصیا نایل می شویم، و اگر خدا را درست به قدر لازم نشناسیم رسول و امام را نیز نمی شناسیم و آن وقت به ضلالت و گمراهی و فسق و گناه می افتیم(فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک…). همچنین خداشناسی معصومان و اولیای الهی در اوج خداشناسی ممکن قرار داره و ایشان خود باب خداشناسی سایرین هستند. البته باز حق معرفت الهی ادا نمی شود؛ زیرا خداوند بی نهایت است و هیچ موجود ممکنی را قادر بر درک ذات الهی بصورت تمام نیست، بلکه هر موجودی به اندازه ظرفیت خود قادر خواهد بود خدا را بشناسد.
بله اگر خدا را بشناسیم به معرفت رسول و ائمه و معرفت انبیا و اوصیا نایل می شویم، و اگر خدا را درست به قدر لازم نشناسیم رسول و امام را نیز نمی شناسیم و آن وقت به ضلالت و گمراهی و فسق و گناه می افتیم(فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک…). همچنین خداشناسی معصومان و اولیای الهی در اوج خداشناسی ممکن قرار داره و ایشان خود باب خداشناسی سایرین هستند. البته باز حق معرفت الهی ادا نمی شود؛ زیرا خداوند بی نهایت است و هیچ موجود ممکنی را قادر بر درک ذات الهی بصورت تمام نیست، بلکه هر موجودی به اندازه ظرفیت خود قادر خواهد بود خدا را بشناسد.
باید توجه داشته باشیم که برای رسیدن به مراتب بالای تقوا و پاکی، باید از خود مراقبت نمود، اخلاقی و عقلانی رفتار کرد و برنامه ای برای خودسازی داشت. و از همه مهمتر برنامه ای برای رشد اخلاقی داشت.آنچه در جهان امکان یافت می شود، موهبت الهی است: «وما بِکم مِن نعمة فمِن الله» نحل/53 ؛ ولیّ نعمت نعمتها خداست، لیکن درجات مواهب خدا فرق می کند، علل عادی بعضی از امور، فراوان و مشهود است و علل بعضی دیگر مخفی است و گر نه انسان چیزی را با تفویض و اختیار مالک نمی شود که خدا در تحقق آن نقشی نداشته باشد. هر موجود ممکنی به استناد واجب یافت می شود، حتی علوم عادی هم معلّمش خدای سبحان است: «عَلَّم الانسان ما لم یَعلم» علق/5 .
انسان می تواند با ریاضت شرعی و تهذیب نفس، به مقام عصمت دست یابد؛ عصمت منحصر به پپغمبران و امامان معصوم(ع) نیست، البته هر پیغمبر یا امامی باید معصوم باشد، ولی هر معصومی پیغمبر یا امام نیست. با تهذیب نفس می توان نسبت به آینده مصون ماند و نیز ممکن است گذشته را با کفارات و … جبران کرد اما نمی توان آن را به گونه ای ترمیم کرد که عصمت نسبت به گذشته تحصیل شود؛ چون نمی توان واقع شده را تغییر داد، گرچه هر انسانی می تواند قبل از بلوع، در سایه تعلیم و تربیت و تهذیب و تزکیه به جایی برسد که در هنگام بلوغ معصوم باشد.
کسی که از تعلیم و تربیت صحیح اولیای الهی بهره مند است، ممکن است به مقامی از عصمت نایل شود که در مسائل علمی نیز اشتباه نکند: «اِن تَتّقوا الله یَجعل لکم فُرقانا» انفال/29 ، فاروق محض نصیب او گردد، نه بد بفهمد و نه فهمیده ها را بد نگه دارد، گرچه ممکن است بعضی از چیزها را نداند، چون عصمت نیز مانند سایر کمالات وجودی دارای درجات و شئون و شُعب است، نه این که در همه افراد یکسان باشد.
آنچه انحصاری و موهبتی است و کسی نمی تواند با تلاش و کوشش آن را کسب کند نبوّت، رسالت و امامت است: «الله أعلم حیث یجعل رسالته» انعام/124 . امامان معصوم تنها دوازده نفرند ولی معصوم شدن ممکن است، همچنان که حضرت فاطمه زهرا (علیها أفضل صلوات المصلین) دارای ملکه عصمت بود بدون آن که دارای سمت نبوت، رسالت و امامت باشد.
عصمت علمی و عملی گرچه هر دو موهبت است، ولی انسان می تواند زمینه این دو را در خود فراهم کند تا خدای سبحان که وهّاب مطلق است، برابر استعداد فراهم شده، کمال عصمت را عطا کند: «وَ اتاکم مِن کلَّ ما سَألتَموه» ابراهیم/124 . یعنی هر چه را به لسان استعداد سئوال کردید جواب آن آماده است و خدای سبحان عطا خواهد کرد: «لکل مسأله منک سمع حاضر» ؛(مفاتیح الجنان/اعمال ماه رجب).
با استفاده از آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیرة رسول اکرم در قرآن) به نقل از سایت تبیان
نقش شناخت ائمه(ع) در خودسازی