دین و اندیشه

مشورت با زنان در نهج البلاغه

پرسش و پاسخ

آیا این گفته حضرت على علیه السلام که فرمودند: «ایاک و مشاورة النساء فان رأیهن الى افن و عزمهن الى وهن»؛ «بپرهیز از مشورت با زنان، که رأى آنان ناقص و تصمیم آنان سست است» شامل حال تمام زنان اعم از تحصیل کرده و تحصیل نکرده است؟

پاسخ کوتاه:
همه زنان و به خصوص زنان تحصیل کرده با آگاهى از تفاوت ها و شناخت حالات طبیعى خویش مى توانند قوه تعقّل خویش را تقویت و عواطف و احساسات خویش را مهار نمایند و در تصمیم گیرى ها پا به پاى مردان پیش روند و در امورى که آشنایى زنان در آن، بیشتر است طرف مشاوره قرار گیرند.

از آنجایى که هدف از مشورت، رسیدن به بهترین راه ها و گزینش برترین شیوه ها و راهکارهاى اجرایى است، آموزه هاى دینى شرایط و شاخص هاى دقیقى چون ایمان، خردمندى، تخصص و دانایى، خیرخواهى، پختگى، دلسوزى و… را براى انتخاب مشاور معرفى نموده است.(1)امورى مانند: بخل، ترس و حرص از موانع و آسیب هاى مشورت قلمداد شده است و لذا امام على علیه السلام مى فرماید: «با فرد بخیل، ترسو و حریص مشورت نکن، زیرا در هر یک از آنان نقطه ضعفى وجود دارد که مانع از نیل به حقیقت مى شوند».(2)
پرهیز از مشورت با زنان در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره به همین جنبه روان شناسانه دارد چرا که «پژوهش هاى انجام شده، نشان مى دهد در چهار مورد از پنج هیجان اساسى (شادى، عشق، ترس، اندوه و خشم)، زنان هیجان هاى شدیدتر و فراوان ترى گزارش مى کنند تا مردان و آن هیجان مورد استثنا ـ که مردان بر زن پیشى مى گیرند ـ خشم است. زنان هیجان هاى ظریف (شادى، عشق، ترس و اندوه) را با شدت و فراوانى بیشترى تجربه مى کنند».(3)
خانم «کلیود السون» به عنوان یک روان شناس اعلام مى کند: «… به این نتیجه رسیده ام که خانم ها، تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند».(4) بنابراین، با توجّه به احساساتى تر بودن طبیعى زنان (که در جاى خود حکیمانه و براى نقش زن ضرورى است)، محدودیت هایى در بهره گیرى از نظر مشورتى آنان تا مادام که به پختگى و دانایى نرسد، لحاظ شده است، اما اگر زنى بر اساس دانایى، زیرکى و کسب تجربه بر احساسات و ترس خود فایق آمده و به پختگى و کاردانى لازم برسد، مانعى از مشورت با او نیست و لذا در حدیثى دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام به دنبال «ایّاک و مشاورة النّساء» آمده است: «الاّ مَن جُرّبت بکمال عقل»؛ «مگر زنانى که به کمال خردمندى آزموده شده اند».(5) در این صورت مانند مردان شایسته مشورت هستند.
براساس این حدیث، کمال عقل و پختگى در مشورت شونده اعمّ از زن و مرد شرط است و اینکه در حدیث شریف، تنها از زنان نام برده شده است، به لحاظ نوع زنان است، وگرنه چه بسیار مردانى که احساساتى یا کم تجربه اند و مشورت با آنان نیز روا نخواهد بود. بنابراین امیرالمؤمنین علیه السلام در این فراز از نامه 31 نهج البلاغه در صدد نکوهش زنان و ایراد نقص به آنان نیستند بلکه مى خواهند زنان و مردان را توجه دهند به اینکه این دو جنس با توجه به ساختار آفرینششان متفاوتند و آگاهى از تفاوت هاى زن و مرد در نوع تصمیم گیرى ها چه در عرصه خانواده و چه در سطح کلان آن یعنى اجتماع، باعث مرزبندى توقّعات مى شود و در سایه این آگاهى ها زنان و مردان سعى مى کنند به یکدیگر فرصت داده و زمینه را براى تصمیم گیرى صحیح و عقلانى فراهم سازند. بنابراین حضرت على علیه السلام تفاوت هاى زن و مرد در تصمیم گیرى را با بینشى هوشمندانه بیان فرموده اند: «ایّاک و مشاورة النّساء فان رأیهنّ الى افن، و عزمهنّ الى وهن» از مشورت با زنان بپرهیز که رأى آنان زود سست مى شود و تصمیم آنان ناپایدار است.
ناپایدارى و سستى در تصمیم گیرى زنان از یک سو به علّت تأثیر عواطف و احساسات بر آنان و از سوى دیگر همان گونه که بیان شد برخاسته از دید گسترده و باز (غیرمتمرکز) آنهاست. و «وهن در عزم» ممکن است اشاره به کندى در تصمیم گیرى آنها باشد که معمولاً به خاطر دخالت دادن دیگران در تصمیم گیرى هاست. با این توضیح روشن مى شود که ممکن است دلیل عمده منع مشورت با زنان از سوى معصومین علیهم السلام و بزرگان، این باشد که مردم علاوه بر اینکه در تصمیم گیرى هاى خویش نباید عواطف و احساسات خودشان را در قلمرو عقل و قضاوت هاى خود دخالت دهند، بلکه باید از نفوذ و دخالت عواطف و احساسات زنان نیز ممانعت نمایند.
البتّه همه زنان و به خصوص زنان تحصیل کرده با آگاهى از این تفاوت ها و شناخت حالات طبیعى خویش مى توانند قوه تعقّل خویش را تقویت و عواطف و احساسات خویش را مهار نمایند و در تصمیم گیرى ها پا به پاى مردان پیش روند و در امورى که آشنایى زنان در آن، بیشتر است طرف مشاوره قرار گیرند.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: «ائتمرو النساء فى بناتهن»(6) «در امور مربوط به دختران با زنان مشورت کنید».
قرآن کریم نیز حل برخى از مسایل خانوادگى را در گرو تبادل افکار و رایزنى زن و مرد دانسته است:
«فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما»(7)
«اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر، فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند، مرتکب گناهى نشده اند».
مراد از «تشاور»، همدلى، هم رأیى و مشاوره میان زن و مرد است و چون مادر نکته ها و ویژگى هایى از تربیت فرزند مى داند که پدر نمى داند، لذا اگر هم فکرى و رایزنى نکنند، به زیان فرزند مى انجامد.
حاصل سخن آنکه شخصى که مورد مشورت قرار مى گیرد باید شرایط و ویژگى هایى داشته باشد که بتواند بهترین راه را توصیه و پیشنهاد نماید از این رو داشتن شرایط لازم و در نظر گرفتن آنها به هنگام مشورت امرى لازم و ضرورى است.
پی نوشت ها:
(1) همان، ج 72، صص 100 و 105.
(2) سید جعفر شهیدى، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه 53 خطاب به مالک اشتر، ص 328.
(3) کارل هافمن و دیگران، روان شناسى عمومى از نظریه تا کاربرد، ج 2.
(4) ر.ک: سید ابراهیم حسینى، فمینیزم علیه زنان، کتاب نقد، شماره 17، ص 64.
(5) بحارالانوار، ج 100، ص 254، باب 4، احوال الرجال و النساء، روایت 56.
(6) نهج الفصاحه، صص 2 و 7، گردآورنده و مترجم: ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان.
(7) بقره 2، آیه 233.
 

مشورت با زنان در نهج البلاغه

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا